عوامل مهم آزاررسانی به همسران و کنترل آن
غیرت ستایش شده و غیرت مذموم
اگر بنا باشد که در فضا و محیط خانواده که به بیان قرآن کریم، محیط انس و آرامش است، برخی سوءتفاهمها منشأ بدگمانی شود، هر کس خودسرانه و دور از واقعیت، دیگران را متهم کند و به پیگیری و کشف خطاهای آنها بپردازد، سد اعتماد شکسته میشود و انس و آرامش جای خود را به بدبینی و کینه میدهد. از همینرو قرآن کریم برخی از این گمانها را پندارهایی غلط و گناه شمرده است. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، از گمانها جدّا بپرهیزید، زیرا که(پیروى) برخى از گمانها(گمان بدى که مخالف واقع باشد) گناه است.»5
به تعبیر احادیث، یکی از نشانههای چنین گمانهایی داشتن غیرت نابهجا درباره همسر است. غیرت یا حفظ ناموس در ادبیات دینی دو گونه است؛ اول غیرتی که مبنای آن وجود لغزشی در همسر است؛ خدواند متعال چنین غیرتی را دوست دارد. نوع دیگر، غیرت نابهجا، بدون وجود هیچگونه لغزش و خطا در همسر است که اِعمال چنین غیرتی درباره همسر سببساز خشم خداوند است؛ پیغمبراکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «مِن الغِیرةِ مَا یُحبُّ الله وَ مِنها مَا یُبغضُ الله، فَأمَّا الَّتی یُحبّهَا الله فَالغِیرة فی الرَّیبَةِ وَ أَمّا الغِیرة الّتی یبغضُها الله فَالغِیرة فِی غَیرِ رَیبةِ؛ همانا غیرت دو نوع است؛ یک نوع آن خداوند آن را دوست دارد و یک نوع آن را خداوند دوست ندارد. پس غیرتی که خداوند آن را دوست میدارد، غیرت در ریبه(ترس افتادن به گناه) و امّا غیرتی که خداوند آن را مبغوض میدارد، غیرت در غیر از ریبه است.»6 بغض خدا از این نوع غیرت، نشان از پیامدها و آثار مخرب آن دارد.
بدزبانی نسبت به همسر
چرا وقتی میتوان با واژههای زیبا و درست سخن گفت، از کلمههای زشت و ناشایست استفاده کرد؟ برای برخی بدزبانی و ناسزاگویی به یک عادت بد تبدیل شده است؛ تا آن جا که گاه بدون هیچ قصدی کلمات زشت و رکیک به زبان میآورند و حتّی با همسر و کودکان خود چنین سخن میگویند. در متون اسلامی همسر بدزبان عامل تکدّر و سختی زندگی شمرده شده است؛ امام صادق علیهالسلام فرموده: «ثَلاثةٌ تَکدّر العیش؛ السُّلطان الجَائِر وَ الجَار السُوء وَ المَرأة البَذیّة؛ سه چیز زندگی را سخت میکند؛ سلطان ظالم، همسایه بد و زن بدزبان.»7 و همچنین بدترین مردان کسانی هستند که بدزبان و فحّاش هم هستند! از جابر بن عبدالله نقل است که رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرموده: «أَلا اُخبِرُکُم بِشِرارِ رِجَالِکُم؟ قُلنَا: بَلَی یَا رَسُول الله! فَقَالَ: إِنَّ مِن شِرارِ رِجالِکُم البَّهات الجَریء الفَحّاش، الأکل وَحدَه وَ المَنافِع رَفدَه وَ... وَالمُلجِیء عَیالُهُ إلی غَیرِهِ؛ آیا شما را از بدترین مردانتان آگاه کنم؟ گفتیم بله، ای رسول خدا! حضرت فرمود: بدترین مردان شما کسی است که تهمت زن، بداخلاق و بد زبان است، به تنهایی میخورد و بخشش نمیکند... و دیگران پناه خانوادهاش هستند.»8
جدالهای خانوادگی
چه کسی میتواند منکر اثر مُخرّب جدال یا بگومگو در رابطههای انسانی باشد؟ اسلام نیز همسران را از این کار که باعث آزار و اذیت همدیگر میشود، نهی کرده است. شاید دلیل اصلی این جدالها این است که فرد میخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند؛ در حالی که فضای خانواده باید فضای گذشت و رأفت باشد.
