۱۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۴
کد خبر: ۲۴۴۸۳۱
گفت و گو با شیخ مهدی طائب؛

نیروهای بریده از انقلاب چه ویژگی‌های دارند؟

خبرگزاری رسا ـ ما در 36 قبل شرق و غرب را با هم داشتیم که برای از بین بردن امام زمان هم شوروی و هم آمریکا همکاری داشتند، در صورتی که الان شوروی نیست و روسیه هم در حال حاضر در وضعیتی است که حداقل ظاهراً تهدیدی در مقابل ظهور امام زمان نیست.
حجت الاسلام و المسلمين مهدي طائب

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، به مناسبت ایام الله دهه مبارک فجر گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین شیخ مهدی طائب انجام داده ایم که متن آن به این شرح است:

 

اگر ممکن است با توجه به اینکه در ایام الله دهه فجر قرار داریم درباه خاطراتتان درباره آن روزها و مبارزات خودتان بفرمائید؟

البته سن من به مبارزات دهه 50 نمی‌خورد؛ چون در سال 57 تنها 13 سال سن داشتم ولی با این وجود چون ما در محله ای زندگی می‌کردیم که تقریباً کانون مبارزات در دوران انقلاب بود بنابراین از همان سال 49 تا 50 در جریان فعالیت‌ها بودم.

 

در حقیقت آن منطقه ای که ما در آن زندگی می‌کردیم منطقه ای بود که ترور حسنعلی منصور و در واقع طراحی آن در آن منطقه انجام شده بود و شهید سید علی اندرزگو در بیشتر مواقع در محله ما بود و چند باری هم در منزلما پنهان شد. بنابراین زمانی که بنده وارد جریانات شدم تقریباً از زمان شهادت مرحوم غفاری بود که برای ایشان مراسم ختمی گرفته بودند در این منطقه و من هم برای مجلس ختم ایشان رفتم که البته از آن مراسم هم جلوگیری کردند و نگذاشتند که برگزار شود.

 

اما بیشتر فعالیت ما در جریان انقلاب تقریباً از زمان شهادت آقا مصطفی خمینی بود که از آن زمان ما به صورت فعال وارد فعالیت‌های انقلابی شدیم و این فعالیت ما هم بیشتر به دو صورت انجام می‌شد؛ یکی به صورت توزیع اعلامیه‌ها و نوارهای امام و دیگری هم به صورت راه انداختن و شرکت در تظاهرات بود که البته آنهم به صورت محدود بود و اولین حرکتی هم که در آن حضور داشتیم آن ماجرای 19 دی بود که در قم شروع شد و ما در آن حضور داشتیم و در منزل علما و مراجع حضور می‌یافتیم و به دلیل نزدیکی منزلمان در قم به کانون فعالیت‌ها و درگیری‌ها و کانون حوادث و اینکه بیشتر تظاهرات‌ها نیز از این منطقه یعنی مسجد اعظم شروع می‌شد و به اصطلاح شکل می‌گرفت بنابراین در این تظاهرات‌ها اکثراً حضور داشتیم.

 

شما با توجه به تجربه 36 ساله انقلاب اسلامی و حضورتان در انقلاب مهم‌ترین مؤلفه‌های فرد انقلابی را در انقلاب اسلامی ایران چه می‌بینید؟

اولین مؤلفه این است که فرد هدفش را فراموش نکند و از یادش نرود؛ یعنی بداند که این انقلاب کجا می‌خواهد برسد و در واقع چه هدفی را دنبال می‌کند، کسی که یادش برود که این انقلاب به کجا می‌خواهد برود آن فرد دیگر فردی انقلابی نیست.

 

شما در هر کاری و رشته ای که بخواهید وارد شوید آن فرد تا زمانی از اهل آن رشته محسوب می‌شود که هدف آن رشته را دنبال می‌کند، به طور مثال یک پزشک که کارش درمان مردم است به محض اینکه هدفش را کنار بگذارد آن دیگر پزشک محسوب نمی‌شود. به همین نحو یک فرد انقلابی فردی است که هدفی که انقلاب برایش پدیدار شد تا آخر آن هدف را دنبال کند و آنوقت بر حسب آن هدف آن فرد شکل می‌گیرد.

