۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۳
کد خبر: ۲۰۲۵۸۵
در نشستی علمی،

استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم مورد بررسی قرار گرفت

خبرگزاری رسا ـ‌ نشست علمی «بررسی استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم» به همت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مرکز تخصصی تفسیر برگزار شد.
تفسير القمي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا،‌ نشست علمی «بررسی استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم» از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و با همکاری مرکز تخصصی تفسیر برگزار شد.

بر اساس این گزارش، در این نشست علمی که با هدف تقویت استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم و نقد و بررسی دلایل مخالفین آن برگزار شد، حجت‌الاسلام علی اکبر بابایی عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و حجت‌الاسلام مهدی رستم نژاد، استادیار جامعه المصطفی العالمیه به ارائه دیدگاه‌ها و نظرات خود درباره تفسیر القمی پرداختند.

در ابتدای این نشست علمی، حجت‌الاسلام بابایی که در مقام تقویت استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم سخن می‌گفت، به ایراد سخن پرداخت.

وی با بیان این‌که تفسیر القمی دو جلدی است و در بر دارنده همه سوره‌های قرآن است، گفت: البته در این تفسیر همه سوره‌های قرآن تفسیر نشده، بلکه به صورت گزینشی و مزجی برخی از آیات تفسیر شده است.

حجت‌الاسلام بابایی ادامه داد: هر چند در این تفسیر عمدتا آیات بر مبنای روایات تفسیر شده و از این روی آن را از تفسیرهای مأثور و روایی به شمار آورده‌اند، ولی از آنجا که این کتاب تفسیر روایی محض نیست و اجتهادهایی از مؤلف نیز در آن آمده، این کتاب در بین تفسیرهای اجتهادی و روایی آمده است.

 

تفسیر القمی یکی از قدیمی‌ترین تفسیرهای اجتهادی روایی شیعه

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان این‌که تفسیر القمی یکی از قدیمی‌ترین تفسیرهای اجتهادی روایی شیعه است،‌ ابراز کرد:‌ این تفسیر منبعی روایی برای جواع تفسیری شیعه همچون تفسیر برهان و نورالثقلین و تفسیرهای اجتهادی روایی شیعه همچون تفسیر صافی، ‌کنز الدقائق و حتی تفسیرهای اجتهادی جامع شیعه همچون تفسیر مجمع البیان بوده و از این تفسیر در آنها فراوان روایت نقل شده است.

وی ادامه داد:‌ در برخی از آن تفسیرها مانند تفسیر برهان، تمام روایات تفسیر القمی حتی مطالبی از این تفسیر که معلوم نیست روایت باشد، به گمان این‌که روایت است، آورده شده است.

حجت‌الاسلام بابایی با بیان این‌که تفسیر القمی نسخه‌های متعددی دارد که از سال 1313 ق به بعد چندین بار چاپ شده است، اظهار کرد:‌ چاپ اول آن در همان سال و چاپ دیگر با ضمیمه شدن تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) در حاشیه آن در سال 1315 ق انتشار یافت.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: تفسیر القمی بار دیگر همراه با تقریظ مختصری از شیخ آقا بزرگ طهرانی و مقدمه و تصحیح سید طیب موسوی جزایری با اعتماد به چهار نسخه آن در سال 1404 ق در قم طبع و نشر یافت و در سال 1411 ق با همان خصوصیات چاپ سوم و بدون کم و زیاد تجدید چاپ شد.

وی در ادامه با اشاره به پژوهش‌های صورت گرفته در استناد این تفسیر به علی بن ابراهیم،‌ گفت:‌ منظور از قمی در نام این تفسیر، علی بن ابراهیم بن هاشم بن قمی یکی از دانشمندان برجسته شیعه در نیمه پایانی قرن سوم و اوائل قرن چهارم است.

