هنر مداحی در کلام مقام معظم رهبری
به گزارش خبرگزاری رسا، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، بخشی از بیانات ایشان درباره هنر مداحی را در 13 فیش به صورت PDF و HTML منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، متن بیانات بدین شرح است:
بیانات در دیدار جمعى از مداحان سراسر کشور، 23/2/1391
شما میدانید که ما به شما مداحها اخلاص داریم، شماها را دوست میداریم، کارتان را باارزش میدانیم؛ منتها این شرط بزرگ را من همیشه با مداحها داشتهام؛ شما هم اغلبتان جوانید، جاى فرزندان ما هستید؛ نصیحتِ پدرانه است، انشاءالله دنبال کنید: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زیبا. خود هنر شعر اثر هم میگذارد. وقتى شعر خوب بود، وقتى استخوانبندى شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثیرش بیشتر هم هست؛ بعلاوه که سطح ذهن مردم و فکر مردم را هم بالا مىآورد.
به جامعه نگاه کنید، ببینید جامعه به چه چیزى احتیاج دارد؟ اینها چیزهائى نیست که امروز براى امثال شما جوانها - که الحمدلله باسوادید، بافهمید، بابصیرتید - مخفى باشد. امروز مردم ما بحمدالله سطح فکرشان بالاست، ملت ما بلوغ فکرى دارد؛ شما جامعهى مداح هم همین جور. شما میدانید مردم به چه چیزى احتیاج دارند. امروز مردم به دین، به اخلاق، به ایمان راسخ، به بصیرت، به شناخت دنیا، به شناخت آخرت احتیاج دارند؛ همهمان احتیاج داریم. اینکه میگوئید فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) در محشر وارد میشود، فضاى محشر تحت تأثیر عظمت دختر پیغمبر قرار میگیرد، باید محشر را بشناسیم، قیامت را بشناسیم، هیبت جلال الهى را در محشر بدانیم؛ اینها معرفت میخواهد، اینها آگاهى میخواهد؛ قرآن هم پر است از بیاناتى که این معانى را به ما نشان میدهد، روایات هم همین جور. اینها را با زبان شعر، با همان هنرى که در شما هست، بیان کنید.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع)، 3/3/1390
مقولهى دیگر، مربوط به حرفهى زیباى ظریفِ مؤثر مداحى است؛ که حالا از جمع حاضر اگر همه هم نباشند، لابد جمع کثیرى از جمع حاضر را مداحان محترم تشکیل میدهند. من در طول سالهاى متمادى، در همین مناسبت و در مناسبتهاى دیگر، در این باره خیلى صحبت کردم؛ ولى باز هم تأکید میکنم. شعرى که شما با صداى خوش و با آهنگِ زیبا میخوانید، تأثیر آن در بسیارى از موارد از یک گفتار علمىِ منطقىِ فلسفى یا غیر فلسفى بیشتر است؛ اگر آنچه که خوانده میشود، بدرستى انتخاب شده باشد و جهات صورى و معنوى در آن لحاظ شده باشد. جهات صورى، زیبائى شعر است؛ شعر را بایستى درست و خوب انتخاب کرد. شعر یکى از نمادهاى برجستهى هنر است. هر بافتهى نظمى، شعر نیست؛ شعر خصوصیات خودش را دارد؛ باید شعر انتخاب کرد. خوشبختانه شعراى خوبى هم داریم؛ شعرائى که دربارهى اهلبیت (علیهمالسّلام) با زبانهاى مختلف میسرایند و زیبا و شیوا و خوب میسرایند؛ و وقتى شما مشترىاش باشید، این تقاضا، عرضه را هم به دنبال خودش مىآورد. پس شعر خوب، آهنگ خوب و صوت خوب مهم است.
بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمهى زهرا (س)، 13/3/1389
یک قسم منبر هم مربوط به مدایح و مراثى اهل بیت (علیهمالسّلام) است. البته ما در باب مرثیهخوانى حرفهاى زیادى داریم. بارها هم ما توى همین جلسه به شما مداحهاى عزیز عرض کردیم، جاهاى دیگر هم گفتیم که در مرثیهخوانى بایستى به صدق واقعه پایبند بود. درست است که شما مىخواهید مستمع خودتان را بگریانید، اما این گریاندن را به وسیلهى هنرنمائى در کیفیت بیان واقعه تأمین کنید، نه در ذکر واقعهاى که اصل ندارد. ما در گذشتهها سراغ داشتیم- إن شاء اللَّه حالا آنجور نیست- که بعضىها فی المجلس یک چیزى را جعل مىکردند؛ نکتهاى همان جا به ذهنش مىآمد، مىدید خوب است، موقعیت خوب است، همان جا مىگفت و از مردم اشک مىگرفت! این درست نیست. اشک گرفتن از مردم که هدف نیست؛ هدف، آمیختن این دلِ اشکآلود- که اشک را به چشم مىرساند و چشم را اشکبار مىکند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمائى.
ما در مشهد یک منبرىِ معروفى داشتیم- خدا او را رحمت کند- مال پنجاه سال قبل است؛ مرحوم رکن الواعظین. او منبر مىرفت و مردم پاى منبر روضهخوانى او مثل ابر بهار گریه مىکردند؛ در حالى که خودش هم بارها مىگفت من اسم نیزه و خنجر نمىآورم. واقعاً هم نمىآورد؛ بنده دهها منبر از او دیده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصویر مىکرد که مجلس را منقلب مىساخت؛ بدون اینکه بگوید «کشتند»، بدون اینکه بگوید «تیر زدند»، بدون اینکه بگوید «شمشیر چنین زدند» یا «خنجر چنین زدند»؛ اینها را نمىگفت. مىتوان با شیوههاى هنرمندانه، روضهخوانىِ خوب کرد و گریاند.
بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمهى زهرا (س)، 13/3/1389
کار مداحى کار بزرگى است، کار مهمى است، حرفهى بسیار اثرگذارى است؛ مىتواند مصداق درشت و برجستهاى باشد از مجاهدت فی سبیل الله. اینکه مىگوئید ما حاضریم در میدان حضور داشته باشیم، این براى هرکسى یکجور حضور است: یک روز انسان توى میدان جنگ ظاهرى است، یکوقت انسان در میدان پیکار با دشمنانى است که در جنگهاى فرهنگى و جنگهاى نرم وارد مبارزه شدهاند؛ این یکجور دیگر پیکار است؛ اقتضاى خودش را دارد. در کار شما مداحان، در میدان بودن و مجاهدت کردن، یعنى ارائهى سخن اثرگذار و بیان هدایتگر براى دلها؛ البته با شیوههاى هنرمندانه. حالا شیوهى هنرمندانه هم که عرض مىکنیم، خوب، صداى خوش که الحمد للَّه همهتان دارید؛ آهنگهاى متعارفى هم هست. البته بعضى از آهنگهائى هم که انسان گوشه و کنار مىشنفد یا به گوش انسان مىرسد، آهنگهاى مناسبى نیست؛ حالا گیرم که چهار نفر را هم جذب کند. نه، آهنگ باید سنگین، متین و متناسب با محتوائى باشد که شما دارید عرضه مىکنید؛ خداى نکرده به سمت آهنگهاى حرام و آهنگهائى که گناه است، سوق پیدا نکند. این هم خیلى نکتهى اساسى و مهمى است. هر شعرى، هر تصنیفى، هر ترانه و آهنگى که خوانده شد، قابل تقلید نیست. چیزهائى هست که خودش فی نفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصهى مداحى و بیان حقیقت و بیان خدا و پیغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد. بنابراین آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداى خوش و شاید از همه بالاتر دل پاک و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام)، 4/4/1387
حقاً عرصهى محبت اهل بیت عرصهى شایستهاى براى هنرنمائى است و در میان این مجموعهى نور، محبت فاطمهى زهرا (سلاماللهعلیها). جاى ابراز هنر، ابراز ذوق و ظرافت طبع حقاً و انصافاً همینجاست. فاطمهى زهرا (سلاماللهعلیها) کلمة اللَّهِ پرمضمون و مانند یک دریاى ژرف و عمیق است. هرچه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشترى کند، تدبر و تأمل بیشترى کند، گوهرهاى بیشترى به دست خواهد آورد. البته توصیهى همیشگى ما این است که ژرفپیمائى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهل بیت باشد. همانطورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود، که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آنها فرابگیریم. آنها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم. شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهل بیت (علیهمالسّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهل بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرفیابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجرهى توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریفترین کارهاست.
