۲۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۶
کد خبر: ۱۷۱۴۲۲
در گفتگو با رادیو معارف مطرح شد:

بیان دیدگاه‌های محمد باقر قالیباف در حوزه دین و فرهنگ

خبرگزاری رسا ـ محمد باقر قالیباف از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در گفت‌وگو با رادیو معارف به بیان دیدگاه‌های خود در حوزه دین و فرهنگ پرداخت.
بيان ديدگاه‌هاي محمد باقر قاليباف در حوزه دين و فرهنگ
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی رادیو معارف، محمد باقر قالیباف که یکی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است، دوشنبه 22 خرداد ماه ساعت 18 مهمان برنامه «چهره به چهره» رادیو معارف بود و در این برنامه به بیان دیدگاه‌های خود در مورد مباحث حوزه دین و فرهنگ پرداخت. صوت و متن کامل این گفتگو در صفحه اختصاصی برنامه «چهره به چهره» در سایت رادیو معارف قابل دسترسی است.
در ذیل متن کامل این برنامه بدون هیچ گونه دخل و تصرف ارائه می‌شود:
- جناب آقای دکتر قالیباف سلام به برنامه چهره به چهره رادیو معارف خیلی خوش آمدید.
بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم عرض سلام دارم خدمت همه شنوندگان عزیزمون در رادیو معارف، مردمان متدین، نجیب و شریفمون و خیلی خوشحالم این فرصت در اختیارم هست با این عزیزان صحبت کنم و در حوزه مسائل فرهنگی و دینی به موضوع بپردازیم.
- آقای دکتر اگر اجازه بدهیم ما سوالاتمان را از سند چشم‌انداز 20 ساله ایران، 1404 آغاز می‌کنیم که همه جهت‌گیری‌های برنامه‌های دولتها باید بر اساس همین سند چشم‌انداز انجام بشه. تهیه و تدوین سند چشم انداز توسعه بلند مدت کشور شاید بتونیم، نقطه عطف در تاریخ 50 ساله برنامه ریزی و سیاست‌گذاری در ایران و همچنین راهنمای عمل و حرکت جمع کشور تلقی بکنیم. من مطلع این چشم انداز را عرض می‌کنم خدمتتون ایران 1404 کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل . موضوع سوال ما الگوها یا در واقع هویت اسلامی، انقلابی است که حضرتعالی در دولت آتی چه برنامه‌هایی برای تحقق این شاخصه دارید؟
نکته خوبی را اشاره کردید. اولا ضرورت برنامه و سند برنامه یک موضوع بسیار اساسی و کلیدیست. شما می‌دونید که ما در کشورمون حزب نداریم. حالا فارغ از این که خوب هست یا بد. موضوع بحث ما اینجا نیست. ولی موضوع این هست، بخاطر این ما بتونیم یک کار منجسم و سیستمی انجام بدهیم مخصوصا در عرصه فرهنگ و در حوزه تربیت و تعلیم که موضوعات جدی و پایه‌ای و اساسی نظام اسلامی است و انقلاب ما اساسا یک انقلاب فرهنگی است، طبیعی است که ما نیازمند یک سند هستیم که دولت‌های متعدد که می‌آیند و تغییر میکنند، هر کسی به سلیقه خودش کاری را انجام ندهد. این یک نکته که ضرورت کار این انسجام وجود داشته باشد. نکته دوم ما یک وقتی است انقلابمون هنوز به پیروزی نرسیده، اسلام در مسند قدرت نیست، ما بیشتر نیازمند مباحث نظری و گفتمانی صرف هستیم که ما قبل انقلاب یادمونه حرفمون این بود که اگر نظام اسلامی بشه و فلان جا در اختیار ما باشه.
من خاطرم است که نمی‌خواهم اسم ببرم، بعضی از عزیزان از شخصیت‌های فرهنگی و دینی که مایه افتخار ما هم هستند، می‌گفتند حتی اگر یک پادگان را تحویل ما بدهید ما این اقدامات را انجام می‌دهیم و اینقدر بحث تربیت و فرهنگ مهم بود. خب حالا امروز نظام اسلامی به برکت امام، به برکت شهدا، به برکت مجاهدت رزمندگان و ایثارگران و گذشت این ملت، نظام اسلامی امروز مستقر هست. خب حال که نظام اسلامی مستقر است، ما علاوه بر این که در بعد نظری و گفتمانی، برای اینکه از مسیر باورهای اسلامی و دیدگاه‌های اسلامی خارج نشویم، لازم هست ولی کافی نیست.
ما امروز بیش از همه نیازمند هستیم که بصورت عینی و عملی چه کاری را می‌توانی انجام بدهیم. یعنی امروز چه در داخل کشور، اگر بخواهیم جوان امروزمان را که قبل از انقلاب را ندیده‌اند، ابتدای انقلاب را ندیده‌اند، جنگ را ندیده‌اند، بخواهیم تعریف بکنیم؛ ما باید با عمل و کارمون بهشون نشون بدهیم. وگرنه با این که ما صرفا مباحث نظری را بگیم یا روایت کنیم بعضی از موضوعات را و در عمل خدایی نکرده غیر اون را عمل بکنیم، خب طبیعتا این اثر گذار نخواهد بود؛ در داخل کشورمون و حتی می‌خواهیم الگو بشویم برای بقیه کشورها. الان نگاه کنید بحث بیداری اسلامی، یکی از موضوعات مهمه.
به هر حال امروز جامعه نشون داده، جوامع دیگر نشون دادن. مخصوصا دارن به سمت اسلام روی می‌آورند. همین حوادث خاورمیانه را ما داریم می‌بینیم. خب الگوی این جوامع اگر ما اداره کشورمون را بدرستی در ابعاد مختلف نشون بدهیم بهترین الگوست. من خاطرم هست بعد از حوادث مصر و بعد از انقلاب مصر، تعدادی از شخصیت‌های سیاسی، مذهبی، حقوقی و فرهنگی مصر اومده بودند ایران. خب اینها قبل از ایران خیلی بحث شنیده بودند. ولی واقعا من خودم با عده‌ای ملاقات داشتم در تهران. اینها اومده بودند وقتی تهران را دیدند، وقتی عسلویه را دیدند، پیشرفت‌های ما را دیدند، باور کنید تحت تاثیر قرار گرفته بودند، وقتی هم از ایران رفتن، اصلا نگاهشون نسبت به انقلاب، اسلام، ایران، تشیع و همه چیز متفاوت شد. من چون رصد می‌کردم، دیدم چقدر با دید مثبتی اینکار را انجام دادند.
