نظر وهابیت درباره بیعت امیرمؤمنان با ابوبکر
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، شبکه وهابی وصال حق ضمن پخش تصاویر و سخنرانیهایی از کارشناسان خود در ادعایی عجیب گفت: اگر به خانه حضرت علی(ع) هجوم بردند و خلافت ایشان را غصب کردند، چرا علی(ع) با وجود این اتفاقها با ابوبکر بیعت کردند؟
در پاسخ باید گفت: بیعت در اسلام نشانه پیمانی است که بیعتکننده متعهد میشود تا مقررات ویژهای را که برای هر دو طرف مشخص است، نسبت به بیعتگیرنده رعایت کند و از او فرمانبرداری داشته باشد.
پس بیعت یک اصطلاح شرعی است و در شرع برای تحقق بیعت سه شرط لازم است که بیعتکننده شایستگی بیعت کردن را داشته و در انجام آن کاملاً آزاد و مختار باشد، بیعتگیرنده شایستگی و لیاقت آن را داشته باشد که با او بیعت شود، بیعت برای موضوعی باشد که اقدام به انجام آن درست و روا باشد.
بنابراین بیعت باید بر اساس میل و رضای بیعتکننده صورت بگیرد، پس بیعت گرفتن با اعمالِ زور و شمشیر، صحیح و مشروع نخواهد بود.
در«ارشاد القلوب، ص396» امیرمؤمنان(ع) با توجه به همین مبنافرمودند: «بیعتی لهم لمّا لاحق لهم فیه لاتوجب لهم حقا و لایلزمنی لهم رضاً؛ بیعت کردن من با ایشان زمانی که هیچ حقی در آن نداشتند برای آنان حقی به وجود نمیآورد و بیانگر رضایت و خشنودی من نخواهد بود».
از سوی دیگر با توجه به امتناع شدید حضرت علی(ع) از پذیرش انجام بیعت با ابوبکر، که هجوم به بیت فاطمه(س) و آوردن هیزم و آتش جهت احراق را در پی داشت، میتوان دریافت که پذیرش خلافت ابوبکر، تنها به معنای سکوت و ترک قیام به شمشیر بوده است و هیچ ملازمهای با بیعت ندارد.
بنابراین نمیتوانیم به دلیل موجودیت یافتن حکومت ابوبکر و تحقق آن به عنوان یک امر واقع شده، از بیعت آن حضرت سخن به میان آوریم، لذا تعبیر«بیعت علی(ع) با ابوبکر» از اساس نادرست است.
همچنین با بررسی اسناد تاریخی مرتبط با مطالبه بیعت از امیرمؤمنان(ع) و نتیجهگیری از آن اسناد، بهدست میآید که امیرمؤمنان(ع) از قبول بیعت امتناع شدید داشتند و همین دلیلی بر نارضایتی علی(ع) از خلافت ابوبکر و نامشروع بودن آن است.
مطلبی راجع به این موضوع درکتاب«الفتوح، ج2، ص578» آمده است: در«انساب الاشراف، ج1، ص587» و در « الشافی سید مرتضی، ج3، ص240» آمده است: «بعث ابوبکر عمر بن الخطاب الی علی حین قعد عن بیعته و قال«إئتنی به باعنف العُنف»؛ ابوبکر در زمانی که علی(ع) از بیعت خودداری کرد، عمر را نزد وی فرستاد و گفت«او را به سختترین وضعیت نزد من آورید».
همچنین دوباره در«الشافی سید مرتضی، ج3، ص241؛ در مثالب، ص419؛ و. درانساب الاشراف، ج1، ص567) نوشته شده است: «ان ابابکر ارسل الی علی یرید البیعه، فلم یبایع، فجاء عمر و مَعه فتیلهٌ؛ ابوبکر عدهای را برای گرفتن بیعت نزد علی(ع) فرستاد، اما وی بیعت نکرد؛ سپس عمر در حالی که آتش به همراه داشت نزد او علی آمد.
همانطور که در این مطالب ملاحظه کردید، بارزترین ویژگی این مطالب، امتناع حضرت علی(ع) از پذیرش بیعت ابوبکر و اعمال خشونت از سوی هواداران خلیفه بود که این دو ویژگی شرایط صحت انعقاد بیعت با ابوبکر را زیر سؤال میبرد و حاکی از نامشروع بودن بیعت با ابوبکر و غاصب بودن بیعتگیرنده و نارضایتی بیعتکننده است.
در مجموع باید گفت: امتناع شدید امیرمؤمنان(ع) از بیعت کردن با ابوبکر که به هجوم نظامی به خانه ایشان انجامید به وضوح حاکی از آن است که حضرت، خلافت ابوبکر را ناحق و ناروا میدانستند، لذا در این ماجرا ، ابوبکر به عنوان فردی ناشایست برای خلافت ، در مَسنَد قرار گرفته و آنچه برای بیعت میطلبد نامشروع و ناحق است.
از سوی دیگر تلاش هواداران خلافت برای اخذ بیعت از امیرمؤمنان(ع) حاکی از وجود اجبار و تهدید و اکراه در ماجرای مطالبه این بیعت بوده و در نهایت وقوع عقد بیعت با ابوبکر را به دلیل فراهم نبودن همه شرایط انعقاد آن غیر ممکن میسازد.
بنابراین میتوان گفت: در این ماجرا نه تنها هیچگونه بیعتی واقع نشد بلکه استفاده از واژه«بیعت صوری و ظاهری» هم درباره آن غلط است، زیرا این واژه تنها در جایی کاربرد دارد که شرایط صحت انعقاد بیعت موجود باشد./9161/ت302/ن