۰۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۱
کد خبر: ۱۹۰۷۴۱

انگیزه قیام و حرکت سیدالشهدا

خبرگزاری رسا _ کارشناس شبکه وهابی نور مدعی شد انگیزه قیام امام حسین (ع) تنها جنبه سیاسی بوده است.
امام حسين

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا ، منصور حسینی کارشناس شبکه وهابی نور در ویژه برنامه ای به مناسبت ماه محرم مدعی شد قیام امام حسین (ع) فقط منشا سیاسی داشت. وی در ادامه افزود ایرادهایی که حضرت به یزید داشت چیزی خارج از دایره سیاست نبود .


شایان ذکر است که حضرت سیدالشهدا (ع) در شرایط گوناگون ، کلماتی در باره انگیزه حرکت خود یاد آور شده اند که هریک جهت خاصی را روشن می نماید ذیلاً به بعضی از آنها اشاره می کنیم .


1- هنگامی که مروان بن حکم درباره بیعت سیدالشهدا با یزید خواست از راه نصیحت وارد شود ، حضرت فرمودند :


«انا لله وانا الیه راجعون وعلی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید ولقد سمعت جدی رسول الله (ص) یقول :الخلافه محرمه علی آل ابی سفیان » ما برای خدا هستیم وبه سوی او رجوع می کنیم وبا اسلام باید خداحافظی کرد آن هنگام که امت به حاکمی چون یزید مبتلا گردید . همانا ازجدم رسول الله (ص) شنیدم که می فرمود : « خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است » «ذریه النجاه ، ص 16 »

بیان وتوضیح حدیث


کلمه استرجاع «انا لله وانا الیه راجعون » مستحب است در هنگام بروز مصائب گفته شود . اصل این عمل از قرآن شریف گرفته شده است آنجا که تمسک به آن را در برخورد با هر نوع مشکل و مصیبتی ، از سیره مومنین صابر شمرده و می فرماید :


«ولنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس والثمرات ، وبشرالصابرین ،الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله وانا الیه راجعون » «سوره بقره ، آیه ،155و166 »


و در روایات نیز هنگام بروز مصائب به گفتن آن سفارش شده است . «وسائل الشیعه ،ج2، ص895 و897»


در اینجا نیز گویا حضرت سید الشهدا با اظهار کلمه استرجاع می خواهند اشاره بفرمایند که :

اولاًـ بیعت با یزید ، برای من و اسلام و حکوت اسلامی مصیبت است ،و چه مصیبتی ! لذا در ادامه به بیان آن پرداخته ومی فرماید : «وعلی الاسلام السلام ...»


یعنی بیعت با یزید و حاکم شدن فردی چون او بر مسلمین مساوی با نفی اسلام وق رآن و سنت ، و پامال کردن زحمات رسول خدا (ص) می باشد .


و باز در ادامه می فرماید : خودم از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود : خلافت بر آل ابی سفیان حرام و حکومت آنها غاصبانه است .


ثانیاً- گویا حضرت با ذکر کلمه استرجاع می خواهند اشاره به وقت سر رسیدن وقایع و مصائبی که خداوند و رسول خدا و امیر المومنین پیشاپیش از آن خبر داده بودند «با توجه به معنای لطیف این کلمه» بفرمایند و بگویند : من در مقابل قضای الهی راضی و صابرم و ما متعلق به خدا هستیم و به سوی او می رویم و در مقابل پیشامد ها اختیاری نداریم .


حضرت سید الشهدا با ذکر کلمه استرجاع وتسلیم محض در برابر حق سبحانه خود را در نور اعظم الهی قرار می دهد در عین آنکه اعلام می فرماید حکومت شخص یزید مصیبت برای من و
اسلام و مسلمین می باشد .


