تربیت جنسی فرزندان از منظر اسلام
تعامل والدین با یکدیگر و با فرزندان تأثیرات بسیاری در تربیت جنسی صحیح آنها دارد. ولی معمولاً این گونه موارد مورد غفلت واقع میشوند. یا اینکه نسبت به این مسایل بیتوجهی صورت میگیرد. در این باره در احادیث معصومین علیهمالسلام نکات ارزندهای وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
پرهیز از مباشرت زن و مرد در حضور کودکان
در این زمینه روایات بسیاری وارد شده است که بر مواظبت و دقت در رفتار زناشویی زن و شوهر در حضور فرزندان تأکید دارد و همسران را از هرگونه ارتباط جنسی در حضور آنها نهی میکند. در برخی روایات به شدت با این امور مخالفت شده است. در ذیل چند نمونه از روایاتی که در این زمینه وارد شدهاند را نقل میکنیم:
قال رسول الله صلّىاللهعلیهوآله: «و الَّذى نَفسى بِیَده لَو أَنَّ رَجُلاً غَشى إِمرَأَتَه و فِی البَیتِ صَبىٌ مُستَیقِظٌ یَراهُما و یَسمَعُ کَلامَهُما و نَفَسَهُما ما أَفلَح أَبَداً إن کانَ غُلاماً کان زانیاً أو جارِیةً کان زانیةً؛ به خدا قسم اگر مردى با همسر خود بیامیزد و در اطاق، کودک بیدارى آن دو را در حال آمیزش ببیند، سخنان آنها و همچنین صداى نفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد؛ اگر دختر باشد یا پسر، سر انجام به زناکارى آلوده مىشود.» وسائل الشیعه ج 20 ص 133
نکات مورد استفاده از این حدیث عبارتند از:
1. دقت در اینگونه امور آن قدر مهم است که پیامبر صلّىاللهعلیهوآله به جان خود قسم میخورد.
2. مباشرت جنسی زن و شوهر در تکوین آینده فرزند تأثیر دارد.
3. مباشرت زن و شوهر باید در جایی باشد که فرزندان نه ببینند و نه صدایی بشنوند.
امام صادق علیه السلام میفرمود: «لا یُجامِعُ الرَّجُلُ اِمرَأتَه وَ لا جاریتَه و فی البیت صَبىٌّ فَإِنّ ذلکَ ممَّا یُورِثُ الزِّنا؛ موقعى که در اطاق کودکى حضور دارد، مردان با زنان یا کنیزان خود نیامیزند؛ زیرا این عمل طفل را به راه بىعفتى و زناکارى سوق میدهد.» وسائل الشیعه ج 20 ص 133
امام باقر علیه السلام میفرمود: «إیّاکَ و الجِماعَ حَیثُ یَراکَ صَبىٌّ بِأَن یَحسُنَ أَن یَصِفَ حالَکَ؛ بپرهیز از مواقعه در جایى که کودک ممیزى تو را مىبیند و رفتارت را آنچنان درک میکند که قادر است به خوبى براى دیگران توصیف و تشریح نماید.» وسائل الشیعه ج 20 ص 134
در حدیثى از پیامبر اسلام صلّىاللهعلیهوآله مىخوانیم که فرمود: «ایَّاکُم وَ أَن یُجامِعَ الرجُلُ اِمرَأَتَهُ و الصَّبى فى المَهدِ یَنظُر اِلَیهُما؛ مبادا در حالى که کودکى در گهواره به شما مىنگرد، آمیزش جنسى کنید.» بحار الانوار ج 103 ص 295
همان طور که ملاحظه میشود، در این زمینه هشدارهای جدی وارد شده است. حتی درباره کودک داخل گهواره! لذا والدین گرامی باید دقت کافی در این مسأله داشته باشند و نگویند: بچه که این چیزها را نمیفهمد! به علاوه نکته اساسی دیگر در این روایات این است که تأثیر رفتارهای والدین بر تربیت جنسی و دینی کودک از همان ابتدای تولد در حال شکلگیری است. لذا والدین باید ترتیبی اتخاذ کنند که فرزندان مطلقاً از روابط جنسی والدین آگاهی پیدا نکنند. در این مورد ضروری است که از کنجکاوی نوجوانان و جوانان در این مواقع غافل نبود.
در عصر حاضر با وجود وسایل جدید ارتباط جمعی از قبیل ماهواره، اینترنت، موبایل و... کنترل فرزندان تا حدود زیادی مشکل شده است. در این میان والدین باید توجه بیشتری به تربیت صحیح فرزندان داشته باشند و حتی نسبت به دیدن برخی برنامههای تلویزیونی و کارتونها، حساس باشند و به صورت غیرمستقیم فرزندان خود را کنترل کنند و آنها را به دیدن برنامههایی که قبلاً سلامت آن را مورد بررسی قرار دادهاند، هدایت کنند.