در بارهى مداحى اهل بیت و ستایشگرى این انوار مقدسه و طیبه، بنده در طول این سالیان متمادى که این جلسهى شریف و عزیز و مغتنم در اینجا تشکیل مىشود، صحبتهاى زیادى کردهام که تکرار آن صحبتها را لازم نمىدانم، لیکن همین قدر عرض کنم که هرچه ما جلو مىرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار مىشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند؛ چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى- فرق نمىکند- بهترین وسیلهاى که در اختیار مىگیرند، وسیلهى هنر است. لذا شما مىبینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطلترین حرفها را در ذهن یک مجموعهى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه مىدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را مىکنند. همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوههاى هنرى را به کار مىگیرند براى اینکه بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است. منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل مىشود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر مىشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى. فرض بفرمائید براى کسانى که با زبان قرآن آشنا هستند، آیات کریمهى قرآن با صوت خوشى روبهرو تلاوت شود. این تأثیرش تأثیر بسیار بالائى است. ماجراى مدحخوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است؛ استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا مىکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا مىکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. مداحىِ شما از این قبیل است. هرچه هنرمندانهتر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجرهى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هرچه محتوا- آنچه که مىخوانیم- آموزندهتر باشد، براى مخاطب قابل فهمتر باشد، درسآموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازهتر و باطراوتتر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چهارچوب تعالیم و معارف اهل بیت. لذا بازى کردن با مسئلهى مداحى سزاوار نیست. مداحى را به صورت یک کار صرفاً سطحى، شکلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌ اخراى تقلید از یک کار مبتذل غربى قرار دادن، هیچ جائز نیست. این را توجه بکنند، بخصوص جوانها که توى این صراط وارد مىشوند. هیچ اشکالى ندارد که از شعرى با زبان مردم استفاده شود، لیکن با مضمون درست، با مضمون صحیح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستایشگر اهل بیت (علیهمالسّلام) از کسانى که خودشان غرق در حیرت و بدبختىاند- وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسیقىشان که به ابتذال کشانده شده- و در وادى حیرت و سردرگمى شیطانى و نه حیرت رحمانى هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس را الگوگیرى کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستى است.
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام)، 4/4/1387
وقتى شما این هنر را- هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعهاى از چندین هنر است- در خدمت این معانى قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهل بیت را مىکند، یا فضائل و مناقب اهل بیت را مىگوید که دل شنونده را روشن مىکند، یا معارف اهل بیت را تفهیم مىکند و راه زندگى را براى مخاطب شما روشن مىکند، آنوقت این بالاترین ارزش را پیدا مىکند؛ آن وقت یک برنامهى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پیدا مىکند.
بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمهى زهرا(س)، 14/4/1386
ما در قدیم از زبان موسیقیدانهاى معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقى اصیل ایرانى را نوحهخوان و شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علىاکبرخوان، قاسمخوان. هر کدام یک دستگاهى را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقى نانوشتهى ایرانى - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگرى داشت - بتواند برسد به دست کسانى که اینها را با نُت و شیوههاى جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند. حالا جوان امروز، چه خوانندهى رادیو و تلویزیون - که متأسفانه آنجا از این جهت وضع خوبى هم ندارد - چه خوانندهى جلسهى مداحى، ناگهان بیاید آهنگهاى اروپائى را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبکهائى که فرض کنید حالا فلان خوانندهى غربى یا مقلد عربِ آن غربى یکوقتى خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. موسیقى اصیل ایرانى را که میتوانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقى اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقى بین ایرانى و غیر ایرانى نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خوانندهى ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط - آهنگ غربى یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است. نوآورى، درست؛ اما نه اینجور. این مربوط به آهنگ است. البته صداى خوب را میتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صداى متوسط را میتوان با آهنگ خوب آرایش داد. خود آهنگ یک مسئله است.