لذا من تاکیدم بر این است که امروز ما باید اثبات کارآمدی دین در اداره جامعه را در همه عرصه‌ها واقعا نشان بدهیم که در واقع اون زندگی رحمانی را برای مردم درست کنیم که مردم احساس کنند می‌تونن اینجا هم دنیایشان را داشته باشند هم آخرتشون را داشته باشند. دنیا را اینقدر داشته باشند که آخرت را از دست ندهند. حالا دنیا را می‌تونن یه وقتایی اینقدر زیاد دارند، که غفلت پیدا می‌کنند از آخرت یه وقت اونقدر دنبال مشکلات و فقرند که بازهم غفلت می‌کنند از آخرت. در واقع اون زندگی رحمانی را براشون فراهم کنیم. این الگو را بنظر می‌رسد باید در عمل نشون بدهیم.
- سوال بعدی من راجع به ارتقای سطح فرهنگی دینی در جامعه هست و جایگاهی که حوزه علمیه در بین ما داره. مستحضرید که مجموعه اصیل و ریشه دار در فرهنگ ولایی شیعه است حوزه علمیه و نقش و نفوذ و روحانیت در شکل‌گیری هویت فرهنگی، دینی و اخلاقی مردم واقعیتی است که نمیشه اون را کتمان کرد. من مشخصا می‌خواهم از شما این سئوال را بپرسم که حضرتعالی در دولت آتی خودتون چه برنامه‌هایی برای تعامل با حوزه دارید و برای استفاده از ظرفیت‌های بالایی که حوزه علمیه داره، چه ذهنیتی دارید؟
من فکر می‌کنم در حوزه بحث مربوط به فرهنگی، اول این نکته را ما توجه داشته باشیم که اگر انسان بخواهد اون هدف از خلقت را دنبال بکنه و به رشد و به تعالی خودش برسه، بدون شک باید در یک هدایت قدسی قرار بگیره. اون روزی که خداوند تبارک و تعالی انسان را آفرید و از روح خودش دمید و انسانیت را به انسان داد، و آزادگی را به انسان داد، همون خدا برای هدایت این بشر، برایش یک مسیری را مشخص کرده و او را هدایت کرده که ما معتقدیم که اون یک هدایت قدسی است و اگر از اون مسیر منحرف بشویم، انسانیت انسان، آزادگی انسان، فلسفه خلقت انسان زیر سئواله.
لذا حال که هدایت قدسی اساس کار هست، پس ما باید این هدایت را در سایه قرآن انجام بدهیم. این هدایت را در سایه اسلام انجام بدهیم. این هدایت را در سایه مکتب اهل بیت انجام بدهیم. ما نباید تکیه بر عقلانیت ابزاری حرکت بکنیم. ما باید منطبق بر عقلانیت متصل به وحی حرکت بکنیم. خب وقتی این اساس کار ما در حوزه مسائل فرهنگی میشه، اینجاست که نقش روحانیت و نقش حوزه علمیه و کسانی که فقه رو، فلسفه رو، فلسفه اسلامی را می‌دانند، اینجا نقششون برجسته می‌شود. حضرت امام رضوان تعالی همیشه‌ می‌فرمودند: اسلام منهای روحانیت، اسلام نیست. این واقعا اون نکته مهم و اساسیست. این یک بخش که بحث مبنایی ماست.
یک بحث دیگه هم اینجا وجود داره که باید بهش توجه کنیم این است که در این عرصه فرهنگی باید بپذیریم که به هر حال ما یک جبهه فرهنگی داریم که این جبهه فرهنگی، متعلق به اسلام و انقلاب و نظام اسلامیست. بپذیریم که دنیا و مادیات و دنیا گرایی و فرهنگ‌های مکاتب انسان ساخت هم یک جبهه هستند. باید بفهمیم که ما یک جبهه انقلاب داریم، یک جبهه معارضین انقلاب. ما بعضی وقتها اصلا غفلت می‌کنیم از این موضوع. این که حضرت آقا مرتب تاکید بر تهاجم فرهنگی دارند، یعنی واقعا این دو تفکر دو ایده است، دو باور است، یک تفکر می‌خواهد ما را از هدایت قدسی دور کنه، یک جبهه فرهنگی ما را می‌خواهد به سمت هدایت قدسی پیش ببره این یک نکته مهم به عنوان پایه و اساسه.
حال دولت آینده باید همه سعی و تلاشش بر این باشه که برای اون هدایت قدسی، برای او زندگی رحمانی مردم، برای اون کار فرهنگی در یک جبهه فرهنگی بر اساس اون سند برنامه و بر اساس سیاست‌های فرهنگی، بهر حال ما در یک نظام اسلامی هستیم و یکی از مهمترین ویژگی‌هایش این است که در نظام ولایی ما ولی فقیه ما سیاستها و تدابیر فرهنگی جامعه را با کمک روحانیت، حوزه‌های علمیه، مراجع، علمای بزرگ، اندیشمندان بزرگ ما در این حوزه این سیاست گذاری، وقتی می‌آید و ابلاغ می‌شود، واقعا اون را اساس کارمون قرار بدهیم. شما مطمئن باشید که ما در دولت آینده اون علاوه بر سند برنامه مهندسی فرهنگی کشور که یک سند است اون هم بعنوان مبدا کارمون داریم که باید با برنامه این کارمون را پیش ببریم.
نکته بعدی که باید به اون اشاره کنم. به هر حال کار فرهنگی رو ما نباید کارهای محفوظات و ذهن را تنها کافی بدونیم. یک سری موضوعات را ما باید درونی سازی کنیم. نگاه کنید وقتی در جامعه‌ای دروغ بیاید، وقتی در جامعه‌ای مال حرام بیاد، وقتی در جامعه‌ای ربا بیاید، دیگه ما هر چقدر کار فرهنگی بکنیم، همون هدایت قدسی و باورهای دینی به ما یاد داده که این فعالیت فرهنگی هیچ ارزشی نداره.
