رییس مرکز فرهنگ قرآن تبیین کرد؛
دلایل پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا
خبرگزاری رسا ـ رییس مرکز فرهنگ قرآن گفت: درست است که امام رضا علیهالسلام ولایتعهدی را با اجبار پذیرفتند، اما نکتهای که وجود دارد این است که مامون اهداف سیاسی خود را دنبال میکرد و امام هم بعد از پذیرش ولایتعهدی اهداف سیاسی خود را تعقیب کردند.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پذیرش ولایتعهدی مامون از جانب امام رضا(ع)، با توجه جایگاه ایشان به عنوان امام مسلمین، از شبهاتی است که بر شیعه وارد شده و معاندان با تمسک به آن قبول ولایت حاکم ظالم را جایز میدانند، از این رو مصاحبهای را با حجتالاسلام یوسفی مقدم رییس مرکز فرهنگ قرآن انجام شده است که توجه علاقهمندان را به آن جلب میکنیم.
پذیرش ولایتعهدی از منظر کلام و سیاست
حجتالاسلام یوسفی مقدم در ابتدای گفتگو با اشاره به اهمیت موضوع ولایتعهدی امام رضا(ع) و شبهاتی که در این زمینه وارد است، اظهار داشت: یکی از موضوعات بسیار مهم در عرصه کلام و مباحث سیاسی، مسأله پذیرش ولایتعهدی حکومت مامون از جانب امام رضا(ع) است.
وی ادامه داد: این مسأله از دو زاویه مباحث کلامی و سیاسی قابل بررسی است. بحث کلامی این است که ما معتقد هستیم که امامت مسلمین، یک ریاست الهی است که خداوند به افراد خاصی اعطا فرموده و با توجه به اینکه خود امام رضا(ع) از جانب خداوند به عنوان امام مسلمین منصوب بودند چطور ایشان ولایتعهدی را پذیرفتند. بله اگر امامت را ریاست الهی ندانیم و ریاست مردمی بدانیم مشکلی وجود ندارد، در اینجا مردم مامون را انتخاب و مامون هم امام رضا(ع) را انتخاب میکند، ولی در فرض اعتقاد شیعه مامون غاصب مقام خلافت است. امام معصوم چرا می آید و خلافت شخصیت غاصب را می پذیرد. آیا این به معنای مشروعیت دادن به خلافت غاصب نیست؟ این سوال و شبههای کلامی است که باید بحث کلامی در این زمینه صورت بگیرد.
وی ادامه داد: بحث دیگر این است که چه اقتضاعات سیاسی وجود داشت که امام رضا(ع) آمدند و جانشینی مامون را پذیرفتند و چه فشارهای سیاسی وجود داشت که امام این منصب را علی رغم میل باطنی پذیرفتند؟
اجبار به پذیرش ولایتعهدی، پاسخی به شبهه کلامی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه در مورد شبهه اول یادآور شد: برای پاسخگویی به شبهه کلامی، تمسک میکنیم به بیانی از خود امام رضا(ع) که شیعیانی که خودشان آمدند انتقاد کردند و گفتند چرا ولایتعهدی پیشوای جور را پذیرفته اید امام در اینجا اشاره میکند به جریان حضرت یوسف که ایشان با اینکه پیامبر خدا بودند اما مسئولیت از جانب طاغوت را پذیرفتند:
در این زمینه روایتی از ریان بن صلت وارد شده که می گوید: خدمت امام رضا (علیه السلام) رفتم و عرض کردم ای فرزند پیامبر! برخی می گویند شما ولیعهدی مأمون را قبول نموده اید، با آن که اظهار زهد و بی رغبتی به دنیا می فرمایید! فرمود: «خدا گواه است که این کار خوشایند من نبود، اما میان پذیرش ولیعهدی و کشته شدن قرار گرفتم و به ناچار پذیرفتم، آیا نمی دانید یوسف که پیامبر خدا بود؛ چون ضرورت پیدا کرد خزانه دار عزیز مصر شود، پذیرفت و گفت: «مرا بر خزانههاى این سرزمین بگمار، که من نگهبانى دانا هستم، (یوسف:آیه 55) اینک نیز ضرورت اقتضا کرده که من مقام ولیعهدی را به اکراه و اجبار بپذیرم. اضافه بر این، من داخل این کار نشدم، مگر مانند کسی که از آن خارج است (با شرایطی که قرار دادم مانند آن است که مداخله نکرده ام). به خدای متعال شکایت می کنم و از او یاری می جویم(صدوق، عیون اخبارالرضا، ج2: 139)
رییس مرکز فرهنگ قرآن ادامه داد: ایشان شرایطی را برای ولایتعهدی قرار دادند از جمله اینکه ایشان شرط کردند: در عزل و نصب احدى دخالت نکنم، و رسمى را تغییر ندهم و سنّتى را نشکنم و از دورادور مشاور و راهنما باشم (صدوق، عیون اخبارالرضا، ج2: 312)
حجت الاسلام یوسفی مقدم با اشاره به آگاهی امام رضا(ع) از نحوه شهادت خود، بیان داشت: نشانههایی هم هست که ایشان فرمودند من قبل از مامون و با سم از دنیا خواهم رفت. این مسائل بیانگر آن است که پذیرش مسئولیت در نظام طاغوت اگر مصلحتی داشته باشد مشکلی ندارد. مثال دیگر در این زمینه علیبنیقطین است که با اجازه امام موسی به جعفر(ع) در حکومت هارون الرشید منصب داشت، زیرا این کار او باعث تبلیغ حق و جلوگیری از صدمه خوردن شیعیان در حکومت میشد.
