جایگاه مخاطبان کودک در تبلیغ دینی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، تبلیغ با هدف ارائه اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام مغشوش شده تحت تأثیر خرافهها و جهلهای گوناگون، یکی از اهداف تبلیغاتی اسلامی است که برای تحقق آن در وهله نخست میبایست، مخاطبان گوناگون را به خود جذب کرد.
از اینرو بر آن شدیم تا مطالبی در خصوص شیوه جذب مخاطبان که به قلم نصرت الله جمالی در کتاب «اخلاق تبلیغی» درج شده است را در ذیل نقل کنیم.
روش جذب مخاطبان
مخاطبان ما چه کسانی اند؟ در یک کلام میتوان گفت تمام اقشار جامعه ولی به ترتیب سنی باید گفت:
ـ کودکان
ـ نوجوانان
ـ جوانان
ـ میان سالان وکهن سالان
ـ بانوان
که یا شهر نشینند ویا روستا نشین
امروزه وقتی صحبت از کودکان و نوجوانان یا جوانان می شود نباید دوران کودکی و خاطرات آن را بیاد آوریم و گمان کنیم نوباوگان امروزی، همانند آن دوره کودکی ما هستند. خیر، حداقل 20 الی30 سال با زمان کودکی ما فاصله پشرفته دارند. بچهی امروز با توجه به پیشرفتهای علمی روز و استفاده از وسایل ارتباط جمعی مثل تلوزیون، رایانه، خیلی با دوران طفولیت ما فاصله دارند. حتی تفاوت چندانی بین شهر وروستا نیست. ولی تفاوت زمای ما تا نسل امروزی تغیرات زیادی در حرکات و سکنات و قوه فهم ودرک آنان پدید اورده است.
آنچه در روش جذب کودکان، در اوج قلهی جذب قرار دارد، توجه به عواطف روحی و احساسات روانی آنان است؛ این نکته را نباید فقط خاص کودکان قرار داد بلکه بقیه انسانها نیز در هر گروه سنی، دارای همین نکته ظرف می باشند ولی در گروه سنی پایین، بروز آن بیشتر است.
از این رو اسلام تاکید میکند تکریم و توجه به کودک صورت گیرد زیرا در کشش او بطرف ما نقش مهمی دارد؛ سنت و منش پیامبر ما بهترین الگو برای رفتار ما با کوچکترین نسل یک خانواده است:«اکرمو اولادکم». در جای دیگری ازآن حضرت منقول است:«لا رهقه ولا یخرق به: او را احمق و نادان، ابله وسفیه نخوانید».اینجا باید به نکته جالی اشاره کرد: ما، قبل از آنکه با افراد کم سن خانواده تماس برقرار کنیم، لازم است با خانواده ارتباط داشته باشیم تا نقش تربیتی خانواده در اجتماعی پروریدن کودک را یادآوری نماییم. اگر خانواده موفق نباشد، به نتیجه مطلوب نمیرسیم. به این نکته توجه شود:
«کودک غالبا تصوری که از پدر و مادر در ذهن دارد در مورد دیگر بزرگسالان تعمیم میدهد اگر از مصاحبت با والدین لذت ببرد، میل دارد با دیگر بزرگسالان آمیزش کند... اگر رابطه بچه با پدر و مادر رضایت بخش نباشد او ممکن است تصور کند از ارتباط با دیگران نیز راضی نخواهد شد روی این زمینه از تماس با دیگران خودداری کند.»
زمینه ارتباط بر قرار کردن کودک با دیگران، بویژه بزرگ سالان را پیامبر با آن ظرافت خاص که به رفتار والدین با کودک بر میگردد، در منش خانواده با طفل میداند که باید با فرزندان رفتاری بزرگ منشانه و جوانمردانه داشت و احترام نهادن وتکریم کردن کودک، نقش مهمی در آینده اجتماعی او بازی میکند. وقتی ارتباط با آن گروه سنی از روی احترام باشد، در تاثیرپذیری او از مربیان بزرگسال به طور مسلم بیشتر و بهتر خواهد بود.
مبلغ باید دید روانشناسی نسبت به کودکان و نوجوانان پیدا کند و چون میخواهد برای تبلیغ آنان گام بردارد و موفق شود، به حتم ضرورت دارد با روانشناسان کودک دربارهی شناخت حالات روحی آنان، شناخت کسب کند یا کتابهایی که دربارهی تربیت کودکان و روانشناسی تربیتی این قشر نوشته شده، مطالعه زیاد واز طرف دیگر به روایات معصومان(ع) در ارتباط با کودکان مراجعه نماید.
به عنوان مثال، نمیتوان گفت که اسلام اجازه میدهد کودک را برای تربیت، کتک زد یا برای به مکتب آوردن ودرس خواندن، فلک کرد وبرای توجیه رفتار نادرست خود به روایتی هم اشاره کنیم که نادرستی اش از متن آن پیداست.
اول روایت دیگری داریم که بیشتر بر طینت و فطرت انسان سازگاری دارد وآن آزاد گذاشتن اطفال، برای انجام بازی است که کمتر بزرگسالان، بازی کودکان وبه قول معروف شیطنت کودکان را تحمل میکنندو با عتاب تندی، مانع بازی و لجبازی آنان میشود.
دوم اسلامی که اجازه نمیدهد جلوی بازی بچهها را گرفت، به هیچ وجه اجازه نمیدهد برای فراگیری مسائل دینی آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد.
به نظر ما، اگر روایاتی واژهی«ضرب علی» در آن بکار رفته، معنای صحیح کاربرد فعل را دقت نمیکنیم ما«ضرب علی یده» را: بر دست او زد معنا میکنیم ولی عرب آن را«منع کرد» یا«نهی کرد» معنا میکند.
امام موسی کاظم(ع) میفرماید: «بازیگوشی طفل در دوران کودکی مطلوب است تا در بزرگی، بردبار باشد و سزاوار نیست که او جز آن باشد: تستحب عرامة الغلام فی صغره لکون حلیما فی کبره ما ینبغی ان کون الا هکذا» به عبارت دگر: اگر بچه، اهل بازی و حالتهای کودکانه نباشد، باید کمبود داشته باشد./997/ت303/س