محقق پژوهشکده مهدویت تشریح کرد:
توجه به معیشت و سطح رفاه در جامعه اسلامی
خبرگزاری رسا ـ محقق پژوهشکده مهدویت گفت: همانطور که هدایت مردم به ارزشها و دعوت به توحید و رسالت انیباء از وظایف جامعه اسلامی و مسؤولان و زمامداران است، رسیدگی به وضع معیشتی مردم و ارتقای توان و سطح اقتصادی و اصلاح بازار نیز از جمله وظایف حکومت و دولت اسلامی است.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، رسیدگی به وضعیت معیشتی و دنیوی مردم از تأکیدات اسلام بوده و در رابطه با لزوم توجه به این مسائل آیات و روایات فراوانی وارد شده است.
برای بررسی این موضوع گفتگویی با حجتالاسلام گودرزی از محققان پژوهشکده مهدویت انجام شده، متن آن بدین شرح است:
جایگاه امور دنیوی از جمله رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم در اسلام چگونه است؟
انتظار بر این است که وضعیت زندگی در حکومتهایی که رنگ و روی اسلامی دارد و قانون اساسی آن برگرفته از اسلام است در سطح مطلوبی باشد.
همان طور که هدایت مردم به ارزشها و دعوت به توحید و رسالت انیباء از وظایف جامعه اسلامی و مسئولین و زمامداران است، رسیدگی به وضع معیشتی مردم و ارتقای توان و سطح اقتصادی و اصلاح بازار نیز از جمله وظایف حکومت و دولت اسلامی است.
به عبارت دیگر همانگونه که سخن از جهان آخرت، زندگی ابدی، و کمالات انسانی و اسلامی و هدایت افراد جامعه در مسیر صحیح و تربیت جامعه در رأس برنامهها و وظایف دولت مردان است، آبادانی و رسیدگی به وضع عمومی و معیشتی مردم از امور مهم دولت اسلامی به شمار میرود بهطوری که اگر از آن غفلت شود صدمات قابل ملاحظه ای را به همراه خواهد داشت.
ادعای یک مسلمان بر اساس متون دینی و تعالیم الهی این است که باید به دنیا و آخرت توأمان توجه کرد. اگر سخن از آخرت است حتما مقدمه آن دنیاست از این رو پیامبر اسلام(ص) در امور دنیوی بسیار دقت میکرد و کارهایش را به نحو احسن انجام میداد و بارها فرمود: دنیا مزرعه آخرت است. و این به معنای وابستگی و حب غیرالهی به دنیا نیست که مصداق حب الدنیا رأس کل خطیئه شود.
مرحوم مجلسی در ذیل این حدیث روایاتی نقل کرده است که مضمون آن چنین است: دنیا را برای دنیا خواستن خطاست و برای آخرت خواستن دنیا نیست بلکه آخرت است. لذا امام صادق(ع) دیگران را به نکاح و ازدواج و نیز توسعه در خدم و حشم و منزل از راه صحیح تشویق و توصیه و در ضمن عنایت به زیر دستان را تأکید میکرد. سیره نبوی در حکومت و رهبری جامعه اسلامی و روایات فراوان نیز موید این رویکرد است.
پس اهمیت به امور دنیوی به ویژه نوع و سبک زندگی بر اساس کرامت و عزت از موارد برجسته خواسته شده از ناحیه شرع مقدس است.
