رزق و معیشت در اندیشه رهبر معظم انقلاب
خبرگزاری رسا ـ همه تلاش ادیان الهى و سلوک معنوى و سعى پیغمبران و شهادتهای مردان بزرگ خدا براى این است که بشر را به راه اوّل بکشانند و در صراط مستقیم قرار دهند. کسی که تصور میکند اسلام فقط به جنبههای معنوی میپردازد، اسلام را درست نشناخته است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، امروزه در معنویتهای وارداتی از موضوع رفاه و ثروت، به عنوان یکی از شاخصهای معنویت نام برده میشود و پیوندی ناگسستنی میان سلوک معنوی و ثروت و رفاه تصویر میشود. در دین مقدس اسلام این پیوند به صورت دیگری تصویر شده و نقش اقتصاد به عینک دیگری دیده شده است. در این نوشتار نگرش اسلامی با محوریت بیانات مقام معظم رهبری به صورتی گذرا بازخوانی میشود.
1- آن چه که در معنویتهای جدید به ظاهر با نگرش اسلامی مطابقت دارد، جمعِ بین معنویت و آبادانی دنیاست. به خلاف آن چه که در نوشتههای اشو گفته شده که ادیان الهی مردم را از دنیا فراری داده و اجازه استفاده از مواهب دنیا را به پیروان خویش ندادهاند! این نسبت، در مورد دین اسلام مصداق ندارد. رهبر عزیز انقلاب نگرش اسلام را این گونه معرفی کردهاند: «کسى که تصور مىکند اسلام فقط به جنبههاى معنوى، آن هم با برداشت و تلقى خاص از جنبههاى معنوى(عبادت و زهد و ذکر و امثال اینها) مىپردازد، به دنیاى مردم، به لذات مردم، به خواستههاى بشرى مردم نمىپردازد، او اسلام را درست نشناخته؛ اسلام این جوری نیست. همه این چیزهایی که گفتیم؛ هم آن چیزى که مربوط به مسائل دنیایی جامعه است؛ مثل عدالت، امنیت، رفاه، برخوردارى از ثروت، برخوردارى از آزادى و استقلال؛ هم آنچه که مربوط به مسائل اخروى است؛ مثل رستگارى، تقوا، پرهیزگارى، رشد اخلاقى، تکامل معنوى انسان، در کلمه اسلامى مندرج است.» (14/2/87)
2- در نگاه دینی «رفاه و خوشی» مطلوب ذاتی ندارد؛ بلکه از باب «مقدمیت» در سلوک معنوی مد نظر است. مقام معظم رهبری در این باره فرمودهاند: «همه تلاش ادیان الهى و سلوک معنوى و سعى پیغمبران و شهادتهای مردان بزرگ خدا براى این است که بشر را به راه اوّل بکشانند و در صراط مستقیم قرار دهند. یعنى بشر به سمت خدا حرکت کند، عروج معنوى و کمال انسانى بیابد، با خدا آشنا شود و آینده خود را که همان مرحله اساسى حیات بعد از مرگ و بقیه مقدّمه آن است را، تأمین کند. «الدّنیا مزرعه الآخرة (149)»؛ من و شما در اینجا براى حیات ابدى مقدّمهچینى مىکنیم. هر کارى که در اینجا انجام مىدهید؛ تحصیل علم و تعلیم آن، مبارزه، ورزش، کسب دنیا و بنا و آبادسازى آن، کوبیدن دشمنان؛ باید داراى روحى باشد که شما را در صراط مستقیم به پیش ببرد. (10/ 08/ 1374)
3- در نگرش دینی همه مواهب و نعمتهای زندگانی، از آن جا که به خالق هستی، ربطی وجودی پیدا کرده، به غیر او نباید منتسب گردند. اما در عرفانهای کاذب، اگر چه وجود خدا و وجود خالق انکار نشده، اما ربط وجودی نعمتها با خداوند نادیده گرفته شده و یا به عنوان بینشی لازم مورد توجه قرار نمیگیرد. رهبر معظم انقلاب چنین نگرشی را به خوبی مورد توجه قرار داده و آوردهاند: «مِن وصیّة النّبى بأمیر المؤمنین علیهماالسّلام: یا على ان من الیقین؛ از مراتب یقین یکى این است که ان لا ترضى احدا بسخط اللَّه و لا تحمد احدا بما اتاک اللَّه؛ آنچه را که خدا به تو عنایت کرده، دیگرى را منعم آن نعمت ندانى و او را به خاطر آن نعمت حمد نکنى. و لا تذم احدا على ما لم یؤتک اللَّه؛ چیزى هم که خداى متعال از تو باز داشته و به تو نداده، تقصیر آن را گردن دیگرى نیندازى و به خاطر آنچه که خدا به تو نداده، کسى را مذمّت نکنى.» (28/10/78)
