دعای آیت الله جوادی آملی برای ریزش نزولات آسمانی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی یکشنبه در درس خارج تفسیر خود در ادامه تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه زمر با اشاره به آیه 60، «وَیَوْمَ ٱلْقِیَـٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِینَ کَذَبُوا۟ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ ۚ أَلَیْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوًۭى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ» گفت: در قیامت یک بحث درباره چشم و یک بحث درباره چهره است، در قیامت چهره برخیها سفید و چهره برخیها سیاه است، این نشانه فوز و شقاوت است.
وی افزود: در قیامت کافران به دو مشکل برخورد دارند، یکی این که چهره آنان سیاه است و دیگر این که چهره آنان گرفته است، چه این که درباره مؤمنان فرمود مؤمنان رو سفید و سفید رو هستند و بشاش هستند، آن صورتهایی که دژم و پژمرده است غیر از آن است که چهره آنان سیاه است، این به آن دلیل است که میدانند یک حادثه دردناکی در انتظار آنان است، مؤمنان هم رو سفید هستند و هم چهره آنان بشاش است، بلال در دنیا سیاهچهره بود اما بشاش بود و در قیامت رو سفید شد.
مفسر برجسته قرآن خاطرنشان کرد: درباره بهشتیها فرمود فوز و رستگاری مال آنان است، درباره دوزخیان فرمود آیا دوزخ جا و مکانی برای آنان نیست، یعنی آنان به سراغ آن مکان خواهند رفت، درست است که ما گفتیم که «إن للمتقین مفازا» اما ما این را به آنها دادیم، هر جا که تعبیر مالکیت با حرف «ل» درباره بهشتیان بود، معناش این نیست که آنان حق این را دارند، بلکه خداوند این فوز را به آنها داد، این فوز را به آنها هبه کرد نه این که واقعا فوزی داشته باشند، «وَیُنَجِّى ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوْا۟ بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ».
وی ادامه داد: در دعاها آمده است که خدایا هر نعمتی که هست از آن توست، این طور نیست که انسان ذاتا مالک آنها باشد، لذا در بیانات نورانی امام سجاد(ع) است که چنان چه نعمتی به ما رسید و ما شکر آن را کردیم در برابر همین شکر هم شکری است که باید آن شکر را انجام دهیم، خداوندا اگر یک بار بگویم «الحمد لله» یک بار دیگر هم باید این شکر را بگوییم، هر چه مؤمن دارد به عنایت الهی است اما کفار بر اساس سوء اختیار خود به این جایگاه رسیدهاند.
جنبههای مختلف علوم قرآنی
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «ٱللَّهُ خَـٰلِقُ کُلِّ شَىْءٍۢ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍۢ وَکِیلٌۭ» اظهار کرد: قرآن صدر و ساقهاش علم است، علوم قرآن معمولا در حوزهها به علومی گفته میشود که به قرآن بازگردد، مانند این که مکی چیست و مدنی چیست، سوره و آیه، محکم و متشابه، تنزیل و تدریج و وحی چیست؟ اینها معنای علوم قرآنی در حوزه علمیه است، اما علومی که قرآن مطرح کرده است اینها بسیار کم است و مقداری از اینها در تفسیرهای موضوعی ظهور میکند مانند آن چه که مربوط به توحید و معاد و نبوت است.
وی با اشاره به بخشهای دیگری که جزو علوم قرآنی محسوب میشود، ابراز کرد: یا بخشی که مربوط به آیات الاحکام است اینها جزو علوم قرآن است، بخشی که مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است اینها جزو علوم قرآن است و بخشی هم مربوط به علوم تجربی است مانند اینکه شمس و قمر چگونه حرکت میکنند و جهان را از دخان خلق کرد که آن دخان چیست؟ اینها علوم تجربی قرآن است، متأسفانه این قسم اخیر به عنوان علوم قرآن مطرح نیست، آیات اخلاقی هم برای سخنرانیها به عنوان علوم قرآنی مطرح است اما بحثهای عقلی قرآن نیز کمتر به عنوان علوم قرآنی مطرح است.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة به تبیین آیه 62 سوره مبارکه زمر پرداخت و ادامه داد: جهان که سفسطه و پوچ و خیال و وهم نیست، این جهان یا خود به خود به وجود آمده است که تصادف میشود که هیچ چیزی به عنوان صبغه علمی در جهان مطرح نمیشود، زیرا همین طوری همه چیز اتفاق میافتد، اگر کسی ربط علمی و معلولی را نپذیرد هیچ اندیشهای را در عالم نپذیرفته است، ما که فکر میکنیم دو تا مقدمه را تشکیل میدهیم و این دو مقدمه سبب پیدایش نتیجه میشود، تمام علوم ما با این اصل علیت شکل میگیرد، از ادبیات تا علوم اعتباری و عقلی گرفته است، هیچ علمی نیست مگر این که بر اساس منطق شکل بگیرد.