- یعنی باید بسترهای لازم را فراهم بکنیم.
بله. نگاه کنید وقتی که مال حروم از حلقوم هر کدوم از ما پایین بره، حالا این چه این مال حروم سیستمی باشه، چه این مال حروم خدایی نکرده در یک خانواده، پدر خانواده یا اعضای خانواده بی‌توجه‌ای به رزق حلال و پاک‌ دستی داشته باشند. متاسفانه اجازه بدهیم بگویم مثلا حتما بانکداری ما بانکداری اسلامی است. ولی نگاه کنید در عمل امروز در حوزه بانک‌های ما در عمل، داره یک اتفاقاتی می‌شود که داره این شبه را ایجاد می‌کنه که این معامله در غش است؛ این معامله در واقع شبه رباست و رباست بعضا. خب اگر این در جامعه ساری و جاری بشود، حالا ما هر چقدر برای این جامعه نصیحت بکنیم. قال صادق و قال الباقر بگیم. اصلا مال حروم اثر وضعی خودش رو داره. پس نگاه کنیم ما باید یه مقدار در حوزه رفتارهامون، در حوزه تصمیماتمون این ارزشهای دینی را باید درونی سازی کنیم و در حوزه تربیت به طور جد بهش بپردازیم.
نکته بعدی دولت آینده واقعا حضرت آقا جمله بسیار جالبی داشتند که مظلومیت فرهنگ در همه دوره‌ها، واقعا فرهنگ همیشه مظلوم بوده. چرا؟ ما احساس کردیم که فرهنگ یک موضوع دسته دوم ماست. اشتباه است. فرهنگ موضوع اول ماست. هر هزینه‌ای در فرهنگ سرمایه گذاری است. مگر ما دنبال اقتصاد نیستیم، مگر مردم نمی‌گویند اقتصاد مهمترین چالش ماست. ما اگر امروز بخواهیم بحث‌های اقتصادی را حل بکنیم، توجه بکنیم. ما هرچقدر درآمد ایجاد کنیم توی خانواده، اگر در اون خانواده روحیه قناعت نباشه، سیری پذیری در اون خانواده می‌آید. اگر در اون خانواده اسراف که از گناهان بزرگه. اسراف وجود داشته باشه، ما می‌توانیم بگیم کار فرهنگی کرده، ما می‌تونیم بگیم مشکل اقتصادیمون را حل کردیم؟ اگر وجدان کاری نباشه، نگاه کنید پس فرهنگ همیشه و همیشه اساسه.
و بنده این قول را دادم در صحبتهای دیگر هم گفتم. هرچقدر نوسان اقتصادی در کشور ایجاد بشود، بنده هیچ وقت اعتبارات و بودجه مربوط به کارهای فرهنگی در کشور که از قضا سهم ناچیزی هم نسبت به توان مالی کشور را داره، شما نگاه کنید تا اتفاقی می‌افته ما اول از سبد فرهنگ برمی‌داریم. ظلم بزرگی فرهنگه. اینجا مظلومیت فرهنگه. یا ما فقط فرهنگ را بیاییم کارهای کمی ببینیم و کارهای کیفی اون را نبینیم. لذا این از اولویت برنامه ماست.
البته ما همیشه متاسفانه در حوزه فرهنگ، ضعف مدیریت داشته‌ایم. عزیزانی بودند که خوب فرهنگ رو می‌شناختند، مدیریت خوب بلد نبودند. بعضی مدیریت خوب می دونستند، اهمیت فرهنگ رو و فهم درستی از نقش فرهنگ و رویکرد فرهنگی نداشتن. یا اون خلاقیت و روش‌ها و سیستم‌ها و اشکالاتی هم بوده که امیدواریم که بتونیم این رو حل کنیم و یک هم افزایی در جبهه فرهنگی انشاالله درست کنیم.
- آقای دکتر راجع به بودجه فرهنگی می‌خواهیم صحبت کنیم. معمولا در بخش بودجه، فرهنگ در اولویت‌ها قرار نمی‌گیرد و همانطور که فرمودید منجر به مظلومبت فرهنگی می شود برنامه و را ه حلی که شما در دولت خود تان و تمهیداتی که اندیشیدید برای برون رفت از این مساله چی است و چگونه می توانید بودجه فرهنگی را ساماندهی فرمایید و در انتها بفرمایید مهمترین دغددغه شما در حوزه فرهنگ چیست ؟
تجربه گذشته من و سابقه مدیریتی نشان می دهد که در حوزه‌های اجرایی رویکردهای فرهنگی و اجتماعی اولیت‌های اول کاری من بود ه است خوب در دوران دفاع مقدس که اصلا اساسا باورها این گونه بود ه خود دفاع مقدس بزرگترین تولید فرهنگی کشور و فرهنگ بزرگ دفاع مقدس را تولید کرد که امروز همه ما افتخارمون به این فرهنگ عمیق جهاد و شهادت که برخواسته از فرهنگ اهل بیت وبرخواسته از فرهنگ محرم و صفر و فرهنگ قرآنی است.
حتی ما در حوزه‌های بعد از دفاع مقدس مثلا در حوزه ترافیک شما نگاه کنید. یک روش این است که بیاییم ابزار کنترلی را با تخلف و جریمه دنبال کنیم. یک رویکرد هم این است که ما به جای برخورد و کارهای سلبی کارهای ایجابی انجام دهیم. اثرات کار فرهنگی را ببینید. شما در حوزه ترافیک ببینید اون انیمیشن‌هایی که ساخته شد و همون سیاه ساکتی که شما نگاه می‌کردید و حتی موضوعات آسیب‌های اجتماعی یک معظل بزرگی در کشور ما بود کسی کمربند نمی‌بست ظرف دوماه یک خلصت چند ده ساله حل شد بالغ بر 75 درصد کربند بستند آثار یک رویکرد فرهنگی نسبت به یک موضوع تا جریمه کردن را ببینید که چقدر متفاوت است یا در کارهای دیگر شهرداریها را همه را به عنوان کارهای خدماتی می بینند ولی در یک نظام اسلامی انصافا مدیران اجرایی ما فقط وظفه شان مثل شهرداریها کارهای خدماتی است ؟ یعنی در مقابل دین مردم مسئول نیستند ما حتما در مقابل دین مردم هم مسئولیم لذا ما همه تلاشمان بر این شد که در شهرداریها این نکته را اشاره کنیم که ما یک سازمان خدماتی نیستیم. ما یک نهاد اجتماعی و فرهنگی هستیم و کارهای فرهنگی اساس کار ماست.
