شماره یازدهم دوهفتهنامه الکترونیکی بابالکریمه منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ یازدهمین شماره دوهفتهنامه الکترونیکی بابالکریمه با هدف آشنا کردن نسل جوان با ابعاد شخصیتی کریمه اهلبیت(ع) در فضای مجازی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 11 دوهفتهنامه الکترونیکی باب الکریمه شامل دلنوشته، بانوان کریمه، مناسبتنامه، سخن سردبیر، شعر، معرفی کتاب، سبک زندگی، کرامات کریمه، پوستر و پادکست در فضای مجازی منتشر شد.
بیتالنور، اخبار کریمه ، سبک زندگی کریمهها، خبرنامه ، نمایه حجاب، آرشیو، چند رسانهای و زیارت مجازی از دیگر بخشهای این دوهفتهنامه است و در بخش اخبار کریمه آخرین اخبار حرم حضرت معصومه(س) آمده است.
سخن سردبیر
در سخن سردبیر دوهفتهنامه الکترونیکی بابالکریمه آمده است: 22 بهمن آغاز فصلی تازه در حرکتهای زنان اسلامی است، البته این نبود که از اول در صحنه نباشند، اما در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسیار ملموسی داشتند.
امام خمینی«ره» در بسیاری از صحبتها و سخنرانیهایشان از حضور زنان در عرصههای مختلف تقدیر و تشکر کردهاند و در میان ما هنوز مادران شهید و همسران جانبازان هستند و از انفس ملکوتی آنان است که در هوای آلوده با روزمرگی و دلمردگیها میتوان بوی بهشت را حس کرد.
این ایام که مصادف با حضور حضرت معصومه(س) به شهر مقدس قم است را به تمام عزیزانی که عزیزکردههایشان را در راه انقلاب اسلامی فدا کرده اند، تبریک میگوییم.
و ماعتقاد داریم که ما بدهکار این عزیزان هستیم، بدهکار نظام مقدس جمهوری اسلامی هستیم و از خدا توفیق میخواهیم در راه حفظ نظام جمهوری اسلامی، بتوانیم قدمهای محکمی برداریم، به لطف و عنایت حضرت معصومه(س).
باید لحظه ای به درون نگرم
در بخش دلنوشته این دوهفتهنامه میخوانیم: دوباره صدای شکستن آمد، این دل من بود که برای چندمین بار میشکست، مادرم بارها و بارها گفته بود که درد دلهایت را به همه نگو،چون یاد میگیرند دلت را از کجا بشکنند.
این نصیحت مادرم بود که درد دل هایم را به دیاری ببرم و به بانویی بگویم که در سکوت و آرامش چاره دردهایم را زودتر از گفتنم مییابد.
چرا با این آغوش باز و چرا با این مهربانیها، من گاهی نصیحت مادر را نادیده میگیرم، او که دستهایم را از ابتدا گرفته، پس چرا گاهی بودنش را فراموش میکنم، مگر میشود نتوانم هر بار که دلم میگیرد برای تنهایی خودم گامی بسوی قم بردارم و دردهایم را به گوش بانویی زمزمه کنم که بعدها دلم را نشکند، بانویی که حالا نبودنش میشکند دلم را.
راستی امکان دارد خسته باشد از شنیدن دردهایم، میشود حرفهایم برایش تکراری باشد، دلزده میشود از زنگ صدایم،نه، این دل شکستن از کوتاهی عاشق است نه خستگی و دلزدگی معشوق، باید لحظهای به درون نگرم.
نقش زن در انقلاب اسلامی ایران
در بخش مناسبتنامه این دوهفتهنامه، بازخوانی مقالهای از شهید مطهری است که ذیل آن آمده است:در سفری که خود ما رفتیم پاریس، ایشان(امام خمینی) با آن تیز هوشی و دوربینیای که دارند صریحا و اکیدا گفتند شرکت خانم ها در تظاهرات و راهپیماییها ولو با منع صریح پدران و شوهران شان مواجه شوند، واجب است.
به توصیه رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر رجوع به آثار گرانقدر استاد شهید مطهری، برای تبیین نقش زن در انقلاب اسلامی ایران مقالهای از شهید مطهری با عنوان "نقش زن در جمهوری اسلامی ایران" مورد بررسی قرار میگیرد.
شهید مطهری در این مقاله به حضور مؤثر زنان در پیروزی انقلاب اشاره می فرمایند و می گویند: زنها نه تنها شرکت کردند بلکه اگر آنها شرکت نمیکردند، این خود واقعیتی است که انقلاب به ثمر نمیرسید، چون زنان نه فقط شرکت مستقیم شان مؤثر بود، شرکت غیر مستقیم آنها یعنی تأثیری که روی شوهران، روی فرزندان، روی پدران و روی برادرانشان داشتند از تأثیر مستقیم خودشان کمتر نبود و این خود مسأله فوق العادهای است.
ایشان شرایط حضور زنان در راهپیماییها را حفظ میزانها و معیارهای اسلامی دانستهاند و با اشاره به حضور فعال زنان در روز هفده شهریور میگویند: «در روز هفده شهریور در میدان شهدا، آن طوری که نقل می کنند و فیلم ها نشان می دهد، زن ها بیشتر از مردها شهید دادند و این زنها بودند که در میدان شهدا نشستند و مورد رگبار ظالمانه دشمن قرار گرفتند و چقدر زن در آنجا شهید شد».
