۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۵
کد خبر: ۱۶۶۲۲۷
به مناسبت ولادت امام محمدباقر؛

ویژه‌نامه «بهار دانایی» در فضای مجازی منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه‌نامه «بهار دانایی» به مناسبت ولادت امام محمدباقر(ع) در فضای مجازی منتشر شد.
ويژه‌نامه بهار دانايي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه‌نامه «بهار دانایی» شامل کلیپ‌ها، نواهنگ‌ها، تصاویر ویژه، پیامک‌های تبریک، قفسه، از لا‌به‌لای متون، مدح آفتاب و ویژه‌نامه‌های پیشین در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شد.
کار ننگ و عار است یا عبادت و اطاعت، چگونه بفهمم پیشوای پنجم من کیست، شیعه امام‌باقر علیه‌السلام در تندباد حادثه، امامی تنها در برابر موج عظیم ارتداد، زیبا زندگی کن همچون او و آورده‌اند که از موضوعات مطرح‌شده در بخش مقالات این ویژه‌نامه است.
موضوعات شکافنده دانش، هلال ماه رجب، سپهر دانش، امام دانش و بینش، گلی از گلشن طاها و روشنایی بخش راه در بخش ویژه‌نامه‌های پیشین این ویژه‌نامه آمده است و در بخش مدح آفتاب این ویژه‌نامه موضوعاتی همچون بحر دانش، بوی بهشت، درّ دریاى حقیقت، بهار چهارده فصل و خوشتر از دَم عیسا به چشم می خورد.
چگونه بفهمم پیشوای پنجم من کیست
در مقاله‌ای از این ویژه نامه آمده است: حضرت امـام محمد باقر علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام در سال 95 هجرى قمرى، عهده دار مـنصب امامت شد، امامت آن گرامى همچون دیگر امامان علیهم السلام بر دو پایه اساسى گزینش و تأیید از سوى مبدأ وحى و شایستگى‌هاى معنوى ، اخلاقى و علمى مبتنی است.
هم شیعه و هم سنی روایات فراوانى را از رسول خدا نقل کرده‌اند که جانشینان پیامبر صلى الله علیه و آله دوازده نفرند و یکى بعد از دیگرى خواهند آمد و در بسیارى از آن‌ها اسامى دوازده نفر ذکر گردیده که اولین آنان امام على علیه السلام و آخرینشان حضرت مهدى علیه السلام است و نام امام محمد باقر علیه السلام نیز در میان این اسامى و در ردیف پنجم وجود دارد.
در اخبار اهل سنت آمده است که پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: پس از من دوازده امیر مى‌آیند که همه آن‌ها از قریشند و در برخى به جاى «امیر» کلمه «خلیفه» آمده است.
طبیعى است که آن‌ها از بنى‌امیه نیستند، زیرا اولا شمار آن‌ها دوازده نفر نیست و ثانیا آن‌ها در موقعیتى نیستند که در خور خلیفه رسول اللّه صلى الله علیه و آله باشند.
تصریحات و نصوص فراوانى از جمله از خداوند متعال در لوح محفوظ از انبیاى متقدم و ائمه علیهم‌السلام بر امامت امام باقر علیه السلام دلالت دارند.
چنانکه جابر بن عبداللّه انصارى نقل می‌کند: هنگامى که خداوند این آیه را بر پیامبر نازل کرد«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاْمْرِ مِنْکُمْ»، بـه مـحـضـر رسـول خـدا صلى الله علیه و آله عـرض کـردم: خدا و پیامبرش را شناختیم، اولوالامر که خداوند طاعتشان را قرین طاعت شما قرار داده است کیانند.
پیامبر فـرمود: «اى جابر، آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان هستند، نخستین‌شان على بن ابى طالب است، سپس حسن و حسین، سپس ‍ على بن حسین، پس از او محمد بن على که در تورات به (باقر) مـعـروف است و تو اى جابر، او را درک خواهى کرد، زمانى که او را دیدار کردى سلام مرا به او بـرسـان.، سـپـس جـعـفر بن محمد صادق، پس از او موسى بن جعفر، سپس على بن موسى، سپس محمد بن على، بعد از او على بن محمد، سپس حسن بن على، پس از او همنام و هم‌کنیه من حجت خدا در زمین، فرزند حسن بن على.
