۰۸ آبان ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۰
کد خبر: ۱۴۴۷۹۲
آیت الله جوادی آملی:

بازی و تماشای فیلم برای سرگرمی اتلاف عمر است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: کسی که منظم حرف نمی زند،‌ فکر و زندگی او نظم ندارد در هرج و مرج و بی نظمی است،‌ یعنی راه،‌ حرف، قول و ‌فکرش سامان علمی ندارد،‌ اینها که در زندگی به دنبال بازی و فیلم های سرگرم کننده اند در هرج و مرج زندگی می کنند.
آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه قصص پرداخت و گفت: خدای سبحان بعد از بیان جریان حضرت موسی سلام الله علیه می فرماید توحید، معاد و وحی و نبوت حق است و مشرکین به بیراهه می روند.

 

این استاد تفسیر حوزه علمیه قم گفت: برخی از مشرکین می گفتند اگر دین را بپذیریم از سرزمین خود اخراج شده و گرفتار ناامنی و مشکلات اقتصادی می شویم، اینها در حقیقت دنیا را بر هدایت ترجیح دادند، خداوند در پاسخ می فرماید با اینکه همه جا آدم کشی و خونریزی و راهزنی بود اما مکه به برکت کعبه امن بود و از جهت اقتصادی هم از همه چیز از نقاط مختلف وارد مکه می شد، دوم اینکه چرا دنیا را بر هدایت ترجیح دادید، آخرت بر دنیا ترجیح دارد، این طور نیست که اگر مسلمان شوید مشکل دنیوی دارید، ایمان بالاتر از مطالب دنیاست و جمع بین حسنه دنیا و آخرت ممکن است.

 

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه «وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ» ابراز داشت: گاهی ذات اقدس اله اینها را با ندا مورد خطاب قرار می دهد که معلوم می شود دور هستند، با اینکه خدا به اینها نزدیک است اینها از خدا دورند، در مسائل مادی گاهی اضافه متوافقةالاطراف است مثل نزدیکی دو ستون به یکدیگر که اگر اولی به دومی نزدیک است دومی هم به اولی نزدیک است و یا متخالفةالاطراف هستند مثل پدر و پسر اما در امور معنوی همان اضافه متوافقةالاطراف می تواند یک طرفی باشد یعنی وقتی به حریم معنی آمد متخالفةالاطراف می شود، قرب و بعد مادی از اضافه های متوافقةالاطراف است یعنی اگر الف به باء نزدیک بود با‌ء هم به الف نزدیک است و اگر الف از باء دور بود باء هم از الف دور است اما در مسائل معنوی ممکن است الف به باء نزدیک باشد ولی با‌ء از الف دور باشد، ذات اقدس اله به کافر و مؤمن به طور مساوی نزدیک است مثل «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» و «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَـکِن لَّا تُبْصِرُونَ» ولی مؤمن به خدا نزدیک است چون کارهای قربی انجام می دهد‌، نماز و روزه و حج و جهاد و عمره را قربة الی الله انجام می دهد و این کارهای قربی او را به خدا نزدیک می کند اما کافر که کارهای قربی انجام نمی دهد دور است «أُولَـئِکَ یُنَادَوْنَ مِن مَّکَانٍ بَعِیدٍ»، خدا به کافر نزدیک و محیط است ولی او از خدا دور است، همین قرب و بعدی که در مسائل حسّی متوافقةالاطراف بود وقتی به حساب امور معنوی گذاشته می شود گاهی متوافقةالاطراف است و گاهی متخالفةالاطراف، لذا چون اینها از خدا دورند تعبیر به ندا کرده است.

