مصداق شناسی بداء در روایات اهل بیت

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مسأله بداء در امور تکوینی مانند نسخ در امور تشریعی است.
بر اساس این گزارش عوامل متعددی از جمله صله رحم، صدقه، احترام به والدین، زیارت امام حسین(ع) باعث وقوع بداء میشوند.
چکیده:
با توجه به اختلافاتی که در مسأله بداء وجود دارد بررسی مصادیق واقع شده بداء کمک فراوانی در حل این مسأله میکند لذا رساله حاضر به مصداق شناسی بداء در روایات اهل بیت (ع) پرداخته است.
بداء در لغت به معنی ظهور بعد از خفا است از میان شیعیان کسی قائل به بداء لغوی در مورد خداوند نیست که کسی به این بهانه بتواند به شیعیان طعنه بزند.
انتساب بداء به خداوند آن چنان شیعیان میگویند یعنی تغیر دادن سرنوشت انسانها به خاطر اعمال صالح یا ناپسند باعث جهل در ذات خداوند نخواهد شد.
بداء در امور تکوینی مانند نسخ در امور تشریعی است.
قضا و قدر دارای مراتبی است که در مرتبه معلق و غیر حتمی آن میتواند بداء رخ دهد ولی در مرتبه حتمی آن خیر همچنین بداء در لوح محو و اثبات متصور است ولی در لوح محفوظ خیر.
عوامل متعددی از جمله صله رحم، صدقه، احترام به والدین، زیارت امام حسین(ع) باعث وقوع بداء میشوند.
برخی از روایتها نشان میدهد که اهل تسنن هم بداء را آن گونه که شیعیان میگویند قبول دارند و معلوم میشود که نزاع فقط یک نزاع لفظی است.
بداء هم در اقوام گذشته که پیش از اسلام میزیستهاند رخ داده است مانند بداء در عذاب قوم حضرت یونس(ع)، بداء در عذاب قوم سبا و بنیاسرائیل و هم در اسلام.
بداء هم میتواند در اثر عمل نیکی از مردم محقق شود و برایشان خیر داشته باشد و هم میتواند اثر اعمال بدشان باشد که برایشان شری در پی داشته باشد.
بداء در بعثت انبیا هم میتواند محقق شود ولی نه به این معنا که در زمان هیچ پیغمبری نباشد بلکه به این صورت که پیغمبر هست ولی از مردم مخفی است زیرا محال است که زمین از حجت خدا خالی شود چون که باعث نقض غرض میشود.
روایاتی که در مورد بداء در اصل امامت است، مردود است و روایاتی که در مورد اسماعیل فرزند امام صادق(ع) آمده است طبق روایات دیگر راجع به عمر اوست و ارتباطی با مسأله بداء در امامت ندارد.
عدم تحقق خبرهای غیبی انبیا و ائمه و وقوع بداء در آنها موجب کاذب بودن سخنان ایشان نمیشود زیرا آنان از طریق علمشان به لوح محو و اثبات الهی «که تغییر در آنها ممکن است» این گونه خبرها را میدهند.
بین علمای امامیه در امکان وقوع بداء در علائم غیر حتمی ظهور، اختلافی نیست ولی در علائم حتمی نظراتشان متفاوت است گروهی آن را محال و گروهی جایز میدانند.
نتیجهگیری:
بداء در لغت به معنی آشکار شدن است.
بداء در اصطلاح برای انسان عبارت است از این که در مسألهای رای جدیدی حاصل شود اهل تسنن گمان کردهاند شیعیان همین معنا را برای خداوند قائلند لذا این عقیده را مورد طعن قرار دادهاند.
بداء اصطلاحی در مورد خداوند عبارت است از این که او به تمام اشیا از ازل تا ابد علم دارد ولی گاهی اوقات امری مقید یا مشروط شده که کسی جز خداوند از آن باخبر نیست لذا خلاف آن چه بیان شده محقق میشود به خاطر عدم وجود شرط یا قیدش.
بداء در قرآن
بداء اصطلاحی در قرآن نیز آمده است.