حجت‌الاسلام بابایی بیان کرد: نجاشی رجال شناس معروف شیعه در قرن پنجم، در معرفی وی آورده است: ابوالحسن قمی، ثقه در حدیث، ثبت، مورد اعتماد و دارای مذهب صحیح است. روایت شنیده و فراوان روایت کرده، کتاب‌هایی نیز تألیف کرده است و از جمله کتاب‌های او، کتاب التفسیر را نام برده و در پایان سند خود را به کتاب‌ها و دیگر احادیث وی ذکر کرده است.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد:‌ شیخ طوسی نیز کتاب‌هایی را برای او ذکر کرده و اولین آنها کتاب التفسیر است و در پایان سند خود به کتاب‌های او را که سندی صحیح است، یادآور شده است. کلینی نیز در کافی فراوان از او روایت نقل کرده، بنابراین تردیدی نیست که قمی یکی از دانشمندان مورد اعتماد شیعه بوده و کتاب تفسیری نیز داشته است؛ اما آیا کتابی که به نام تفسیر القمی در دو جلد چاپ شده و اینک موجود است، همان کتاب تفسیری است که علی بن ابراهیم قمی تألیف کرده و شیخ طوسی به آن سند صحیح داشته یا آمیخته‌ای از آن و غیر آن است، مورد بحث و اختلاف است.

 

نظر آیت‌الله خویی درباره استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم

وی ادامه داد:‌ از ظاهر کلام آیت‌الله خویی در مقدمه سوم معجم رجال الحدیث استفاده می‌شود که استناد تفسیر القمی موجود به علی بن ابراهیم در نزد ایشان مسلم و قطعی بوده است؛ زیرا وی از جمله‌ای که در مقدمه همین تفسیر موجود آمده، به عنوان سخن علی بن ابراهیم در مقدمه تفسیرش یاد می‌کند و می‌گوید: در این کلام دلالت آشکاری است که وی در این کتابش جز از ثقه روایت نمی‌کند.

حجت‌الاسلام بابایی افزود: با توجه به این‌که در نزد ایشان جز این تفسیر موجود تفسیر دیگری به نام تفسیر علی بن ابراهیم نبوده و اگر می‌بود ذکر می‌کرد، معلوم می‌شود در استناد این تفسیر موجود به علی بن ابراهیم در نظر ایشان هیچ تردیدی نبوده است.

 

نظر آقا بزرگ طهرانی درباره استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: ولی کتاب شناس معروف، شیخ آقا بزرگ طهرانی این کتاب را آمیخته‌ای از تفسیر علی بن ابراهیم و روایاتی از تفسیر ابی الجارود که از امام باقر(ع) نقل شده و برخی از روایات دیگر دانسته و گفته است: مفسر قمی در این تفسیرش نقل خصوص آن‌چه را که از امام صادق(ع) در تفسیر آیات روایت کرده قصد داشته است و بیشتر آن از روایات پدرش ابراهیم بن هاشم از مشایخش که بالغ به شصت نفر از رجال حدیث است، می‌باشد و غالب روایات پدرش از محمد بن ابی عمیر با سند یا مرسل از امام صادق(ع) است و به لحاظ خالی بودن این تفسیر از روایات دیگر ائمه اطهار(ع)، شاگرد علی بن ابراهیم(ابوالفضل عباس بن محمد) که راوی این تفسیر بوده است، برای تکمیل و زیاد کردن نفع این تفسیر، برخی از روایاتی را که امام باقر(ع) بر ابی الجارود املاء فرموده و روایات دیگری را از دیگر مشایخش که متعلق به تفسیر آیه دانسته، یا آوردن آن در ذیل آیه مناسب دیده، در اثنای روایات این تفسیر وارده کرده است و این کار از اوائل سوره آل عمران تا آخر قرآن انجام گرفته است.

وی با اشاره به مستندات آقا بزرگ طهرانی در در اثبات مدعای خود گفت: در صدر عموم نسخه‌های صحیح این تفسیر پس از دیباچه به عبارت «حدثنی ابوالفضل العباس بن محمدبن قاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر(ع) قال حدثنا ابوالحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قال ابی رحمة الله...» به نام شاگرد علی بن ابراهیم تصریح شده و در اول سوره بقره، عنوان «قال ابوالحسن علی بن ابراهیم حدثنی ابی» آمده و به همین اسلوب تا اوایل سوره آل عمران ادامه یافته است.

