چگونه از رنجهای دنیا اجر ببریم؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در یازدهمین جلسه سخنرانی خود با موضوع «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطینگفت: مسیر اصلی حرکت ما بر اساس ویژگیهای انسان و حیات، مبارزه با هوای نفس است. وقتی در مسیر دین، کمال و خوبیها حرکت میکنید، راه اصلی بر اساس حیات و ویژگیهای انسان مبارزه با دوستداشتنیها است. مبارزه با دوستداشتنیها، چه به صورت تکلیف باشد(توسط دستورات) و چه بر ما تحمیل شود (توسط مقدرات) رنج نام دارد. البته در کنار رنج، نعمت هم وجود دارد. مسیر ما، مبارزه با هوای نفس است و رنج، اصالت ندارد ولی برای مبارزه با هوای نفس، رنج کشیدن قطعی است. اصل عمل صالح انسان، عملی است که در مخالفت با هوای نفس باشد.
وی با اشاره به این که نوع رنجی که در مبارزه با هوای نفس با برنامه الهی پیش میآید، با خیلی از رنجهای دیگر متفاوت است، تاکید کرد: رنج اصالت ندارد، اما ما برای ایجاد ارزش افزوده خلق شدهایم و این کار نیاز به مبارزه با هوای نفس دارد و مبارزه با هوای نفس هم، رنج دارد.
انسان خودش را بیشتر با ناخوشیها درگیر میداند از این رو ابتدا باید تکلیف خود را با رنج مشخص کند
استاد حوزه علمیه ادامه داد: در میان تکالیف الهی ممکن است از برخی دستورات خوشمان بیاید، اما اصل دستوارت و اصل عمل صالح ما که باعث رشد ما میشود، اعمالی هستند که مخالف هوای نفس ما هستند. اصل وضعیت ما نسبت به پروردگار، صبر و رضایتی است که در رنجها داریم، اصل وضعیت ما بودن در خوشیها نیست. گرچه خوشیها طبیعی هستند و شکرش را هم باید به جا آورد، اما اصل عمل صالح رنج کشیدن است.
وی درباره دلیل این که چرا اصل عمل صالح رنج کشیدن است، گفت: از طرفی، امام صادق(ع) میفرماید: «قلب انسان اینطور سرشته شده که از کسی که به او نفع برساند خوشش نمیآید و نسبت به کسی که به او ضرر میرساند، بغض پیدا میکند (جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَى حُبِ مَنْ یَنْفَعُهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَضَرَّ بِهَا؛ کافی/ج8/ص152). از طرف دیگر، انسان صدها نعمت را فراموش میکند، ولی یک رنج کوچک و گذرا را مدام پیش چشم خود میآورد. در نتیجه اگر به انسان صدها خوشی داده شود، ولی یک ناخوشی هم داده شود، توجه او به آن یک ناخوشی جلب میشود. لذا وقتی انسان میخواهد با خدا تسویه حساب کند، همه خوشیها را کنار میگذارد و یک ناخوشی را وسط میکشد و به خدا اعتراض میکند که چرا این ناخوشی را به من دادی؟!
حجت الاسلام پناهیان اظهار داشت: به عبارت دیگر انسان طبیعتاً خودش را بیشتر با ناخوشیها درگیر میداند، لذا برای اینکه بتواند به سلامت این مسیر را طی کند، باید از همان اول تکلیف خود را با رنج مشخص کنیم. اگر نفس تو دنبال این است که رنج نکشی، این یک خیال خام است و اشتباه میکنی. در مقابل نفس رنجگریز باید گفت: «زندگی یعنی رنج. به سمت خدا رفتن مثل بالا رفتن از یک سربالایی نفسگیر است، مثل سرسره نیست!»
دینگریزی به خاطر فرار از رنج تقدیر و تکلیف فایدهای ندارد
وی با اشاره به این که مسیر اصلی ما مبارزه با هوای نفس است و مهمترین مسأله در این مبارزه، رنج است، بیان داشت: باید تکلیف خود را با رنج مشخص کنیم، اصل رنج را بپذیریم، آمادگی مواجهه با رنجهای مختلف را داشته باشیم و به خاطر فرار از رنج، دینگریزی نکنیم که فایدهای نخواهد داشت.
استاد حوزه علمیه افزود: این را هم باید بدانیم که همه مردم در حال رنج کشیدن هستند. اگر کسی لبخند بزند، به این دلیل نیست که رنج کمتری دارد؛ شاید صبورتر است، شاید حفظ ظاهر میکند، یا شاید فهمیدهتر است. به هر حال باید تکلیف خودمان را با رنج مشخص کنیم.