سپس ایشان به پانزده خرداد سال 42 و رعب و وحشت ناشی از آن بر مردم اشاره می کنند که آن ماجرا پیروزی انقلاب را 15 سالی به عقب انداخت و با استناد به سخنان فرماندار نظامی وقت تهران در سال 57 که بعد از کشتار ظالمانه در روز 17 شهریور به شاه گفته بود: «قربان! تا بیست و پنج سال دیگر خیالتان راحت باشد» نقش زنها را در جلوگیری از تأخیر دوباره پیروزی انقلاب نشان می دهند.
ولی از فردایش(17 شهریور) دو مرتبه قضیه شروع شد، اگر زنها شرکت نمی داشتند مطمئنا از فردایش هر زنی دست بچه خودش را می گرفت، دست شوهر خودش را می گرفت می گفت دیگر نمیگذارم از خانه بروی بیرون، ولی از فردایش بیشتر تشویق و ترغیب کردند و این فاجعه نه تنها وقفهای ایجاد نکرد و چوب لای چرخ انقلاب نگذاشت بلکه حرکت موتور انقلاب را شدیدتر و تندتر کرد، حالا ریشه این قضیه چیست، چه تحولی در طول این ده بیست سال رخ داد که زنان توانستند یک چنین نقش اجتماعی انقلابی را ایفا کنند، ایشان تحولی را که در این سالیان موجب شد تا زنان بتونند چنین نقشی را ایفا کنند، آگاهی از اسلام راستین می دانند و همچنین به نقش رهبری اشاره کرده و می گویند:در سفری که خود ما رفتیم پاریس، امام خمینی(ره) با آن تیز هوشی و دوربینیای که دارند صریحا و اکیدا گفتند (قبلا هم گفته بودند) شرکت خانم ها در تظاهرات و راهپیمایی ها ولو با منع صریح پدران و شوهران شان مواجه شوند، واجب است، شوهر ها و پدر ها حق ندارند که مانع شرکت این ها بشوند."
شهید مطهری به بعد از پیروزی انقلاب و بازگشت حضرت امام اشاره می کنند و می گویند در آن زمان که امام در مدرسه علوی بودند، پیش از ظهرها را به ملاقات با آقایان اختصاص داده بوند و بعد از ظهر را به ملاقات با بانوان و چون خانم ها احساساتی میشدند و ممکن بودند گریه کنند و بیحال و بیهوش شوند، پیشنهاد داده بودند که برنامه ملاقات خانمها تعطیل شود، که امام پاسخ منفی داده بودند و فرموده بودند: ما شاه را با همینها بیرون کردیم، همینها شاه را از مملکت بیرون کردند، من برنامه را تعطیل نمیکنم.
سپس ایشان در پایان، شرایط حضور اجتماعی زن را، رعایت حیا و عفاف و حفظ جایگاه انسانی او و عدم اختلاط زن و مرد عنوان میکنند.
افطاری حضرت معصومه سلام الله علیها
در بخش دیگری از دوهفتهنامه الکترونیکی بابالکریمه با عنوان کرامات کریمه میخوانیم: جناب آقای شریفی مسؤول کفشداری افتخاری میگوید: یکی از کفشداران بزرگوار نقل می کرد، مدتهاست در کفشداری حضرت معصومه(س) خدمت میکنم.
در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، در کفشداری شماره هشت که مخصوص خانمهاست، با تنی چند از کفشداران رسمی مشغول کار بودم، هنگام اذان مغرب، خادمین رسمی برای افطاری به مهمانسرا رفتند و من به تنهایی مشغول کار بودم.
دقایق متمادی از وقت افطاری گذشت و من هنوز افطار نکرده بودم، بغض گلویم را فشرد، با خودم گفتم: ای حضرت معصومه، خدا را خوش نمیآید که مرا تنها بگذارند و من در اینجا تشنه و گرسنه بمانم.
در همین افکار بودم که ناگهان خانم بزرگوار، در حالیکه یک سینی محتوی خرما و آب جوش در دست داشتند، از داخل رواق زنانه بیرون آمدند و گفتند: بگیر و اینها را میل کن، پس از افطار کردن، سینی را روی میز گذاشتم، در این هنگام، زائری آمد و کفش او را گرفتم، وقتی نگاه کردم دیگر از سینی و آن خانم اثری نبود.
به یاد ندارم که در عمر پنجاه ساله خود چنین آب و خرمایی خورده باشم شروع کردم به اشک ریختن، و با خود میگفتم: من گدایم، گدای معصومه(س) شرمسار از عطای معصومه(س) داده حق در جوار او جانم شاکرم از خدای معصومه(س).
یازدهمین شماره دوهفتهنامه الکترونیکی بابالکریمه همراه با پنج شماره قبلی این دوهفتهنامه در پایگاه اینترنتی بابالکریمه قابل مشاهده است و علاقمندان میتوانند برای مشاهده و استفاده از مطالب آن به نشانی اینترنی www.babolkarimeh.com مراجعه کنند./907/ت302/
ارسال نظرات