2- حضرت سیدالشهدا (ع) پیش از خروج از مدینه به سوی مکه در دومین زیارت از مزار جدشان چنین عرض می نمایند : «اللهم هذا قبر نبیک محمد وانا بن بنت نبیک وقد حضرنی من الامر ما قدعلمت . اللهم انی احب المعروف وانکر المنکر ..» بار الها این قبر پیامبر تو محمد (ص) است و من پسر دخت پیامبرت و برای من امری پیش آمده که خود بدان آگاهی بار الها من معروف را دوست دارم و منکر و کار زشت را نمی پسندم . «بحار الانوار ،ج44، ص328 »


3- در وصیتش به محمد بن حنفیه چنین آمده است من از روی طغیان و تکبر و تباهی و ظلم از مدینه خارج نشده ام ، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم (ص) خارج شده ام می خواهم امربه معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابیطالب رفتار نمایم پس هر کس مرا به حق بپذیرد خداوند سزاوارتر است به حق و هر کس این عمل مرا رد نموده وقبول نکند صبر می کنم تا خداوند میان من و این قوم به حق حکم کند که او بهترین حکم کنندگان است . «بحار الانوار ، ج44 ، ص 329 »


4- در نامه ای که به سران بصره مرقوم فرمودند : من شما را به خدا و پیامبرش دعوت می کنم زیرا سنت پیامبر مرده است اگر دعوتم را اجابت کنید و دستورم را اطاعت نمایید شما را به راه رشد واصلاح هدایت می کنم« بحار الانوار ،ج44، ص 340»


روایاتی که ذکر شد در بردارنده چند مطلب است


الف- علت قیام حضرتش.
ب- اظهار اینکه حکومت وخلافت از آن ماست .
ج- اقامه حق وسنت رسول خدا (ص).
د- امربه معروف ونهی از منکر .


5- در نامه ای که پس از ورود به کربلا برای سران کوفه مرقوم فرموده چنین آمده است :


اما بعد تحقیقاً می دانید که رسول خدا (ص) در حال حیاتش فرمود هر کس سلطان جائر و ستمگری را ببیند که محرمالت الهی را حلال می شمارد عهد و پیمان با خدا را می شکند با سنت رسول خدا مخالفت می نماید و در مورد بندگان خدا به گناه و ظلم رفتار می کند و سپس در گفتار یا عمل با او مخالفت نکند سزاوار است برخدا که او را در جایگاه او جای دهد و مسلماً می دانید که این قوم پیوسته شیطان را اطاعت کرده و از اطاعت رحمان روی برگرداننده اند و فساد را آشکار نموده و حدود الهی را تعطیل کرده و غنائم را به خود اختصاص داده و حرام خدا را حلال و حلال او را حرام می شمارند و همانا من به واسطه نزدیکی و قرابت به رسول خدا (ص) به این امر سزوار تر هستم .«بحار الانوار ،ج44، ص381»


6- امام صادق (ع) می فرمایند :عبدالله بن زبیر به حضرت سید الشهدا عرض کرد «ای کاش می آمدی مکه و در حرم می بودی . امام حسین (ع) فرمود ما حرمت حرم را نمی شکنیم و بواسطه ما حرمت آن شکسته نمی شود همانا کشته شدن در تل و تپه اعفر نزد من محبوبتر است از اینکه در حرم کشته بشوم .«کامل الزیارات ،ص72 ،روایت 5»


و به روایت امام باقر (ع) حضرت به عبدالله فرمود : ای پسر زبیر همانا مدفون شدن در کنار رود فرات نزد من محبوبتر است از اینکه در آستانه کعبه مدفون شوم.« کامل الزیارات ،ص73 ، روایت 6»


بیان وتوضیح


در این سلسه از روایات حضرت دلیل خروج خود را حفظ حرمت حرم ذکر می نمایند و اینکه اگر خارج نشوند یزید اقدام به قتل حضرتش در خانه خدا می کند و در نتیجه قداست و حرمت حرم خدا از بین می رود .

7- عتبه ابی سفیان حاکم مدینه هنگامی که جواب نامه یزید را مبتنی بر عدم بیعت سید الشهدا برای او فرستاد یزید در جواب نوشت: اما بعد هنگامی که این نامه به تو رسید جوابش را زود بفرست و در نامه ات موقعیت تمام کسانی را که از من اطاعت می کنند یا از اطاعت من سرپیچی می کنند روشن کن و باید سر حسین بن علی همراه جواب نامه باشد همین که این خبر به امام حسین (ع) رسید تصمیم گرفت که از سرزمین حجاز به سوی سرزمین عراق خارج شود.


این سلسه روایات علت خروج حضرت از مدینه و نیز حرکت از مکه به سوی کوفه را بیان می کنند. /1406/1409/ح

ارسال نظرات