بدایی که اهل سنت انتساب آن را به خدا محال میدانند شیعیان نیز آن را در حق خداوند محال میدانند.
نسخ در لغت عبارت است از ازاله، ابطال، نقل کردن.
علما برای نسخ در اصطلاح دو معنا را ذکر کردهاند گروهی آن را به معنی رفع یک حکم به خاطر اتمام زمان آن دانستهاند و گروهی آن را به معنای رفع یک حکم به خاطر آمدن حکم دیگر میدانند.
بیان یهود که اعتقادی به نسخ ندارند با ادله آنان که شامل ادله عقلی و نقلی بود بیان گردید و مورد نقد قرار گرفت.
در ادامه به رابطه بداء و نسخ پرداختیم و بیان شد که علمای شیعه در این رابطه دو عقیده دارند گروهی میگویند بداء همان نسخ است با این فرق که بداء در تکوینیات است و نسخ در امور تشریعی.
قدر در لغت به معنای مقدار و ارزش و قضا به معنای فیصله دادن ، احکام است.
تعابیر فلاسفه اسلامی درباره قضا قدر این گونه است گروهی قضا را مرتبهای از عالم آفرینش میدانند و گروهی قضا را علم به چیزی میدانند که سزاوار است محقق شود و برخی به معنای علم ذاتی خداوند به موجودات میدانند و قدر را به معنی وجود صور موجودات میدانند.
مراتب قضا و قدر
قضا و قدر حتمی و غیر حتمی ظرف قضا و قدر حتمی در لوح محفوظ است و قضا و قدر غیر حتمی در لوح «محو و اثبات» موجودات علوی قضا و قدرشان حتمی است بر خلاف موجودات طبیعت.
قضا و قدر علمی و عینی قضای علمی عبارت است از علم خدا به ضرورت و عدم ضرورت اشیا و قدر علمی عبارت است از محدود کردن هر چیزی به خصوصیات خودش در علم ازلی خداوند، مراد از قضای عینی ضرورت وجود شی است هنگام وجود علت تامه و قدر عینی یعنی خصوصیاتی که شی از علت خود کسب میکند.
قضا و قدر تکوینی و تشریعی قضای تکوینی یعنی حتمیت موجودات و قدر تکوینی عبارت است از اندازه مخصوص هر یک از موجودات و منظور از قضا و قدر تشریعی همان فرمان خداوند است در تعیین وظایف انسانها و مقدار آنها.
بداء در قضا و قدر حتمی ممکن نخواهد بود بداء فقط در قدر که موطن آن لوح محو و اثبات است متصور خواهد بود.
مراد از اجل مسمی در آیه 2 سوره انعام، اجل محتوم است و مراد از اجل غیر مسمی اجل مشروط است.
طبق آیه محو و اثبات بداء فقط در اجل مشروط محتمل است.
نظر علما درباره وقوع بداء در لوح محو و اثبات و لوح محفوظ این است که بداء فقط در لوح محو و اثبات متصور است.
عوامل متعددی باعث افزایش عمر انسانها میشود مانند صله رحم، نیکی به والدین، قرائت برخی از سورههای قرآن، صدقه، و غیره و عوامی در کم شدن عمر انسان مؤثرند مانند بیاحترامی به والدین، قطع رحم، زنا.
در این روایات معلوم میشود انبیای الهی از برخی خبرها مطلع نمیشوند و لذا از واقعهای خبر میدهند ولی به خاطر وجود مانعی آن واقعه رخ نمیدهد البته این به معنی کذب سخن انبیا یا ائمه نخواهد بود زیرا خبری که آنها میدهند از لوح محو و اثبات است که وقوع بداء در آن محتمل است به خاطر وجود مانعی که فقط خداوند متعال از آن مطلع است و چون که ولی خدا از آن مطلع نیست آن را همانگونه که از آن با خبر است بیان میکند.
اکثر مصادیق بیان شده راجع به بدایی است که باعث افزایش عمر انسانها میشود که این نشانه رحمت و رأفت خداوند نسبت به بندگانش است.