برویم سراغ شعر، کلام. داستان مفصلى اینجاست. اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد؛ همه شعر خوب را نمیشناسند. هر شعرى که یک آدم ناوارد تصور کرد این خوب است، دلیل بر این نیست که آن خوب است. شعر را بایستى آدم شعرشناس تصدیق کند که خوب است. فایدهى شعر خوب چیست؟ فایدهاش این است که بدون اینکه من و شما ملتفت شویم، تأثیرگذارىاش در مخاطب بیشتر است؛ هنر، این است دیگر. یک هنر عالى، ولو مخاطب آن هنر تشخیص ندهد که این عالى است، اما تأثیر او در نفس آن مخاطب، تأثیر عمیقترى خواهد بود از یک هنر سطحىِ مبتذل بازارى؛ فایدهاش این است. لفظ، باید لفظ قوى، خوب، زیبا؛ مضامین، مضامین جذاب، جالب، تازه، غیرتکرارى و مطلب - که عمده این است - آموزنده باشد.
غیر از لفظ و غیر از مضمونسازى لفظى، مقولهاى هست به نام مقولهى مطلب. یعنى آنچه شما دارید بیان میکنید، باید آموزنده باشد. فرض کنید یک واعظى برود بالاى منبر و از اول تا آخر منبر حرفهائى بزند که یک ذره بر معرفت مردم، بر بصیرت مردم دربارهى آن موضوع اضافه نشود. خوب، این وقت خودش و دیگران را تلف کرده. مداح هم همینجور است. شعرى شما بخوانید؛ ولو لفظ هم لفظ خوبى باشد، راجع به حضرت زهرا (سلاماللَّهعلیها) هم باشد، اما چیزهائى باشد که مستمع هیچ استفادهى از او نمیتواند بکند؛ نه معرفتش نسبت به آن بزرگوار بیشتر میشود، نه از مقامات توحیدى او چیزى میفهمد، نه از مجاهدت او چیزى میفهمد، نه از رفتار و سجیهى آن بزرگوار که درس است - چون معصوم است و هر حرکت او براى بشر درس است؛ سرمشق است - چیزى میفهمد، اشکال خواهد داشت.
پس کارتان سخت است عزیزان! کار شما بر خلاف اینکه بعضیها خیال میکنند چهار کلمه حفظ کنیم و یک صداى بازى هم داشته باشیم، بس است؛ نه، کار، خیلى سخت است. کار، هنرمندانه، مؤثر، هدایتگر و جهتبخش باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان، 5/5/1384
یکوقت یکى از برادران مداح مىگفت ما اگر از شعرهاى خوب و شعراى بزرگ شعرى انتخاب کنیم، مردم نمىفهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. اینطورى نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتى با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتى مداح با هنر مداحى خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر مىگذارد. ما غزلیات زیادى داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یکوقت چند بیت از این اشعار را تصادفى انتخاب کردم و به بعضى از برادرهاى مداح گفتم روى اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهاى بسیار خوب و مفیدى دارد که در دلها اثر مىگذارد. دیگران هم از اینگونه اشعار دارند. بعضى از شعرا- که امروز هم بحمد اللّه در شعرها آمده بود- در بارهى عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه (علیهمالسّلام) بیانات خیلى خوب و زیبایى داشتند. شعر را از لحاظ هنرى، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنرى، همان خاصیت عمومى هنر را دارد. خاصیت عمومى هنر این است که بدون اینکه خود گوینده حتّى در خیلى از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون اینکه مستمع توجه داشته باشد، اثر مىگذارد. تأثیر شعر، نقاشى، بقیهى انواع هنر، صداى خوش و آهنگهاى خوب- که اینها همه هنر است- روى ذهن مخاطب، من حیث لا یشعر به وجود مىآید؛ یعنى بدون اینکه مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او مىبخشد؛ این بهترین نوع اثرگذارى است. شما ببینید خداى متعال براى بیان عالىترین معارف، فصیحترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنى قرآن. مىشد خداى متعال مثل حرفهاى معمولى، قرآن و معارف اسلامى را با بیان معمولى بگوید؛ اما نه، خدا این را در قالب فصیحترین و زیباترین بیان هنرى ریخته، که خود قرآن هم مىگوید نمىتوانید مثل لفظ و ساخت هنرىِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است.