حتی کارهای خدماتی و عمرانی ما هم باید بیایند جهت‌گیریهای فرهنگی خودشان را داشته باشند لذا از این منظر ما برای همه کارها در نظام اسلامی چون بنده گفته باشم، یک وجه ممیزه‌ای در بین مدیرت بین یک مدیریت اسلامی و غیر اسلامی وجود دارد.
حالا بعضی ها می‌گویند مدیریت یک علم است مدیریت یک هنر است یک امر ذاتی است من می‌خواهم بگویم در عین حال که مدیریت همه اینها است ولی حتما ما مدیریت اسلامی و مدیریت غیر اسلامی داریم به فرض امروز ما در کشورمان یا در شهری الان در شهر تهران یا در شهر قم یا در شهر مشهد یا در شهرهای کوچک ما اگر بگوییم که مدیر موفق چه مدیری بوده اگر خوب ترافیک را حل کند پل بسازیم سد بسازیم مترو بسازیم راه بسازیم فضای سبز درست کنیم آیا اینها را حل کنیم یک مدیر اسلامی هستیم.
خوب اگر ما واقعا یک مدیر اسلامی هستیم چه فرقی با تورنتو داریم؟ او چکار می‌کند ؟ شانگهای چکار می‌کند؟ لندن چکار می‌کند؟ خوب اینها هم که همین کار را می‌کنند. ترافیک را حل می‌کنند حمل و نقل را حل می‌کنند حتی بهتر از ما هم حل می کنند.
پس ما در مدیریت اسلامی باید بگوییم مدیری موفق است که بتواند شهروندانی که در آن شهر در آن ده دارند زندگی می کنند در سایه یک نظام اسلامی، آنها اگر توانستند عبادت خدا را بیشتر بکنند، گناه کمتری بکنند، یک زندگی رحمانی داشته باشند. آن موقع یک مدیر در نظام اسلامی یک مدیر موفقی است
اگر فقط یه بخش مادیات رسید به هر حال اقتصاد یک وسیله است هدف نیست هدف رشد و تعالی است لذا به همین خاطر می گوییم یک مدیر در نظام اسلامی هر کجا که هست باید دغدغه دین مرد م و تربیت مردم را هم داشته باشند لذا اگر ما از این منظر نگاه کنیم دیگر به نظر ما اگر این هدف اصلی ماست که هست بعد اگر کسی بااین نگاه دنبال کند و بعد دیدیم که سهم فرهنگ از بودجه کلان کشور چقدر است یعنی اگر بودجه کشور ا فرضا کمبود درآمد هم داشته باشد اصلا انصاف است که ما بگویم از فرهنگ دوبرابر بقیه کم کنید؟
بنده هرگز این کار را نخواهم کرد. حتما بودجه‌های فرهنگ را بر اساس صد درصد تامین می‌کنیم. چرا که اینجا حس می کنیم که اینجا اصلا هزینه نیست بلکه سرمایه است و طبیعی است که سه جا را باید مورد هدف داشته باشیم در حوزه بودجه ریزی که کمک بکنیم و من معتقدم که دولت خیلی در بحث محتوا خودش نباید دخالت کند اجازه دهیم که محتوا را اندیشمندان تهیه کنند
محتوا را اجازه دهیم حوزه های علمی که محتوای قدسی می خواهند داشته باشند این کار را دنبال کنند اجازه دهیم که نخبگان ما در دانشگاه و اندیشمندان ما در دانشگاه و بزرگان ما در این عرصه محتواها را آماده کنند ما بیایم بدانیم که سه مجموعه وجود دارد این سه مجموعه را به آنها توجه کنیم و بستر را فراهم کنیم: اول حوزه‌های علمیه، دوم دانشگاه‌های ما جایی که مرکز تولید علم هستند. اینها را کمک کنیم و سوم موسسات و سازمانهای مردمی که در کشور وجود دارند.
البته من همیشه می گویم که دولت باید یک نظارت هوشمندانه متفکرانه وعاقلانه بر حوزه فرهنگ باید داشته باشد و اجازه دهیم این موسسات مخصوصا آن موسساتی که آن جوهره دینی را در حوزه های فرهنگی دارند موردتوجه قراردهیم در کنار این آموزش و پرورش و آموزش عالی به هر حال مهمترین مرکز نیروهای انسانی ما هستند. به هر حال یک فرزند این سرزمین از سن 5 یا 6 سالگی در آموزش و پرورش درگیرند. خوب معلم ما دغدغه دارد، در وسائل کمک آموزشی ما دغدغه داریم، کلاس مدرسه ما دغدغه داریم، واقعا باید به اینها پایان دهیم و احساس کنیم شما الان نگاه کنید بحث حجاب که می شود می آید و تا به اینجا می رسد که می گویند تفکیک جنسیتی کنیم، دیوار بکشیم، جدا کنیم.
البته من با جدا کردن به این معنا که شما الان واقعا نگاه کنید که ما دانشگاه الزهرا را داریم، این خیلی خوب است. ما ده تا دانشگاه برای خانمها داشته باشیم خیلی خوب است و هیچ اشکالی ندارد ولی بعضی وقتها ما رفتارهایی می کنیم که کرامت انسانها زیر سوال می رود یعنی جوانان ما احساس می کنند تحقیرشان کردیم ما قبل از این که به این کار سلبی بپردازیم نیازمند کار ایجابی هستیم که همون دانش آموز ما از همان مقطع ابتدایی و مهد کودک اگر این دوره 12 ساله را واقعا بر اساس یک تربیت دینی مکتب اهل بیت هدایت قدسی که معلم ما دغدغه ای جز این نداشته باشد. اینها را حل کنیم.