مالک بن اعین جَهْنى نیز مى‌گوید: على بن حسین (امام سجاد علیه‌السلام) فرزندش محمد بن على را وصى خود کرد و به او فـرمـود: فـرزنـدم، تو را پس از خود جانشین خویش قرار دادم، عهد امامت را که میان من و تو اسـت، کـسـى ادعـا نـمـى‌کند مگر آنکه خداوند در روز قیامت گردنبندى از آتش بر گردن وى مى‌آویزد.
امـامـت مـنـصـبـى تشریفاتى نیست، بلکه تداوم خط رسالت و رهبرى امت در همه شؤون زندگى دینى و دنیایى آنان است، از این رو، امام همچون پیامبر هم سمت مرجعیت دینى امت را بر عهده دارد، هـم مـسـؤولیـت رهـبـرى و زعامت سیاسى جامعه اسلامى، و هم شأن و جایگاه حاکمیت و ولایت معنوى بر جان و مال مردم را.
شخصى از عهده این شؤون مهم بر مى‌آید که از شرایطى، از جمله علم، عصمت، امانت و توان و قـدرت لازم بـرخـوردار بـاشـد، بدون شک، این شرایط بعد از رسول خـدا صلى الله علیه و آله در هـیـچ فـردى جـز امـامـان علیه السلام فـراهـم نـیـسـت، از ایـن رو، دومـیـن مـلاک و دلیـل مـهـم شـایـستگى امام باقر علیه السلام براى منصب امامت، شخصیت ممتاز علمى، اخلاقى و معنوى آن گـرامـى است، پیشواى پنجم در این ویژگی‌ها سرآمد مردم عصر خود بود، همان‌گونه که دوست و دشمن بـر ایـن حـقـیـقـت اعـتـراف کـرده‌انـد.
زیبا زندگی کن همچون او
در مقاله دیگری از این ویژه‌نامه می‌خوانیم: منش و رفتار امامان معصوم علیهم السلام در همه عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی، ‏تصویرى حقیقی از قرآن کریم است که بشر امروز باید از تمامی ابعاد آن توشه برگیرد و آن را همچون نقشه راهی برای رسیدن به یک زندگی ایده‌آل، چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی، در برابر خود قرار دهد و بر اساس آن گام بردارد، با این حال گاهی، تنها گوشه‌‏اى از ویژگی‌های رفتاری و فضایل آن بزرگواران، توجه مورخان را به خود جلب کرده است و متأسفانه آنان از پرداختن به ابعاد دیگر زندگی سراسر آموزنده آن حضرات غافل گردیده‌اند، به عنوان نمونه آن‌گونه که عبادت امام سجاد علیه السلام برجسته گردیده، به بُعد علمى ایشان پرداخته نشده است و یا این‌که همواره از جنبه علمى امام باقر علیه السلام بسیار سخن گفته شده ولی جوانب دیگر زندگی پربرکت حضرتش مورد غفلت واقع شده است..
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب خود در مورد امام باقر علیه السلام مى ‏نویسد: او راستگوترین و گشاده‌روترین و بخشنده‌‏ترین مردمان بود، در میان ‏اهل بیت علیهم السلام کم‌ترین ثروت و در عین حال بیشترین هزینه را داشت، هر جمعه یک دینار صدقه مى‏‌داد و مى‌ فرمود: صدقه روز جمعه به خاطر فضیلت این روز بر دیگر روزها، دو چندان مى‌‏شود.
چنانکه شیخ مفید درباره آن‏ حضرت مى‏‌گوید: مراتب بخشندگى او در خاص و عام آشکار و بزرگوارى‌اش در میان مردم مشهور و با وجود کثرت عیال و متوسط بودن وضع زندگى‌‏اش به تفضیل و احسان شناخته شده بود.
