مدیریت جهادی و برقراری نسبت درست میان آرمان و واقعیت
به گزارش خبرنگار خیرگزاری رسا، چندی پیش در نگاه و کلام بعضی مسؤولان کشوری و با الهام از موفقیتهای زمان جنگ و جهاد سازندگی، لغت مدیریت جهادی وارد ادبیات سیاسی ـ اجرایی کشور شد. از آن زمان به بعد نیز میتوان این کلام و روح حاکم بر آن را برای مقابله با مشکلات و تهدیدات فعلی در صحبتهای رهبری دید و شنید. روحیه جهادی در یک تعریف ساده و ابتدایی، روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت است. (بیانات مقام معظم رهبری، دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران با رهبر انقلاب, 1392)
مسلما تعریف کامل و جامع و مانعی که در برگیرنده تمام ویژگیها، جنبهها و شاخصههای مدیریت جهادی باشد تقریباً امری غیر ممکن است. (خیرآبادی, 1393) شاید یکی از این دلایل، دشواری شناختِ نوع مدیریت جهادی باشد. مدیریت جهادی یک علم نیست بلکه یک مکتب است. (قالیباف, مدیریت جهادی یک ضرورت برای کارآمدی نظام, 1391) در حالی که در علم از زیربنا به روبنا میرسند، در مکتب با عمل اکتشافی از روبنا، زیربناها را کشف کرده و تثبیت میکنند. از این رو به نظر میرسد برای فهم بیشتر این امر میبایست به بررسی ویژگیها، شاخصهها، آسیبها و نقاط مبهم در تعریف مدیریت جهادی پرداخت تا این مفهومِ نه چندان جدید در مباحث مدیریتی کشور، بیش از پیش شناخته شود.
ویژگیها و جنبههای مدیریت جهادی:
میتوان با نگاهی گذرا در کلام بزرگان برای مدیران جهادی ویژگیهایی نظیر تکیه بر ایمان به خدا، باور راسخ به نیروی الهی، اعتقاد به مشارکت دادن مردم، حرکت بر مدار علم و درایت، داشتن روحیه خستگی ناپذیر و ایثار را بر شمرد.
مسلما یک مدیر جهادیِ موفق یک مدیر موفق از دیدگاه اسلام نیز هست. از این رو بسیاری از ویژگیهای مدیر جهادی همان ویژگیهای یک مدیر کارآمد از نگاه اسلامی است. ویژگیهایی نظیر مشورت پذیری، تقوی، امانت داری، حسن خلق، عدم اسراف، صیانت نفس، شجاعت و قاطعیت.
اما بعضی ویژگیها در مدیران جهادی منحصر شاخص تر هستند. بسیاری از این ویژگیها برگرفته از تجربیات و موفقیتهای هشت سال دفاع مقدس هستند (خزایی, 1391) چندی از این ویژگیها به شرح زیر است:
استفاده از نیروهای مردمی: نگاه یک مدیر جهادی نگاهی استراتژیک (راهبردی) به مردم است و استفاده از مردم و استفاده از نیروی و استعدادهای آنان یکی از اصلیترین برنامههای مدیر جهادی است.
پارادایم شکنی: مدیر جهادی در قالبهای موجود نمیگنجد و با تکیه بر آرمانها و با در نظر گرفتن واقعیات سعی در خلق قالبهای جدید دارد.
تغییرپذیری در روشها در عین ثبات هدف: مدیر جهادی در صورت لزوم روشها را تغییر میدهد و به یک روش خاص تعصب ندارد. (خزایی, 1391) مدیر جهادی در صورتی که با سیستمهای دست و پاگیر و کند مواجه شود سعی در تغییر روش خواهد داشت تا کارها و مشکلات با سرعت بیشتری رفع و حل شوند. به این ویژگی، چابک سازی سیستمی نیز می گویند.
خودباوری بر پایههای آرمانها و ارزشها: جمله الهام بخش «ما میتوانیم» سرلوحهی ذهنی مدیر جهادی است.
