۲۳ دی ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۹
کد خبر: ۱۹۴۸۸۶
آیت ‌اللهی:

فاعلیت الهی مهم ترین پیش فرض در مسائل فلسفه دین است

خبرگزاری رسا ـ رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بسیاری از پرسش‌ها و جواب‌ها به مسائل فلسفه دین باید ابتدا تحلیل مناسبی ار فاعلیت الهی ارائه کند تا براساس آن بتوان در مقام ارزیابی عقلانی به درستی یا نادرستی گزاره‌ای رسید.
دکتر حميدرضا آيت اللهي، استاد پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حمیدرضا آیت‌اللهی، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز دوشنبه بیست و سوم دی ماه در «دومین کنفرانس بین‌المللی فلسفه دین معاصر» که به همت انجمن علمی فلسفه دین ایران و با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این پژوهشگاه واقع در اتوبان کردستان تهران برگزار شد، به سخنرانی با عنوان «فاعلیت الهی مهم‌ترین پیش فرض در مسائل فلسفه دین» پرداخت.

وی با اشاره به این‌که درصدد هستم نشان دهم مهم‌ترین پیش فرض اغلب مسائل فلسفه دین موضوع «نحوه فاعلیت الهی در جهان» است، افزود: به‌نظر می‌رسد بسیاری از پرسش‌ها و جواب‌ها به مسائل فلسفه دین باید ابتدا تحلیل مناسبی از فاعلیت الهی ارائه کند تا بر اساس آن بتوان در مقام ارزیابی عقلانی به درستی یا نادرستی گزاره‌ای رسید، ابتدا در نظر است نشان داده شود چگونه بسیاری از مسائل فلسفه دین برخاسته از تلقی غلط از فاعلیت الهی بوده است.

آیت‌اللهی با بیان این‌که در تحلیل‌های دئیستی از باور به خداوند در قرون هفده و هجده معمولا به‌گونه‌ای از نقش خداوند در عالم صحبت می‌شد که گویی او در جایی که روال عادی علم نمی‌توانست به توجیه آن بپردازد نقش بازی می‌کرده است، گفت: از این نوع نگرش به خدا، «خدای رخنه پوش» نتیجه می‌شد که بدیهی است با پیشرفت علم و یافته شدن دلیل علمی آن رخنه دامن فعالیت الهی محدودتر می‌شد تا به‌جایی‌که اگوست کنت آن را در دوران علم بی فایده نشان داد، یا جمله معروف لاپلاس مبنی بر این‌که در کتابم دیگر توانستم همه چیر را توجیه کنم و دیگر احتیاجی به فرضیه خدا نداشتم نشان از این تلقی غلط دارد.

رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ابراز داشت: در جریان بسط برهان نظم، تمثیل معروف نیاز عالم به ناظم با شعور همچون نیاز ساعت به یک ساعت ساز، تلقی از خداوند را همچون «ساعت‌سازی لاهوتی» ایجاد کرد که نحوه فاعلیت خداوند فقط درحد یک تنظیم‌گر اولیه و سپس کار ساعت بدون نیاز به ساعت‌ساز بیان می‌نمود، این برداشت دیگر نیاز به نقش فاعلی خداوند را در شرایط فعلی مورد توجه قرار نمی‌داد، همچنین یافتن شواهد تجربی برای اول عالم نیز مشکلات خاص خودش را داشت.

وی با بیان این‌که دفاع‌هایی از برهان نظم که در آن از حساب احتمالات صحبت می‌شد و احتمال بسیار ضعیف نظم‌های موجود در عالم براساس تصادف ـ مخصوصا در قالب تمثیل‌های آن ـ این القای غلط را دامن می‌زد که گویی خداوند به یکباره همچون ناظم‌های باشعور انسانی با تدبیر خود نظم‌ها را مستقلا ایجاد نموده است، گفت: در این نوع برداشت جریان تدبیر تدریجی عالم که چند میلیارد سال در یک فرآیند زمانی رخ داده و می‌دهد، مورد توجه قرار نگرفته در نتیجه چالش‌های قابل تاملی آن را ضعیف نموده است.

