اعتدال؛ ملاک ارزش های اخلاقی
خبرگزاری رسا ـ با استناد به آیات قرآن میتوان گفت میانهروی یک اصل و قانون در فضایل اخلاقی است و میزانی برای تشخیص رفتارهای خوب و بد به دست میدهد و این حقیقت، درمجموع مورد پذیرش است.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، مطابق تعالیم دینی رعایت اعتدال در اعمال و رفتار و تکالیف لازم است، اما این که این حد وسط کدام است و بر حسب کمیت و مقدار، میزان آن تا چه حد است؟ مطلبی است که در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت. روشن است که تنوع فعالیتها و تکالیف و ظرفیتهای مختلف انسانها و توانمندی آنها این اجازه را نمیدهد که عدد ثابتی را معین کنیم و بگوییم این میزان و مقدار، حد وسط و مرز مطلوبیت این فعالیتهاست. لذا تعیین حد وسط، کاری دشوار است و به سهولت نمیتوان گفت که حد وسط و مطلوب کدام است؛ مثلا حد وسط و مطلوب در خوردن آن است که "نه چندان بخور کز دهانت بر آید، نه چندان که از ضعف جانت بر آید." اما این سخن بدین معنا نیست که طی عملیات آماری، میزان متوسط غذای انسانها بهدست آمده است و همان مقدار متوسطی از غذا که انسانها میخورند (مثلا 5 کیلوگرم در روز) برای هر انسانی لازم است!
بیتردید تعیین چنین میزانی نه بهجا و نه ممکن است؛ زیرا، حالات غذایی و مزاج اشخاص و نوع فعالیتی که انسانها انجام میدهند؛ از جمله عوامل مؤثر در تعیین میزان غذای مصرفی است، که این عوامل معمولا در یک نفر نیز ثابت نیست تا چه رسد به تمام انسانها؛ لذا باید گفت هر کسی یک حد وسط متناسب با خودش دارد و حد وسط در این مقام یک پدیده کمی ثابت نیست تا گفته شود برای همه انسانها این مقدار غذا مطلوب است و کمتر و بیشتر از آن نامطلوب. حد وسط، مرز بین کمخوری و پرخوری است؛ ولی نمیتوان گفت حد وسط یک کمیت خاص و معین است. حتی افرادی که از قاعده حد وسط در اخلاق و فضیلت سخن میگویند، چنین برداشتی از این قاعده نداشته و ندارند و اینگونه برداشتها را غلط میشمارند. منظور از حد وسط، یک کمیت خاص نیست. منظور آن است که به هر کار خوب و پسندیدهای به میزانی بپردازیم که از فعالیتهای دیگر باز نمانیم، و از طرف دیگر نیز، حداقل باید به مقداری آن را انجام داد که مؤثر باشد؛ نه آن قدر کم و ناچیز که هیچ تأثیری نداشته باشد.
بنابراین "قاعده حد وسط"، به صورت اجمال مورد پذیرش است و ملاک فضایل و ارزشهای اخلاقی میباشد؛ اما در صورتی مفید است که میزان و مقدار آن تعیین گردد و تعیین این مرز و مقدار کاری بس دشوار است و بر حسب مورد با ابزارهای خاص میتوان میزان آن را مشخص نمود. در برخی موارد با استناد به دلیل عقلی میتوان این میزان را تعیین کرد. در برخی موارد دیگر با تجربه و آزمایش علمی میتوان این میزان را تشخیص داد. در مواردی نیز باید از ادله نقلی و تعبّدی کمک گرفت و چه بسا مشارکتِ دلیلها برای تعیین دقیق آن لازم آید؛ مثلا برای برخی سنین، با استفاده از آزمایشهای پزشکی و بهداشتی میتوان میزان و کیفیت غذای مورد نیاز کودک را معین کرد تا موجب ضرر نشود. در این گونه موارد علم میتواند به ما کمک کند. در بسیاری از موارد نیز علم به کار نمیآید و باید به سراغ راههای عقلی و نقلی رفت؛ مثلا میزان عبادت لازم برای انسان را نمیتوان از طریق یافتهها و استدلالهای علمی تعیین کرد. در اینگونه موارد باید معیار مطلوبیت را از وحی و شرع مقدس گرفت و شارع، تنها مقامی است که لیاقت تعیین حد وسط را دارد.