اعمال بد انسانها گاهی اوقات باعث نزول بلا میشود و اعمال پسندیده آنها باعث نزول رحمت، همین اعمال است که گاهی وقوع بلا را دفع میکند و این همان بداء است، در فصل دوم 11 مصداق را ذکر کرده که وقوع بداء در بلاها و رزق و روزی را بیان میکند مانند بداء درباره قوم سبا که به علت ناسپاسی مورد خشم خداوند قرار گرفتند.
برخی از این روایات را منابع اهل سنت ذکر کردهاند که نشاندهنده پذیرش این عقیده از ناحیه آنها است و همچنین نشاندهنده این که نزاع در مبحث بداء لفظی است.
یکی از این مصادیق بیانگر بداء در عذاب بنیاسرائیل است که بر اثر نالههای آنها حادث شد و نشان میدهد که اگر شیعیان نیز آن گونه تضرع نمایند در غیبت امام زمان (عج) بداء حاصل میشود.
بداء در بعثت انبیا
بداء در بعثت انبیا هم متصور است بدین گونه که خداوند پس از این که مدتی طولانی پیغمبری را نفرستاد رسولی را میفرستد.
بداء در سرنوشت انبیا هم محقق شده است مانند بدایی که در مورد حضرت موسی(ع) رخ داد که میقات او از سی شب به چهل شب تغییر پیدا کرد.
این تغییرات موجب تغییر در علم الهی نمیشود چون که تغییر در معلوم است نه در عالم.
به نظر میرسد روایاتی که بداء در مورد اسماعیل فرزند امام صادق(ع) را بیان میکند ناظر به بداء در عمر او است نه راجع به امامتش، زیرا اولاً اسماعیل طبق روایات فردی عاصی بوده است، ثانیاً بداء در امامت واقع نمیشود برای اثبات این مدعی روایات و سخنانی از بزرگان نقل شده است.
در اصل تحقق ظهور امام زمان (عج) بداء متصور نیست اما در زمان تحقق ظهور احتمال بداء وجود دارد.
قطعاً در علائم غیر حتمی ظهور میتواند بداء رخ بدهد اما در خصوص بداء در علائم حتمی دو نظریه وجود دارد، اول عدم وقوع بداء،و دوم امکان وقوع بداء، گروه اول چهار دلیل را بر اثبات مدعای خود آوردهاند، اول روایات دوم وقوع بداء موجب نقض غرض است و سوم بداء در این علائم مستلزم این است که خداوند خود و پیغمبرانش را تکذیب کند چهارم اگر در این علائم بداء رخ دهد چه فرقی بین علائم حتمی و غیر حتمی است.
قائلین به امکان بداء دلائلی را آوردهاند اول روایاتی که وقوع بداء در این اخبار را جایز میدانند، دوم احادیثی که بیانگر این مطلبند که انتظار فرج را نمیتوان به زمان خاصی منحصر کرد و لذا هر لحظه میتوان منتظر فرج بود، سوم حکم عقل به این که خداوند میتواند به خاطر مصالحی ظهور را قبل از تحقق این علائم را برساند.
سید مرتضی جعفر عاملی از قائلین امکان بداء در علائم ظهور بداء در علائم حتمی را از جمله اخباری میداند که از تحقق علت تامه با همه اجزا و شرایط و فقدان موانع خبر میدهد این امور را فقط اراده الهی میتواند تغییر دهد و از ورود مشیت الهی در این قسم از اخبار به بداء تعبیر میشود.
شایان ذکر است پایان نامه« مصداق شناسی بداء در روایات اهل بیت (ع)» به قلم محمد عوض پور و با راهنمایی،،حجتالاسلام عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی و مشاوره حجتالاسلام سید شرفالدین ملک حسینی برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد( سطح سه حوزه علمیه قم ) نوشته شده است و در سال 1389دفاع شده است.
علاقهمندان به مطالعه این پایاننامه میتوانند به کتابخانه آیتالله حائری یزدی در «مدرسه عالی فیضیه» مراجعه کنند./905/پ201/ن