 

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ» گفت: خداوند به اینها می فرماید برای توحید که جوابی نداشتید جواب انبیا را چه دادید؟ سؤال و جواب نسبت به گروه مخصوصی برای بازخواست است «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ»، روز قیامت پنجاه هزار سال است که شاید به معنای پنجاه هزار موقف باشد، در جلسه تفسیری که در خانه زید بن ارقم بود از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در مورد طولانی بودن این روز سؤال شد، حضرت فرمود قسم به کسی که جانم در دست اوست این پنجاه هزار سال برای مؤمن به اندازه صلاة مکتوبه است (نماز واجب که نهایتا 10 الی 15 دقیقه می شود)، دلیلی ندارد که مؤمن معطل شود، او همه کارهایش را انجام داده و خدا هم که سریع الحساب است، مؤمن همان طور که در دنیا به سرعت از دیگران جلو زده، از مواقف پنجاه هزارساله دیگران هم در ده دقیقه عبور می کند.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیه شریفه «وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ» خاطر نشان کرد: گاهی خداوند از انبیا سؤال می کند مثل «وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ» و «یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّـهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ»، ‌یک وقت هم مستقیما از مردم می پرسد که جواب انبیا را چه دادید «مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ» که این گونه سؤال در قرآن کریم کم نیست.

 

کسی که برای سرگرمی به بازی و تماشای فیلم مشغول است برای اتلاف عمر خود پاسخی ندارد

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در تفسیر آیه شریفه «فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنبَاءُ یَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا یَتَسَاءَلُونَ» بیان داشت: مراد از «انباء» حُجَج و ادلّه است یعنی جواب علمی، در محکمه وقتی می گویند کسی دلیل کور دارد یعنی حجتی ندارد و سرگردان و متحیر است و این تحیر باعث می شود که حتی با دیگر تبهکاران هم نتواند گفت وگو کند اما در موقف دیگر که حالت عادی دارند گفت وگو هم دارند، کسانی که در دنیا به تعبیر قرآن کریم «فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَّرِیجٍ» هستند،‌ یعنی کسی که منظم حرف نمی زند،‌ منظم فکر نمی کند و منظم زندگی نمی کند در هرج و مرج و بی نظمی است،‌ «مریج» به معنای هرج و مرج است، یعنی راه،‌ حرف، قول و ‌فکرش سامان علمی ندارد،‌ اینها که در زندگی به دنبال بازی و فیلم های سرگرم کننده اند در هرج و مرج زندگی می کنند، اگر از آنها بپرسید چرا به دنبال فیلم و بازی هستید می گویند برای سرگرمی،‌ سرگرمی جواب اتلاف عمر نیست،‌ کسی که در هرج و مرج زندگی می کند وقتی صحنه قیامت شد خبر و دلیلش کور می شود و راه برون رفت ندارد و وقتی پرسیده می شود جواب انبیا را چه دادید جوابی برای گفتن ندارند.

 

انسان طمع کار محتکر به صورت مور محشور می شود

حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: در برخی از مواقف مثل آنجا که می فرماید «فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ» جایی برای سؤال نیست و علت آن هم در آیه بعدی آمده که «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ»، شخصی که از این عقبه کئود گذشت و جواب قانع کننده نداشت و محکوم شد علامت محکومیت در پیشانی اوست،‌گاهی روسیاه است،‌ گاهی به صورت حیوانات در می آید، ‌اگر کسی به صورت گرگ درآمده معلوم است درنده بوده و دیگر نیازی به سؤال ندارد،‌ کسی که به صورت مور درآمده معلوم می شود انسان طمع کار محتکری بوده است.

 

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه «فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَن یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ» خاطر نشان کرد: الآن راه برای هر مشرکی که بخواهد باز گردد باز است و باید از این به بعد عمل صالح داشته باشد،‌ البته انسان تا زنده است بین نفی و اثبات است و تعبیر «عسی» در این آیه شریفه برای این است که ممکن است بلغزیم.