من معتقدم این بودجه حتما باید تامین شود و دولت آینده تعهد من به حوزه فرهنگ و مخصوصا فرهنگ دینی است که این کار را ان شاء الله انجام دهیم این سه مجموعه یعنی حوزه دانشگاه و آموزش و پرورش حوزه موسسات بخش خصوصی و متدینین و مردمی که برای فرهنگ جامعه خودشان انگیزه دارند و حوزه های علمیه که در واقع مبنای اندیشه اسلامی را پایه گذاری کردند و می‌کنند و از مرزهای اعتقادی ما دفاع می‌کنند، این ها را ساپرت کنیم که ان شاء الله این کار اانجام می‌دهیم.
- با توجه به اشاره شما به بخش عفاف و حجاب حالا آن چیزی که در ذهن من است قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب که در این قانون وظایف حدود بیست دستگاه دولتی تعریف شده در سال 1384 هم به تصویب رسیده است. یکی از موضوعاتی که در واقع از دغدغه‌های متدینین کشورمان است، همین بحث عفاف و حجاب است. سوال من این است که نگاه حضرتعالی به این قانون چیست؟ برای این مصوبه و برای اجرای کامل آن در دولت خودتان چه برنامه‌هایی دارید؟
متاسفانه بحث حجاب و عفاف در کشور ما مجموعه اقداماتی که تا الان انجام دادیم قابل قبول نیست و زیبنده کشور اسلامی هم نیست یعنی الاناز کشورهای دیگری که به اینجا می آیند واقعا وضع حجاب ما وضع خوبی نیست. نشان داده که در طول سالیان گذشته ما چه برنامه‌هایی که نوشتیم، چه اقداماتی که ما انجام دادیم مفید نبوده که امروز ما این را داریم می بیینم.
یعنی الان کدام یک از متدینین ما از این موضوع راضی هستند حتی گاهی بعضی رفتارها اتفاق می افتد که خود جامعه هم از این موضوع نگران است به نظر می رسد ما هم در و ضوابط و قوانین‌مان دچار مشکل هستیم، هم در شیوه ها و روش‌هایی که استفاده می‌کنیم دچار مشکلیم. نمی دانیم که این را چگونه عمل کنیم.
این هم با تجربه ای که من دارم یک اشکالش این است که ما یک برنامه مدون و مشخص در حوزه حوزه حجاب نداریم یعنی صاحبنظران ما و اونهای ک باید یک برنامه تنظیم کنند مخصوصا جایی مثل شورای انقلاب فرهنگی که البته در همین نکته ای که شما اشاره کردید این بحث در شورای انقلاب فرهنگی مورد بحث قرار گرفت و آنجا یک مجموعه‌ای برای حوزه حجاب و عفاف تصویب شد و این مورد تقدیر است که به هر حال بعد از سالیان سال حداقل یک سند و مدرکی تنظیم شد و آمد. ولی بعد متاسفانه، نه تنها در حوزه حجاب و عفاف بلکه در حوزه اقتصاد هم همینطور است سلیقه ها می آید اجازه نمی دهد که این کار به درستی اجرا شود و چون سلایق و دیدگاه‌ها متفاوت می شود. یک کار خوب زمین می ماند و یک بخش‌هایی می‌گویند که مسئول این بخش دولت است. در صورتی که موضوعی مثل بحث حجاب و تنها دولت مسئول نیست. دولت نقش کلیدی در این مجموعه دارد. مجموعه مردم و دستگاه ها و همه با هم باید این کار را انجام دهیم آن سندی هم که آنجا تصویب شد همین وظایف را مشخص کرده هم برای دستگاهها و هم برای بخشهای مخلتف.
لذا بنده معتقدم این سندی که درشورای انقلاب فرهنگی مورد بحث قرار گرفته و ابلاغ شده به شورای فرهنگ عمومی دولت و بخشهای مختلف مثلا اختلاف شد که این را وزارت کشور می خواهد اجرا کند یا وزارت ارشاد متاسفانه رها شد حتما بحث حجاب و عفاف از موضوعات جدی ماست. و رویکرد هم در این بخش باید رویکرد ایجابی و فرهنگی و کاملا درون ساز باشد. البته حتما آن جاهایی که نیازمند کنترل و اقدامات سلبی است که بسیار محدود و نادر است. آن را هیچ وقت ملت و مردم ما از آن ناراحت نبودن از سلیقه‌ای عمل کردن ناراحت می شنوند. مثلا در راهنمایی و رانندگی تاکید بر این بود که ماشینها توی خط راه بروند افسر نیروی انتظامی می آمد از وسط اتوبان عبور می‌کرد وسط خیابون می‌ایستاد و با دست اشاره می‌کرد که ماشینها توی خط باشید. این یعنی کسی می‌خواهد نظارت بر قانون کند حدالاقل یازده کار خلاف قانون می‌کرد که به طرف بگوید: آقا توی خط برو! به نظر شما این کار، کار درستی بود؟
در حوزه حجاب و عفاف ما باید قانون را رعایت کنیم مسائل شرعی را رعایت کنیم. 
گاهی نیاییم یک برخوردهایی بکنیم ظلمهایی اتفاق بی افتد رفتارهای غیر منطقی افتاد یا از آن طرف آن قدر رها بکنیم و اصلا بی توجهی کنیم که یک امر خدا را، یک وظیفه شرعی را و موضوع مهمی در امر به معروف و نهی از منکر را به آن بی توجهی کنیم. افراط و تفریط در کار نباید بشود.
و یک بخش عمده این کار در حوزه سبک زندگی است. حضرت آقا در سفر به بجنورد به این موضوع پرداختند. ما اگر سبک زندگی را به عنوان یک بحث مهم و جدی در زندگی امروز مردم خودمان مورد توجه قرار دهیم به راحتی حجاب را در این سبک زندگی می‌توانیم حل کنیم. چون واقعا ملت ما بسیار ملت با فرهنگ و نسبت به مسائل دینی و اخلاقی پایبند هستند .