حجت‌الاسلام بابایی ادامه داد: در اوائل سوره آل عمران در تفسیر آیه 49 اسلوب روایت را به عبارت: «حدثنا احمد بن محمد الهمدانی قال حدثنی جعفر بن عبدالله قال حدثنا کثیر بن عیاش عن زیاد بن المنذر ابی الجارود عن ابی جعفر محمد بن علی علیهما السلام» تغییر داده و در دو مورد دیگر، با این استناد روایت کرده است. این سند همان طریق مشهور به تفسیر ابی الجارود است و شیخ طوسی در فهرست و نجاشی هر دو این تفسیر را با سند خویش، به همین احمد بن محمد همدانی(متوفای 333 ق) معروف به ابن عقده، روایت کرده است.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: گوینده «حدثنا ابن عقده» که در سه جای این تفسیر آمده است، قطعا علی بن ابراهیم نیست؛ زیرا علی بن ابراهیم استاد کلینی(متوفای 328ق) بوده که در کتاب کافی خود فراوان از آن روایت کرده و ابن عقده شاگرد کلینی است که کتاب کافی را از کلینی روایت کرده است؛ پس چگونه ممکن است علی بن ابراهیم که استاد استاد ابن عقده است، از ابن عقده روایت کند؟

وی بیان کرد:‌ مؤلف این کتاب در بیشتر موارد پس از تمام شدن روایت ابی الجارود یا روایت برخی مشایخ دیگرش با تعبیر «و قال علی بن ابراهیم» و مانند آن تعبیر «رجع الی تفسیر علی بن ابراهیم» یا «رجع الی روایة علی بن ابراهیم» یا «رجع الحدیث الی علی بن ابراهیم» یا «فی روایت علی بن ابراهیم» به تفسیر علی بن ابراهیم بر می‌گردد.

حجت‌الاسلام بابایی با اشاره به این‌که برخی نویسندگان معاصر تفسیر القمی را تألیف شاگرد علی بن ابراهیم نیز ندانسته‌اند و ضمن بیان این‌که تفسیر القمی موجود، به استثنای خطبه و مقدمه، مجموعه‌ای از تفسیر علی بن ابراهیم معروف و تفسی ابی الجارود و روایات متفرقه دیگری است که مؤلف از مشایخ خود نقل کرده است، اظهار کرد: این مفسران گفته‌اند:‌ مؤلف آن شخص ناشناخته‌ای است که علی بن ابراهیم را درک نکرده و تفسیر او را به واسطه شاگرد او ابوالفضل عباس بن محمد نقل کرده است و بر این مدعا شواهدی از خود کتاب آورده‌اند که بخشی از آن همان شواهدی است که شیخ آقا بزرگ طهرانی ارائه داده و جز برای ادعای مشترک وی با ایشان قابل استناد نیست.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: شواهدی که ممکن است مستند مدعای خاص ایشان قرار گیرد، دو چیز است؛ یکی این‌که عبارت «حدثنی ابوالفضل العباس بن محمد بن القاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر(ع) قال حدثنا ابوالحسن علی بن ابراهیم...» گویای آن است که مؤلف این کتاب ابوالفضل العباس بن محمد شاگرد علی بن ابراهیم نبوده و شخص دیگری بوده است که به وسیله وی این روایات را از تفسیر علی بن ابراهیم نقل کرده است؛ دوم این‌که مؤلف در هیچ جای این تفسیر، تعبیر «حدثنی علی بن ابراهیم» و یا مشابه آن را ندارد و همه جا تعبیر «قال علی بن ابراهیم» دارد؛ ولی در نقل از مشایخ خود مانند احمد بن ادریس و محمد بن جعفر، همه جا تعبیر «حدثنا» و «اخبرنا» دارد. حتی در یک مورد نیر تعبیر «قال» ندارد و این نشان می‌دهد، مؤلف این کتاب شاگرد بلا واسطه علی بن ابراهیم نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود، تعبیر «حدثنا» یا «اخبرنا» را در مورد علی بن ابراهیم نیر به کار می‌برد.

