حکم انتشار خبر فرد فاسق

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد برجسته حوزه علمیه قم پیش از ظهر امروز در درس خارج فقه خبر و خبرگزاری که در سالن اجتماعات خبرگزاری رسا برگزار شد به بررسی خبر حاوی سب، دشنام و نسبتهای ناروا بر مخالفان اعم از مخالفان مذهبی یا مخالفان در دین پرداخت و انتشار آن را جایز ندانست.
متن سخنان استاد برجسته حوزه علمیه قم به شرح ذیل است؛
مرگ بر مخالف و طرف مقابل چگونه است؟ آیا مرگ سب است؟ همانند «مرگ بر آمریکا» گفتن که مورد منع هم قرار نگرفته است؟، در اینجا باید دید آیا کلمه مرگ سب است یا لعن؟ آیات قرآن افراد را مستقیما از سب نهی کرده است، ولی باید دید آیا مرگ و نفرین از مصادیق سب به شمار میآید یا خیر که اگر از مصادیق سب باشد حرام است.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد لعن سب نیست، لعن در فارسی مرادف نفرین است که نفرین فحش و ناسزا محسوب نمیشود، چرا که فحش نسبت دادن اوصاف قبیح و ناشایست به طرف مقابل است، نفرین تقاضای مرگ و نیستی برای فرد است که نابودی به شمار میآید، از اینرو سب محسوب نمیشود و باید گفت که لعن به خودی خود سب نیست.
سب فردی سبب توهین او به مقدسات شود درست نیست
اگر لعن سب بود خداوند متعال در قرآن کریم چیزی را که خود نهی کرده بیان نمیکرد، قرآن میفرماید «شما سب نکنید چرا که طرف مقابل نیز خدا را سب میکند»، اگر اقدامی سبب شود تا طرف مقابل نیز نسبت به خدا اهانت کند این اقدام حرام است، هر چند سب نباشد، علت حرمت سب این است که طرف مقابل به خدا اهانت میکند.
هر اقدامی که سبب شود تا مخالف در مذهب و دین به مذهب و یا دین ما لعن و اهانت کند کار حرام است، درست است که لعن در مصداق مشمول سب نیست ولی اگر لعن سبب شود که فرد ارزشهای ما را نیز لعن کند حرام است.
امام صادق میفرمایند «مخالفان را مورد بدگویی قرار ندهید چرا که علیه ما سخن میگویند، شما فکر میکنید که بدگویی خدا در قرآن مورد نظر است در حالی که بدگویی علیه کسانی که به خدا وابسته هستند مورد نظر است»، لعن از موارد انزجار است، از اینرو اگر نفرین علتی همانند سب داشته باشد سب و لعن مقید به شمار رفته و حرام میشود.
گاهی سب کافر به سبب مصالح است
سب مخالف در صورتی حرام است که او نیز شما را سب کند ولی اگر موجب سب شما نشود اشکالی ندارد، برای نمونه کلمه «مادرت به عزایت بنشیند» که امام حسین(ع) از آن در عاشورا استفاده کردند اشکالی نداشت چرا که حضرت حر(ع) در مقابل سخن سیدالشهدا(ع) کلمه «مادرت به عزایت بنشیند» را استفاده نمیکرد، البته گاهی در سب کافر مصلحتی است که اشکال ندارد او را سب کرد، همانگونه که امام حسین(ع) با کلمه «مادرت به عزایت بنشیند» سبب بیدار شدن حر از خواب غفلت شدند، البته اگر قبول کنیم که در عرف کلمهای شبیه سب است محلق به سب شده و حرام است.
لعن و مرگ اگر سبب لعن گفتن طرف مقابل نسبت به ما شود ممنوع است، سب مقید به تعلیل است، یعنی اگر جایی سب انجام دهیم ولی طرف مقابل سب نکند حرمت ندارد، مگر عنوان موجبه یا عنوانهای دیگر بر آن صدق کنند.
«مرگ بر آمریکا» نیز باید با تعلیل باشد، خداوند متعال در قرآن کریم بنیاسرائیل را به سبب ارتکاب کارهای قبیح فطری و عقلی لعن کرده است در حالی که آنها نمیتوانند خدا را لعن کنند، چرا که کارهای خدا دارای قبح فطری و عقلی نیست.
خدا در قرآن موارد لعن را در ظرفی آورده که اگر افراد با عقل و فطرت سالم به این ظرف نگاه کنند میبینند که فرد مورد نظر حق زنده ماندن نداشته و باید لعن شود، آیات قرآن کریم نشان میدهد که سب باید مقید باشد.
اگر شما در برابر یک آمریکایی بگوید «مرگ بر آمریکا» او نیز بگوید «مرگ بر جمهوری اسلامی ایران» نباید شما «مرگ بر آمریکا» بگویید، ولی در جایی همراه با استدلال است که در این صورت فرد میتواند بگوید.