 

همانگونه که یک فرد که هدفش پزشک شدن است به دنبال درس می‌رود و درس مناسب با آن رشته را می‌خواند و ابزار مناسب با آنرا نیز تهیه می‌کند. فرد انقلابی نیز اگر هدف انقلاب را دنبال کند بر اساس آن هدف زندگیوی شکل می‌گیرد.

 

انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است که یکسری اهداف را پیش روی ما قرار داده است و ما اگر بر اساس آن اهداف زندگی کنیم زندگی ما نیز بر اساس آن اهداف شکل خواهد گرفت. بنابراین یک فرد انقلابی نمی‌تواند چشم طمع به دنیا داشته باشد و دنیا دوست باشد چون در این صورت دیگر نمی‌تواند آن هدف انقلابی را دنبال کند چون انقلاب انقلاب اسلامی است و اسلام هم انسان مسلمان را یک فرد پویا و متحرک می‌داند همانند این آیه قرآن که می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَا لَکمْ إِذَا قِیلَ لَکمُ انفِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اثَّا حرقَلْتُمْ إِلَی الأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ

 

مؤمنین شما را چه شده است وقتی به شما می گوئی‌ام در راه خدا حرکت کنید چسبیده‌اید به دنیا؛ آیا زندگی دنیا را به آخرت ترجیح داده‌اید؟

فرد انقلابی, انقلاب اسلامی را دنبال می‌کند و انقلاب اسلامی تا لحظه رسیدن به هدف تحرک و پویایی را طلب می‌کند و حداقل هدفی که برای ما گذاشته شده این است که وضعیت را برای ظهور امام زمان آماده و مهیا کنیم. امام زمان وقتی بخواهد ظهور کند بایستی موانع ظهورش برداشته شود و تا زمانی که امام زمان ظهور نکرده باید در مسیر ظهورش حرکت کرد، بنابراین فرد انقلابی تا رسیدن به آن نقطه باید حرکت کند و در این مسیر دیگر نمی‌تواند دنیاگرا و دنیا پرست باشد.

 

شما اعتقاد دارید که ویژگی اصلی فرد انقلابی این است که دنیاگرا نباشد؛ در صورتی که در دنیای کنونی یکسری مؤلفه‌های دیگری نیز وجود دارداینگونه نیست؟

ما اگر هدف انقلاب را دریافت کرده باشیم دیگر لزوم و غیر لزوم آن در خود آن نهفته است؛ فرد انقلابی شکل جدیدی پیدا نمی‌کند، فرد انقلابی نشان می‌دهد که آیا پای انقلاب ایستاده است یا اینکه دیگر از انقلاب بریده است.

 

وقتی هدف ما زمینه سازی ظهور امام زمان باشد پس در این صورت کسی که می‌بیند فتنه قصد نابودی آن را دارد و گروهی شعار نه غزه نه لبنان سر می‌دهند و از سوی دیگر امام خمینی (ره) فرموده بودند: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و در جائی دیگر فرمودند ما مقدمه ساز ظهور امام زمان و دولت جهانی ایشان هستیم؛ وقتی کسی بین این دو سخن امام رابطه برقرار کند متوجه آن خواهد شد که بدون محو و نابودی اسرائیل این اهداف امکان پذیر نیست.

 

وقتی کسی بیاید و شعار نه غزه نه لبنان را سر بدهد این به این معناست که ما نمی‌خواهیم آن هدفی را که امام گفته بودند اجرا کنیم و ما را چه به ظهور امام زمان و حکومت ایشان و زمینه سازی ظهورش. در اینجا فرد انقلابی 2 راه را می‌تواند انتخاب کند: یکی اینکه بگوید به ما چه و از اهداف انقلاب دست بکشد و یا اینکه بگوید به ما مربوط است و بنابراین ضد فتنه شود و در مقابل فتنه ایستادگی و مقابله می‌کند. پس بنابراین فرد انقلابی در فتنه‌ها تغییر شکل نمی‌دهد بلکه نشان می‌دهد که همچنان به انقلاب و اهداف آن وفادار است. البته در اینجا ما یک خط میانه ای هم داریم و آن اینکه کسی نفهمد که این جریان برای براندازی بوده این فرد پس از اینکه فهمید برمی گردد به خط اصلی. در اینجا ما با یک فرد انقلابی بازی خورده طرف هستیم. یعنی فرد می‌خواهد امام زمان را بیاورد منتها وی نتوانسته تشخیص دهد که کسانی که فتنه بر پا می‌کنند ضد امام زمان هستند.