وی با بیان این که نباید رنج را فراموش کنیم گفت: باید رنجها را با چشم باز ببینیم و الا جریان مبارزه با هوای نفس خراب میشود و از رنجهای تکلیفی و تقدیری فرار میکنیم. این فرار کردن هم در بیشتر موارد ارتباطی به کم بودن ایمان ندارد. ممکن است کسی به بعضی از دینگریزها بگوید: «ایمان داشته باش» در حالی که او ایمان دارد، اما اهل تحمل رنج نیست. او ایمان دارد، اما به او خبر اشتباه دادهاند و خیال میکند که میتواند رنج نکشد و راهی برای فرار از رنج وجود دارد.
اگر با رنج درست برخورد نکنیم رنج ما در زندگی زیاد خواهد شد
حجت الاسلام پناهیان با اشاره به این که اگر با رنج درست برخورد نکنیم، رنج ما در زندگی زیاد خواهد شد، اظهار داشت: روایات در این زمینه زیاد است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید رنج صبر نکردن در سختیها بیشتر از صبر کرد است؛ الجَزَعُ أتْعَبُ مِن الصَّبرِ(غرر الحکم/5620) و در جای دیگر میفرماید: بیتابی کردن در هنگام مواجهه با مصیبتها، رنج انسان را افزایش میدهد و صبر کردن رنج آن از بین میبرد؛ الجَزَعُ عندَ المُصیبَةِ یَزیدُها ، و الصّبرُ علَیها یُبیدُها»(غررالحکم/2043) در روایت دیگر میفرمایند: «در برابر ناگواریهاى اندک، بیتابى نکنید که این کار شما را به رنج و ناگواریهاى زیادى مى اندازد؛ لا تَجْزَعوا مِن قلیلِ ما أکْرَهَکُم ، فیُوقِعَکُم ذلکَ فی کثیرٍ مِمّا تَکْرَهونَ»(غررالحکم/5638) امام کاظم(ع) نیز میفرمایند: کسی که در مواجهه با مصیبت و رنج، بیتابی کند، رنج او دو برابر میشود؛ المُصیبَةُ للصّابرِ واحدَةٌ ، و للجازعِ اثْنَتانِ(تحف العقول/414)
اگر با رنج درست برخورد نکنیم، شکر نعمتها را به جا نمیآوریم
وی ادامه داد: اگر با رنج درست برخورد نکنیم، اتفاق دیگری که میافتد این خواهد بود که شکر نعمتها را به جا نمیآوریم. خداوند متعال با اینکه میداند ما هزاران نعمت او را نمیبینیم ولی یک رنج را عمده میکنیم و فقط آن را میبینیم، باز هم اصرار دارد که چرا شما نعمت را نمیبینید؟ امکان دیدن «نعمت و رأفت و رحمت و کرم» خدا برای کسی که مسأله رنج را حل نکرده باشد، وجود ندارد.
استاد حوزه علمیه افزود: خدا مهربان است و فرصتها و نعمات زیادی در میان رنجها به ما داده است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»(انشراح/5و6) این یعنی با رنج و سختی، آسانی و نعمت هم هست. برای اینکه نعمتهای خدا را ببینیم، باید مسألۀ رنج را برای خودمان حل کرده باشیم. اگر مسأله رنج جا افتاده باشد، وقتی فرصتها، نعمتها، رحمت خدا، کوتاه آمدنهای خدا و ... را ببینیم، میفهمیم که خدا اصلاً نمیگذارد بندهاش رنج بکشد. خدا دلش نمیآید رنج بدهد.
چه وقت سرشار از شکر میشویم؟
وی بیان داشت: اگر اصل رنج کشیدن را جا انداخته باشیم، فقط لطف خدا را میبینیم و سرشار شکر خواهیم شد. توجه به این بحث، بهترین درب بهشت را به روی ما باز میکند. فهم شکر اینگونه است که بفهمیم قرار بوده چقدر در دنیا رنج و سختی بکشیم، ولی عملاً زندگی ما آنقدرها هم سخت نشده و در کنارش نعمت و راحتی هم به ما داده شده است. همین باعث میشود که شاکر باشیم.
خداوند در رنجهای «تقدیری» و «تکلیفی» به ما تخفیف داده است
استاد حوزه علمیه گفت: در تقدیر و تکلیف، قرار بوده رنجهای بسیار زیادی به ما برسد اما خداوند در مورد هر دوی این رنجها به ما تخفیف داده است؛ در مورد رنج تقدیر با توجه به آیه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» خداوند رنجهای تقدیری ما را با راحتی همراه کرده است. در مورد رنج تکالیف هم خدا دوست دارد به ما آسان بگیرد، از این رو وقتی پس از بیان وجوب روزۀ رمضان، کسانی را که در سفر و یا مریض هستند معاف میکند، بلافاصله میفرماید «یُرِیدُ اللَّهُ بِکمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکمُ الْعُسرَ»(بقره/185) یعنی خدا نمیخواهد در تکالیف به شما سخت بگیرد، بلکه میخواهد به شما آسان بگیرد به همین خاطر وجوب روزه در سفر برداشته میشود. خداوند این قاعده را به عنوان یک اصل بیان میکند و در مقام توجیه و فرصتطلبی نیست که مثلاً در اینجا به ما لطفی کرده باشد و بخواهد آن را به رخ بکشد! هرکسی این لطف و آسان گرفتنهای خدا را ندید، به این دلیل است که مسأله رنج را برای خودش حل نکرده است.