خطر پذیری و ریسک پذیری بالا
ایثار و گذشتِ بدون منت: جنس جهاد از جنس بذل و ایثار است. (قوامی, 1391) بنابراین مدیر جهادی بر پایه ایثار و گذشتِ بدون منت عمل میکند. ایثار در مال، زمان، جان و ...
کار خستگی ناپذیر: کلمه جهاد در لغت از ریشه «جَهد و جُهد» به معنای مشقت و زحمت است. (قوامی, 1391) مدیر جهادی از مشقت و خستگی فراوان در راه رسیدن به هدف باکی ندارد و از آن استقبال هم میکند. در یک کلام، مدیر جهادی با نیت رضایت الهی و خدمت به خلق، خود را وقف کار میکند.
چابک سازی مدیریتی و سرعت عمل بالا: یکی از اصلیترین اهداف مدیریت جهادی سرعت عمل بالای آن است. مشکلات فعلی کشور را نمیتوان با سرعت کم و با تکیه بر بعضی سیستمهای فشل و کند به سرانجام رساند. فلذا مدیر جهادی نه تنها خودش سریع عمل میکند بلکه سعی در چابک سای سیستم نیز دارد.
عزم جدی، روحیه بالا و ایمان به پیروزی: با توجه به اینکه نیت مدیر جهادی یک نیت الهی است، و با توجه به توکل وی بر خدا و با پشتوانه تلاش شبانه روزیاش، پیروزی در نگاه وی یک امر حتمی است. این نگاه در عقاید، رفتار و کلام وی نیز متجلی است و به دیگران منتقل میشود.
نگاه آرمانی: اهداف برای یک مدیر جهادی، اهدافی بالا و بزرگ هستند و اهداف کوچک مدیر جهادی را آرام و راضی نخواهد کرد.
نکات مبهم و چالش برانگیز در تعریف مدیریت جهادی:
در تعریف مدیریت جهادی بعضی نکات و نقاط هنوز مبهم هستند از این جمله میتوان به مورد زیر اشاره کرد:
سبک مدیریت و رهبری: برای سبک مدیریت و رهبری برای مدیران جهادی شاید نتوان یک سبک خاص در نظر گرفت. با توجه به اینکه در زمان جنگ با توجه به ویژگیهای بحرانی اشو سلسله مراتب فرماندهی آن، مدیریت اقتدارگرایانه را طلب میکرد اما به نظر میرسد سبک مدیریت جهادی در زمان فعلی بسیار نزدیک به مدیریت مشارکتی و حتی تفویضی باشد. زیرا مدیریت جهادی بر استفاده از سازماندهی مردمی تاکید دارد و این امر بدون اعتقاد کامل به نیروهای زیر دست و تفویض بعضی اختیارات امکان پذیر نیست. اما آنچه مسلم است و با اطمینان میتوان در مورد آن سخن راند آنست که با توجه به پایبندی مدیریت جهادی به عدم استفاده و رهایی از قید و بندهای اداری میتوان مدیریت جهادی را مدیریتی کاملاً غیر بروکراتیک نامید که بر دوری جستن از قوانین دست و پاگیر تاکید دارد. (در اینجا منظور از بروکراسی، جنبههای منفی آن است)
و اما بخش بسیار مهمی که باید بیش از گذشته مدنظر قرار گیرد، آسیبهای مدیریت جهادی است. بعضی از این آسیبها به شرح زیر است:
برقراری نسبت درست میان آرمان و واقعیت:
بی تردید مدیریت جهادی مفهومی برگرفته از نشست آرمان انقلاب اسلامی در نهاد جوانان ایران زمین است. اما نگاه غلط به توازن مناسب میان آرمانها و واقعیتها یکی از اصلیترین آسیبها و چالش برانگیزترین بحث در مدیریت جهادی است. علی رغم اینکه مدیریت جهادی یک نگاه آرمانی دارد اما در برنامه ریزی و عمل، بر واقعیتها توجه دارد و بر مبنای امکانات فعلی، شرایط موجود و دستیابی واقعی به نتایج برنامه ریزی خواهد کرد. در صورتی که نگاه و آرمان بر مبنای نتیجه گیری باشد و یا برنامه ریزی بر مبنای آرمانها، نتیجهی بدست آمده چیزی به غیر از مطلوبِ مدیریت جهادی خواهد بود. مسلماً نگاه درست، کامل و دقیق به نتیجه و راههای دسترسی به آن یکی از مبانی اصلی تکلیف و آرمان گرایی است.