آیا مرگ بر آمریکا گفتن نادرست است؟
سب بالذات سبب میشود که طرف مقابل نیز شما را سب کند، از اینرو فرد باید به دنبال دلیلی باشد که نشان دهد این سبی که انجام میدهد مشکلی ندارد، تا دلیل قاطع نباشد نباید سب را انجام داد، چرا که سب تصرف در آبروی دیگران است و اصل عدم سلطه احدی بر احدی است، کلمه «مرگ بر آمریکا» چون مورد نهی قرار نگرفته است نشان میدهد که نظام حاکم و حاکم بر ما به این تشخیص رسیده است که طرف مقابل نمیتواند «مرگ بر جمهوری اسلامی ایران» را بیان کند، چرا که در جهان گوینده ندارد هر چند تلاش کردند تا گوینده نیز برای گفتن «مرگ بر جمهوری اسلامی ایران» پیدا کنند ولی پیدا نشد.
آیات قرآن برای لعن تعلیل قرار داده است، امام خمینی(ره) هرگز لعن نکردهاند، درباره حکمت آن نیز باید تحقیق شود که آیا فرق است میان افراد عادی یا دیگران که در قله هستند؟، امام راحل «مرگ بر آمریکا» را نگفتند، ولی «مرگ بر شاه» گفتند، شاید دلیلاش این باشد اگر ایشان «مرگ بر آمریکا» میگفتند آنها نیز بر میگشتند و «مرگ بر جمهوری اسلامی» میگفتند، شیطان گفتن نیز مشکل ندارد، البته آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را محور شرارتها معرفی میکند.
اگر خبر حاوی معصیت علنی باشد و انتشار آن موجب ایذا عمل کننده معصیت شود انتشار آن حرام است، دو نوع معصیت علنی و پنهان داریم، در معصیت پنهان حق انتشار نداریم چرا که غیبت و ایذا به شمار میرود، اگر فردی تظاهر به معصیت در شهری داشته باشد فرد حق ندارد خبر آن را در شهر دیگر منتشر کند، ولی اگر فردی متظاهر به معصیت باشد ولی تظاهر معصیت او اگر به عنوان خبری باشد سبب اذیت او میشود، انتشار آن حرام است، هر چند انتشار آن مصداق غیبت نیست ولی وارد در مصادیق ایذا مؤمن است، تظاهر علنی به فسق مؤمن را از ایمان اقرار به شهادتین و قبول ولایت خارج نمیکند.
انتشار خبری که سبب ایذا مؤمن شود حرام است
دلیل بر حرمت ایذا آیه 58 سوره احزاب است، خدا میفرماید «اگر کسی بنده مؤمن من را اذیت کند باید با من اعلان جنگ کند»، البته اگر منشأ اذیت خود مؤمن باشد اشکال ندارد، مانند جاری کردن قصاص، حدود و تعزیرات.
اگر انتشار خبر از معصیت علنی سبب ترک گناه از سوی عاصی شود انتشار آن لازم است، نهی از منکر بدون ایذا نیست، در ذات نهی از منکر اذیت وجود دارد، اگر بر خبری نهی از منکر انطباق پیدا کرده و منع از منکر شود انتشار آن لازم و واجب است هر چند به اذیت فرد بیانجامد.
اگر فرد معصیت کار از انتشار خبر احساس آزار نکرده و برای او بیآبروی محسوب نشود، ولی نشر خبر سبب عادی شدن وقوع معصیت در جامعه شود انتشار آن خبر حرام است، برای نمونه خبر از مفاسد اجتماعی منتشر میشود، حتی اگر نام افراد ذکر شده در آن مهم نباشد ولی این خبر کم کم قبح گناه را بردارد انتشار آن حرام است و دلیل حرمت آن نیز آیات قرآن است.
در روایت آمده «کسی که گناهی را در میان جامعه افشا میکند همانند فردی است که این کار را در جامعه پایه گذاری کرده است»، همچنین اگر خبر از ذات معصیت بدون انتصاب به افراد موجب عادی شدن معصیت شود نشر آن حرام است.
واجب است خبری که سبب از بین رفتن منکر در جامعه میشود منتشر شود
اگر خبر از معصیت پنهان مانع رجوع مردم به شخص عاصی شود و آنها را از ضرر فرد عاصی باز دارد انتشار آن خبر جایز است، دلیل این است که از باب مشورت محسوب میشود و در این صورت میتوان اخبار پنهان فرد را به مشورت کنند گفت.
برای نمونه فردی میخواهد نماینده مجلس شود و مردم نیز میخواهند به او رأی بدهند تا از حقوقشان دفاع کند، ولی شما از معاصی پنهان او خبر داشته و میدانید اگر به او اعتماد کنید حقوق مردم را رعایت نکرده و برخلاف حقوق آنها سخن میگوید، در این صورت اگر مردم از شما مشورت بخواهند باید مسائل را به آنها بگوید هر چند مشورت مردم به فرد به صورت بالقوه باشد.
حتی فردی که لیاقت فتوا دادن ندارد ولی ادعا فتوا میکند واجب است فرد آگاه به مردم بگوید که این فرد لیاقت فتوا دادن ندارد، همچنین اگر فرد فاسق خود را در ظاهر خوب جلوه میدهد و مردم به سبب این ظاهر خوب فریب او را خورده و منحرف میشوند در این صورت باید فساد او را برای مردم بیان کنید./993/ پ201/ن