4- در معارف دینی، رزق انسان اگر چه باید بعد از تلاش و کوشش حاصل به دست آید، اما رزق انسانها مقسوم بوده و با همان تلاش متعارف، آن چه بهره انسان است، عاید او گردیده و حرص و طمع در افزایش آن تأثیری ندارد. مقام معظم رهبری در این باره گفتهاند: در حدیث آمده «فإن الرزق لا یجره حرص و حریص»؛ هیچ حرصى از سوى هیچ حریصى نمىتواند رزق را به سوى او بکشاند. «و لا تصرفه کراهة کاره»؛ همچنان که کراهت هیچ کارهى هم نمىتواند رزق را از کسى باز بدارد. «إن اللَّه بحکمه و فضله» حُکم شاید به معناى حکمت و تدبیر الهى باشد؛ با حکم و فضل خود: «جعل الرَّوْح و الفرح فی الیقین و الرّضا» رَوْح به معناى بهجت، سُرور، آسایش و آرامش. خداى متعال آرامش زندگى و فرح و سُرور را در یقین و رضا قرار داده است. اگر انسان از حالت ریب و تردید و تزلزل روحى و اعتراض و نارضایی نسبت به همه حوادث زندگى خود خارج شد و به مقام رضا رسید، خداى متعال رَوْح و فرح یعنى آرامش را به او عنایت خواهد کرد.(28/10/78)
5- اسلام رزق را با تقوی و پرهیزگاری ارتباط داده و برکات روحی و معنوی و حتی مادی را به ایمان و تقوی وابسته دانسته است. رهبر انقلاب بیان کردهاند: «آیه قرآن به ما مىفرماید که: و لو انّ اهل القرى آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض؛ ایمان و تقوا که باشد، برکات آسمان و زمین جارى خواهد شد. برکات آسمان، همان فتوح معنوى است، همان رحمت الهى است، همان تقرب إلى اللَّه است، همان استغفار ملائکه آسمان و حمَله عرش براى بندگان خدا در روى زمین است. برکات ارض، یعنى همه آنچه که به زندگى زمینى انسان ارتباط پیدا مىکند؛ یعنى آزادى، یعنى رفاه، یعنى استقلال، یعنى امنیت، یعنى سعه رزق، سلامت بدن و از این قبیل. اگر ایمان و تقوا باشد، هم آن برکات و هم این برکات براى بشر وجود دارد.» (14/2/87)
از همین جاست که در اسلام و معارف اسلامی بابی با نام اسباب روحی و معنوی رزق وارد شده که در کلام رهبر فرزانه انقلاب به مناسبتهای مختلف این اسباب بازگو شدهاند. اگر چه مقام معظم رهبری این اسباب را به مناسبت رزق مطرح نکردهاند، اما به عنوان اسباب شکوفایی روحی و دنیوی شمرده و با مفاهیمی مانند استغفار آن را توضیح دادهاند.( 13/ 07/ 1383)
اسباب جلب روزی
اسباب معنوی رزق که اساساً در معنویتهای وارداتی هیچ گاه مطرح نبوده و آن چه بر سر زبانهاست، تجسم و تصویرسازی ذهنی است که به شکل تابلوی تجسم «راندا برن، راز ص48»، تابلوی کائنات «در فیلم گشت ارشاد»، نقشۀ گنج «شاکتی گاوین، تجسم خلاق ص 145» تعقیب میشود. تنها در معارف دینی است که برای رزق و روزی، اسباب معنوی معرفی شده و رشد روحی و معرفت الهی با رزق پیوند خورده است. روشن است چنین ابزارهایی از آن جا که از جهانبینی اسلامی نشأت گرفته و از باورهای جزمی دینِ خاتم جداشدنی نیست و از طرف دیگر لزوماً چرب و شیرین زندگی دنیا را به ارمغان نمیآورند، در معنویتهای وارداتی هیچ گاه تأیید نمیشوند. بخشی از این ابزار(که در بیانات مقام معظم رهبری به مناسبتهای دیگری مطرح شدهاند) به شرح زیر است[1]:
یکی از اسباب جلب رزق استغفار است. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرموده کسى که خداوند متعال نعمتى بر او داده است، باید شکر خدا را به جا آورد و کسى که رسیدن رزق او به تأخیر افتاده(تهیدست شده) باید استغفار نماید.(بحارالانوار، ترجمه جلد67 و 68، ج2، ص:51) در معنویتهای کاذب نه تنها طلب غفران از خداوند مطرح نیست، بلکه بخشیدن خود و مدارا با نقایص خویشتن و خوش بینی به خود، تبلیغ میشود.
«دبی فورد» کتابی مستقل با عنوان «نیمه تاریک وجود» نگاشته که پیام آن کنار آمدن با نقایص و بخشِ سیاه وجود انسان است. در حالی که لازمۀ استغفار، مقصر دیدن خویشتن و نسبت دادن کمکاری و قصور در فریضۀ بندگی به خود است، نه کامل دیدن خویش و نادیده گرفتن گناهان.