- از آنجا خانواده از مهمترین عناصری است که می‌تواند باعث شکل‌گیری و شکل‌دهی سبک زندگی‌ اسلامی - ایرانی باشد. حضرتعالی چه برنامه‌هایی برای حفظ و رشد تقویت خانواده‌ها دارید؟ و همچنین حضرتعالی چه برنامه‌هایی در خصوص حفظ و تقویت و به خصوص رشد خانواده دارید و همچنین موضوع ازدواج به هنگام در دولت شما از چه جایگاهی برخوردار است؟
بحث خانواده در دین اسلام و در مکتب اهل بیت تاکید شده. به هر حال اولین جایی که هر انسانی تعامل را با دیگران شروع می‌کند، در محیط خانواده است. با پدر با مادر با برادر و خواهر و کم کم وارد جامعه می‌شود. لذا به نظر می رسد در آن بحثی که من در حوزه فعالیت‌های فرهنگی و در جبهه فرهنگی گفتم یک رویکردی مهمی وجود دارد که ما با راه و روش‌ها و طرح هایی که برای کارهای فرهنگی انجام می دهیم بحث مربوط خانواده را اساس کار ببینیم. حتی فعالیت‌هایی که می خواهیم تعریف کنیم، بین فعالیت‌های فردی و خانوادگی اصالت را به فعالیت‌های خانوادگی بدهیم.
مثلا اوقات فراغت، وقتی ما برنامه ریزی می‌کنیم به گونه ای طراحی کنیم و در حوزه فرهنگی اجرا کنیم که اجازه بدهیم خانواده آنجا حضور پیدا کنند حتی در موضوع عفاف و حجاب. اگر یک مجلس بخواهیم برگزار کنیم که بخواهیم آقایون جدا باشند و خانمها هم جدا باشند هر کدام یک ضایعه دارد.
مثلا شما گاهی یک برنامه می گذارید که آقایون هستند اما خانمها در منزل می‌مانند. آیا دختر جوان احتیاج به اوقات فراغت ندارد؟ این دختر جوان را می توانیم تنها به هر کجایی بفرستیم. ولی وقتی که اینها در یک فعالیت خانواده محور حرکت می‌کنند، این قدر مزایا دارد که ممکنه است که بسیار قلیلی حاشیه داشته باشد. لذا خانواده بسیار مهم است.
شما نگاه کنید بچه در دوران بارداری، اگر رزق حلال وارد خانواده شده باشد، این در نوع رشد و آینده بچه اثر دارد. رفتار پدر و مادر با این فرزند در درون خانواده اثر دارد. وقتی فرزند می‌بیند که پدرش در خانواده مثلا زمانی که همه سر سفره نشستن و یک صحبتی می‌کنند نسبت به مثلا عمو خاله و... روز بعد یا هفته بعد که همه مثلا منزل پدر بزرگ جمع هستند این نوجوان می بیندکه پدر و مادر و برادرش که آن شب یه حرفی پشت سر مثلا عمو یا خاله و.... گفته اند و غیبتی کرده اند می بیننه همون فرد الان نسبت به او یک بیان دیگری دارد رفتار می کند و   از او دارد تعریف می کند و تمجید می‌کند.
به نظر شما این چه آثاری بر این نوجوان خواهد گذاشت؟ بعد پدر اگر بخواهد نصیحت کند فرزندش را بگوید مثلا این طور رفتار کن. اگر فرزند بخواهد احترام پدرش را هم حفظ کند و حرفی نزند در دورن خودش می‌گویند: پدر تو اون شب اون حرف رو زدی الان این حرف رو می زنی و این بچه از همین جا در خانواده این مطلب را می بیند.
بعد این بچه‌هایی که دارند شکل و هویت پیدا می‌کنند، خانه و مدرسه و طبیعتا محیط شهری و تعاملات اجتماعی مهمترین موضوعات است. بنده بر این اعتقادم که حتما فعالیت‌های فرهنگی با رویکرد خانواده محوری در بخشهای مختلف اولویت اول کارهای فرهنگی ما خواهد بود.
- سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مستحضرید طی جلسات متعددی در سال 1390 به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است. در تهیه این سند تلاش شده است که در واقع با نگاهی به همان اسناد بالا دستی مثل همان ایران 1404، سند چشم انداز ، اهداف راهبردی نظام برای آموزش و پروش تعریف شود. شما چه برنامه‌هایی را برای تحقق این این سند راهبردی در دولت خودتان آماده کردید؟
مهمترین نکته‌ای که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که به هر حال این سند را در آموزش و پرورش به رسمیت بشناسیم اشکال و ضعف در کشور ما نداشتن سند نیست. البته یک بخشی این است که یه زمانی سند نداشتیم. ولی با هدایت مقام معظم رهبری امروز سند چشم انداز و سیاست های کلی و سند مهم پیشرفت و توسعه کشور به بخشهای مختلف ابلاغ شده و امروز دیگر مهمترین وظیفه ای که ما به عنوان دولت داریم. این است که سلیقه را کنار بگذاریم و همین سندی که ابلاغ شده را اجرا کنیم.
اخیرا هم می‌دانیم سیاست‌های کلی هم در حوزه آموزش و پرورش ابلاغ شده است همین را ما در آموزش و پرورش اجرا کنیم در این سند هم محتوا دیده شد هم وظایف دیده شده هم ساختار دیده شد.
دولت دیگر نگوید که من پول ندارم که اجرا کنم. آنجا ارتقای علمی معلمین دیده شد اصلاح محتواها شده و اسلامی شدن محتواها شده. خوب اینها همه باید در آنجا پیش بینی شود. امکانات کالبدی که برای اجرای این کار لازم است، لوازم و کمک آموزش‌هایی که لازم است، اتفاق بیافتد.
به هر حال اگر فرهنگ مهم است که مهم هم است مهمترین بخش فرهنگ تربیت است و این در آموزش و پرورش باید اتفاق بیافتد. باید با سلیقه خود و سلیقه دیگران عمل نکنیم. هر کسی که نظری دارد برای تحقق این سند؛ روش بدهد که به چه روشی باید اجرا کنیم و اعتبار لازم بگذاریم که در الویت قرار گیرد باید این تعهد را داشته باشیم وگرنه شما نگاه کنید که همین سندی که شما در ابتدای این مصاحبه خواندید سند 1404هشت سالش گذشته. یعنی باید ما حداقل 40 درصد کار را الان پیش می بردیم.
آیا امروز ما حتی 5 درصد از این سند رو هم پیش بردیم؟ حالا ما سند را هم بنوسیم ولی اگر اجرا نکنیم چه فایده ای دارد؟ بنده متعهدم که این سند را درآموزش و پرورش و سیاست‌هایی که ابلاغ شده همان را مبنا قرار دهیم و همه ظرفیتهای مادی رابرای انجام این کار استفاده کنیم منتها این جا از افراد نخبه و خلاق جامعه می‌خواهیم که با چه روشهایی این سند را در اجرا ی زودتر و کم هزینه تر و عمیق تر عملی کنیم.