آیت‌اللهی با بیان این‌که تلقی‌های مردم عادی از رحمت‌های خاص خداوند که در معجزات و یا الطاف خاص الهی همچون استجابت دعاها وجود دارد، نگاه به فاعلیت خداوند را در این محدوه نگاه می‌داشت، ابراز داشت: درحالی‌که هرگونه تغییر و تحول در عالم که در یک نظام معین قوانین فیزیکی انجام می‌شود نیز برخاسته از فاعلیت مداوم الهی است که معمولا کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، همین موضوع است که در مواجهه با عدم استجابت دعا یا ندیدن عنایات خاص الهی در زندگی، از اساس تردید در وجود خداوند یا صفات او را به‌وجود می‌آورد یا با توجیهاتی شکننده اعتقاد خود را حفظ می‌کرد اما همواره دل‌خوری باطنی از این‌گونه موارد همچون خوره‌ای رفته رفته باور او را تحلیل می‌برد و یا مانع باور عمیق فرد در کلیه شرایط زندگی به خداوند می‌شد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: مسأله شرور که سهم عمده‌ای از فلسفه دین را به خود اختصاص داده است به‌شدت مبتنی بر پیش فرض نوع فاعلیت خداوند است، برداشت از خداوند همچون پدر آسمانی ـ مخصوصا در مسیحیت ـ که جز مهربانی و دلسوزی برای فرزندان زمینی‌اش ندارد و برای آنها همه جوره راه زندگی درست را تهیه می‌کند، با وجود بلایای بزرگ طبیعی و مصائب عظیم بشری تعارض ایجاد می‌کند که نه تنها باور او را زیر سؤال می‌برد بلکه موجبات انکار خداوند و یا باور به او را فراهم می‌آورد.

وی ادامه داد: لذا ضرورت دارد پیش از پاسخ به شبهه شرور نحوه فعل الهی را در روی زمین باتوجه به صفات او همچون رحمت و قدرت و علم به خوبی تبیین نمود تا براساس آن بتوان درباره تعارض شرور با عنایت الهی بحث کرد، لذا پیش از پرداختن به پرسش و پاسخ شرور ضرورت دارد نحوه فاعلیت الهی به خوبی بیان شود تا پس از آن راه حلی برای مسأله شرور ارزیابی گردد.

آیت‌اللهی با بیان این‌که اشکالی که آیر و آنتونی فلو به معناداری گزاره‌های دینی می‌گیرند و به‌دنبال ابطال پذیری یا تحقیق پذیری گزاره‌های دینی می‌گردند، ناشی از نوع برداشت غلط آنها از نحوه فاعلیت الهی است، اظهار داشت: اگر نقش فاعلیت خداوند را همچون نقش باغبان در قبال باغ بگیریم که یک فرآیند طبیعی را فقط منظم‌تر می‌کند، بدیهی است که حضور یا عدم حضور خداوند در عالم چندان فرقی را ایجاد نخواهد کرد اما اگر تمامی جریان رشد گیاهان یک باغ را تحت روال منظمی که خداوند وضع نموده است که همان قوانین ثابت طبیعی هستند و همواره بر ثبات این قانون نیز اراده می‌نماید، اصلا مسأله رنگ و نوع دیگری پیدا خواهد کرد چه رسد به این‌که وجود لحظه به لحظه باغ و باغبان را نیز او اضافه کند.

استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: لذا بسیاری از مثال‌های به‌کار رفته در فلسفه دین راهزن است و خود ایجاد کننده مسأله، پس ضرورت دارد پیش از آن‌که در خصوص معناداری گزاره‌های دینی سخن بگوییم، بیانی که از فاعلیت الهی در  جهان داریم، به دقت واکاوی گردد شاید با تصحیح باورهای غلط دیگر جایی برای طرح برخی پرسش‌های فلسفه دین باقی نماند، در این زمینه یان کرومبی به خوبی متوجه این مشکل گردید و سعی کرد با عنوان خلاف قاعدگی، بخشی از این تلقی‌های غلط را اصلاح نماید.

وی با بیان این‌که در ارائه برهان‌های جهان شناختی ـ مخصوصا از پنج راه آکویناس ـ تلفیقی از فاعلیت الهی همانند نسبت پدر به پسر یا نجار به صندلی و یا بنا به بنا همان مشکلاتی را به‌وجود می‌آورد که برای متکلمان پیش آورد، گفت: متأسفانه این طرز فکر غلط چنان فراگیر شده است که اصولا برهان جهان شناختی را به شدت آسیب پذیر نموده است، شاید بهترین تعبیر نسبت ما و صورت‌های خیالی ما باشد وگرنه در عالم نمونه‌هایی برای علیت هستی بخش نمی‌توان پیدا کرد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی ابراز داشت: در تمثیل دیگری که به اهل عرفان بیشتر نزدیک است، نسبت ربطی خورشید و پرتوهای آن است که علی‌رغم آن که این تمثیل به خوبی وابستگی تام عالم را به خداوند نشان می‌دهد اما متأسفانه اراده الهی را زیر سؤال می‌برد در نتیجه فعل الهی به طبیعت ذاتی او خواهد بود و او مجبور به آن نوع فعل قلمداد خواهد گردید.

