عمامه ای که دستبند شد/ تیر خلاص هدیه بعثی ها به روحانیان
حجت الاسلام والمسلمین جلال جابریان، آزاده و جانباز روحانی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، با اشاره به هفته دفاع مقدس، اظهار داشت: دوران هشت سال دفاع مقدس با صبر، شکیبایی و ایثار ملت ایران با همه تلخی ها و مشقت ها به دوران تاریخی برای نظام اسلامی تبدیل شد.
مسؤول دفتر نماینده ولی فقیه در خوزستان با اشاره به نقش روحانیان در هشت دوران دفاع مقدس، ابراز داشت: در همه زمنیه ها نقش روحانیان تأثیرگذار است و در هشت سال دفاع مقدس هم روحانیان نقش تأثیرگذار خود را ایفا کردند و همواره به عنوان راهنما در جبهه های جنگ همراه با رزمندگان از ایران اسلامی دفاع می کردند.
حجت الاسلام والمسلمین جلال جابریان به دوران اسارت و نحوه اسیر شدن خود اشاره و تصریح کرد: عملیات خیبر نخستین عملیات آبی ـ خاکی بود که وارد کشور عراق شدیم و پس از انجام چندین عملیات همراه با چند تن از رزمندگان وارد خاک عراق شدیم اما یک مشکل بزرگ سر راه ما بود و قایقی که با آن وارد عراق شده بودیم سوراخ شده بود.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: یکی از رزمندگان که دکتر بود من را همراهی می کرد و بنده اصرار فراوانی می کردم که برگردد عقب و به وجود وی بیشتر نیاز است اما او پافشاری می کرد و می گفت «آقا جلال، شما روحانی هستی بیشتر از من به شما نیاز است، شما برگردید من برنمی گردم» که بالاخره هر دو با هم اسیر شدیم.
وی ادامه داد: بسیار خسته بودیم و از آنجایی که قایق ما سوراخ شده بود خستگی ما را دو برابر می کرد و وقتی وارد خاک عراق شدیم در یکی از نیزارهای البیضه و الصخره استراحت کردیم و از فرط خستگی به خواب رفتیم. صبح با صدای افسر عراقی بیدار شدیم که بالای سرما آمد و به زبان عربی می گفت «جوعانین» یعنی گرسنه هستید.
مسؤول دفتر نماینده ولی فقیه در خوزستان ابراز داشت: افسر عراقی وقتی ما را از خواب بیدار کرد گفت که می خواهند همه نیزارها را آتش بزنند، اگر رزمنده ای در آنها هست بگوییم که در هیچ یک از نیزارها رزمنده ای نبود.
لباس روحانیت و سپاه خط قرمز افسران و سربازان عراقی
حجت الاسلام والمسلمین جلال جابریان با بیان این که لباس روحانیت و سپاه خط قرمز افسران و سربازان عراقی بود، اظهار داشت: هدیه بعثی ها به کسی که با لباس روحانیت و سپاه اسیر می شد تیرخلاص بود و بدون هیچ گونه درنگی وی را به شهادت می رساندند.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: من وقتی اسیر شدم عمامه را دور کمر خود بسته بودم و یکی از افسران عراقی شک کرد و گفت که «چرا این را به دور کمر بسته ام؟» که یکی از رزمندگان ایرانی گفت «کمرش درد می کند برای همین این پارچه را دور کمر خود بسته است».
مسؤول دفتر نماینده ولی فقیه در خوزستان در بخش پایانی سخنانش خاطرنشان کرد: نیروهای عراقی برای این که ما را به پایگاه خود ببرند، عمامه را از دور کمرم باز کردند و دستانم را با عمامه بستند./9461/پ202/ع