آیا سطح زندگی مردم بعد از انقلاب بهتر شده است؟
قطعا همین طور است، وضع فعلی جامعه با قبل از آن قابل مقایسه نیست. اما نکته این است که از انقلاب به بعد چون توجه مردم به اسلام بیشتر شد، مباحث دینی گسترش یافته و سخن از آخرت و ارزشهای دینی و امور دینی که سعادت و تعالی انسان را به همراه دارد زیاد شده و البته هنوز هم ظرفیت لازم را دارد. ولی وضع معیشتی مردم هنوز به جایگاه مطلوب نرسیده و بعضا دغدغههایی در این زمینه وجود دارد. به گونه ای که این مسأله به صورت سوال و گاهی ایجاد تشکیک و تردید در اذهان عده ای به ویژه جوانان وجود دارد و میپرسند آیا اسلام همانطور که برای آخرت ما حرف و برنامه دارد برای دنیا هم برنامه دارد؟ چرا تعالیم دنیوی از جمله زندگی و معیشت بیان نشده و یا به طور کامل اجرا نشده است؟ گرچه روایات زیادی در این زمینه وجود دارد ولی غالبا به این بُعد از روایات اسلامی کمتر توجه شده و یا به خوبی به آنها توجه نشده است.
آیا کلام شما به دولت کنونی اشاره دارد ؟
خیر، سخن بنده مربوط به دولت خاصی نیست و یقینا همه دولتها در کارنامه خود کارهای خوبی انجام دادهاند؛ اما سوال این است که چرا سطح معیشت تغییر نمیکند؟ و این دغدغه از بین نمیرود؟ چرا باید دائما با کوهی از مشکلات روبرو باشیم با توجه به اینکه 34سال از انقلاب میگذرد و در تعالیم دینی نیز هیچگونه نقص و کمبودی وجود ندارد و کشور نیز سرشار از منابع و استعدادهای درخشان است و در کنار این همه موهبت از نعمت رهبری توانا و مقتدر و علما و اندیشمندان متعدد در حوزه های مختلف نیز برخورداریم.
وظیفه مسئولین چیست و چه کاری باید انجام دهند؟
وظیفه مسئولین گرایش به سمت عدالت، فقرزدایی، ایجاد زمینه ازدواج و راهکارهای تسهیل و تشویق و حمایت از امر ازدواج، مدیریت و رسیدگی به زنان بیسرپرست و بدسرپرست، کاهش اختلاف طبقاتی، گسترش سطح رفاه عمومی و برقراری عدالت واقعی به خصوص در زمینه توزیع در جامعه است.
این نکته را نیز باید مدنظر داشت که دولت در این زمینه برنامههایی دارد ولی کافی نیست و باید اهمیت ویژه به زندگی معیشتی مردم داده شود، آنهم به حد مکفی و مطابق با شأنیتها و حفظ آبرو و عزت افراد جامعه به گونهای که در آن صله رحم و سنتهای پسندیده و متعارف رعایت گردد.
مردم چگونه میتوانند در تغییر وضع موجود موثر باشند؟
مردم با همکاری با دولتها و مراکز متولی امر، جلوگیری از اسراف و مصرفگرایی و توجه به تعالیم اسلامی در زمینه معاشرت، چگونه زیستن و .... میتوانند نقش موثری در افزایش کیفیت زندگی داشته باشند.
آیا ارتباطی بین وضع معیشتی و میزان تأثیرپذیری از دین وجود دارد؟
بله، دینی که برای زندگی ابدی و جهان آخرت برنامه دارد، قطعا در فراهم کردن مقدمات و راه رسیدن به آن یعنی دنیا و متعلقات آن برنامه دارد. به ویژه مسائل اقتصادی، و این مسأله بسیار روشن است که اسلام به زندگى دنیوى و نقش عامل اقتصادى در زندگى توجه کرده است.
شهید استاد مطهری در جواب سئوالی در این موضوع آورده است: شکى نیست که عوامل اقتصادى از اساسىترین عوامل زندگى بشر است، یعنى بشر نمىتواند بى اعتنا به این مسائل زندگى کند. این شاید با مفاهیمى که ما خیلى اغراق آمیز مىگوییم، جور در نیاید؛ ولى مىبینیم همین اسلام که به عوامل معنوى، بهایمانو این جور مسائل و افرادى که در راه ایمان و فى سبیلالله جهاد مىکنند، این همه اهمیت مىدهد و واقعا جهادهایى را جهاد فى سبیل الله، نه فى سبیل شکم و نه در سبیل منافع اقتصادى، تعبیر مىکند.
