۲۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۱
کد خبر: ۱۵۰۰۴۴

فرقه‌گرایی عاملی برای طمع دشمنان به جامعه اسلامی

خبرگزاری رسا ـ کارشناس فرق و مذاهب بیان داشت: ریشه تمام اختلافات و به وجود آمدن پیدایش فرق، از آنجایی آغاز شد که پیامبر(ص) از دنیا رفت و بر سر جانشینی او اختلاف شد.
فرقه‌گرایی عاملی برای طمع دشمنان به جامعه اسلامی
 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حزب‌گرایی و اختلاف، عزت جامعه اسلامی را خدشه‌دار می‌کند و باعث طمع دشمنان به سوی آنها می‌شود که در نتیجه این اشتباه ریشه‌ای آسیب‌های غیرقابل جبرانی به امت اسلام رسیده است. در زمینه علل پیدایش فرق و آسیب‌هایی که این مسئله به جامعه اسلامی وارد ساخته، گفت‌وگویی با حجت الاسلام لطفی، استاد مرکز تخصصی شیعه شناسی صورت گرفته که در ادامه می‌خوانیم.
رسا ـ پیرامون آسیب‌ها و آفت‌هایی که پیدایش فرق، به جامعه اسلامی وارد ساخته، توضیح دهید؟
 
مقدمتا روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می‌کنم که پنج خصوصیت از آثار وحدت در آن ذکر شده است؛ اگر اختلاف در جامعه‌ای باشد -چه به نحو فرقه یا حزب گرایی-  به بدنه وحدت و به تبع آن به پیکره آن امت ضربه می‌زند.
اولین اثر وحدت، عزت جامعه است؛ ملت و آیینی که با هم وحدت داشته باشند عزت دارند.
دومین اثر این است که دشمنان از آنها دور می شوند؛ یعنی خود وحدت، به خودی خود عامل دوری دشمن است.
 سوم، عافیت و راحتی تداوم پیدا می‌کند.
چهارم، نعمت‌های الهی به سوی آنها سرازیر می‌شود.
پنجم، کرامت و شخصیت اجتماعی به وجود می‌آید.
حضرت در ادامه چند اثر سوء را برای دو دستگی مطرح می‌کند.
اولین اثر این که ستون فقرات جامعه از بین می‌رود.
دومین اثر این که این اختلاف قدرت این‌ها را در هم می‌کوبد. یعنی قدرت جامعه خنثی می‌شود.
با این فرمایش آسیب‌هایی که در برابر تفرّق و تحزّب به وجود می‌آید روشن می‌شود.
در مورد اولین اختلافی که بعد از پیامبر(ص) اتفاق افتاد از سلمان و ابوذر نقل شده که اگر جامعه به سویی که پیامبر(ص) تعیین کرده بود می‌رفت، برکت‌های آسمان و زمین سرازیر می‌شد و این همان مطلبی است که حضرت امیر(ع) فرمود که اگر امت وحدت داشته باشند نعمات الهی سرازیر می‌شوند.
تحزّب و اختلاف، عزت جامعه اسلامی را خدشه‌دار می‌کند و باعث طمع دشمنان به سوی آنها می‌شود، که این آسیب‌ها نتیجه فرقه‌گرایی می‌باشند.
رسا ـ فرمایش حضرت زهرا سلام الله علیها که اگر امامت غصب نمی‌شد، دو نفر هم اختلاف نمی‌کردند، ناظر به همین مطلب است؟
 
این فرمایش که اگر حق پسر عمویم غصب نمی‌شد، حتی دو نفر هم در مورد خدا، اختلاف نداشتند؛ می‌تواند مرتبط با این موضوع باشد، ولی در واقع ناظر به بحث ریشه و علل پیدایش فرق می‌باشد که در ادامه به آن اشاره می‌شود.
رسا ـ  اساسی ترین  عامل پیدایش فرق چیست؟
 