وی ادامه داد: در جای دیگر پس از اینکه دستور میدهد که پیش از خواندن نماز، وضو بگیرید، میفرماید اگر آب پیدا نشد، تیمم کنید، سپس در مورد این راحتگیری(جواز تیمم به جای وضو)، میفرماید: «خدا نمىخواهد با احکامش بر شما تنگى و مشقت قرار دهد، بلکه مىخواهد شما را از آلودگىها پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا سپاس گزارید؛ خدا ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»(مائده/6)
اگر رنجور شدم و شاکر نشدم یعنی خودپرستم نه خداپرست
حجت الاسلام پناهیان افزود: کسی که اهل تحمل رنج و سختی نیست، درواقع یک آدم خودخواه است. هنوز خداپرست نشده است. خدا آنقدر رنج باید بدهد تا«من» و «منم زدن» از ما جدا شود و به جای آن «خدا» بنشیند. ما از خداپرستی چه تصوری داریم؟ خداپرستی چه نوع حسی است؟ نمیشود که هم موحد بود و هم مُشرک؛ هم خداپرستی کرد و هم خودپرستی. «من» باید مرده باشد تا خداپرستی حاصل شود؛ شرک خفی همین است؛ بسیار پنهان است. اگر من رنجور شدم و شاکر نشدم یعنی خودپرستم نه خداپرست.
اگر رنج را بپذیری، مهربانی و رحم خدا را در وراء رنجهایی که داده میبینی
وی خاطرنشان کرد: اگر رنج را نپذیرفته باشی، مهربانی و رحم خدا را نمیبینی؛ فرصتها و نعمتها را نمیبینی. اشک یک مادر را وقتی به بچهاش آمپول میزنند، دیدهاید؟ اگرچه بچه رنج میکشد، ولی آمپول برای او مفید است. با اینکه مادر میداند این رنج برای بچهاش لازم است ولی نمیتواند تحمل کند و آرام اشک میریزد. در این حال، بچهای که فقط رنج خودش را میبیند و اشک مادر را نمیبیند، ممکن است دو تا فحش هم به مادر بدهد!
استاد حوزه علمیه بیان داشت: اگر خودخواه نباشی، اشک خدا را در وراء رنجهایی که به تو داده است، میبینی. اشک خدا را در اوج گرسنگی و تشنگی خودت در اثر روزهداری، میبینی. اینکه نقل شده بوی بد دهان روزهدار نزد خدا محبوب است، در واقع نشاندهندۀ همان اشک خداست. (لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدِی مِنْ رِیحِ الْمِسْک؛ من لا یحضره الفقیه/ج2/ص76) وقتی اشک خدا و دلرحمی را در رنج روزهداریات ببینی، دوست خواهی داشت هر ماه رمضان در تابستان باشد.
راه «درک مهربانی خدا»
وی راه رسیدن و درک مهربانی خدا را این دانست که انسان بفهمد برای رنج کشیدن به این دنیا آمده ولی خدا نگذاشته که خیلی رنج بکشد و افزود: اینکه خدا فرموده است ما انسان را در سختی آفریدیم، شما باید از خدا بپرسی «کدام سختی؟! خدایا! این رنج زیادی که در موردش سخن گفتهای کجاست؟! ما که غیر از خوبی و لطف نمیبینیم.» و وقتی این حرف را میتوانی بزنی، که قصه رنج کاملاً برایت جا افتاده باشد.