تربیت جنسی کودکان و نوجوانان
در اسلام علاوه بر چگونگی ارتباط پدر و مادر با یگدیگر در حضور فرزندان، شیوه صحیح برخورد هر کدام از والدین با فرزندان نیز در هر مرحلهای از رشد نیز بیان شده است، تا در آینده هیچ یک دچار مشکل نشوند.
امیرالمؤمنین على علیه السلام میفرماید: «مِباشِرَةُ المَرأَةِ ابنَتَها إذا بَلَغَت سِتَّ سِنینَ شُعبَةٌ مِنَ الزِّنا؛ دست مالى کردن مادر به آلت دختر بچه شش ساله، خود یک قسم زنا محسوب میشود.» مکارم الأخلاق ص 223
برخی از کارهایی که ما جزو موارد طبیعی رفتارهای روزمره خود میدانیم، در شروع سن بلوغ فرد تأثیر دارد و به اصطلاح باعث بلوغ زودرس میشود. کارهایی از قیبل بوسیدن، در آغوش گرفتن، روى زانو نشاندن، به عضو مخصوص طفل دست زدن، عواملى براى تهییج تمایل جنسى هستند. این رفتارها بیشتر در دید و بازدیدهای فامیلی مشاهده میشود که متأسفانه برخی از والدین نسبت به آن بیتوجه هستند. براى اینکه غریزه جنسى کودکان از شش سال به بالا در حال خمودی و اختفاء بماند، اسلام در برنامههاى تربیتى خود اولیاء اطفال را از این اعمال بر حذر داشته است. الحدیث(روایات تربیتی) ج 3 ص 87
قال رسول الله صلّىاللهعلیهوآله: «اذا بَلَغَت الجَارِیَةُ سِتَّ سِنینَ فَلا یُقَبِّلهَا الغُلامُ و الغُلامُ لا تَقَبَّلَهُ المَرأَةُ اذا جاوَزَ سَبعَ سنین؛ دختر بچه شش ساله را، پسر بچه نبوسد و همچنین زنها از بوسیدن پسر بچهاى که سنش از هفت سال تجاوز کرده است، خوددارى کنند.» مکارم الأخلاق ص223
حضرت ابىالحسن علیهالسلام فرمودند: «إذا أَتَت عَلى الجاریَةِ ستَّ سنینَ لَم یَجُز أَن یُقَبِّلَها رَجُلٌ لَیسَت هِىَ بِمَحرَمٍ لَه وَ لا یَضُمُّها الیه؛ وقتى دختر بچه شش ساله شد، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد و همچنین نمیتواند او را در آغوش بگیرد.»
امام صادق علیه السلام به روای حدیث میفرماید: «اذا بَلَغَت الجاریَةُ ستَّ سنینَ فَلا یَنبَغى لَکَ أَن تُقَبِّلَها؛ وقتى دختر بچه به سن شش سالگى رسید، براى تو شایسته نیست او را ببوسى. احمد بن نعمان از امام علیه السلام سؤال میکند که دختر بچه شش سالهاى نزد من است و با من محرم نیست؟ امام در جواب فرمود: او را نبوس و در دامن خود قرار نده.» وسائل الشیعه ج 20 ص 230
نکته جالبی که در این حدیث مشاهده میشود، این است که اصحاب امام حتی در مسایل خانوادگی و تربیتی به امام علیه السلام مراجعه میکردند و درباره جزئیات رفتارهای زندگی از ایشان کسب تکلیف میکردند. لذا ما نیز برای تربیت اسلامی و دینی خود و فرزندان باید به ایشان مراجعه کنیم.
بنابر این والدین و بزرگترها، علاوه بر کنترل رفتارهای خود در حضور فرزندان، در ارتباط با کودکان نیز باید حد و مرزها را رعایت کنند. بیدقتی و بیمبالاتی در این امور باعث میشود غریزه جنسی کودکان زودتر فعال شود و با عدم امکان ازدواج از جهات مختلف، مشکلات روانی و جسمی برای آنها به وجود بیاید.
بستر خواب کودکان
همان گونه که گفته شد، اسلام به ریزهکاریهای تربیت صحیح کودکان اهمیت بسیاری میدهد. در دو قسمت قبل ابتدا به تأثیر رفتار والدین بر کودکان و سپس رفتار بزرگترها با کودکان اشاره شد. در این قسمت چگونگی رفتار کودکان با یکدیگر و حد و مرز ارتباط آنها با هم و کیفیت فراهم کردن بستر خواب آنها مورد توجه قرار میگیرد.
