۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۵
کد خبر: ۲۲۱۴۵۲
به مناسبت سالروز امضای پیمان کمپ دیوید؛

ماجرای یک «سازش»

خبرگزاری رسا ـ سلسله‌ حلقات سازش در مسأله‌ فلسطین که از گفت‌وگوهای راجرز شروع و با کمپ‌دیوید اوج گرفته بود، در مادرید شدت گرفت و در اسلو بر روی کاغذ آمد و در وای ریور و واشنگتن و کمپ‌دیوید ۲ به اوج خود رسید.
 پيمان کمپ ديويد

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، سلسله‌ حلقات سازش در مسأله‌ فلسطین که از گفت‌وگوهای راجرز شروع و با کمپ‌دیوید اوج گرفته بود، در مادرید شدت گرفت و در اسلو بر روی کاغذ آمد و در وای ریور و واشنگتن و کمپ‌دیوید 2 به اوج خود رسید. (17 سپتامبر) مصادف است با سی‌وششمین سالروز امضای پیمان «کمپ دیوید» توسط انور سادات رییس جمهور وقت مصر و نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی که با صحنه‌گردانی رییس جمهور وقت آمریکا انجام شد. رهبر انقلاب درباره‌ این پیمان چنین گفتند: «هدف تمام این تحرکات خیانت‌بار که از پیمان ننگین کمپ‌دیوید آغاز شد، خاموش کردن مقاومت و وادارکردن فلسطینیان و دولت‌های عربی به پذیرش مشروعیت رژیم جعلی صهیونیست بوده است.» ادامه‌ی این ماجرا اما توسط «یاسر عرفات» که روزگاری مرد شماره یک مقاومت در فلسطین به شمار می‌رفت ادامه پیدا کرد. ماجرای سرگذشت یاسر عرفات که حاضر شد «راهبرد مقاومت» در برابر رژیم صهیونیستی را کنار گذاشته و تن به سازش با اشغالگران بدهد، می‌تواند حاوی نکات مهم و ارزنده‌ای باشد که بازخوانی آن خالی از لطف نیست:


آغاز یک مبارز
در 4 اوت 1929، یاسر عرفات که نام اصلی‌اش «محمد عبدالرحمن عبدالرئوف القدورة الحسینی» بود، در قاهره‌ مصر و در خانواده‌ای فلسطینی به دنیا آمد. پدرش از تجار معروف منسوجات در مصر و مادرش از خانواده‌ای اصیل بیت‌المقدسی بود. او در پنج‌سالگی مادرش را از دست داد و پدرش برای مواظبت و تربیت بیشتر، او را به منزل دایی‌اش در بیت‌المقدس فرستاد. در آن هنگام پایتخت فلسطین زیر چکمه‌های نظامیان انگلیسی بود و فلسطینیان به مبارزه با آنان می‌پرداختند. مهم‌ترین خاطره‌ی دوران کودکی یاسر عرفات هجوم شبانگاهی سربازان انگلیسی به منزل دایی‌اش بود. این حمله سبب آسیب‌دیدن اعضای خانواده‌اش شد. پس از آن بود که بعد از چهار سال، بار دیگر به مصر بازگشت و تحصیلاتش را در این شهر پی گرفت.


یاسر عرفات پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه قاهره، رهسپار کویت شد و در آن‌جا همراه با دوستان هم‌فکرش اقدام به تأسیس یک شرکت مهندسی کرد، اما عملاً بیشتر وقتش را صرف امور سیاسی کرد. در آن مقطع همچنان «ابوعمار» در تکاپو برای رسیدن به آرمان‌ها و آرزوهای دوران دانشجویی‌اش بود و بنابراین در قامت یک مبارز ظاهر شد.