 

 اشخاصی که در جریان فتنه در خیابان‌ها بودند و ممکن است بر حسب یک اتفاق به زندان افتاده باشد شاید خودش نفهمیده باشد که چکار کرده است.

خب در اینصورت 2 راه وجود دارد: یا اینکه هر موقع فهمید می‌آید و می‌گوید من اشتباه کردم و نفهمیدم که در اینصورت به دامان نضام و انقلاب بر می‌گردد و یا اینکه همچنان بر گفته‌های خود ایستادگی می‌کند که در این صورت در واقع وی از انقلاب و انقلابی گری دست کشیده است.

 

 به نظر شما در جریان فتنه چه مقدار آن از روی خودآگاهی بوده است؟

آن‌هایی که اکنون دارند زندگی عادی خود را می‌کنند و به جامعه باز گشته‌اند، این‌ها کسانی هستند که اکثراً به بازی گرفته شده بودند و بنابراین به خط اصلی انقلاب بازگشته‌اند که این‌ها تقریباً 99 درصد را شامل می‌شود؛ و 1 درصد بقیه هم کسانی هستند که خود دو دسته هستند: یک دسته از این افراد که در واقع همان سران فتنه هستند که اکنون در حبس و حصر هستند؛ این‌ها به بازی گرفته نشده‌اند و دچار فریب نشده‌اند بلکه از روی آگاهی در این وادی قدم برداشته و در واقع خودشان هم می‌دانند که چه کار کرده‌اند، منتها اکنون دیگر عناد و دشمنی آنان اجازه نمی‌دهد که بیایند و توبه کنند و در واقع دست از هدفشان کشیده‌اند. اینان یا از همان اول در این خط و هدف نبوده‌اند و مارا بازی داده‌اند و یا اینکه بعداً گفته‌اند به ما چه مربوط است. دسته دوم این 1 درصد کسانی هستند که اکنون آزاد هستند و همچنان مشغول فتنه گری هستند.

 

به نظر شما اکنون و پس از گذشت 36 سال از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟

انقلاب اسلامی ایران الان در بهترین وضعیت قرار دارد؛ به دلیل اینکه هدف اصلی ما از انقلاب آماده سازی ظهور امام زمان می‌باشد، امام خمینی 3 هدف را دنبال می‌کرده است که این 3 هدف در صحیفه نور هم آورده شده است. این سه هدف عبارت‌اند از:

 

 

1- جمع کردن بساط سلطنت از کشور

 

 2- برقراری جمهوری اسلامی در ایران

 

3- زمینه سازی ظهور حضرت مهدی

 

 

از بین این 3 هدف ما توانسته‌ایم به 2 هدف دست یابیم: یکی جمع کردن بساط سلطنت و دیگری ایجاد و استقرار جمهوری اسلامی. اما در مورد هدف سوم یعنی زمینه سازی ظهور حضرت مهدی هنوز در پی دستیابی به آن هستیم و در جریان است. این هدف در صورت کاستن از قدرتی که بتواند امام زمان را از بین ببرد محقق می‌شود. پس کسی که هدفش فراهم کردن زمینه برای ظهور امام زمان باشد باید شرایط را برای این ظهور مهیا کند. بعد از آن باید از آن نقاط پیرامونی که موجب تهدید امام زمان می‌شود کاسته شود. اگر قرار بود امام زمان به کمک خداوند ظهور کند پس در اینصورت به ما نیازی نبود. پس با بررسی اینکه آیا آن قدرت مرکزی که در عربستان بود و قدرت پیرامونی ای که آمریکا و همدستانش بود آیا در 36 سال قبل ضعیف تر شده است و یا قوی تر شده است؟

 

ما در 36 قبل شرق و غرب را با هم داشتیم که برای از بین بردن امام زمان هم شوروی و هم آمریکا همکاری داشتند، در صورتی که الان شوروی نیست و روسیه هم در حال حاضر در وضعیتی است که حداقل ظاهراً تهدیدی در مقابل ظهور امام زمان نیست، مثلاً اینکه روسیه ادعائی نسبت به مکه ندارد، در صورتی که آمریکا چنین ادعائی دارد و همه دنیا هم به این امر اذعان دارند که این‌ها همه ثمره انقلاب اسلامی است.