ریشه تمام این‌ها اختلافی است که بعد از پیامبر(ص) در مورد مصداق و نحوه تعیین امام و اوصاف امامت، در جامعه به وجود آمد که اختلافات بعدی ریشه‌اش در این‌جاست.
شهرستانی در اول کتاب ملل و نحل در عنوان «الخلاف الخامس» می‌گوید: بزرگ‌ترین اختلافی که در طول قرون اتفاق افتاده، اختلاف در مورد امامت است. در جامعه اسلامی برای هیچ قاعده دینی آن قدر شمشیر کشیده نشده، که در امر امامت کشیده شده است.
نوبختی و ناشی اکبر، آغاز پدیده اختلاف در جامعه اسلامی را همان دسته بندی‌های سیاسی می‌دانند که در مورد مصداق جانشین رخ داد؛ یعنی اولین اختلاف بعد از پیامبر(ص) در همان مصداق اتفاق افتاد و بستر را برای پیدایش بقیه فرق هم‌وار کرد؛ به عبارتی، انحراف از مسیری که خدا تعیین کرده بود و طرح نظریه جدید که متضاد با اسلام بود، بستر را برای پیدایش بقیه فرق آماده کرد. در نتیجه، وقتی به جای نصب الهی، مسائلی چون انتخاب مردم، بیعت و شورا طرح شد، خود این عاملی بود که اختلافات بعدی به وجود بیاید و سبب شد که هر گروهی برای خود، مدعی باشد.
لذا فرمایش حضرت زهرا(س) که اگر حق امیرالمؤمنین(ع) غصب نمی‌شد، هیچ اختلافی به وجود نمی‌آمد، یا در فرمایشات حضرت امیر و امام حسن سلام الله علیهما که خطاب به معاویه فرمودند: اگر جامعه اسلامی همان مسیری را که پیامبر(ص) تعیین کرده بود، طی می‌کرد، تو(معاویه) هرگز نمی‌توانستی در جامعه اسلامی طمع کنی؛ ناظر به همین انحراف است که ریشه اختلاف‌ها می‌باشد.
رسا ـ سایر عوامل پیدایش چیست؟
 
عامل دیگر، جاه طلبی و پول دوستی برخی سران جامعه بود. تأثیر این عامل را در پیدایش واقفیه که بعد از موسی بن جعفر علیه السلام در جامعه شیعه به وجود آمد، به روشنی می‌بینیم و در احادیث هم ریشه اصلی، همین بحث دنیا طلبی برخی از افراد که در جامعه مطرح بودند ذکر شده است. اشخاصی هم‌چون علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و ابن قیاما که تأثیرشان در پیدایش واقفیه بحث مالی بوده و اموالی که به عنوان سهم امام نزدشان بود را می‌خواستند تصاحب کنند.
سومین عامل انگیزه‌های سیاسی بود. یعنی برخی از افراد و حکام برای رسیدن به اهداف خودشان و مشروعیت بخشیدن به اهداف‌شان می‌آمدند نظریه‌ای را طرح می‌کردند که با طرح آن نظریه به خودشان مشروعیت بدهند؛ برای این‌که در تشیع مشروعیتی برای خود نمی‌دیدند و مردم هم تا مشروعیتی نباشد آنها را هم‌راهی نمی‌کردند. به همین جهت برای این‌که مشروعیت خودشان را تثبیت کنند، می‌آمدند نظریه باطلی را ابداع می‌کردند که در سایه آن به حرکتشان مشروعیت بدهند. این عامل را در پیدایش کیسانیه می‌بینیم. زمانی که بنی‌عباس می‌خواستند قیام کنند، از آن جهت که قیام، رهبر و مشروعیت می‌خواهد، لذا همان بحث کیسانیه و انتقال امامت از امام حسین علیه السلام به محمد بن حنفیه و بعد از او به ابوهاشم و بنی‌عباس را مطرح کردند تا با این ادعای امامت، برای حرکت خودشان مشروعیتی به دست آورند.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در پیدایش فرق یا حداقل در ترویج آن، جهل مردم بود. از این روست که اگر ما بخواهیم از بروز اختلاف و فرقه‌گرایی جلوگیری کنیم، آگاهی بخشیدن به مردم، عامل باز دارنده مؤثری در پیدایش فرق می‌باشد.
عامل پنجم، عدم مقابله صحیح با یک جریان انحرافی می‌باشد. مواردی هست که عدم مقابله صحیح با یک جریان انحرافی باعث تبدیل آن به یک فرقه شده و حال آن‌که اگر در برابر یک جریان انحرافی موضع‌گیری صحیح می‌شد و برخوردی منطقی و معقول صورت می‌گرفت چه بسا تبدیل به یک فرقه نمی‌شد و یا گسترش پیدا نمی‌کرد.
رسا ـ آیا بی‌تفاوتی مردم نمی‌تواند عامل پیدایش باشد؟
 
بی‌تفاوتی خواص می‌تواند عامل باشد، اینکه امیرالمؤمنین(ع) فرمود که اگر حمزه و جعفر بودند، حقش غصب نمی‌شد؛ به خاطر این است که این‌ها خواصی بودند که می‌توانستند تأثیرگذار باشند و عده‌ای را برای دفاع از حضرت جمع کنند؛ ولی بی‌تفاوتی عوام نقشی در به وجود آمدن فرق ندارد. بله باعث تقویت فرقه باطل می‌شود، ولی عاملی برای پیدایش نیست.
ادامه دارد ....  402/925/ر
ارسال نظرات