به خطبههاى نهج البلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایى است. امیر المؤمنین مىشد معمولى حرف بزند؛ اما نه، از بیان هنرى استفاده مىکند؛ «و بعد فنحن امراء الکلام». خود این بزرگوارها گفتهاند که ما امیران سخنیم. واقعاً هم امیر سخن بودهاند. امیر سخن، یعنى بیان را به بهترین و شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب- که الحمد للّه کم هم نداریم- مفاهیم خوب.
نکتهى آخر هم آهنگ است. من شنیدهام در مواردى از آهنگهاى نامناسب استفاده مىشود. مثلًا فلان خوانندهى طاغوتى یا غیر طاغوتى شعر عشقىِ چرندى را با آهنگى خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و براى عشاق امام حسین، آیات والاى معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلى بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقهمندان به این جریان کسانى هستند که مىتوانند آهنگهاى خوبِ مخصوص مداحى بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادى.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان، 17/5/1383
در بارهى مقامات صدیقهى طاهره (سلاماللهعلیها) زبان و گفتار ما یاراى بیان ندارد؛ نمىشود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهاى معمولى بیانى ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودى مىشود ذهنها را نزدیک برد؛ اینکه بنده روى مداحى و شعر و سرودهاى اسلامى تکیه مىکنم، به همین خاطر است. با بال و پرهنر مىشود مقدارى ذهن را نزدیک کرد، ولى به حقیقت آنها در مقام توصیف نمىشود رسید. البته کسانى که دلها و عملشان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگارى و پاکدامنى را پیشهى خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقدارى از این آلودگىیى که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان مىتواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمىتوانند توصیف کنند، لیکن دلهاى پاک و چشم دل بیناى آنها مىتواند انوار قدسیهى اهل بیت و از جمله صدیقهى کبرى (سلاماللهعلیها) را تا حدودى از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند.
بیانات در دیدار جمعى از مدّاحان، 18/6/1380
مدّاحىِ رایج در بین ما، یک حرفهى دوجانبه است؛ فقط آوازهخوانى و شعرخوانى نیست؛ ترکیب هنرمندانهاى از این دو مقوله است. البته من نمىدانم این شیوه از چه زمانى باب شده؛ از زمان صفویّه است، از قبل از اوست، از بعد از اوست. بههرحال امروز در جامعهى ما رواج دارد. صداى خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه رکن کار است. خودِ این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون. اگر چهار پایهى اصلىِ مدّاحى- یعنى صداى خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقى متناسب با نیاز- کامل باشد، بهترین وسیلهى تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهىاى که ما مىگوییم بیشتر است. صوت و آهنگ به وسیلهى خود آقایان مدّاحان تأمین مىشود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیلهى شاعر تأمین شود. بعضى از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلى ندارند و چیزى از آنها دست مستمع را نمىگیرد. بعضى از معانى، خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایى بیان نمىشوند. اینها همه مىشود عیب. کسى که مدّاحى مىکند، باید خودش را در روى منبر ببیند و مستمعان را کسانى مشاهده کند که مىخواهند از او چیزى بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مدّاحى قرار گیرد.
