تنبیه و تشویق دو عامل موثر در اصلاح فرهنگ رانندگی است

حسن میرزا حسینی، دکترای روانشناسی و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در پاسخ به این پرسش که «چرا در زمینه فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی نیستیم؟»، ریشه اصلی بی انضباطی را عدم فراگیری رانندگی صحیح در جامعه دانست و گفت: رانندگی همانند بسیاری از رفتارهای اجتماعی آموختنی بوده اما مردمان ما رانندگی را به شکل صحیح نمیآموزند.
وی با اشاره به نظریهای در روانشناسی کودکان، اظهار داشت: کودکان به وسیله مشاهده و الگو سازی رفتارهای اجتماعی را میآموزند بنابراین رانندگی را نیز از والدین خویش آموخته و در رعایت قوانین از آنان تقلید میکنند.
والدین الگوی مناسبی در رانندگی باشند
این دکترای روانشناسی ادامه داد: بزرگترها و والدین باید الگوی مناسبی در رانندگی برای کودکان خویش باشند و با عمل به قوانین راهنمایی و رانندگی همچون حرکت میان خطوط و عدم سبقت بیجا، رانندگی را به شکل صحیح به آنان بیاموزند.
وی یکی از راهکارهای مناسب برای ایجاد نظم در قوانین راهنمایی و رانندگی را شرطی کردن جامعه دانست و خاطرنشان کرد: در کشور ما برای رانندگان منظم و متخلف، قوانین تشویق و تنبیه صحیحی اجرا نمیشود درحالیکه باید در کنار تنبیه، به تشویق رانندگان منظم نیز اهمیت داد.
تنبیه و تشویق دو عامل موثر در اصلاح فرهنگ رانندگی
میرزا حسینی با بیان اینکه سرعت و دقت عمل در تنبیه رانندگان متخلف، میتواند آنان را در عمل به قوانین منظمتر کند، تأکید کرد: جریمه نقدی تنها مصداق تنبیه رانندگان متخلف نیست و میتوان آنان را با محرومیت از رانندگی یا توقیف اتومبیل نیز تنبیه کرد.
وی با بیان اینکه نظارت و اجرای دقیق قوانین، علت نظم جامعه غرب در فرهنگ رانندگی است، تصریح کرد: تا زمانی که اعمال اشخاص تحت نظارت نباشد، نمیتوان همه آنان را در عمل به قوانین ملزم کرد.
اعتقاد به خدای متعال سبب خود کنترلی در رعایت قوانین است
این استاد دانشگاه با توجه به جنبههای شناختی انسان ابراز داشت: تا زمانی که اشخاص احساس تعلق به جامعه داشته باشند، خود را بیشتر در حفظ نظم آن سهیم میدانند بنابراین باید با اثرگذاری در تفکر مردم، احساس تعلق به جامعه را در آنان افزون کرد.
وی با اشاره به راهکار اخلاقی در ایجاد نظم در راهنمایی و رانندگی، تأکید کرد: اگر افراد جامعه خدا را بر اعمال خویش ناظر بدانند، رفتار محترمانه با قانون را نیز همانند دیگر اعمال شایسته دین، مورد رضایت خداوند متعال میدانند.
فرهنگسازی برای الگوسازی
میرزا حسینی با بیان اینکه معلمان و اساتید میتوانند الگوی مناسبی در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی برای شاگردان خود شوند، اظهار داشت: اگر روحانیان، معلمان و افراد تأثیرگذار از قوانین راهنمایی تخلف ورزند، مردم جرئت بیشتری بر تخلف پیدا میکنند.
وی با بیان اینکه در جامعه امروز، بسیاری از ناهنجاریها و تخلفات رانندگی، نوعی زرنگی و مهارت محسوب میشود، خاطرنشان کرد: برای نهادینه کردن فرهنگ رانندگی در میان مردم باید به وسیله نهادهای تأثیرگذار و رسانهها دست به فرهنگسازی و الگوسازی زد.
تأثیر آموزههای دینی در فرهنگ رانندگی
این دکترای روانشناسی با اشاره به اهمیت و تأثیر مثبت آموزههای دینی در فرهنگ و سبک زندگی، تأکید کرد: گرایشهای قوی مذهبی در مردم سبب میشود تا هنگام تخلف و تجاوز به حریم دیگران، احساس گناه کرده و پشیمان شوند.
وی اضافه کرد: احساس گناه و پشیمانی سبب نوعی کنترل درونی شده و انسان را از ارتکاب جرم وامیدارد؛ بنابراین تقویت باورهای دینی در مردم ارتکاب جرایم همچون تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی را به حداقل میرساند.
نقش روحانیان در اصلاح فرهنگ رانندگی
میرزا حسینی با بیان اینکه روحانیان باید مثالهای منابر خود را به سوی نیازهای روزمره مردم بکشانند، تأکید کرد: با پیاده شدن مثالهای عینی و ملموس برای مردم میتوان فرهنگ رانندگی را به زندگی مردم آورد.
وی در پایان با بیان اینکه ضعف نظم و فرهنگ رانندگی در شأن کشور اسلامی و شهر مذهبی قم نیست، گفت: بسیاری از شهروندان خارجی، هنگام عبور از خیابانهای ایران از عبور و مرور ایرانیان وحشت میکنند و این با اعتقاد به خداوند و رعایت حقوق شهروندی و عابر پیاده منافات دارد.
شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیبهای سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، پرسشهای زیر بخش از پرسشهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:
چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه ما ضعیف است؟
علت کار گریزی چیست؟
چرا در روابط همسایگیمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟
چرا در زمینه فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟
حد زادوولد در جامعه ما چیست؟
الگوی تفریح سالم چیست؟
نوع معماری در جامعه ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهای ماست؟
در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟
چرا در برخی از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟
علت پرخاشگری و بیصبری در میان بعضی از ماها چیست؟
چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون گریزی در برخی از مردم چیست؟
انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟
وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟
چرا برخی از حرفهای خوب، ایدههای خوب، در حد رؤیا و حرف باقی میماند؟
چه کنیم که ریشهٔ ربا در جامعه قطع شود؟
آپارتماننشینی چقدر برای ما ضروری است؟
تجملگرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟
چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟
چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟
چرا صلهٔ رحم در بین ما ضعیف است؟
آپارتماننشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟
طراحی لباسمان چقدر متناسب با نیازهای ما و عقلانی و منطقی است؟
آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟
آیا ما در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوییم؟
بعضیها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کار گریزی چیست؟
علت پرخاشگری و بیصبری و نا بردباری در میان بعضی از ماها چیست؟
حقوق افراد را چقدر در رسانهها ، در اینترنت و... مراعات میکنیم؟
تولید کیفی در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟
چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههای اداری ما کم است؟
چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانههای مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعه ما نفوذ کرده است؟
چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
چه کنیم که زن در جامعه ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعیاش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟/997/ت301/ن