 

پس با بررسی در سطح داخلی می‌توان به این پرسش پاسخ داد که آیا 36 سال قبل ما برای اداره ایران و دنیا نیرو داشتیم یا الان؟

ما در ابتدا که انقلاب پیروز شده بود کاری بلد نبودیم، حکومت داری بلد نبودیم؛ ولی اکنون طوری شده است که خود آن‌ها اعتراف می‌کنند که ایران در همه دنیا حضور دارد و کشوری بسیار مهم و تأثیر گذار است در منطقه. و امروزه کلمه سپاه قدس همیشه بر سر زبان آن‌هاست.

 

پس اگر حرف آن‌ها درست باشد این حرف آن‌ها به چه معناست آیا سپاه قدس آشکارا و بطور علنی مشغول مبارزه علیه آن‌هاست؟ و در صورتی که اینگونه باشد پس در اینصورت چرا بطور آشکار نمی‌آیند و نشان دهند که این نیروی سپاه است که در عراق و سوریه مشغول مبارزه علیه آن‌هاست؟ پس طبیعتاً اسم این می‌شود مدیریت؛ و اینکه ایران حرکت‌های انقلابی جهان را اداره می‌کند و برای اداره کردن نیز طبیعتاً مدیر لازم است.

 

همانطور که می دانید ایران در سوریه ماجرای سوریه دارد اداره می‌کند و این با مدیریت ایران حداقل در شروع ماجرا بود و گر نه تا حالا ماجرای سوریه را تمام کرده بودند آنان. در ماجرای عراق هم همینطور، همه گفتند که ایران ماجرای عراق را مدیریت کرد. سوریه، لبنان، عراق هر کدام برای خود کشوری مستقل هستند، و ایران بدون اینکه آسیب ببیند توانسته است این کشورها را مدیریت کند. پس با این اوصاف ایران خیلی خوب عمل کرده است در قضایای این کشورها و در واقع مدیریت خوبی داشته است.

 

پس شما مهم‌ترین دستاورد انقلاب را مدیریت نظام جهانی می‌بینید که تا پیش از این هیچ سهمی در آن نداشته است؟

حتماً همینطور است، تا پیش از انقلاب اسلامی آن‌ها ما را مدیریت می‌کردند، نفت و گاز اورانیوم و سایر منابع کشور ما را آن‌ها اداره می‌کردند و ما مدیریتی در آن‌ها نداشتیم. همچنین نیروهای مسلح و اقتصاد و همه این‌ها تحت مدیریت آن‌ها بوده است. الان آن‌ها دارند به مدیریت‌های ایران ایراد می‌گیرند در صورتی که مدیریت ما در سطح جهان بسیار عالی بوده است و ما اگر هم به مدیریت‌های خودمان اشکال می‌گیریم نسبت به ایده آل‌های خودمان است و نه نسبت به مدیریت جهانی، وگر نه ما نسبت به مدیریت جهانی بسیارعالی مدیریت نموده‌ایم.

 

اگر ملت ما توجه داشته باشد که قطعاً هم توجه دارد ما پیش از انقلاب روزانه 6 میلیون بشکه نفت صادر می‌کردیم و آن در صورتی بود که جمعیت کشور 36 میلیون نفر بود و هیچ زیر ساختی هم در کشور نبود و اگر هم بود بسیار محدود بود مثلاً کارخانه ذوب آهن را داشتیم که بسیار محدود فعالیت داشت و آنرا هم روس‌ها اداره می‌کردند.

 

اما الان آن وضعیت را با اکنون مقایسه کنید، ما اکنون 80 میلیون نفر جمعیت داریم در صورتی که حتی یک میلیون بشکه نفت هم اجازه صادرات نداریم و به سختی اجازه صادرات نفت می‌دهند. امروزه خود دشمنان انقلاب اذعان دارند که ایران تبدیل به قدرت اتمی، پزشکی, نانو تکنولوژی شده است؛ راه‌ها و جاده‌های ایران و همینطور وضعیت هوانوردی ایران پیشرفت کرده است، از سوی دیگر ما شاهد استقلال نظامی در ادوات و تجهیزات نیز هستیم که همه این موارد با صادرات فقط یک میلیون بشکه نفت محقق شده است. دشمن از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران علیه کشور ما جنگ را تحمیل کردند؛ و خودشان هم به اینکه علیه ایران جنگ را تحمیل کردند اذعان نمودند.