عرفات در سال 1958 به همراه «خلیل الوزیر» (ابوجهاد)، «خالد یشروطی» و «صلاح خلف»، جنبش آزادی‌‌بخش فلسطین (الفتح) را پایه‌گذاری کرد که یک شبکه‌ی نوپای زیرزمینی بود. آن‌‌ها هم‌زمان دست به چاپ یک مجله‌ی سیاسی زدند که بیشتر مطالبش ضد رژیم صهیونیستی بود. با پایه‌گذاری اولیه‌ سازمان فتح در کویت، پروسه‌ عضوگیری از فلسطینی‌های مهاجر با شدت بیشتری آغاز شد.

سازمان فتح با ایده‌ آزادسازی سرزمین‌های فلسطینی مقبولیت مناسبی را میان جوانان حامی مبارزه‌ی مسلحانه کسب کرد و پس از مدت کوتاهی، آموزش جنگ‌های چریکی به اعضایش را آغاز کرد. سرانجام و با تصمیم شورای مرکزی سازمان مبنی بر شروع عملیات‌های نظامی‌، نیروهای جوان این سازمان در دسامبر 1964 نخستین عملیات نظامی خود را به انجام رساندند که انفجار یک کارخانه‌ی تصفیه‌ی آب در سرزمین‌های اشغالی بود.


گفتاری از آقای حسین شیخ‌الاسلام

اشتباه استراتژیک عرفات

پس از این عملیات موفقیت‌آمیز، عرفات با هدف گسترش جنبش انقلابی خود کویت را ترک کرد و به توسعه و تقویت سازمان فتح در اردن پرداخت. مهم‌ترین رخداد برای سازمان فتح در دهه‌ 60 میلادی، حمله‌ رژیم صهیونیستی به روستای الکرامة در اردن بود. نیروهای سازمان فتح در برابر این یورش مقاومت شدیدی را از خود به نمایش گذاشتند و علی‌رغم تلفات فراوان، رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی کردند. به این ترتیب «نبرد الکرامة» یک پیروزی اسطوره‌ای برای سازمان فتح شد و بر خلاف پیش‌بینی نظامیان رژیم صهیونیستی، در 48 ساعت اول پس از پایان این نبرد، 5 هزار فلسطینی تقاضای عضویت در سازمان الفتح را دادند.

حماسه‌ی الکرامة موجب اتحاد اردن و فلسطینیان شد، اما خیلی زود و در پی قدرت‌گرفتن چریک‌های فلسطینی در این سرزمین، پادشاه اردن از سازمان ترسید. این رویکرد، به درگیری خونینی میان دولت اردن و جنبش فتح در سپتامبر 1970 انجامید که به سبب کشتار فراوان فلسطینیان، به «سپتامبر سیاه» مشهور شد. پس از سپتامبر سیاه بود که یاسر عرفات تصمیم به خروج از اردن و انتقال مبارزان سازمان فتح به سوریه و لبنان گرفت. همچنین یک گروه نظامی به نام «گروه سپتامبر سیاه» در فتح برای انتقام از رژیم صهیونسیتی (که به تحریک پادشاه اردن پرداخته بود) شکل گرفت. این گروه مدتی بعد با کشتن 11 ورزشکار صهیونیست در المپیک مونیخ توجه جهانیان را به خود جلب کرد. از آن پس سازمان فتح به عنوان اصلی‌ترین گروه مبارز در برابر رژیم صهیونسیتی قلمداد می‌شد. سخنرانی حماسی یاسر عرفات در سازمان ملل، سازمان آزادی‌بخش فلسطین را به اوج محبوبیت در جهان اسلام رساند.