- یعنی اهتمام شما در دولتتان عملیاتی کردن این سند هست؟
حتما، من جزء مدیرهایی هستم که می‌گویم من یک مدیر نشسته نیستم، من یک مدیر میدانی هستم و پیگیری می کنم . من واقعاً این بحث مربوط به حوزه فرهنگ رو چه در توجه و کمک به حوزه‌های علمیه ، چه در دو وزارت خانه مهم آموزش و پرورش و وزارت علوم این دو تا وزارت خانه هستند که حتماً جلسات این وزارت خانه را به جهت روانی این بحثی که می‌گویم بسیار موثر است، به عنوان رئیس دولت تو اون وزارت خانه‌ها می‌نشینم و تشکیل میدم و پیگیری می‌کنم که بتونیم دقیق بر این موضوع نظارت کنیم. یعنی همینطور وقتی میریم در فلان استان برامون صنعت مهم است، خوب حتماً آموزش و پرورش هم مهم است. یعنی دراداره کل آموزش و پروش می نشینیم ببینم چه اتفاقی افتاده. تو دانشگاه اونجا می نشینیم ببینیم چه اتفاقی افتاده . حوزه علمیه اونجا رو هم باز میگم نه به محتوا ها ، دولت باید نقش نظارتی و حمایتی داشته باشد تا این کار انجام شود. بعضی ها فکر می‌کنند همه فرهنگ یعنی وزارت ارشاد. وزارت ارشاد بیشتر بخش کمی کار رو داره دنبال می‌کنه، نه بخش کیفی کار رو .
- آقای دکتر سی سال از تدوین قانون بانکداری بدون ربا در کشورمون می‌گذرد و تجربه این سالها نشون میده که مباحث زیادی باید تحول پیدا بکنند و نهادهای زیادی باید رویه فعلی فعالیت خودشون رو تغییر بدهند. حضرت‌عالی تا چه حد علاقمند به اجرای این قانون و پیگیر مباحث، در چاچوب قانون بانکداری اسلامی هستید؟ آیا اجرای این قانون در دستور کار دولت شما قرار دارد یا نه ؟ آیا ساختار بانکی موجود کشور ما قادر به اجرای کامل این قانون هست یا نه؟
البته بنده صلاحیت این را ندارم که در حوزه بانکداری اسلامی بخواهم اظهار نظر کنم. بانکداری اسلامی به هر حال اون چیزی که علمای بزرگوار و اندیشمندان حوزه اسلامی تنظیم کردن و مهر تایید بر آن زدند، بدون شک اون در حوزه محتوا و قوانینی که نوشته شده، حتماً یک بانکداری اسلامی است و مراجع ما و علمای ما آن را تایید کرده‌اند. اجازه بدهید من اینجا عرض کنم اون چیزی که داره امروز اتفاق می‌افتد به جهت شکلی، بعضا یا مردم ما اطلاعات کامل و کافی رو از قوانین ندارند، یا رفتارهایی که در مجموعه بانک انجام می‌گیرد؛ حالا هر کدام از اینها باشد، نهایتا اتفاقی که بعضا در بعضی از معاملات داره اتفاق می‌افتد.
این معاملات حتماً معاملات اسلامی نیستند و حتماً شبهه شرعی درش هست و جنبه بعضاً ربا و شبه ربا پیدا می‌کند. این رو حتماًباید اطلاع رسانی کنیم . مردم باید با این موضوعات آشنا شوند و یک نظارت دقیقی بر شبکه بانکی ما اتفاق بیفتد که هم به جهت شکلش هم به جهت محتواش. این اتفاق نیفتاده، به نظر من این ضعف در شبکه بانکی ما وجود دارد و حتماً باید اصلاح بشود. اگر اصلاح نشود اصلا از اصل ویران است. لذا این بانک داری یک بانکداری واقعاً اسلامی نیست. ما هم به جهت شکلی هم به جهت محتوایی این نظارت دقیق باید بر بانکها صورت بگیرد. یکی از علتهای تورمی هم که الان تو کشور هست، ‌این است.
اجازه بدهید من یک مقدار صریح‌تر این نکته رو بگم: واقعاً اقتصادی که امروز در کشور ما هست، یک اقتصاد اسلامی نیست. بنده بر این اعتقادم که اقتصاد، هنوز همان اقتصاد سرمایه‌داری است. یعنی دارن همه تلاش می‌کنند برای یک ارزش افزوده‌ای برای خودشون. دیگه احسان خیلی اینجا منطق ندارد. شما نگاه کنید اینجا دیگه قرض‌الحسنه خیلی منطق ندارد. حتی بین اینکه بلاعوض بدهیم یا قرض الحسنه بدهیم؛ تازه اونجایی که می‌خواهیم کار خیر بکنیم، بلاعوض را نسبت به قرض الحسنه الویت می‌دهیم. در شرایطی که در باورهای اسلامی ما اینگونه نیست، در اقتصاد اسلامی اینگونه نیست.
اجازه بدهید من این نکته را بگم. چون من با دوستان و عزیزانی در حوزه علمیه در ارتباط بودم بخاطر نوع مدیریت اجرایی که داشتم همیشه دوست داشتم که اندیشمندان ما مخصوصاً حوزه ما مبانی ورویکردهای دینی خودش رو در بخشهایی مختلف تنظیم کنند و بدهند و دنبال کنیم. به نظر می‌رسد که دولت باید به تمام وقت می آمد، در این حوزه پژوهش‌های دقیق و عمیقی انجام می‌شد، برای اقتصاد اسلامی،‌ برای یک شهر اسلامی، برای یک معماری اسلامی. این را در دولت آینده حتماً مورد توجه قرار خواهیم داد . و اگر این را حل نکنیم و خدایی نکرده زندگی ما آلوده به مال حرام بشود، ‌دیگه همه کارهای فرهنگی ما دچار مشکل خواهد شد.