 

کدام کشور را می‌توانید بیابید که بعد از 8 سال جنگ بتواند دوام بیاورد و از هم فرونپاشد و همچنان بتواند روی پای خود بایستد. زمانی صدام

 

که علیه کشور ما جنگ را شروع کرد همه دشمنان وی را تشویق و ترغیب کردند.

 

صدام که در ابتدا علیه ایران می‌جنگید و مورد حمایت غربی‌ها بود سپس علیه کشور کویت جنگ به راه انداخت و به این کشور حمله کرد که پاسخ کوبنده ای از سوی قدرت‌های حامی آن دریافت کرد و بشدت مورد حمله قرار گرفت.

 

دشمنانی که می‌خواستند انقلاب ایران را نابود کنند، اما خودشان به زحمت افتادند و انقلاب اسلامی ایران به آن‌ها ضربه زد.

 

پس با این اوصاف در کل مدیریت مجموعه ای ما خوب است منتها ایراداتی که ما به همدیگر می‌گیریم برای این است که راکد نشویم و درجا نزنیم بلکه با رفع نواقص مدیریتی خودمان روبه جلو حرکت کنیم و پویا باشیم. ما کشوری هستیم که به علت هدفی که انتخاب کرده‌ایم حتی لحظه ای هم نباید غافل شویم و در جا بزنیم.

 

مهم‌تریم موانع و محدودیت‌های انقلاب اسلامی ایران را در این 36 سالی که از می‌گذرد چه می دانید؟

 ما یکسری موانع و محدودیت‌های داخلی داریم و یکسری هم موانع و محدودیت‌های خارجی.

 

از لحاظ خارجی مهم‌ترین موانع و محدودیت‌های انقلاب اسلامی این است که: قدم‌هایی را که ما برداشته‌ایم قدرت‌های خارجی آن‌ها را تهدیدی علیه خود می‌دانند و این هم طبیعی است چون امام زمان که ظهور کند همه این‌ها را از سر راه خود بر خواهد داشت. بنابراین آن‌ها همه تلاش خود را می‌کنند تا از انقلاب و اهداف آن جلوگیری کنند و سد راه آن شوند. بنابراین اینکه بعضی‌ها می گویند ما در شعب ابی طالب هستیم این حرف آن‌ها در حقیقت درست است، زیرا 36 سال است که ما در شعب هستیم؛ دشمنان 36 سال است که هر راهی را که ما در اقتصاد رفته‌ایم جلوی ما را سد کرده‌اند. ولی به هر ترتیب حسن مدیریت در ایران و مقاومت مردم موجب شد تا این موانع را دور بزند.

 

یکسری از موانع و محدودیت‌های انقلاب نیز داخلی است؛ شامل نیروهای بریده از انقلاب، نیروهای نفوذی و نیروهای بدفهم.

 

نیروهای بریده آن‌هایی هستند که هرچند در ابتدا با انقلاب بودند اما سپس در ادامه دنیا طلب شدند. این‌ها هر چند در ابتدا همراه انقلاب بودند اما در ادامه اهداف انقلاب را فراموش کردند و از انقلاب بریدند و اکنون در پی این هستند که برای رسیدن به موفقیت خودش به دشمن جواب مثبت دهند چون احساس می‌کنند که ادامه انقلاب منافع آن‌ها را تهدید می‌کند و زندگی دنیوی‌شان را نابود می‌کند بنابراین برای پیشرفت کشور دائماً از نظم جهانی و همراه شدن با آن صحبت می‌کنند.

 

اما نفوذی‌ها: این‌ها با ما هستند ولی خود نماهستند؛ در ظاهر بین ما هستند ولی در واقع با ما نیستند بلکه عوامل دشمن هستند و برای آن‌ها جاسوسی می‌کنند.

 

دسته سوم موانع و محدودیت‌های داخلی, بدفهم‌ها هستند؛ اینان کسانی هستند که از انقلاب نبریده‌اند و جدا نشده‌اند و به مال و اموال دنیا هم دلخوش نکرده‌اند و علاوه بر این جزو نفوذی‌ها هم نیستند، ولی نمی به موقع نمی‌فهمند.