مرگ تدریجی سازشگری
با این همه گویا روزهای اوج سازمان فتح و مرد شماره‌ یک آن، خیلی زود به پایانش نزدیک شد. در سال 1988 در فعالیت‌های سیاسی سازمان تغییرات وسیعی اتفاق افتاد که با آرمان‌های اولیه‌ی این تشکل مبارز فاصله‌ی بسیاری داشت. یاسر عرفات در یک نطق غیر منتظره در ژنو و در جلسه‌ی ویژه‌ی سازمان ملل اظهار داشت: «سازمان آزادی‌بخش فلسطین برای استقرار صلح و امنیت در منطقه و به‌ویژه برای فلسطین، رژیم صهیونیستی و کشورهای همسایه، از فعالیت‌های جهادی خود صرف‌نظر و چشم‌پوشی می‌کند!» به این ترتیب، سازمان آزادی‌بخش فلسطین در سال 1988 حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و قطعنامه‌ی 242 شورای امنیت را پذیرفت.

از این روی، سال 1988 را می‌توان سرآغاز انحطاط مبارزات یاسر عرفات و سازمان مورد تبعیتش دانست. او حتی ایده‌ «فلسطینی کردن» مسأله‌ فلسطین را طرح کرد تا دیگر کشورهای عربی و اسلامی، نسبت به آنچه انجام می‌دهد، دخالتی نکنند. در همان ایام، رهبر انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه این‌گونه از این چرخش فکری و عملی یاسر عرفات یاد ‌کردند: «یاسر عرفات که مبارزه نمی‌کند. امروز موضع یاسر عرفات همان موضع انور سادات ده سال پیش است. امروز موضع یاسر عرفات همان موضعی است که چند سال پیش نسبت به شاه حسین می‌دادند. او هم اوائل انکار می‌کرد، بعد هم دیگر انکار نکرد؛ یعنی مذاکره‌ی با اسرائیل. موضع آشتی با امریکا. موضع بوسیدن و کنار گذاشتن مبارزه. موضع تقبیح مبارزه حتی.» (1368/2/8)


خاطره آقای میرشکاک، از نظر رهبر انقلاب درباره یاسر عرفات «درباره مردم فلسطین شعر بگویید، نه یاسر عرفات».


پنج سال بعد، یاسر عرفات حتی اسلحه‌ی خود را بر زمین نهاد و در اقدامی غیرمنتظره برای محور مقاومت و رزمندگان فلسطینی، رهسپار کاخ سفید شد تا با صهیونیست‌ها مذاکره کند! او در میان بهت مردم فلسطین «اعلامیه‌ی اسلو» را با اسحاق رابین -نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی- امضا کرد. به موجب این توافقنامه‌ی یک‌طرفه، تمامی تلاش‌های رزمندگان و خون شهدای مقاومت فلسطین پایمال می‌شد و عرفات رژیم صهیونیستی را به رسمیت می‌شناخت. او در این دیدار در مقابل دوربین‌ها با اسحاق رابین دست داد تا همگان متوجه شوند مرد شماره‌ی یک مبارزه علیه رژیم صهیونیستی، تا چه اندازه از آرمان‌های خود عدول کرده است.

پیامدهای سازش
با این همه اما پیامدهای این صلح برای مردم فلسطین چیزی نبود جز محدودیت شدید جابه‌جایی در نواحی اشغالی، کنترل شدید رژیم صهیونیستی بر منابع طبیعی و حیاتی مردم فلسطین و عدم جلوگیری شهرک‌سازی این رژیم غاصب. یعنی مذاکرات صلح و توافقات بین او و مقامات صهیونستی، نه تنها کمکی به بهبود شرایط فلسطینیان نکرد بلکه حتی موجب شد این رژیم در اقدامات خود مصرتر شود.


البته این پایان سازشکاری عرفات نبود، او در مذاکرات موسوم به اسلو 2 که در سپتامبر 1995 انجام شد، کاملاً از ایده‌ها و آرمان‌ها‌ی اولیه‌ی تشکیل سازمان آزادی‌بخش فلسطین عدول کرد. مبتنی بر این قرارداد، در قبال حاکمیت تشکیلات خودگردان بر شهرهای جنین، طولکرم، نابلس، قلقیلیه، رام الله و بخشی از شهر الخلیل، عرفات متعهد شد که بندهای مربوط به نابودی اسرائیل را از منشور ملی فلسطین و اساسنامه‌ی سازمان آزادی‌بخش فلسطین حذف کند.