یکی از ابزارهای بسیار کارساز که در متون روایی به صورت متواتر بر آن تأکید شده، ابزار دعاست که باعث جریان رزق و سَیلان روزی میشود.[2] از جمله دعاهای مأثور چنین است: امام علی (ع) میفرماید: «به پیغمبر(ص) از قرض شکایت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک.» اگر به قدر کوه بزرگی قرض دار باشی، خدا ادا میفرماید.(علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج92، ص 301).
از دیگر وسایط روزی، نیکی به پدر و مادر است.[3] همین طور ازدواج و تشکیل خانواده،[4] ارتباط با بستگان و مشارکت در غم و شادی آنان که از آن به صلۀ رحم یاد میشود[5] و مداومت بر وضو[6] و تلاوت سورۀ واقعه[7] شستن دستها قبل از غذا[8] جزو این ابزارهاست.
اسباب فقر در نگاه حضرت علی(ع)
امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایت مبسوطی دربارۀ موانع رزق و اسباب رزق مىفرمایند: چند چیز موجب فقر و نادارى مىشود: باقى گذاردن تار عنکبوت در خانه و بول کردن در حمام و خوردن در حال جنابت و خلال نمودن دندان با چوب درخت گز و ایستاده شانه کردن و نهادن خاکروبه در خانه و سوگند دروغ و زنا کردن و آشکار نمودن حرص و خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء و خوابیدن قبل از طلوع خورشید و عادت کردن به دروغگویی و زیاد گوش دادن به غنا و شبانه مرد سائل را ردّ کردن و ترک تدبّر و اندیشیدن در امور زندگانى و قطع کردن و بریدن پیوند خویشاوندى. اینها امورى است که همگى موجب فقر و نادارى مىشود.
اسباب غنا در نگاه حضرت علی(ع)
سپس فرمود: آیا پس از این شما را نسبت به آنچه که باعث زیادى در رزق و روزى مىشود آگاه نسازم؟ عرض کردند: آرى اى امیر مؤمنان! حضرت فرموند: چند چیز موجب زیادى رزق و روزى مىگردد: جمع نمودن بین دو نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشاء) و خواندن تعقیبات نماز بعد از نماز صبح و نماز عصر و به جاى آوردن صله رحم و جارو کردن و روفتن صحن حیاط خانه یا گرداگرد و اطراف خانه و یارى رساندن به برادر دینى در راه خداى عزّوجلّ و صبح زود در طلب رزق رفتن و استغفار نمودن و امانتداری کردن و گفتن سخن حقّ و اجابت نمودن مؤذن(تکرار نمودن اذان) و سخن نگفتن در مستراح و ترک کردن حرص و به جاى آوردن شکر نعمت دهنده و دورى کردن از قسم دروغ و وضو گرفتن پیش از خوردن غذا و خوردن آنچه که از سفره مىریزد و کسى که خداوند را در هر روز سى مرتبه تسبیح گوید(به پاکى یاد کند)، خداوند هفتاد نوع بلا و گرفتارى را از او دور مىکند که آسانترین آنها فقر است.(جهاد النفس وسائل الشیعة، ترجمه افراسیابى، ص: 223)
در روایت دیگری آمده است: «مبالغه در پاک نمودن استخوان مکنید بلکه چیزى از گوشت بر آن باقى گذارید که رزق جماعتى دیگر است، از برادران شما (کنایه از آنکه آنچه از گوشت بر استخوان مىماند روزى جنّیان است) و اگر چنانچه کسى چنان کند که چیزى از گوشت بر استخوان باقى نماند، هر آینه چیزى از خانه او که بهتر باشد مىبرند! چه، جنّیان چون بینند که چیزى از رزق ایشان بر استخوان نمانده است، محروم مىشوند و دعاى بىبرکتى مىکنند و برکت از آن خانه مىرود و چون بینند که چیزى از رزق ایشان مانده است، دعاى برکت مىکنند».( منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، متن، ص: 22)
پژوهشگر و محقق حوزوی معنویتهای وارداتی،
حجت الاسلام حمزه شریفی دوست
/925/م11/ ر
[1]. قابل ذکر است چند دسته روایت در این باب وارد شده است. دسته ای در باب موانع رزق، دسته ای درباره علل فقر، دسته ای دربارۀ اسباب جلب روزی آمده است. از آن جا که نتیجه همه روایات، بهبودی معیشت است، در این نوشتار همه یکجا ذکر شده است..
[2]. طبرسی، حسنبنفضل، ابراهیم میرباقری، تهران،فراهانی، 1382.
[3]. مشکاة الانوار-ترجمه هوشمند و محمدى، متن، ص: 33.
[4]. وسائل الشیعه، محمد بن الحسن الحر العاملی، مؤسسة آل البیت، ج 20، ص 15.
[5]. الکافی، ثقة الاسلام الکلینی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 2، ص 151.
[6]. محدث نوری ، مستدرک الوسایل ،موسسه آل البیت ،- قم ، 1408ه ق ، ج 13، ص 41.
[7]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البیت، قم.
[8]. محاسن ، ج 2، ص 202، ح 1594.
ارسال نظرات