- آقای دکتر آخرین سوال من راجع به موضوع بیداری اسلامی هست که چند سال اخیر افکار عمومی جهان شاهد به وقوع پیوستن اون در بعضی از کشورهای منطقه بودند و طبیعتاً این بیداری اسلامی معادلات را در منطقه به ضرر غرب و صهیونیسم تغییر داده و باعث تقویت جبهه مقاومت هم شده در منطقه. دیدگاه جنابعالی راجع به این پدیده چیست؟ و برای تقویت بیشتر جبهه مقاومت در منطقه چه تلاش‌هایی خواهید داشت در دولت خودتون؟
دو تا نگاه وجود داره. بعضا معتقدا که یک بیداری انسانی است. بعضا معتقدند که این بیداری اسلامی است. حتما این حرکتها یک بیداری اسلامی است. به نظر من این بحث بیداری اسلامی یک خط انحرافی است. شما نگاه کنید شعارها، نگاه‌ها، حرفها، رویکردها، خواسته‌ها هر چه را نگاه می‌کنید حاکی از اسلامی بودن این حرکت هست. حالا فرصت کمه نمی‌تونم توضیح بدهم.
از قضا سر این موضوع من دوتا مقاله دارم، چون کاملا با رشته‌ی تخصصی من در دانشگاه همراهی این موضوع داره در حوزه خاور میانه، تحقیق شده می‌گوییم. همه شعارها و رویکردها اسلامی است. به اضافه این که دولتهای گذشته، در منطقه کشورهای اسلامی داره نشون میده‌، که همین مصر، بعنوان نمونه، یک دوره کاملا به قدرت شرق متمایل بوده و بحث سوسیالیستی را دنبال کرده، یک مقطع کاملا به حوزه غرب و فرهنگ غرب چسبیده. نهایتا از هم از غرب و هم از شرق نشون داده که این ملت هیچوقت عزت خود را در مصر پیدا نکردن. نه در حوزه اقتصادی، نه در حوزه فرهنگی، نه در حوزه نظامی. شما حتی در حوزه نظامی نگاه کنید جنگ بین اعراب و اسراییل در صحرای سینا همه‌ی‌ ارتش اون کشورها جمع شدند ظرف مدت یک هفته اسراییل اون زمان دهه شصت همه اینها را شکست داد. ولی وقتی فرهنگ اسلامی را، بیداری اسلامی به میان آمد، شما در جنگ سی و سه روزه و بیست و دو روزه با کمترین امکانات، بیشترین مقاومت را در یک ارتش تا بن دندان مسلح ایستادند. مبانی، مبانی اسلامی است.
بنظر من مهمترین بحث این است که اون نکته که در سوال اول برای الگوی اسلامی گفتیم، امروز این کشورها دنبال یک الگو هستند که چگونه کشورشون را بدون تکیه به قدرت‌ها اداره کنند. جمهوری اسلامی مهمترین رسالتش برای صدور انقلابش اینه که بتونه نحوه اداره کشورش را الگو کند که اونها واقعا از اینجا الگو بگیرند، البته ما نمی‌خواهیم بگیم ما با این موضوع می‌خواهیم بحث شیعه را تبلیغ بکنیم، نه هرگز. ما می‌خواهیم این رویکرد اسلامی را به معنای عموم خودش بگیم و اونها از این الگو بگیرند و این ظرفیت و این بستر برای یک کار بزرگ جهانی و منطقه‌ای واقعا آماده است و مخصوصا نسل جدید کاملا به موضوع دین و معنویت و در حوزه خاور میانه اسلامیت به شدت علاقه‌مندند و این یک فرصت استثنایی که در اختیار انقلاب اسلامی قرار گرفته که به نظر من اگر کوتاهی کنیم فرصتی بزرگی را از دست دادیم.
- خیلی متشکریم آقای قالیباف که در این گفتگو شرکت کردید در انتها اگر صحبتی با شنوندگان رادیو معارف دارید بفرمایید.
خب در پایان ضمن تشکر از همه شنوندگان عزیز که در این برنامه عصرانه حدود یک ساعت در خدمت عزیزان بودیم، امیدواریم توفیق داشته باشم تا با فعال کردن جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و با تلاش برای اثبات و کارآمدی دین در اداره جامعه که الگوی انقلاب اسلامی رو بصورت نظری و عملی به سایر کشورها ارائه بدهیم و همچنین قابل تحسین و قابل قبول برای ملت عزیز خودمون انشاالله باشیم و این کار رو به حول قوه الهی با همان روحیه دوران دفاع مقدس و با یک همت جهادی فرهنگ را از مظلومیت فعلیش انشاالله دربیاریم و آن را محور و اساس تمامی فعالیت‌های کشور قرار بدیم. هر کار اجرایی را که آغاز می‌کنیم، بدون پیوست فرهنگی، با یک رویکرد و جوهره‌ی دینی در فعالیت‌ها این را آغاز نکنیم و آن را الزامی بدونیم برای کارهامون. یک نگاه جامعه محور داشته باشیم که انشاالله بتونیم شادابی و نشاط و سرور و طراوت و امید را به کشورمون باز بگردونیم و بتوانیم اون رسالت اصلی را که رشد تعالی انسانهاست که بتوانند عبادت خدا را بکنند و یک زندگی رحمانی را انشاالله برای مردم عزیزمون در سایه اسلام انشاالله تشکیل بدهیم و به پیش ببریم.
- متشکریم آقای دکتر قالیباف. توصیه شما برای مردم عزیزمون برای شرکت در انتخابات 24 خرداد ماه؟
به هر حال اساس فلسفه انقلاب ما این بود که مردم در سرنوشت خودشون تاثیر‌گذار باشند و خودشون برای خودشون تصمیم بگیرند. یکی از نقاط عطف حضور مردم برای این که در سرنوشت خودشون اثر گذار باشه، طبیعتا 24 خرداده و من مطمئنم همه ملت عزیزمون، همه دلسوزان، همه متدینین، انشاالله در این انتخابات به جهت هم وظیفه شرعی و هم سیاسی و ملی‌شان شرکت خواهند کرد.
- متشکریم از شما و همه عزیزان شنونده که مهمون آخرین برنامه «چهره به چهره» از رادیو معارف بودند. وعده ما جمعه 24 خرداد ماه پای صندوق‌های رأی. خدانگهدار./9191/پ203/ی
ارسال نظرات