قال رسول الله صلّىاللهعلیهوآله: «الصَّبىُّ و الصَّبىّ، و الصَّبىُّ و الصّبیّة، و الصَّبیّةُ و الصّبیّة یُفَرِّق بَینَهُم فِی المَضاجِع لِعَشر سنین؛ بستر خواب پسر بچه با پسر بچه و پسر بچه با دختر بچه و دختر بچه با دختر بچه در سن ده سالگى باید از هم جدا شود.» وسائل الشیعه ج 20 ص 231
امام باقر علیه السلام فرمود: «یفرّق بین الغلمان و النّساء فی المضاجع اذا بلغوا عشر سنین؛ بایستى بستر خواب پسر بچه ده ساله را از زنها جدا کنید.» مکارم الأخلاق ص 223
حتی در برخی از احادیث آمده است که بستر کودکان را در شش یا هفت سالگی از یکدیگر جدا کنید.
رسول اکرم صلّىاللهعلیهوآله فرمودند: «فَرَّقُوا بَینَ اَولادِکُم فِی المَضاجِعِ اذا بَلَغُوا سَبعَ سنین؛ موقعى که فرزندان شما هفت ساله شدند، بستر خوابشان را از یکدیگر جدا کنید.» بحارالأنوار ج 23 ص 114
در روایت دیگری فرمودند: «یُفَرِّق بَینَ الصِّبیانِ فی المَضاجِع لِستّ سنین؛ بستر خواب کودکان در شش سالگى از هم جدا مىشود.» مکارم الأخلاق ص 223
حضرت موسى بن جعفر از على علیهماالسّلام نقل کرده است که فرمود: «مُرُوا صِبیانَکُم بِالصَّلاةِ اذا کَانُوا اَبناءَ سَبعَ سنین وَ فَرَّقُوا بَینَهُم فی المَضاجِع اِذَا کانُوا اَبناءَ عَشرَ سنین؛ در هفت سالگى فرزندان خود را به نماز وادارید و در ده سالگى بستر خواب آنها را از یکدیگر جدا کنید.» مستدرک الوسائل ج 2 ص 558
تربیت جنسی فرزندان در دیدگاه بزرگان
در زندگی بزرگانی همچون امام خمینی(ره) نمونههایی از تربیت صحیح کودکان مشاهده میکنیم که برگرفته از همین سیره معصومین علیهمالسّلام است. خانم مصطفوی، دختر امام(ره) درباره نظر امام در مورد ارتباط با نامحرم میگوید: «امام(ره) در ارتباط با نامحرم خیلی سخت گیر بودند. در میهمانیها دختر و پسرهای 15 ،16 ساله جدای از یکدیگر بودند. نه تنها برای اینکه دختر و پسرهای فامیل با یکدیگر غذا نخورند، بلکه حتی به یکدیگر سلام هم نکنند؛ چون واجب که نیست.» درسهایی از امام(ره) ص 55
بزرگان و علمای اسلام درباره تربیت صحیح فرزندان اهتمام ویژهای داشتند؛ به گونهای که نه تنها در زنده بودن، بلکه برای پس از وفات خود نیز وصایای آموزندهای را نسبت به تربیت صحیح فرزندان داشتهاند. از آن جمله تألیف کتاب توسط سید بن طاووس(ره) برای تربیت دینی فرزندش محمد است که در برگیرنده مسائل اعتقادی اخلاقی و تربیتی است. بخشی از این کتاب درباره آمادگی و قدردانی تشرّف به سن تکلیف(بلوغ) است که در ذیل تقدیم حضور میگردد.
«پس وقتى به زمانى رسیدى که خداى جلجلاله، اى فرزند، اى محمّد، تو را به کمال عقل مشرف فرمود و به تو چنان اهمیتى داد که به مجالست و گفتگو در ساحت اقدسش جلجلاله سرافراز گردى و به طاعت مقدس حضرتش وارد شوى، تاریخ چنان هنگامى را نزد خود بیاد آور و افضل اوقاتِ جشنِ زندگانى خویش بشمار و همه ساله وقتى عمر مبارکت به آن تاریخ رسید، خداى را از نو سپاس گوى و به پیشگاه واهب العقل(بخشنده خِرد) که تو را به شرف دین و دنیا رسانده است، صدقات و خدمات تقدیم کن.
و آگاه باش که خواهرت(شرف الاشراف) را اندکى پیش از بلوغ فرا خواندم و چندان که در خور توان او بود، از تشریفِ رخصتى که خداى جل جلاله به او عنایت فرموده تا به خدمت حق جل جلاله در آید، از کم و بیش بر او فرو خواندم و آن را در کتاب «البهجة لثمرة المهجة» یاد کردهام.