چگونه از رنجهای دنیا اجر ببریم؟
حجت الاسلام پناهیان ادامه داد: ما میتوانیم از رنجهای دنیا ثواب ببریم؛ مثلاً اینکه دوست داریم برای خدا کار کنیم ولی خسته میشویم و میخوابیم، یک رنج است که خدا جبران میکند. از این رو کسی که اینطوری از خوابیدن رنج میکشد، اجر خواهد بُرد. در روایات متعددی بیان شده که تب و بیماری، کفارۀ گناهان است. مثلاً امام صادق(ع) میفرماید: «یک شب تب، کفاره گناهان قبل و بعد از آن است؛ حُمَّى لَیْلَةٍ کَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهَا وَ لِمَا بَعْدَهَا»(ثواب الاعمال/ص193) و رسول خدا(ص) میفرماید: «بیماری، گناهان را محو میکند؛ السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ»(مستدرک الوسایل/ج2/ص65)
وی گفت: مهربانی خدا را ببینید که با یک مقدار رنج بیماری چه مقدار به ما اجر میدهد. چون خدا مهربان است اگر در تقدیر ما رنجی را قرار داده است، به صورتهای مختلف جبران میکند. گاهی خدا بلایی را مقدر میکند که لازم است به بندهاش برسد، ولی انگار دنبال بهانهای میگردد تا آن بلا را رفع کند، لذا تا دعا میکنی و کار خیری انجام میدهی، آن بلا را بر میدارد. بعد خدا میفرماید: ملائکۀ من! بلا را برداشتید؟ میگویند: بله برداشتیم. خدا میفرماید: «اگر آن بلا به او میرسید چقدر ثواب به او میدادید؟ حالا که بلا را برداشتهاید، همان مقدار ثواب را به او بدهید!» مهربانی خدا را ببینید!
سختیهای دنیا مثل خواب دیدن است؛ گِله نکنید
استاد حوزه علمیه اظهار داشت: بلاها و رنجهایی که در دنیا میکشیم، گذرا است و سریع هم تمام میشود. مبادا کسی گِلهای داشته باشد، سختیهای دنیا یک چشم بر هم زدن است. این سختیهایی که میبینید، عین خواب دیدن است. لحظهای که از خواب میپرید و یک خواب وحشتناک دیدهاید، یک آه میکشید و با لبخند میگویید: «آه! خواب بود؛ خوب شد خواب بود.» وقتی هم که از دنیا میروید، میگویید: «سختیها و رنجها همهاش مثل خواب بود ولی من چقدر آنها را جدی گرفته بودم.»
رنج را بپذیر تا آن را نبینی
وی اظهار داشت: رنج را بپذیر تا آن را نبینی. رنج را بپذیر تا نعمت، راحتی و شکر را ببینی. زیبایی خلقت انسان به این رنج است، فقط بپذیر که برای رنج آفریده شدهای بعد خواهی دید که کمکم رنجها از جلوی چشمت کنار میروند. اگر زاویۀ نگاهت را عوض کنی خواهی گفت: «همه چیز که خوب و خوش بود! پس من چرا اینقدر ناراضی بودم!» رنج را بپذیر تا رنج تو را کور نکند. رنج را بپذیر و آمادۀ رنج باش.
به رنجورتر از خودت نگاه کن
وی یکی از تاکتیکهای دیدن رنج را این دانست که به رنجورتر از خودت نگاه کنی و شرایط رنج او را در نظر داشته باشی و ادامه داد: در این حال بگو: خدایا! خودپرستیهای مرا ببخش. کسیکه دلبخواهی خودش را میپرستد، تعادل ندارد و افراط میکند. خداوند میفرماید: «آیا ندیدی کسی را که خواستهها خودش را خدای خودش کرد؛ أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»(جاثیه/23) کسی که از خواستههایش تبعیت میکند، خودخواه میشود و بعد به افراط کشیده میشود. وقتی خداوند پیغمبر را از کسی که تابع هوای نفسش است، پرهیز میدهد، میفرماید: او دچار افراط است (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛ کهف/28)
وی درباره حقیقت پرستش خدا گفت: پرستش، چیزی است فراتر از «برایت میمیرم»، «دوستت دارم» و «عاشقت هستم». میدانید چه کسی خدا را میپرستد؟ کسی مثل پیغمبر(ص) که خودش را نمیبیند. کسی که خود را ببیند، و خودش را بخواهد، خودش را پرستیده است نه خدا را. تمرین کن تا به پرستش خدا برسی و بعد لذت عالم را ببری. راز این مطلب و قدم اول در حل این مسأله، پذیرش رنج است. برای ایجاد حس پرستش نباید «من» داشته باشی.
اگر از رنج فرار کنی، بدتر میشود
حجت الاسلام پناهیان اظهار داشت: اگر رنج را بپذیری، رنج تو کم میشود. اگر از رنج فرار کنی، بدتر میشود. وقتی رنج را میپذیری، خداوند قوانین خودش را به هم میزند و از در و دیوار مرهم برای تو میرساند. همه ملائکه را میفرستد تا از تو عذرخواهی کنند. رنج را بپذیر تا رنج تو کم شود و شکرت زیاد شود. اگر رنجها را بپذیری، به حدی میرسی که میگویی: خدایا اینقدر برای رنج کشیدن من اشک نریز(غصۀ من را نخور)! اینقدر دلت برای من آتش نگیرد. من تحمل میکنم. اینها که چیزی نیست! امام حسین(ع) در گودی قتلگاه به خدا میگفت خدایا من راضی هستم. چون میدید عرش و کرسی و آسمانها دارند به هم میریزند./916/پ201/ع