 

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه «وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ» ابراز داشت: خدا شما و دنیا و آخرت را آفریده و می داند که کدام بهتر است و می فرماید آخرت بهتر است و شما حق انتخاب ندارید که دنیا را بر آخرت ترجیح دهید، در همه اصول توحید و وحی و نبوت و معاد، ‌ما از آن جهت که بشر هستیم و ادراک ما محدود است موظفیم یک مقداری تلاش و کوشش علمی بکنیم اما اساس کار این است که بگوییم خدایا به آنچه تو فرمودی و انبیا و اهل بیت علیهم السلام آوردند معتقدیم، اگر درس و بحث ما مطابق آن شد نِعم الوِفاق و اگر مطابق نشد آنچه که به فکر ما رسیده و درست نبود مضروب علی الجدار است و آنچه که تو فرمودی و انبیا آورده‌اند حق است،‌ این وظیفه ما است.

 

وی ادامه داد: در همین محدوده که جستجو می کنید می بینید که برخی از امور برای انسان روشن است و بعضی روشن نیست،‌ مثلا اثبات اینکه زمین و آسمان و راه شیری و مانند آن حادث است خیلی سهل است ولی اینکه اصل فیض حادث باشد یعنی ارواح انبیا و عرش و لوح و کرسی و مقام نبوت و رسالت و ولایت را عقل نمی فهمد که حادث هستند یعنی چه، بیان مطلب این است که انسان کاملا می فهمد که آسمان و زمین خصوصا آنچه که متحرک است قابل حدوث است یعنی خداوند که خالق کل است می داند که فلان شیء را زودتر یا دیرتر خلق کند مصلحت نیست و باید در فلان وقت باشد،‌ درک این مطلب آسان است اما درباره اصل فیض،‌ خدا است و عدم محض،‌ اصل فیض را چگونه می شود حادث فرض کرد؟ الآنی در کار نیست که بگوییم الآن مصلحت نیست،‌ مکانی در کار نیست که بگوییم اینجا و آنجا مصلحت نیست،‌ مصلحت و مفسده ای نیست،‌ فرض ندارد نه اینکه مفروض محال است،‌ او دائم الفیض علی البریة است، قدیم هم نیست چون اگر بگوییم قدیم زمانی است زمان می خواهد.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: مرحوم صدوق در کتاب قیّم توحید این روایت را نقل کرده است که وجود مبارک حضرت امیر سلام الله علیه بعد از اینکه مطلبی را فرمود این شعر را یا خود انشاء کرد و یا انشاء شده دیگران را انشاد کرد که «لازال سیدی بالحمد معروفا، لازال سیدی بالجود موصوفا» خدای من در ازل جواد بود،‌ جود صفت فعل است،‌ شما فرض کنید خدا است ولا غیر،‌ حادث یعنی چه؟ یعنی چه که خدا ارواح انبیا را الآن خلق نکرده و بعدا خلق کرده؟ الآن و بعدی نیست، یعنی چه که فعلا مصلحت نیست و بعدا مصلحت است؟ فعلا و مصلحت و مفسده ای نیست،‌ اثبات حدوث آسمان و زمین خیلی سهل است چون بعد از مراحلی از وجودند اما آیا اصل فیض قابل حدوث هست؟ چه اینکه قابل قِدم هم نیست،‌ بنابراین او دائم الفیض علی‌البریة و دائم الفضل علی‌البریة است و کُلُّ مَنِّه قدیمٌ.

 

توصیه مهم استاد به شاگردان درس تفسیر

مفسر برجسته قرآن کریم در توصیه ای به شاگردان گفت: یک وقت کسی 10 سال در درس تفسیر شرکت می کند و مفسر خوبی می شود و یک وقت کسی همین 10 سال را شرکت می کند ولی یک واعظ و پیش نماز می شود، اتلاف عمر حقیقت شرعیه ندارد، کسی که 10 سال درس تفسیر برود و مفسر خوبی نشود اتلاف عمر کرده است، توقع نداشته باشید که خدا آیه نازل کند که اگر کسی 10 سال درس تفسیر رفت و مفسر نامی نشد اتلاف عمر کرده،‌ هر چه که سر درس گفته می شود باید مراجعه شود،‌ سند و روایت باید دیده شود، جمع بندی و استدلال شود و باید بتوانید تدریس کنید./913/پ201/ج

ارسال نظرات