در عین حال درباره این که معاش و زندگى از ضرورتهاى زندگى بشر است و انسان نمىتواند براى همیشه از آن شرایط سرپیچى کند، تاکید مىکند، همه افراد بشر براى همیشه نمىتوانند از این شرایط سرپیچى کنند، اگر هم یک فرد سرپیچى کند، همه افراد این جور نیستند اگر هم جامعهاى موقتا سرپیچى کند، براى همیشه نمىتواند.
«من لا معاش له لا معاد له»یک اصل بسیار اساسى است دراصول کافىاین حدیث هست که پیغمبر اکرم(ص) مىفرمود: «اللهم بارک لنا فى الخبز» خدایا نان را بر ما مبارک بگردان (لولا الخبز ما صلینا و ما تصدقنا ولا صمنا)؛ »اگر ما نان نداشتیم، نمىتوانستیمنماز بخوانیم، نمىتوانستیمروزهبگیریم، نمىتوانستیمصدقه بدهیم.
مولوىعارف هم مىگوید:آدمى اول اسیرنان بود، اولى که او مىگوید یعنى انسان قبل از هر چیز این نیاز را احساس مىکند.
پس ما نمىخواهیم حکوم تعامل اقتصادى را نفى کنیم، ما مىخواهیم، حصر این عامل را نفى کنیم و این اصالت مطلق را که همه عوامل دیگر بر روى این عامل بنا شده اند و به خاطر این به وجود آمده اند و کوچکترین تکانى که این عامل بخورد، همه آنها تکان مىخورند، این جور نیست.
کلامی از رسول خدا(ص) مشهور است که فرمود:«من لا معاش له لا معاد له» کسی که معیشت ندارد معاد هم ندارد. این نشان میدهد که آخرت انسان هم میتواند متأثر از معیشت او باشد. وقتی در ذهن افراد دغدغههای زیادی در زمینه رفع نیازهای زندگی وجود دارد، جایی برای تفکر و آرامش باقی نمیماند و بنابراین آخرت او هم تحت تاثیر دنیای اوست.
چه نکاتی در سطح مدیریت جامعه میتواند راهگشا در این مسئله باشد؟
نکته اول گرایش به سمت عمل و انجام کار به جای پرداختن به برخی نظریه پردازیها و برگزاری همایشها و نشستهایی که در عمل هیچ تغییری در وضعیت موجود ایجاد نمیکند. باید توجه به کار اجرایی در دولت نهادینه شود و مسئولین تمام همت خود را در رفع موانع موجود به کار گیرند.
نکته دیگر لزوم توجه به مشورت در بین مسئولین بلند پایه است، در اسلام سفارش زیادی به مشورت شده و اهمیت این موضوع بارها توسط پیامبر(ص) و دیگر ائمه(ع) بیان شده است. مشورت در بسیاری موارد میتواند راهگشا باشد و حتی مدیری که در اجرای برنامه های مدیریتی ضعف دارد میتواند با مشورت و کمک از دیگران این ضعف را جبران کند. نکته دیگر توجه به لیاقت افراد به جای نام آنها است. یکی از مشکلات این است مدیرانی که مشهور هستند اما تخصص لازم در زمینه امور خواسته شده را ندارند جای کسانی را که مشهور نیستند ولی تخصص کافی دارند را گرفتهاند و این یک ضعف مدیریتی است که باید اصلاح شود.
شاخص اصلی نظام مهدویت به عنوان مدینه فاضله که ما باید آن را الگو قرار دهیم در چیست؟
شاخصه اصلی نظام مهدویت اجرای عادلانه قوانین اسلامی است. در روایات آمده است که زمان حکومت حضرت نظامها عادلانه میشود و مبانی و قوانین اسلامی به طور کامل اجرا میشود. از دیگر مباحث در دوران ظهور و حکومت حضرت حجت(عج)، تکمیل علم، تشدید نظارت بر جامعه، گسترش امنیت، افزایش رفاه عمومی، کمال عقل و... است./9191/د102/ع
ارسال نظرات