 

استناد تفسیر قمی به علی بن ابراهیم مورد اعتماد دانشمندان و مؤلفان بزرگ شیعه

وی با اشاره به دلایل اثبات این تفسیر به علی بن ابراهیم، بیان کرد: این تفسیر استنادش به علی بن ابراهیم مشهور و همواره مورد اعتماد دانشمندان و مؤلفان بزرگ شیعه بوده است؛ فضل بن حسن طبرسی از دانشمندان قرن ششم در تفسیر مجمع البیان، روایاتی را که در این تفسیر فعلی قمی موجود است، از علی بن ابراهیم در تفسیرش آورده است.

حجت‌الاسلام بابایی ادامه داد: اگر در استناد این تفسیر به علی بن ابراهیم تردیدی باقی نماند، تمام روایاتی که در این کتاب از طریق افراد موثق نقل شده، از نظر سندی صحیح و قابل اعتماد است؛ بلکه طبق برخی از مبانی، بر اساس توثیق عامی که در مقدمه این تفسیر آمده، حتی روایاتی از این تفسیر که در سند آنها افراد مجهول الحال باشند نیز از نظر سند مشکلی ندارد و تنها از نظر معارض و محتوا نیازمند تحقیق است؛ گر چه این مبنا در نظر ما ناتمام است.

عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: اما اگر ثابت نشود که مؤلف این تفسیر علی بن ابراهیم است و حتی با توجه به این تحقیق باز هم در استناد آن به وی تأمل و تردید باشد، صحت سند هیچ روایتی از روایات این کتاب قابل استناد نیست؛ زیرا در اثر ناشناخته بودن مؤلف کتاب یا ثابت نبودن وثاقتش، حتی صحت روایاتی که با سند صحیح در این کتاب ذکر شده نیز نامعلوم است و در این صورت اعتماد به روایات این کتاب، منحصر به وثوق خبری و حصول اطمینان به صدور، با توجه به قراینی مانند قوت متن، مطابقت با آیات و روایات و اعتبارات عقلی و غیر آن است.

وی بیان کرد: با توجه به این تحقیق، اگر استناد این تفسیر به علی بن ابراهیم به طور قطع ثابت نشود، دست کم احتمال این استناد تقویت شده و در نتیجه قطعیت برخی از دیدگاه‌ها درباره مؤلف این تفسیر خدشه‌دار می‌شود؛ یعنی هم ادعای این‌که مؤلف این تفسیر قطعا علی بن ابراهیم نبوده است باطل می‌شود و هم ضعف سخن آقا بزرگ طهرانی معلوم می‌شود که به طور قطعی نه احتمالی گفت: شاگرد علی بن ابراهیم ابوالفضل العباس که راوی این تفسیر بوده، قسمتی از روایات تفسیر ابی الجارود و برخی روایات دیگر در اثنای این تفسیر مندرج کرده است، معلوم می‌شود و هم نادرستی کلام کسی که به طور جزمی این تفسیر را ساخته و تألیف ابوالفضل العباس معرفی کرده است روشن می‌شود؛ بلکه حتی با قطع نظر از این تحقیق نیز می‌توان به صورت جزمی ادعا کرد که مؤلف این تفسیر ابوالفضل العباس بوده است؛ زیرا این ادعا جز جمله «حدثنی ابوالفضل العباس بن محمد» که در آغاز تفسیر سوره حمد آمده است، مستندی ندارد و آن عبارت دلالت قطعی ندارد که مؤلف این تفسیر ابوالفضل العباس باشد. چه بسا همان گونه که برخی مدعی شده‌اند، شخص دیگری مؤلف این تفسیر بوده و به واسطه ابوالفضل العباس روایات تفسیر علی بن ابراهیم را در این تفسیر آورده باشد و تعبیر «حدثنی» اگر این احتمال را متعین نکند، دست کم مناسبت آن با این احتمال بیشتر است؛ زیرا اگر نگوییم به کار بردن این تعبیر از سوی مؤلف در مورد کلام خودش نادرست است، قطعا مناسب نیست و در میان قدما نیز چنین کاربردی معمول نبوده است؛ معمول در میان مؤلفان قدیمی، ذکر نام خود، همراه با تعبیر «قال» بوده است و از این رو اگر کسی تحقیقی را که بیان شد برای اثبات استناد این تفسیر به علی بن ابراهیم کافی نداند، نمی‌تواند با این بیان که مؤلف آن ابوالفضل العباس بوده و از از نوادگان امام موسی بن جعفر(ع) است و در بسیاری از کتاب‌های انساب ذکر شده، مؤلف این کتاب را از مجهول بودن خارج نموده و اعتبار آن را اثبات کند؛ زیرا نه مؤلف بودن وی نسبت به این کتاب محرز است و نه نواده امام معصوم بودن و ذکر او در کتاب‌های انساب برای اعتبار وثاقت او کافی است.