با تسریع فاصله‌ عرفات از محور مقاومت، درخواست‌های رژیم صهیونیستی نیز افزایش یافت. اوج این درخواست‌ها در رشته مذاکرات «صلح خاورمیانه» در سال 2000 و در «کمپ‌دیوید 2» رخ داد. طرفین این مذاکرات بیل کلینتون -رئیس‌جمهور وقت آمریکا-، ایهود باراک -نخست‌وزیر وقت اسرائیل- و یاسر عرفات -رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین- بودند. در این مذاکرات رژیم اشغالگر قدس با پیشنهاد شرم‌آوری وارد مذاکره شد و خط قرمز‌های خود را بیان داشت که با مخالفت مردم فلسطین همراه شد. ایهود باراک چهار موضوع را تحت عنوان خطوط قرمز رژیم صهیونیستی مطرح کرد که عبارت بودند از: حاکمیت اسرائیل بر قدس، عدم بازگشت به مرزهای 1967، عدم اجازه داشتن تشکیلات خودگردان برای داشتن ارتش، و حفظ شهرک‌های صیهونیست‌نشین کرانه‌ی غربی و نوار غزه.

در حقیقت با هر قدمی که عرفات از موضع مقاومت و مبارزه عقب می‌نشست، رژیم صهیونیستی چند قدم جلوتر می‌آمد. اما مردم فلسطین که از تغییر استراتژی عرفات در برابر دشمن سرزمین‌شان خشمگین بودند، بار دیگر «راهبرد مبارزه» را بر سازش ترجیح دادند و دور دوم مبارزات علیه رژیم صهیونیستی، موسوم به «انتفاضة الاقصی» را آغاز کردند.


در دیگر سو اما سلسه‌ی ‌سازش‌های سازمان آزادی‌بخش فلسطین هر چه جلوتر می‌رفت، دست رژیم صهیونیستی بازتر و حلقه‌ی محاصره‌ی عرفات تنگ‌تر می‌شد، تا این‌که سرانجام اسرائیلی‌ها رهبر سازمان آزادی‌بخش فلسطین را در رام‌الله به محاصره‌ی کامل درآوردند. رژیم صهیونیستی با آگاهی از کاهش مقبولیت عرفات در میان مردم فلسطین و در اقدامی تحقیرآمیز، همه‌ی اقدامات او را تحت نظر گرفت و تا دو سال بعد، عرفات بدون هیچ‌گونه ارتباط با خارج از مقرش زندگی کرد. بیماری او هم از همان دوران آغاز شد.

سرانجام نیروهای رژیم صهیونیستی حتی با وجود همکاری همه‌جانبه‌ی عرفات با آنان، از او انتقامی کینه‌توزانه گرفتند و طبق سخنان سُها عرفات -همسر یاسر عرفات- او را مسموم کردند. یاسر عرفات در روز 11 نوامبر 2004 درگذشت و این یعنی صهیونیست‌‌ها نتوانستند حتی کسى مثل یاسر عرفات را تحمل کنند؛ کسی که این‌‌همه با آن‌ها سازش و همراهى کرد.

رهبر انقلاب در
دیدار چندی پیش خود با جمعی از دانشجویان در مورد فرجام یاسر عرفات چنین گفتند: «کسى مثل یاسر عرفات را که این‌‌همه با صهیونیست‌‌ها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌‌جور نیست که اگر چنان‌چه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌‌ها نشان ندهیم، آن‌ها به کسى رحم کنند، ملاحظه‌‌ى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودىِ این رژیم وجود دارد عبارت است از این‌که فلسطینى‌‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال این‌که طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد.»(1393/5/1)./907/د101/ی

 منبع: khamenei.ir 

ارسال نظرات