وی اضافه کرد: مسأله دوم اینکه انسان اگر مجبور باشد یعنی تحت فشار قرار گیرد از جانب طاغوت ها این هم می تواند مجوزی باشد برای پذیرش این مناصب و مجوز از جانب امام حق برای این گونه اقدامات لازم است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه درمورد بعد سیاسی پذیرش ولایتعهدی نیز متذکر شد: درست است که ولایتعهدی را ایشان با اجبار پذیرفتند، اما نکتهای که وجود دارد این است که مامون اهداف سیاسی خود را دنبال میکرد و امام هم بعد از پذیرش ولایتعهدی اهداف سیاسی خود را تعقیب کردند. به عبارت دیگر مامون و امام رضا(ع) هر کدام اهدافی را تعقیب میکردند.
ایجاد فضای امن در حکومت و تنزل مقام امام رضا از اهداف مامون بود
وی ادامه داد: یکی از اهداف مامون این بود که می خواست جلوی اقدامات تحریکآمیز در بین مسلمانان را بگیرد و به عبارت دیگر فضای حکومت را امن سازد. طبیعی است که وقتی در بین مسلمانان این طور مطرح شود که امام رضا(ع) جانشینی مامون را پذیرفته اند این جور برایشان تعبیر میکند که مصلحتی در این کار وجود دارد و این کار باعث ایجاد فضای امن در حکومت مامون می شود.
دوم اینکه مامون از جایگاه امام رضا(ع) در بین مسلمین در هراس بود و با این کار می خواست جایگاه ایشان را تنزل دهد و این طور القا کند که ایشان اگر شرایطی برایشان ایجاد شود حکومت را می پذیرد. بنابراین مامون از یک طرف به دنبال فضای امن در حکومت بود و دوم به دنبال تنزل جایگاه امام بود.
اهداف امام رضا(ع) از پذیرش منصب ولایتعهدی
رییس مرکز فرهنگ قرآن با اشاره به اهداف امام رضا از پذیرش مقام ولایتعهدی افزودند: امام با تدبیر امامانه و سیاست علوی که در این قضیه در پیش گرفتند نگذاشتند مامون به اهداف خود برسد. به این معنا که ایشان از فضای به وجود آمده بیشترین بهره برداری را در جهت ترویج عقاید شیعه کردند. احتجاجات امام رضا(ع) و مناظرات ایشان معروف است و با این وسیله ایشان آن چهره حق و ملکوتی علوی را در مرعا و منظر مردم قرار دادند و با حقیقت آشنا کردند و این مسأله دلدادگی امت به امام حق را بیشتر کرد.
وی اضافه کرد: نکته بعدی این است که امام انتقادات حق را پوشش می دادند یعنی اگر کسی انتقادی از دستگاه حکومت میکرد آن انتقادات را پوشش می دادند. به عبارتی مخالفان حکومت نه تنها تهدید نمیشدند بلکه حمایت هم میشدند.
حجتالاسلام یوسفی مقدم ادامه داد: بنابراین ایشان از یک سو به تبیین مبانی مذهب می پرداختند و از سوی دیگر به تثبیت جایگاه امام حق کمک فراوانی کردند و از جهت سوم مردم را آشنا کردند که این حکومت، حکومت غاصبانه است.
وی ادامه داد: ایشان به مامون می فرماید: اگر خلافت حق من است تو نمی توانی آن را به دیگران واگذار کنی و اگر حق تو نیست هم باز نمی توانی آن را واگذار کنی و تو غاصب هستی.
بنابراین آخرالامر مامون به این نتیجه رسید که وجود امام رضا(ع) مضر است و وجود ایشان به حکومت کمک نمیکند بلکه مردم را با ظلم و جور حکومت آشنا میکند. هدف دیگر ایشان این بود که مامون را از تصرف جان و مال و ناموس شیعیان حق منع کردند و نگذاشتند او بتواند به سمت پیروان اهل بیت دستدرازی کند./9191/د101/ن
ارسال نظرات