مدیریت علمی
عدم توجه به استفادهی درست از تکنیکها (فنون) و روشهای کارآمد علمی و عدم بکارگیری پیشرفتهترین و مناسبترین ابزارها در جهت نیل به اهداف عالیه مدیریت جهادی یکی از دیگر نقاط چالش برانگیز مدیریت جهادی بوده و هست. شاید اتهاماتی نظیر تکنوکرات بودن یا مدیریت غیرعلمی را بتوان دو سر طیف نگاه غلط در نسبت علم با مدیریت جهادی دانست. در تعریف درست نسبت علم و جهاد، مسلماً مدیریت جهادی در استفاده درست از ابزار خوب و مدرن برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی تعریف خواهد شد (قالیباف, قالیباف: مهمترین چالش کشور مدیریت است, 1391) ولی باید توجه داشت که فن و ابزار نباید بر آرمان و عقیده برتری پیدا کند. (بد نیست در اینجا یادی از دکتر چمران، مرد علم و جهاد کنیم. یادش گرامی) در حقیقت، آرمان الهی و مرعوب علم نشدن شاخصه اصلی جداکنندهی تخصص گرایی و تکنوکراسی صرف است. (فردانیوز, 1392)
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که قوانین علمی و مرزبندیهای آن نباید به غل و زنجیری در دست و پاهای مدیر تبدیل شود و او را از تفکر به آرمانهای بزرگ و زیبا دور نگاه دارد.
مدیریت جهادی و نه مدیریت احساسی:
مدیریت جهادی یک مدیریت علمی و با عزمی جهادی است. از آنجایی که سرعت عمل نیز در این گونه از مدیریت حائز اهمیت بالایی است باید به شدت مواظب بود که این مدیریت تبدیل به یک مدیریت احساسی نگردد. تصمیمهای دفعتی و عدم برنامه ریزی نیز از دیگر آسیبهای این نوع مدیریت است.
عدم پایبندی به قانون و سرمایه گذاری نامناسب در ساختارهای سازمانی:
همانطور که قبلاً هم مطرح شد، مدیریت جهادی در تعارض با مدیریت بروکراتیک و قوانین دست و پا گیر است. این مساله یکی از نقاط آسیب پذیر در مدیریت جهادی است. زیرا مدیر برای فرار از غل و زنجیر قانونهای ناکارآمد، امکان دارد با فهمی نامناسب از مدیریت جهادی دست به اتخاذ شیوه مدیریتی قانون گریز بزند. این امر سبب از هم گسیختگی در مدیریت میانی و در نهایت ناکارآمدی صرف خواهد شد. مدیر جهادی باید توجه داشته باشد که اگر قانون نقص، ضعف و یا غلط دارد باید عوض شود اما مادامی که قانون است باید به آن عمل شود. (از بیانات مقام معظم رهبری مورخ 2/6/87)
همچنین این امکان وجود دارد که در صورتی که ساختارهای سازمانهای فعلی متناسب با مدیریت جهادی نباشد، مدیر جهادی با تکیه بر ظرفیتهای انسانی که در اختیار دارد ساختارهای موقت و چابک تعریف نماید تا کارها با سرعت مناسب انجام شوند اما باید به این نکته دقت نمود که هرگز نباید از سرمایه گذاری در ساخت و طراحی ساختارهای دائم و کارآمد غفلت نمود. زیرا همیشه نمیتوان از ساختارهای موقت استفاده نمود.
کلام آخر آنکه در صورتی که مدیریت جهادی با مفهوم درست آن و با حداقل کردن آسیبها، مورد استفاده و سرلوحه کار مدیران ما قرار گیرد، به لطف خدای متعال گذار از گردنههای سخت فعلی و دستیابی به اهداف عالیه و مقدس ایران اسلامی دور از دسترس نخواهد بود./998/د101/ب6