حفظ شخصیت کاذب و مال حرام از عوامل رواج دروغگویی است
حجتالاسلام سیدعلی حسینی آملی، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در پاسخ به پرسشهای «آیا ما در معاشرتهاى روزانه، به هم دیگر به طور کامل راست میگوییم؟ و در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟» با اشاره به آیه «إنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّـهِ» گفت: قرآن کریم منشأ دورغگویی را بیایمانی فرد میداند.
وی ادامه داد: استفاده شدن کلمه «إنما» در این آیه که در نظام ادبیات عرب از ادات حصر است نشانگر این است که تنها افرادی که ایمانی ندارند دروغ میگویند.
این نویسنده و محقق حوزوی با بیان اینکه در روایت تأکید زیادی شده که افراد حتی به شوخی و مزاح دروغ نگویند، اظهار داشت: علما در فتوای خود دروغ از روی شوخی را حرام بیان کردند و امام باقر(ع) در روایتی میفرمایند «قفلهایی برای شر قرار داده شده است و کلید قفلها شراب است در حالی که دروغ بدتر از شراب است».
وی افزود: دروغ به امر خلاف واقع یا وانمود کردن خلاف واقع گفته میشود، به این صورت که فرد آن چه را که نیست به گونهای جلوه دهد که دیگران فکر کنند وجود دارد، مانند این که فردی از بیرون به داخل منزل بیاید و به گونهای وانمود کند که باران میبارد هر چند به زبان مطلبی را بیان نکرده ولی در عمل دروغ از او صادر شده است.
ارسال پیامکهای دروغین حرام است
حجتالاسلام حسینی آملی با بیان اینکه دروغ تنها از زبان صادر نمیشود بلکه ممکن است به صورت نوشتار، ارسال پیامک و یا ساختن صحنههایی در فیلم باشد خاطرنشان کرد: اگر فردی در دادگاه نسبت به دیگران شهادت ناحق بدهد در واقعا دروغ گفته است و باید توجه داشت که دروغ در تمام مواردی که گفته شده شرعا حرام است.
وی ابزار داشت: کذب ایمان را خراب میکند، ممکن است در ابتدا فرد فکر کند تنها یک سخن دروغی را بیان میکند که اهمیت و زیان زیادی ندارد ولی باید توجه داشت که این رذیله اخلاقی کم کم در جان او روسوخ میکند و تیرگی که دروغ در دل فرد ایجاد میکند بیشتر از تیرگیهای است که گناهان دیگر در دل و جان فرد به وجود میآورند.
دروغ فرد را تا مرز کفر میکشاند
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم تصریح کرد: امام باقر(ع) در روایتی با این مضمون میفرمایند «وقتی فردی گناه میکند لکه تیرهای در دل او به وجود میآید که اگر توبه کند این لکه از دل او پاک میشود، اگر توبه نکند و گناهان دیگر انجام دهد کم کم تمام دل او را تیرگی و تاری میگیرد».
وی اظهار داشت: هر گناهی اثر منفی در دل فرد دارد ولی هیچ گناهی به اندازه دروغ در دل انسان اثر منفی نمیگذارد، وقتی دل فرد تیره شود کم کم اعتقاد او نیز ضعیف میشود تا جایی که شاید عقاید مسلم را نیز انکار کند، حتی ممکن است تیرگی قلب فرد را به سوی خطر کفر نیز بکشاند.
سلب اعتماد نخستین اثر دروغگویی است
حجتالاسلام حسینی آملی سلب اعتماد در محیط خانواده، اداره و انس با دیگران را نخستین اثر منفی دروغگویی در زندگی افراد برشمرد و خاطرنشان کرد: سلب اعتماد در جامعه کم کم بیایمانی و بیاعتقادی را به وجود میآورد، وای به حال آن زمانی که در اداره مسؤولان نسبت به زیر دستان و یا بالا دستان خود بیاعتماد شوند.
وی ادامه داد: وای به حال آن زمانی که در محیط خانواده زن و شوهر اعتمادشان را نسبت به هم از دست بدهند در این صورت است که آرامش باطنی زندگی، روابط صمیمی میان آنها از بین میرود.
استرس و اضطراب از آثار روانی دروغگویی
استاد سطح عالی حوزه علیمه قم به وجود آمدن استرس و ناراحتی در افراد را از آثار فردی دروغگویی خواند و گفت: وقتی فردی دروغ میگوید همیشه در اندیشه آن است که آیا دیگران پی به دروغگویی او میبرند یا نه آیا مردم کذب او را میفهمند یا خیر از اینرو همیشه از درون دچار استرس و اضطراب است.
وی افزود: دروغگو افزونبر اینکه در این دنیا گرفتار عذابهای روانی میشود در آخرت نیز عذاب سختی در انتظار او است، رسولالله(ص) به امام علی(ع) میفرمایند «یا علی وصیت میکنم در درون خود به خلصتهایی که آنها را حفظ کن، نخست اینکه هرگز از دهنت دروغ بیرون نیاید».