صداى بعضى از آقایانِ مدّاحان خوب است، ولى با خواندن آنها انسان چیزى یاد نمىگیرد؛ اما بعضى نه؛ وقتى شعر مىخوانند، معرفتى را به ما مىآموزند. آنچه که مىآموزیم، بهترینش آن چیزى است که ما به آن نیاز داریم. گاهى کلمات مدحآمیزى از ائمّه علیهمالسّلام پشت سر هم مىآوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات مىرسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزى بر معرفت او اضافه مىشود. اینها ارزش چندانى ندارد. اما گاهى مدّاحى که شعر مىخواند، درس فاطمهى زهرا سلاماللهعلیها، درس امیر المؤمنین و درس امام حسین علیهماالسّلام را به ما منتقل مىکند؛ در نتیجه راه ما روشن مىشود. این بسیار ارزش دارد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان، 19/7/1377
مدّاحى و ستایشگرى خاندان پیغمبر که طبعاً ذکر مصائب را هم به همراه دارد شغل خیلى مهم و بزرگى است. البته ما بارها در طول سالهاى گذشته در چنین جلساتى مطالبى را در این زمینه عرض نموده و با زبانهاى گوناگون به هنر مدّاحى اظهار اخلاص و ارادت کردهایم. در کار مدّاحىِ شما چند چشمهى هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگى که انتخاب مىکنید، هنر است؛ اشارات و کارهایى که انجام مىدهید، هنر است. عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى این شعرها فراوان وجود دارد و مىتواند ذهنها را قانع کند. البته منطق، شکلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود این است که بتواند این پیام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند. خصوصیت سوم این است که شما حامل پیام دینى محسوب مىشوید؛ یعنى سِمت معنوى و روحانى دارید. در دنیا خوانندگان خوب زیاد هستند و ممکن است شعرهاى خوبى هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمىزنند؛ ولى شما از موضع مدّاح اهل بیت و از موضع معنوى و روحانى حرف مىزنید. البته خصوصیات دیگرى هم وجود دارد، اما این سه خصوصیت در کنار هم مهمتر است.
من مىخواهم عرض کنم که از این سه خصوصیت مىشود خیلى خوب استفاده کرد؛ مىشود استفاده نکرد؛ مىشود بد استفاده کرد. البته خوب استفاده کردن هم طیفى از انواع استفاده را در ذیل خودش دارد. عزیزان من!
سعى کنید از این سه خصوصیت ممتازى که الحمدللّه خداى متعال به شما عنایت کرده، به بهترین وجهى استفاده کنید. شعر شما باید خوب، محکم، قوى، خوشمضمون و قانعکننده باشد. گاهى قصیدهاى که شما مىخوانید، به اندازهى چند منبرِ یک منبرىِ خوشبیان تأثیر مىگذارد. گاهى یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجّانى به دست نمىآید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند. البته امروز خوشبختانه معمول شده که شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشکالى هم ندارد؛ اما قدیمیها عیب مىدانستند که از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ کنند، یک هنر اضافه هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نکنند، اشکالى ندارد. مهم این است که شعر، خوب، متین، قوى و خوشمضمون باشد. معیار شعر خوب و خوشمضمون چیست؟ مضمون خوب کدام است؟ غلط کدام است؟ درست کدام است؟ اینها بحثهاى مفصّلى است که در جاى خود باید روشن شود؛ اما بههرحال خوب استفاده کردن، شقّ صحیح است، و الّا استفاده نکردن یا خداى نکرده بد استفاده کردن، شقوق نادرست آن است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان، 5/10/70
چرا این حرفها را به شما گفتم؟ چون شما مداحید و باید بروید این حرفها را در مدحهاتان در مجالس فاطمهى زهرا (س) به مردم بگویید؛ و الّا شماها که معلوم است وضعتان چه طورى است. اینها را در بارهى فاطمهى زهرا (سلاماللهعلیها) بگویید. با آن ذوق و هنر و صداى خوش و لحن مطلوب و کیفیت جذاب خوانندگى خودتان، کارى کنید که دلهاى ما مستمعان به این حقایق نزدیک شود. اگر فرض کنیم که ما ابیاتى در مقامات معنوى فاطمهى زهرا (سلاماللهعلیها) بخوانیم که مستمع ما چیزى هم از آن نفهمد و سر در نیاورد، معلوم نیست که او را به فاطمهى زهرا نزدیک کند. لازم است ما روز به روز به این خانواده نزدیکتر بشویم. ملت ما از این طریق خواهد توانست به رسالت خود عمل کند. این ملت اینطورى مىتواند آن پیام بزرگ را به دنیا برساند.