این برتری جویی، با پیمان دوستی و محبت ازدواج سازگاری ندارد. امام علی علیهالسلام میفرماید: «لا مَحبّةَ مَعَ کَثرةِ مِرَاء؛ با وجود مراء و جدال، محبتی نیست.»9 و همچنین باعث تضعیف رابطه عاطفی افراد و جدایی میشود؛ امام هادی علیهالسلام میفرماید: «المِراء یُفسدُ الصِّداقَة القَدیمِیة وَ یَحِلُّ العُقدة الوَثِیقة وَ أَقلُّ مَا فِیهِ أَن تَکُونَ المُغالِبة وَ المُغالبة أمتَن أَسباب القَطیعَة؛ مراء و جدال، صداقت و دوستی قدیمی را از بین میبرد، عقدههای گذشته را باز میکند و کمترین چیزی که در آن هست، برتریجویی است و از قویترین اسباب قطع رابطه برتریجویی است.»10
جدالهای خانوادگی برای رسیدن به برتری، دورویی و کینهورزی را به همراه میآورد، از احترام فرد کم میکند و راه را برای هر گونه رفتار نامناسب باز میکند؛ از این رو است که امیرالمومنان علی علیهالسلام فرموده: «جدال یا بگو مگو بذر هر شر و بدی است.»11 امّا چگونه میتوان این صفت را در خود کنترل کرد؟
حرفها و رفتارهای مجادلهآمیز واکنشی است که گاهی اوقات ناآگاهانه از انسان سر میزند. به هنگام لجبازی این برخورد چیزی را درست نمیکند؛ بنابراین در آن لحظه از ظاهر شدن آن در خود باید جلوگیری کرد.
سخنان منتبار
زن و مردی که با هم ازدواج میکنند، هر یک ویژگیهای منحصر به فرد و متفاوتی دارند؛ بنابراین دلیل برای آزار و اذیت همدیگر ندارند.
ممکن است زن یا مرد به خاطر وضعیت مالی مناسب پدر خود، با توشه مالی بهتری پا به زندگی مشترک بگذارد؛ امّا اگر قرار باشد مال و ثروت خود را به رخ همسرش بکشاند، تلخترین فضا را ایجاد کرده است. این رفتار ممکن است باعث ایجاد عقدههای پنهان در همسر شود. از اینرو اسلام به شدت از این رفتار نهی کرده است؛ مثلا «زنی که بر همسر خویش منت بگذارد و بگوید تو از اموال من میخوری، اگر تمام اموال خود را در راه خدا صدقه دهد، ثواب تمامی اعمالش از بین میرود و خدا از او راضی نمیشود؛ مگر اینکه توبه کرده و رضایت خاطر شوهرش را فراهم کند.»12
از آنجایی که مرد که مظهر و نماد قدرت مدیریتی خانواده است، به قدرت یافتن از سوی همسرش نیاز دارد. زن هم به قدرت یافتن از سوی شوهرش نیاز دارد؛ زیرا او نیز مظهر قدرت عاطفی است. این دو منبع قدرت، نیرویشان را از اظهار لطف و شکرگزاری از طرف مقابل میگیرند؛ بنابراین فکر نکنیم که زن و شوهر برای کارهایی که انجام میدهند، نیاز به تشکر یکدیگر ندارند. تشکر زوجین از یکدیگر، نوعی احترام و ابراز عاطفه است و به بخشی از نیازهای روانی آنان پاسخ میدهد.
احساس مثبتی که در پی تشکر از یکدیگر میان زن و شوهر ایجاد میشود، ارتباط عاطفی آنها را تقویت میکند. در مقابل زن و شوهری که به خوبیها، هدیهها و کمکهای همسرشان به دید انجام وظیفه نگاه میکنند، از این فضای عاطفی محرومند. بدتر از آن زمانی است که زن یا مردی به همسرش بگوید: «تاکنون هیچ خیری از تو ندیدهام.» امام صادق علیهالسلام فرمودند: «أیّما إمرأة أَدخَلَت عَلَی زُوجِهَا: مَا رَأیت قِطّ مِن وَجهِکَ خَیراً، فَقَد حَبِطَ عملُهَا؛ هر زنی به شوهرش بگوید من از تو هرگز خیری ندیدم، [ثواب] کارش از بین میرود.»13
توقع بیش از حد از یکدیگر
مرد به عنوان مسؤل تشکیل، رشد و نگهداری خانواده میکوشد نیازهای اساسی خود و خانوادهاش را تأمین کند و زن هم در صورتی که تنها مسؤلیت خانهداری را عهدهدار باشد، میکوشد فضا را آرام و مهیا کند. این ویژگی یک خانواده سالم و متعارف است. آزار و اذیت از آن جا شروع میشود که زن یا مرد در مسائل مالی، عاطفی و حتّی ارضای نیازهای جنسی، خواستهای خارج از توان همسرش داشته باشد و به مقدار متعارف بسنده نکند.