آیت‌اللهی اظهار داشت: در برهان اخلاقی و همچنین در بیان نسبت خداوند با قوانین اخلاقی نیز تلقی از قوانین اخلاقی همچون یک امر وجودی و نیاز به معطلی قوانین اخلاقی مشکلاتی را در نسبت دین و اخلاق به‌وجود می‌آورد که خود سرمنشأ بحث‌های دیگری در فلسفه دین خواهد شد.

وی گفت: در تعابیری که در کثرت گرایی دینی از نحوه جلوه خداوند در ادیان مختلف عالم پیش آمده است، دیگر موضوع حضور فعلی خداوند در عالم مطرح نیست بلکه جلوه‌های معنوی او بدون آنکه ناظر به فعل او باشد مطرح می‌شود که این نیز خود به تلقی سوبژکتیویستی از خداوند خواهد انجامید، درنتیجه هر نوع برداشت از تغییرات و تحولات عالم براساس مشیت خداوندی که براساس یک مشیت حکیمانه و بخشنده وار به‌وجود آمده است، کم‌رنگ می‌شود، بدیهی است تصحیح پیش فرض نحوه فاعلیت الهی نوع برداشت‌های پلورالیستی را محدود خواهد کرد.

این پژوهشگر گفت: اغلب مدل‌های نوآورانه در الهیات همچون الهیات پسامدرنی و یا الهیات پویشی برای برآوردن توقعات انسان مدارانه از یک خداوند و اصلاح برخی استلزاماتِ غلط باورهای نادرست دینی به‌وجود آمده است تا بتواند نحوه‌ای از فاعلیت الهی را که بیشتر با توقعات فرد تناسب دارد القا کند، در این موارد نیز ارائه باورهای درست از نحوه فاعلیت الهی اهمیت بسیاری دارد.

آیت‌اللهی بیان داشت: به هرحال مجموعه موارد پیش گفته ناظر به آن است که به جای تجزیه و تحلیل استدلال‌های فلسفه دین و واکاوی درستی و نادرستی آنها، ضرورت دارد، بیشترین تلاش در ارائه تصویری درست از فاعلیت الهی به‌عنوان پیش فرض اساسی تمامی مطالب فلسفه دین انجام پذیرد، به نظر می‌رسد این تصویر باید خصوصیاتی داشته باشد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تبیین خصوصیات این تصویر ابراز داشت: وابستگی وجودی عالم و بشر به خداوند را به‌خوبی بیان کند، اراده خداوند را در هرگونه فعل و انفعال عالم به‌خوبی توضیح دهد، بتواند علم را به تک تک اجزای عالم توضیح دهد بدون آن‌که به بساطت الوهی لطمه بزند، جایگاه خداوند را نه در اول عالم و نه ورای عالم که در تداوم هرلحظه عالم و فعل و انفعالات آن و برای هر ذره‌ای از اجزای عالم توضیح دهد.

وی در ادامه تبیین خصوصیات این تصویر گفت: بتواند رحمت خاص خداوند را به انسان‌ها در موقعیت‌های خاص به‌گونه‌ای نشان دهد که مانع تلقی درست از رحمت عام خداوند برای کلیه تغییرات عالم نگردد، کلیه تغییرات عالم را به‌گونه‌ای به خداوند نسبت دهد که ثبات ذات او مورد خدشه واقع نشود، از استناد موارد غیر وجودی(مانند قوانین اخلاقی یا زیبایی شناسی) به خداوند اجتناب کند، قابلیت ارتباط مداوم انسان‌ها را با او فراهم کند.

رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار داشت: همین مسائل بود که نظریه‌های فاعلیت در فلسفه و الهیات اسلامی مطرح نمود، به‌گونه‌ای که هر مکتب به نحوی سعی نمود بیانی ارائه کند که بیشترین وفاق را با شرایط پیش گفته داشته باشد که از آن میان فاعلیت بالقصد درمیان متکلمان و الهیات سنتی مسیحی و فاعلیت بالرضا درمیان اشراقیان و فاعلیت بالعنایه درمیان مشاییان و فاعلیت بالتجلی در بین اصحاب حکمت متعالیه اهمیت بسیاری دارند، به نظر می‌رسد یکی از محورهای فعالیت فکری در آینده فلسفه دین باید این تحلیل‌ها باشد./956/پ202/ص

 

ارسال نظرات