سخنرانى در دیدار با مداحان اهلبیت(ع)، به مناسبت میلاد مبارک صدیقهى کبرى فاطمهى زهرا(س)، 17/10/1369
چند موضوع را در هر برههاى از زمان در نظر بگیرید و در خلال اشعارى که به مناسبت مدح یا مصیبت و یا نصیحت براى مردم مىخوانید، این مطلب را هم در جامعه بپراکنید. امتیازتان بر گویندهى نثر این است که شما براى تفهیم و القاى مطلب، از دو هنر هنر شعر و هنر خوانندگى استفاده مىکنید. این، چیز مهمى است. البته خوانندگى در مقام مدح هم هنر خاصى است. معنایش هم فقط صداى خوب نیست. این هنر را باید یاد گرفت.
الحمد للّه در جلسهى امروز و در جلسات سالهاى پیش و نیز به مناسبتهاى دیگر، کسانى که نشانهى استادى یا پختگى در کار، از حرکات و حرف زدن و شروع و ختم و دست تکان دادن و نگاه کردنشان پیداست، من زیاد دیدهام. این، یک هنر است. این هنر بایستى آموخته بشود و کامل گردد و افزایش پیدا کند.
مردم زبان شعر را بهتر مىخواهند، اما مثل زبان نثر نمىفهمند؛ بخصوص اگر شعر، شعر بالایى باشد. شما باید این را بفهمانید. فهماندنش با این نیست که آدم با صداى خوب بخواند. خیلىها شعر را با صداى خوب مىخوانند؛ ولى مستمع هم نمىفهمد که چه گفت! شما باید بفهمانید. این فهماندن، همان هنر مداحى است. شعر را همراه با هنرِ خواندن که البته غالباً با صداى خوب هم همراه است براى تفهیم عرضه کنید. اگر با صداى خوب هم همراه نباشد، همان کیفیتِ خواندن، جبران صداى خوب را مىکند. گاهى ممکن است از خیلى از خوشصداها هم بهتر و جاافتادهتر و شیرینتر تلقى بشود. از این باید براى پراکندن بهترین معارف اسلامى در باب اهل بیت و غیر آن استفاده کنید.
مردم محبتى دارند که بایستى بر اثر خواندن و گفتن شما، عمیق و ریشهدار و تند و آتشین و برافروخته بشود. در دعاها و زیارتهاى ما، تعبیرات عاشقانه و خیلى خوبى هست که حقایقى را نشان مىدهد؛ اینها را محور باید قرار داد. آنچه را که مثلًا شیخ و ابن طاووس و مفید و دیگر بزرگان در کتابهایشان گفتهاند، اینها را بایستى محور قرار داد. بعد آنها را در یک ارایهى هنرى، به شکل زیبا و شایستهیى بیان کرد. حالا در آن شکلِ بیان، هرکسى سلیقهیى دارد؛ آن ایرادى ندارد. نقش شما، نقش بسیار مهمى است. من اصرار دارم که این نکته را براى برادران عزیز مداح چه آنهایى که به صورت حرفهاى مداح هستند، چه آن کسانى که گاهى در کنار کارهایشان این کار را انجام مىدهند تکرار بکنم که این نقش، نقش بسیار مهم و حایز اهمیت و حساسى است؛ این را کم نگیرید. نکتهى سوم، هنر تفهیم است. هر آهنگ و آوازى به درد شما نمىخورد. آهنگ و آواز خاصى به درد شما مىخورد؛ آن هم با شیوهى بیان خاص مداحى. اگر کار مهم نبود، من در بیان این جزئیات معطل نمىشدم؛ اما کار خیلى مهم است. اگر این کار، خوب انجام بگیرد که بحمد اللّه ما در طول سالهاى متمادى، بسیارى از برادران را دیدهایم که این کار را خوب هم انجام مىدادند و مىدهند نقش فوقالعاده مؤثر و والایى در پیشرفت فکرى و اعتقادى و اسلامى جامعهى ما خواهد داشت.
شایان ذکر است، فیشهای موضوعی سخنان مقام معظم رهبری از نشانی اینترنتی http://farsi.khamenei.ir/keyword-index قابل دریافت است./919/د101/ن