این استاد حوزه تأکید کرد: تأکید پیامبر(ص) در وصیت خود به امیرمومنان(ع) نسبت به پرهیز از دروغگویی میخواهد اهمیت این موضوع را به مسلمانان نشان بدهد و خدایناکرده بنا بر این نبوده که مولا امیرمومنان(ع) به وصیت پیامبر(ص) عمل نکنند یا خدایناکرده مرتکب دروغگویی شوند، بلکه تأکید پیامبر(ص) نسبت به این موضوع برای دوری امت اسلامی از این صفت زشت بوده است.
حفظ شخصیت دروغین و مال نادرست از عوامل رواج دروغگویی
حجتالاسلام حسینی آملی حب نفس، جاه، ساختن شخصیت دروغین و به دست آوردن مال نادرست را از دلایل رواج دروغگویی در میان مردم برشمرد و ابراز داشت: برخی افراد در درون خود یک شخصیت دورغین درست کردهاند و هر جا فکر میکند این شخصیت میخواهد از بین برود متوسل به دروغگویی میشود؛ در برخی مواقع نیز انسان مالی را نادرست به دست می آورد و برای حفظ این مال گرفتار دروغ میشود.
استاد حوزه علمیه قم توجه به بعد اعتقادی و اخلاقی را از دلایل نابودی رذیله اخلاقی دروغ در میان مردم دانست و گفت: برای از بین بردن این رذیله اخلاقی در جامعه افراد باید نخست نسبت به سخنان خدا و پیامبر(ص) تعبد داشته باشند، انسانها بدانند که خداوند ناظر بر اعمال ما بوده و اهلبیت(ع) نیز به حرکات و کارهای ما توجه دارند و ما نیز وظیفه داریم به سخنان این بزرگواران توجه داشته و عمل کنیم.
مطالعه کتابهای که درباره رزائل اخلاقی نوشته شده لازم است
وی ادامه داد: توجه به خطرات قبر و قیامتی که در پیش روی همه انسانها است نیز در گرفتار نشدن افراد به دروغگویی مؤثر است، همچنین توجه به تجربه زندگی افرادی که به دروغ در زندگی برای خود شخصیتی دورغین و سستی درست کردهاند نیز سبب میشود که افراد تمایلی به دروغگویی از خود نشان ندهند.
حجتالاسلام حسینی آملی با تأکید بر مطالعه کتابهای که درباره رزائل اخلاقی نوشته شده است، بیان داشت: ما هر لحظه در حال بازگشایی کلیدهای دروغ هستیم از اینرو باید درباره رزائل اخلاقی مطالعه کنیم تا نسبت به آثار اجتماعی، روحی و روانی آن شناخت کافی داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد: مطالعه زندگی شخصیتهایی که در تاریخ راستگو بودند نیز تأثیر خاصی در کم شدن دروغگویی در میان مردم دارد، مانند مطالعه زندگی حضرت زهرا(ع) که مردم به این بانوی بزگوار به سبب یکسان بودن گفتارشان با عملشان صدیقه میگفتند.
راستگویی سبب آرامش در زندگی میشود
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه اگر فردی میخواهد در قیامت مورد شفاعت حضرت صدیقه طاهره(س) قرار بگیرد باید خود او نیز صادق باشد، اظهار داشت: اگر فردی امید داشته باشد که در قیامت مورد شفاعت حضرت فاطمه(س) قرار بگیرد باید با ایشان سنخیت داشته باشد و یکی از راههای که سبب سخنیت پیدا کردن فرد با صدیقه کبری(س) میشود این است که فرد خود نیز صادق باشد.
وی در پایان گفت: فرد راستگو همیشه از نظر روانی در آرامش است چرا که هر کاری که نمیتواند برای دیگران بازگو کند انجام نمیدهد؛ همچنین شخصیت و حرمت خود را در این دنیا حفظ کرده و در قیامت نیز آسوده است.
شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیبهای سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، دو پرسش از این پرسشها مربوط به موضوع دروغ بود.
گفتنی است، پرسشهای زیر بخش از پرسشهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:
چرا فرهنگ کار جمعى در جامعهى ما ضعیف است؟
علت کار گریزی چیست؟
چرا در روابط همسایگىمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟
چرا در زمینهى فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟
حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟
الگوى تفریح سالم چیست؟
نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهاى ماست؟
در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى در میان بعضى از ماها چیست؟
چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون گریزی در برخى از مردم چیست؟
انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟
وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟
چرا برخى از حرفهای خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟
چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟
تجملگرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟
چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟
چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟
چرا صلهى رحم در بین ما ضعیف است؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟
طراحى لباسمان چقدر متناسب با نیازهاى ما و عقلانى و منطقى است؟
آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟
آیا ما در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگونیم؟
بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کار گریزی چیست؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى و نا بردباری در میان بعضى از ماها چیست؟
حقوق افراد را چقدر در رسانهها ، در اینترنت و... مراعات میکنیم؟
تولید کیفى در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟
چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟
چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ کرده است؟
چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
چه کنیم که زن در جامعهى ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعیاش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟
چه کنیم حق همسر، حق فرزندان رعایت شود؟ /993/پ201/ن