بازتاب آموزههای هندویی و بودایی در آثار سهراب سپهری
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «بازتاب آموزههای هندویی و بودایی در آثار سهراب سپهری» پژوهشی از «ابراهیم اکبری دیزگاه» به بررسی تأثیر پذیری سهراب سپهری از آیینهای شرقی به ویژه آیین بودا اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:
چکیده:
سهراب سپهری یکی از شاعران مشهور و معتبر معاصر ایران است. او در طول زندگانی 52 ساله خود همواره در تکاپوی آرامش و آسودگی روحی بود و در برههای از زمان از عالم غرب دل زده گشته به آموزههای خاور دور دل بست؛ بنابراین برای فهم شعر او باید به این سه ویژگی او توجه داشت:
1ـ عرفان و سلوک معنوی طبیعت گرایانه.
2ـ آزردگی از عالم مدرن.
3ـ توجه و تمسک به آیین بودا؛ سیر تحول و تطور او در هشت کتاب از تأثر ایشان از آیینهای شرق بالاخص بودا حکایت بلیغی دارد. برای نمونه حضور مفاهیمی چون رنج، سنساره، مهر، نیروانا، ... بهترین دلیل بر این مدعا است.
محورهای اصلی فهم شعر سهراب سپهری:
1ـ عرفان و سلوک معنوی طبیعت گرایانه: سپهری آن آرامش و رهایی را، در یک نوع معنویت و سلوک عرفانی دنبال میکرد که این برآمده از این نگاه است که سپهری البته با دیدی عرفانی و فلسفی به جهان مینگریست جنس این عرفان شاید خیلی شبیه به عرفان قدمای ایرانی اسلامی نباشد اما بی ارتباط با آن هم نیست. از طرفی سهراب این عرفان را در سادگی و صمیمیت بی حد و اندازه طبیعت دنبال میکرد. عرفان سپهری را میتوان این گونه تعریف کرد: شناخت هستی و ارتباط با آن، از طریق انس با طبیعت.
2ـ فسردگی روحی ـ روانی او در جهان مدرن: یکی از دغدغهها و درگیریهای دایمی سهراب در طول زندگی کوتاه او، زندگی در شهر و هجوم هیاهوی شهری بود. او در (عصر معراج پولاد) احساس خفگی میکند. همیشه در آثار هنری و نوشتههایش به دنبال رهایی از این جهان تکنولوژیک و صنعتی است. او این نظام غیر طبیعی را یکی از موانع آرامش خود میداند.
3ـ تمسک به مکتبها و آیینهای شرقی (بالاخص بودیزم): سهراب آرامش و معنویت مطلوب خود را با پناه بردن به طبیعت جستجو میکرد اما رفتار و نگاهش در قبال طبیعت متعلق به مکتب رمائتیسم اروپایی نبود. او طبیعت ستایی و طبیعت گرایی را با نگاه شرقی ترکیب میکرد. حتی به طبیعت هم از منظر شرقی مینگریست این نکته را نباید فراموش کرد که تأثرات سهراب از عالم شرق، دارای مراحل و دورههای مختلفی است.
نمادها و واژههای سمبلیک در شعرهای سهراب سپهری:
نمادهای بودایی:
1ـ مشرق: مشرق در تفکر شرقی به عنوان نماد قلمداد نمیشود ولی یکی از اساسی ترین دغدغههای سهراب در طول زندگی تفکر و تأمل در عالم شرق بوده است و آن را شاعر تبدیل به یک نماد شعر خود کرده است.
2ـ نیلوفر: یکی از نمادهایی که در ادیان شرق نمود و ظهور واضحی دارد گل نیلوفر (لوتوس) است. این گل به علت حضور مدام در هنر و معماری ادیان مذکور، جلوهای مقدس پیدا کرده است. بررسی جامع حضور این نماد در تمدنهای خاور دور نیاز به تحقق و جستجوی وسیعی دارد زیرا ظهور این گیاه را در قدیمی ترین متنهای آیین هندو تا جدید ترین شعرها و آثار هنری میبینیم.