تمنای چیزی بیش از توان و امکانات شوهر، دست کم موجب شرمندگی و اذیت روحی او میشود. رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرموده: «أیّها امرأَة أَدخلَت عَلَی زُوجِها فِی أَمرالنَّفقَةِ وَ کَلّفَتهُ مَا لایُطِیق، لایَقبلُ اللهُ مِنها صَرفاً وَ لا عَدلاً، إلاّ أَن تَتُوبَ وَ تَرجعَ وَ تَطلبَ مِنهُ طاقتَهُ؛ هر زنی که در درخواست نفقه بر شوهرش فشار آورد و خارج از توانش چیزی بر او تحمیل کند، خداوند از او نه توبهای میپذیرد و نه کفارهای، مگر آنکه توبه کند و برگردد و در حد توانش از او چیزی بخواهد.»14 البته شوهر نیز حق درخواست بیش از توان همسرش را ندارد.
ارضای نیازهای جنسی همدیگر
ارضای کامل نیاز جنسی زن و شوهر از عوامل مهم آرام بخشی و رضایت از زندگی است. گاهی اوقات، نارضایتی از زندگی، ایرادگیری همسران از همدیگر، قهرهای طولانی مدت، بیاحترامی به یکدیگر، تهدید به جدایی و ابراز خستگی و تمارض از نشانههای نارضایتی جنسی است. این مسأله موضوعی است که همسران به سختی میتوانند درباره آن صحبت کنند و یا مشکلشان را به کسی بگویند؛ بنابراین هر یک از آنها باید به سبک رفتارهای جنسی خود توجّه داشته باشند تا در صورت بروز مشکل به اصلاح آن بپردازند.
نتیجه
بنابراین؛ از نظر اسلام اصل مردم آزاری نکوهش شده است و کیفر سختی نیز در انتظار مردم آزار است. آزارهای روانی و جسمی، هر دو در خانواده یکسان عمل میکنند و چه بسا آزارهای زبانی و روانی زیانهای بیشتر و ضربههای کاریتری را به ارتباط همسران وارد میکند.
امّا عوامل مهم آزار رسانی به همسران طبق آموزههای اسلامی، عبارتند از: ناتوانی در کنترل خشم در مقابل همسر، که میتوان آن را در ادبیات دینی به بدخلقی تعبیر کرد. غیرت نابه جا و سوءظن نابه جا نسبت به همسر، که در احادیث چنین فردی، مورد بغض خداوند است. عامل دیگر بدزبانی نسبت به همسر، که در متون دینی آمده است که بدزبانی سبب زندگی دشوار برای طرفین میشود. بگوومگو یا جدالهای خانوادگی که طبق فرموده امام علی علیهالسلام بذر هر شر و بدی است. منّت گذاشتن به همسر نیز عامل دیگری است که موجب همسرآزاری است. توقع بیش از حد نسبت به همسر در امور مختلف از جمله مسائل مالی، عاطفی حتی ارضای نیازهای جنسی نیز موجب همسرآزاری است و در نهایت ارضاء نشدن نیاز جنسی عامل مهمی است که همسران کمتر نسبت به آن به گفتوگو مینشینند، شاید بتوان آن را به عنوان عامل پنهان همسرآزاری معرفی کرد.
منبع:
[1]. خانواده درمانی،آلان کار،ترجمه غلامرضا تبریزی،ص34
[2]. دانشنامه میزان الحکمه، ج3، ص62
[3]. تحکیم خانواده، ص428، ح428
[4]. همان، ح625
[5]. سوره حجرات، آیه12
[6]. تحکیم خانواده، ص434، ح648
[7]. تحف العقول، ح320 / منتخب میزان الحکمة، ح422
[8]. وسائلالشیعة، ج2، ص466
[9]. غررالحکم و دررالکلم، ح7194
[10]. بحارالانوار، ج75، ص369
[11]. غررالحکم، ح10632
[12]. همان، ح667
[13]. وسائل الشیعة، ج14، ص115
[14]. تحکیم خانواده، ص442، ح662
عقیل مصطفوی مجد
975/702الف/ر