اگر به رحمت و عنایتى که خداى جلجلاله مرا به آن خوگر فرموده است، زنده بمانم، روزى را که تو به شرف تکلیف الهى مشرف شدهاى، جشن خواهم گرفت و در آن روز اگر بر حسب سن و سال بالغ شده باشى، یک صد و پنجاه دینار یعنى بابت هر سال ده دینار تصدق خواهم داد.
اى محمّد، اى فرزند، که امیدوارم خداى جلجلاله تو را مانند کسانى که عزیزشان مىدارد حفظ فرماید، در تاریخى که بالغ شدهاى چون خداى جلجلاله تو را با کمال عقل آفرید و تشریف تکلیف ارزانى داشت، بکوش تا از هر چه جز یاد مولاى خود فارغ باشى و به یاد داشته باشى که او تو را مىبیند. پیش از لحظه بلوغ به غسل توبه بدن را پاکیزه گردان. خانه دل از آن چه تو را از مولاى تو مشغول دارد، بپرداز و به یاد داشته باش که او تو را مىبیند و پیش از آن حالت با غسل توبه تن را شستشو ده و آداب غسل را که در کتاب(المهمات و التتمات) یاد آورى کردهام، به جاى آور و پاکترین جامه را که از آلودگى شبهات خالى باشد، هم آنسان که آداب آن را خواهم گفت، بپوش و در آستان پروردگار جهانها و مالک اولین و آخرین بر پاى باش و نیکوتر چنان است که با خضوع و خشوع یا هر طریق شایسته، بر خاک قرار گیرى. بر موجودى که از خاک آفریده شده است، واجب چنان است که وقتى خلعتهاى رب الارباب را در آستان او و در حضور فرشتگان او بر تن مىآراید، چنین باشد. پس هنگامى که آن لحظه رسید، آنسان که جدّت محمّد صلّىاللهعلیهوآله در شریعت خود مقرر فرموده است، قلب و همه اعضاى خود را با ادب و فروتنى در محضر خداى جل جلاله آماده ساز و آنسان که شایسته خلعت الهى است که او جلّ جلاله به دست صاحب ملت بر تو پوشانیده است، خود را بیاراى.
اگر آنچه را که گفتم از روى وجدان احساس کردى یا از روى نقل آگاه شدى، تصدیق مىکنى و به آن ایمان مىآورى. پس در آستان مولاى خود جل جلاله خاک بوسى کن و گونهها بر خاک بساى و بیاد داشته باش که خداوند مىبیند و اگر لحظهاى که بالغ شدهاى با وقت نماز واجب یا نافله یا عبادتى دیگر مصادف گردد، چنان که در کتاب(التتمات و المهمات) گفتهام، با سپاس و ثناى الهى و شادمانى و صفا و وفا با آن روبرو شو. آنگاه نعمتِ اختیارى را که خداوند نصیب تو فرموده است، به او خود واگذار و از درگاه او به زارى بخواه که با الهام به تو و هدایت کردن تو به سوى خود، ان شاء الله تعالى، متولى اختیار تو باشد.
اما اگر هنگام بلوغ تو که به شرف آراسته شدن به خلعت خرد و تحفههاى آداب نائل مىگردى، مصادف با اشتغالت به واجبات و نوافل ظاهرى نباشد، پس در آغاز نعمتهاى گذشته و فعلى خود را که دارى بیاد آور.
و من جملهاى از آن را که خداى جل جلاله به زبان حال عنایات روشن خود به من آموخت، به تو مىگویم. پس اى فرزند -که امیدوارم خداى تعالى الطاف عنایاتى را که به تو روا داشته است به یاد تو اندازد و به تو عنایت روا دارد و با این الطاف تو را به زیور جمال بیاراید- به خاطر آور که خداى جل جلاله در معنى به تو خدمت فرموده(و له المثل الاعلى) زان پیش که تحفه سعادت خدمتگزارى خود را به تو عنایت فرماید، تو را به شرف معرفت خود مشرف فرمود و آسمانها و زمینها را به دست قدرت براى تو بنیاد نهاد و این اکرام را نه در حق فرشتگان خود کرد، نه درباره هیچ یک از آفریدهگان خود. دریاها را براى تو روان ساخت و رودبارها را شکافت و درختان را کاشت و میوهها را از شاخهها بر آورد و دریاها را آبادان نمود و خورشید و ماه را چراغ روز و شب قرار داد.
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ؛ و اگر نعمت خداى را شماره کنید، به شمار در نتوانید آورد! همانا که انسان، ستمگار و ناسپاس است.»(سوره ابراهیم آیه 37) کشف المحجة یا فانوس ص 132 -136) /929/
مصطفی واثق/702/ر
طلبه حوزه علمیه قم؛