3ـ مرداب: نیلوفر در آیین هندویی، نماد عارف و سالک است و مرداب نیز آن جامعهای است که عارف (رهرو) در آن زندگی میکند. مرداب ویژگیهایی دارد از آن جمله: الف) راکد بودن است چون آبهای مرده در آن جا جمع میشود. ب) جایی برای رشد معنوی ندارد. ج) آب مرداب، آبی کدر است و هیچ شفافیتی در آن نیست پس جای مناسبی هم برای زندگی نیست.
4ـ بودا: بودا یکی از شخصیتهای آیینی است که بیشترین حضور را در شعر و ادبیات جهان معاصر دارد. شاید دلیل این مسأله مقبول واقع شدن جریان شعری هایکو است. این نوع از شعر در دامن اندیشه و تفکر ذن بودیستی، متولد شده و پرورش یافته است. در این قالب شعری تفکر بودایی و هم چنین شخصیت بودا به قدری آفتابی است که میتوان آن را شعر بودایی نامید. یکی از راههای آشنایی سهراب با این گونه شعر، از این طریق صورت گرفته است. ایشان با اینکه هیچ وقت هایکویی نسرود؛ ولی با ترجمه تعدادی از آنها یکی از اولین کسانی بود که زبان فارسی را با این نوع شعر آشنا کرد.
حضور برخی از اصطلاحات و واژهها:
واژههایی که از عالم شرق در شعر سهراب سرریز شدهاند را میتوان از راههای دست یابی به تفکر شاعر شناخت.
1ـ ودا: این یک اصطلاح هندویی است که دورهای از تاریخ اندیشه هندویی را شامل میشود. از طرف دیگر یکی از کهن ترین متون مقدس و سرودههای آریایی هندوان به حساب میآید.
2ـ انجیر کهن: انجیر کهن یا همان درخت بودهی است که بودا زیر آن به روشن شدگی (نیروانا) رسید. این درخت از این حیث بسیار مورد توجه بوداییان واقع شده است که یکی از اسطورههای بودایی به حساب میآید.
3ـ باغ نشاط: این باغی است که جهانگیر پادشاه گورکانی مغول، در کنار دریاچه (تال) بنا نهاد.
4ـ بانیان: بانیان یا انجیر بنگالی از درختهای مقدس هند است. ریشههای هوایی آن چون به زمین میرسند تنه جدیدی ایجاد میکنند. بدین ترتیب این درخت میتواند نشانه زایش و کثرت باشد و اصولاً این شکل در قدیم جنبه تقدس داشته است.
5ـ بنارس: شهری مهم و معتبر در هند به نام اوتار برداش است. این شهر در ساحل رودخانه گنگ واقع شده است. یک مرکز مهم فرهنگی و دینی است و همچنین شهر مقدس برهمنان است. زائران به حمام مقدس رود گنگ میروند و مقابر متعدد مقدسی را که بنارس است زیارت میکنند.
6ـ تاج محل: بنایی باشکوه است بر ساحل جمنا، در شهر آگره که آن را شاه جهان از پادشاهان تیموری هند به عنوان آرامگاه همسر خود ساخت.
7ـ تال: دریاچه معروفی است در کشمیر که باغ نشاط مشرف به آن است.
8ـ تبت: تبت کشور مذهبی دالایی لاما، بر دامنههای هیمالیا است.
9ـ ریباس: نام گیاهی است که بنا بر اساطیر کهن، مشی و مشیانه (آدم و حوا در روایات ایرانی) از آن پدید آمدند.
شایان ذکر است، پایاننامه «بازتاب آموزههای هندویی و بودایی در آثار سهراب سپهری» پژوهش پایانی «ابراهیم اکبری دیزگاه»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در پاییز 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر خلیل قنبری» و استاد مشاور آن «دکتر سید حسن اسلامی» است. /9193/پ201/ی