وی بیان کرد: اگر تصادف باشد و ربط علمی وجود نداشته باشد هیچ علمی در عالم نداریم، لذا علیت را نمیتوان انکار کرد که این از بیانات نورانی حضرت امیر(ع) و امام هشتم است، هر چیزی که هستی او عین ذات او نیست علت دارد، آن چه که هستی او عین ذات او نیست علت ندارد، آیا اینها خود به خود پدید آمدند؟ این که قابل قبول نیست و میشود تصادف، پس الا و لابد هر معلولی یک علت دارد، هر ممکنی یک سبب دارد، پس هر مخلوقی یک خالقی دارد، خالقشان نمیشود که خودشان باشد، پس یک مبدأ باید اینها را آفریده است، اینها جزو علوم القرآن است که باید جداگانه بحث شود.
حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: اگر انسان قبول دارد که خداوند خالق هر چیز است، باید بپذیرد که ربوبیت الا و لابد به خالقیت بازمیگردد، لازمه رب بودن این است که رب همان خالق است، زیرا رب یک کمالی را در وجود شیء میپروراند و باید آن کمال را خلق کند و به همین دلیل الا و لابد رب باید خالق باشد، انسان اگر بخواهد چیزی را بپروراند باید از لوازم و آثار و ویژگیهای او با خبر باشد، تنها کسی که از هویت این اشیا باخبر است، خالق آنان است، پس به برهان دیگر هم ربوبیت به خالقیت بازمیگردد و به همین دلیل در انتهای آیه بیان کرد که او وکیل است.
توحید اصلی است که در ادعیه معصومان تأکید شده است
وی با تأکید بر این نکته که اگر او خالق است پس کار را به او بسپارید، اظهار کرد: این چنین نیست که خدای سبحان حتما دیگری را وادار کند که مشکل شما را حل کند، گاهی با زبان و بیان و بنان خودتان این مشکل را حل میکند، امام علی(ع) میفرماید ای بندگان خداوند بدانید که جوارح شما همان جنود الهی است، این کم همتی است که ما توقع داشته باشیم مشکل مالی یا غیرمالی به دست دیگران حل شود، خوب همان طور که دست دیگران جنود الهی است، دست خود ما هم سرباز الهی است.
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: باید همت بلند داشته باشیم، من که جزو سربازان الهی هستم، خدایا مشکل من را به دست خودم حل کن، ما توقعمان باید در دعاها ظهور کند اگر خدا خواست کسی را بگیرد و تنبیه کند هم همین طور است و لازم نیست از جای دیگر سرباز بیاورد، فرمود با دست شما شما را میگیرد، پس بر او توکل کنید، از دیگری هیچ کاری ساخته نیست، منکر سببیت و وسیله و کار کردن نیستیم اما باید بدانیم همه اینها جزو سربازان الهی است، کار ما به دست خودمان حل بشود چرا به دست دیگری حل شود.
وی با اشاره به آیه «لَّهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ بِـَٔایَـٰتِ ٱللَّهِ أُو۟لَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ» بیان کرد: مقالید یعنی مفاتیح، مقالید جمعی است که مفرد ندارد بر خلاف مفاتیح، مفاتیح یعنی کلید لازم دارد، همه اشیا در مخزن الهی هست و کلید به دست خداوند است و ما هم جزو سربازان الهی هستیم، گاهی انسان دست به قلم میبرد و مطلبی مینویسد و این کلید مخزن علم است، اینها مقام فعل خداوند است، فرمود تمام کلیدها به دست خداوند است، این آیات ناظر به توحید ربوبی است، خداوند برخی چیزها را بدون کسب کردن میدهد، مگر نبوت، امامت و نبوت کسبی است.
حضرت آیتالله جوادی آملی یادآور شد: این مقامات ظاهری کسبی است، اگر منتظر باشیم با کار ما چیزی را به ما بدهند، اشتباه است، دولت آن است که بی خون دل به انسان بدهند، او بخواهد عطا بکند به کار ما نگاه نمیکند، اگر ما بخواهیم توقع داشته باشیم باید کار کنیم، در دعاها تأکید میکنیم که خداوند کافی کامل است و ناصر است، این دعاهای نورانی بعد از زیارت امام رضا(ع) همهاش توحید است، اول و وسط و آخرش توحید است، دعاهای بعد از زیارت عاشورا نیز ناظر به این مطلب است.
وی در پایان درس برای نزول باران رحمت الهی دعا کرد و گفت: این ایام ایامی است که منتظر باران رحمت هستیم، ما که نمیتوانیم از خودمان باران بیاوریم، به اسمای حسنی، به صفات علیا قسم این مردم استحقاق آن را دارند و آن را هم تو دادی که باران رحمتت را نازل کنی، نیاز آبی این مردم را به بهترین وجه برآورده بفرما./914/پ201/ج