 

تفسیر القمی دارای برخی اضافات است

همچنین در این نشست علمی، حجت‌الاسلام رستم نژاد عضو هیأت علمی جامعة المصطفی(ص) به عنوان مخالف استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم به ایراد سخن پرداخت و گفت: تفسیر علی بن ابراهیم چه ثابت شود که از وی است یا نه و یا تردیدی در آن باشد، بر اساس برخی از مبانی هیچ فایده‌ای ندارد؛ چون برخی همچون آیت‌الله معرفت، روایات تفسیری را ابزار فهم قرآن می‌دانند.

وی ادامه داد: آیت‌الله معرفت هر چند گفته تفسیر علی بن ابراهیم از صنع تلامیذ علی بن ابراهیم است، اما در آخر نیز گفته که این تفسیر از بهترین کتاب‌های تفسیری ما است.

عضو هیأت علمی جامعة المصطفی(ص) تأکید کرد: اگر کتابی صحیح شد، پس روایات آن نیز صحیح است، برای کسانی که چنین تفکری دارند خوب است؛ اما مگر کتاب کافی منسوب به کافی نیست، پس چرا روایات آن‌را یکی یکی بحث می‌کنیم؟

حجت‌الاسلام رستم نژاد با اشاره به نظرات مخالفان استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم گفت: تناقضاتی بین روایات موجود در کتاب علی بن ابراهیم با روایاتی که کلینی از استادش علی بن ابراهیم نقل می‌کند وجود دارد؛ علی بن ابراهیم در تفسیرش چیزی می‌گوید و شاگردش کلینی با سند از استاد خود علی بن ابراهیم در همان موضع، چیزی دیگری را می‌گوید و از این موارد کم نیست و جای شک دارد که شاید آن کتاب برای علی بن ابراهیم نباشد یا برای علی بن ابراهیم هست، اما دخیله دارد؛ یعنی کتاب را دست ناسخ داده‌اند و او نیز از طرف خود چیزی به آن اضافه کرده است.

عضو هیأت علمی جامعة المصطفی(ص) با اشاره به نظر آیت الله معرفت درباره استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم، ‌اظهار کرد: آیت‌الله معرفت نمی‌گوید این کتاب برای علی بن ابراهیم نیست، بلکه می‌گوید دیگران نیز در آن تصرف کرده‌اند؛ آیت‌الله معرفت می‌فرماید: این از املای استاد است؛ یعنی استاد در آن هست و دیگران نیز در آن اضافاتی وارد کرده‌اند.

وی ادامه داد: تشکیک در استناد تفسیر القمی به علی بن ابراهیم، به این معنا نیست که ارزش روایی ندارد؛ جایگاه ارزشی این کتاب جای خود را دارد و حتی اگر اثبات شد این کتاب برای علی بن ابراهیم است، باید روایات آن بررسی شود؛ چون اگر بهترین کتاب نیز باشد، آن‌را صحیح به طور کامل نمی‌دانیم.

حجت‌الاسلام رستم نژاد با بیان این‌که علی بن ابراهیم در این تفسیر از ابی الجارود نقل خبر داشته است، افزود: اما علی بن ابراهیمی که در کافی می‌شناسیم، چنین روحیه‌ای ندارد؛ چون ابی الجارود را ائمه اطهار(ع) کنار زدند و از طرفی علی بن ابراهیم در جای دیگر سراغ او نرفته است.

عضو هیأت علمی جامعة المصطفی(ص) خاطرنشان کرد: علی بن ابراهیم در سال 307 ق زنده بوده و در همان دوران وفات کرده و نمی‌تواند آن‌قدر عمر کرده باشد که از شاگرد شاگردش نقل روایت کند و این احتمال بعید است.

/927/501/ر

ارسال نظرات