در گلزار شهدای قم؛
مراسم میعاد با شهیدان برگزار شد
خبرگزاری رسا ـ مراسم میعاد با شهیدان هشت سال دفاع مقدس در گلزار شهدای قم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مراسم میعاد با شهیدان هشت سال دفاع مقدس شامگاه 16 شهریور در گلزار شهدای استان قم و در جوار مزار شهید مهدی زینالدین با حضور حجتالاسلام مهدی ماندگاری و سردار حسین کاجی از فرماندهان دوران دفاع مقدس برگزار شد.
این مراسم با حضور بسیجیان و مردم شهیدپرور و عاشق خط شهادت استان قم برگزار شد و طی آن سردار حسین کاجی از فرماندهان دوران دفاع مقدس به روایتگری و بیان خاطرات و حالات شهیدان پرداخت.
وی با بیان اینکه قم دارای 16 گلزار شهدا است، گفت: گلزار حرم حضرت معصومه(س) دربردارنده 95 شهید است که یکی از آنها شهید آیتالله مدنی است که در شرح حال ایشان چنین آمده که گفتند «ماندم که آیا من سید هستم یا نه که امام حسین(ع) را در خواب دیدم که مرا چنین صدا کرد که یا بنی انت مقتول، اینجا بود که فهمیدم سید هستم و شهید میشوم».
فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: شهید مدنی استاد اخلاق شهید زینالدین بود و همین امر سبب شد که این شهید والامقام در سن 22 سالگی به فرماندهی جنگ برسد و نشان از این دارد که انسان بدون استاد اخلاق نمیتواند به جایی برسد.
کاجی با اشاره به این که 2400 شهید در گلزار شهدای قم دفن است که نزدیک به 230 مورد از این شهدا بینالمللی هستند، افزود: احتمال بسیار قوی است که به این میزان شهید حتی در بهشت زهرای تهران هم وجود ندارد.
در ادامه این مراسم سید حمیدرضا برقعی، از شاعران برجسته استان قم به قرائت اشعاری از ایران، حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت فاطمه معصومه(س)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) پرداخت که شعر از زبان ایران او به این شرح است:
دوباره پرشده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت، چقدر امشب پریشانم
فراوان داغدیدنها، به مسلخ سر بریدنها
حجاب از سر کشیدنها، از این غمها فراوانم
شمال و درد کوچکخان، جنوب و زخم دلواری
به سینه داغدار کشته حمام کاشانم
سکوت من پر از فریاد، یعنی جامع ازداد
منم من اخم سعدآباد و لبخند جمارانم
من آن خاکم، که همواره در اوج آسمان هستم
پر از مهدی زینالدین، پر از عباس دورانم
گرفته شعله با خون جوانانم، حنابندان
که تهرانتر شود تهران، من آبادان ویرانم
صلاة ظهر تابستان، من و بوشهر و خوزستان
چرا لب تشنهایم از جان، کمی باران بنوشانم
سراغت را من از عیسی گرفتم، باز کن در را
منم من روزبه اما، پس از این با تو سلمانم
شکوه تخت جمشید، اشک شد از چشم من افتاد
از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانم
اگر سلطان رضا باشد، خدا را شکر
که من یک شاعر درباریم، مداح سلطانم
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا اینقدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
به دریا میزنم دریا ضریح توست، غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هر چه آئینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه، پریشانم
اگر سلطان رضا باشد، خدا را شکر
که من یک شاعر درباریم، مداح سلطانم
این مراسم با بیان خاطرات، رشادتها و وصیت شهیدان ادامه پیدا کرد و در پایان حاضرین با شهدا بیعت کرده و در کنار قبور این عزیزان به اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت حجتالاسلام مهدی ماندگاری پرداختند./907/پ202/ع
ارسال نظرات