سلیمان بن دمدم می‌گوید: آن ‏حضرت از پانصد درهم ‏تا ششصد و تا هزار درهم جایزه مى‌‏داد و هیچ‌گاه از دادن صله به برادران‏ و دیدارکنندگان و امیدوارانش به ستوه نمى‌‏آمد، هر گاه مى ‌خندید، مى‌فرمود: «خداوندا بر من خشم مگیر».
أبى مى‏نویسد: هر گاه فرد دردمند و گرفتارى را مى‏دید، زیر لب استعاذه مى ‌گفت و هیچ گاه از اهل خانه ‏اش شنیده نشد که ‏به فقیر بگوید: «اى فقیر، خدا به تو برکت دهد و یا اى فقیر، این را بگیر، بلکه ‏آن ‏حضرت همواره مى‏‌فرمود که فقیران را با بهترین نام‌هایشان صدا بزنند.
شیعه امام‌باقر(ع) در تندباد حادثه
در این مقاله با عنوان شیعه امام‌باقر(ع) در تندباد حادثه چنین آمده است: عصر امامت و رهبریِ حجت پنجم حق، حضرت امام محمد باقر علیه السلام مصادف بود با تشدید فشارهای خلفا و حکام بنی‌امیه بر شیعیان آل محمد صلی الله علیه وآله، فشار اموی‌ها، جز در دو سال حکومت «عمر بن عبد العزیز» (از سال 99 تا 110)، در تمام دوران حکومت آنان به شدت ادامه داشت، این فشار در عراق که مرکز اصلی شیعه محسوب می‌شد بیش از سایر نقاط سرزمین‌های اسلامی بود.
با توجه به برخی اخبار، در اثر فشار و اختناق موجود، مردم عراق از رفتن نزد امام باقر علیه‌السلام در مدینه، نهی شده بودند، از این رو شیعیان هر ساله در مراسم حج، با امام تماس داشتند، این تماس‌ها معمولا یا در مکه و یا در بازگشت و عبور از مدینه، صورت می گرفت.
بسیاری از شیعیان عراق انتظار داشتند که امام علیه‌السلام به عراق آمده و دست به شمشیر ببرد، ولی امام باقر علیه‌السلام مأمور به تقیه بود، از این رو برخی از آنها نسبت به امامت آن حضرت دچار تردید گشتند، آگاهی کافی درباره امامت به آنها نمی‌رسید و به همین جهت گروهی به «زید» برادر امام گرویدند و انشعابی را به وجود آوردند، هر چند زید هفت سال زودتر از برادرش، در کوفه وفات یافت، اما در همین دوره و پس از آن ریشه‌های گرایش به زید در میان شمار زیادی از شیعیان رشد کرد.
مخالفت با مصالح «امویان» سبب اختلافات کمتری در میان شیعیان می گشت، اما به موازات فروکش کردن فشارهای سیاسی بر آنان، مسأله«غُلات» به تدریج دامنه بیشتری گرفت، به طوری که مسأله مهم در زمان امام صادق علیه‌السلام مسأله«غُلات» محسوب می‌شد، مشکل«غُلات» در این دوران، یکی از مشکلات برای شیعیان بود، شمار این گروه رو به فزونی بود، وقتی که امام باقر علیه‌السلام آنها را از خود طرد کرد، اصحاب آن حضرت نیز«غُلات» را از جمع خود بیرون راندند.
«مغیره بن سعید» و «بیان بن سمعان»، که هر دو از معروف‌ترین شخصیت‌های غالیان و از رهبران آنها بودند، از سوی اصحاب امام باقر علیه‌السلام تکفیر شدند، تأکید امام باقر علیه‌السلام به عمل‌گرایی شیعیان، به طور غیر مستقیم، در مقابل تمام فرقه‌هایی که به عمل صالح اعتنایی نداشتند، صورت می‌گرفت.
ویژه‌نامه «بهار دانایی» به مناسبت ولادت امام محمدباقر(ع) در فضای مجازی در بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان به نشانی www.tebyan.net منتشر شده است./907/ت302/ی
ارسال نظرات