بنابراین حد وسط، میتواند معیار فضیلت باشد؛ ولی تعیین حد و مرز آن ساده نیست و غالباً نمیتوان حد مطلوبیت را با استناد به کمیتهای آماری و اموری از این قبیل تشخیص داد. خلاصه سخن آنکه "قاعده حد وسط" قانونی تام است؛ ولی استثناهایی هم دارد. از طرفی نیز تعیین مرز و میزان مطلوبیت بر اساس این قاعده، بسیار مشکل است.
در میان روایاتِ نقل شده از ائمه اطهار(ع) روایاتی وجود دارد که انسان را بهمیانهروی در کار و امور معیشتی و عبادت سفارش میکنند. از جمله در روایتیامیرالمومنین علی(ع) به امام حسن(ع) توصیه میفرمایند: "اِقْتَصِدْ یَا بُنَیَّ فِیمَعِیشَتِکَ وَ اقْتَصِدْ فِی عِبَادَتِکَ"(1). در ضمن روایت دیگری حضرت میانهرویرا از جمله اخلاق اهل ایمان برمیشمارند و میفرمایند: "اَلْمُؤْمِنُ سِیرَتُهُالْقَصْدُ"(2). در قرآن کریم نیز تعابیری مانند "قصد" وارد شده است که حکایت ازمیانهروی میکند. در سوره لقمان، در ضمن نصایح آن حضرت به فرزندشان آمده است: "وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ". واژههای قصد و اقتصاد که هر دو از یک مادّه لغوی هستنددر لغت عرب به معنای "میانهروی" است؛ البته برای "قصد" معانی دیگری مانند ارادهکردن و تصمیم گرفتن نیز بیان شده است؛ ولی در بین این معانی، معنای اصلی این مادّههمان میانهروی است. به هر حال حضرت لقمان(ع) در نصایح خود به فرزندش، او را بهمیانهروی در مشی توصیه میفرمایند. البته باید بررسی نمود که مقصود از مشی چیست؟آیا تنها مشی فیزیکی یعنی راه رفتن با پا منظور است یا تمام رفتارهای آدمی را دربر میگیرد؟ به هر حال قدر یقینی این سفارش آن است که بگوییم حضرت لقمان(ع) فرزندخود را به میانهروی در راه رفتن سفارش میفرمایند؛ یعنی در راه رفتن حد اعتدال رارعایت کن؛ نه خیلی تند و شتابزده راه برو و نه آنقدر آرام و آهسته و بیخیال که ازفعالیتهای دیگر باز بمانی. لذا باید حد اعتدال را حتی در راه رفتن نیز رعایت نمود؛همانگونه که در مورد سخن گفتن نیز در همین سوره از قول حضرت لقمان نقل شده است کهصدای خود را نه زیاد بالا ببرید، که مزاحم دیگران شود و نه آنقدر آهسته سخن بگوییدکه غرض حاصل نشود و مخاطب، سخن شما را نشنود. از جمله واژههای دیگری که از مادّهقصد اخذ شده و در قرآن نیز به کار رفته است، واژه "مقتصِد" است. در یک معنا واژهمقتصد به فضیلت یا تمام فضایل اطلاق شده است؛ مانند این آیه مبارکه که میفرماید: "و منهم امه مقتصده و کثیر منهم ساء ما یعملون؛ از میان آنان (اهل کتاب) گروهیمیانهرو هستند، و بسیاری از ایشان بدرفتاری میکنند"(مائده: 66). در جایی دیگرخطاب به رسول مکرم(ص) میفرماید: "و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کلالبسط فتقعد ملوما محسورا؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخششمنما) و بیش از حد نیز دست خود را مگشای که مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی"(اسراء: 29) هر دو نوع رفتار در بخشش مذموم است؛ نه آنقدر گشادهدستی که برای خودت چیزی باقی نماند و نه آنقدر خسّت که حتی پول سیاهی از تو به کسی نرسد. خلاصه آنکه با استناد به آیات قرآن نیز میتوان گفت میانهروی یک اصل و قانونْ در فضایلاخلاقی است و میزانی برای تشخیص رفتارهای خوب و بد به دست میدهد و این حقیقت، درمجموع مورد پذیرش است./971/پ203/ج
ارسال نظرات