 

همه این موارد ذکر شده موانع و محدودیت‌های انقلاب هستند؛ البته در طول انقلاب به دلیل قدرت مدیریت صحیح نظام که در ولی فقیه منعکس شده است و نیز مقاومت مردم، همیشه این تهدیدها تبدیل به فرصت شده‌اند و نظام همیشه توانسته از تهدیدهای این بریده‌های از انقلاب استفاده کرده و آنرا تبدیل به فرصت کند. یعنی نظام آمده کار آن‌ها را اصلاح کرده و در جهت پیشرفت کشور به کار گرفته است؛ چون دشمن وقتی این‌ها را دیده به کارشان دلگرم شده است و وقتی دلگرم شده دست کشیده است و در همین بین ما توانستیم یکسری از کارهایمان را پیش ببریم. سیاستمدار آمریکایی که گفته بود امام خمینی زیرک بود امام در ابتدای انقلاب بازرگان را در رأس کار کشور قرار داد و با این کار ما را به بازی گرفت تا بتواند پایه‌های خود را مستحکم نماید و موقعی که پایه‌های خود را مستحکم کرد به طوری که قابل نابودی نبود، بازرگان را از رأس امور برداشت. هر چند اینگونه ای که آن سیاستمدار آمریکایی می‌گوید کاملاً به این صورت نبود اما به هر حال این هنر مدیریتی امام خمینی بود که توانستند ماجرا را به خوبی اداره کنند چون به هر حال بازرگان بر وی تحمیل شده بود و امام گفتند که من موافق بازرگان نبودم. امام با قدرت مدیریتی که داشتند از این تهدید استفاده کرد و آنرا به یک فرصت تبدیل کرد همچنان که در ماجرای بنی صدر هم این قدرت مدیریتی امام را شاهد هستیم که یک تهدید را تبدیل به فرصت کرد.

 

در پایان بحث هر نکته ای را که در این زمینه لازم می دانید بیان کنید.

ما باید توجه داشته باشیم به آن نقطه هدف؛ الحمدلله به دلیل توفیق الهی و رهبری الهی ولایت فقیه, ولی فقیه به تنهایی نیست بلکه به دلیل تقوا و صبری که دارد خداوند هدایتش می‌کند. انقلاب اسلامی ما به نقاط بسیار عالی ای رسیده است. با نگاهی به جهان متلاطم و درهم ریخته و سرگشته در می‌یابیم که این ستون‌ها و بنیان‌های جهان شیطانی یک به یک در حال فروریزی است و ما برای اینکه امیدوار به حرکت و رسیدن به هدفمان بشویم باید هوشیار باشیم.

 

اگر در نظام جهانی کنونی دقت کنید متوجه خواهید شد که ما چقدر در برابر این قدرت به ظاهر بزرگ موفق بوده‌ایم. در جهانی که قدرت بزرگی مثل روسیه را تحریم کنند این خیلی قابل دقت است چون بنای شرک و کفر بر هم ریخته است وگرنه این‌ها قدرت در سطح جهانی را با حق وتو با یکدیگر تقسیم کرده بودند و برای اداره جهان با هم به تفاهم رسیده بودند.

 

وقتی شما می‌بینید که این‌ها می‌آیند و یکی از آن کشورهای دارای حق وتو را تحریم می‌کنند این بدین معنی است که آن شبکه به هم ریخته است و در شورای امنیت و در سازمان ملل آن نظم موجود به هم ریخته است و دیگر هیچ قطعنامه ای به ثمر نمی‌رسد چون کشورهای دارای حق وتو علیه هم هستند و تقریباً هر یک قطعنامه دیگری را وتو می‌کند.

 

پس نظم شیطانی ای که این‌ها درست کرده بودند تا اوضاع جهان را در دست داشته باشند تا مبادا منجی واقعی بیاید از بین رفته است و ما در حال نزدیک شدن به آن نقطه پیروزی بخش هستیم. پس نه حق اشتباه داریم و نه حق کوتاه آمدن چون در این صورت هزار سال از اهدافمان دور می‌شویم و در این صورت است که بر ما هم همانند هم عصران امام حسین که به ایشان یاری نرساندند و ما الان بر آن‌ها لعنت می‌فرستیم در این صورت آیندگان نیز بر ما لعنت می‌فرستند به جای تمجید.

 

اما اگر ما مقاومتمان را ادامه دهیم که مردم نیز قطعاً ادامه خواهند داد و بریده‌ها نیز از خواب غفلت بیدار شوند و بد فهم‌ها و کج فهم‌ها نیز دقت کنند و خط رهبری را ببینند در این صورت ما تا پیروزی نهایی فاصله چندانی نخواهیم داشت./998/د101/ب6

 

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ارسال نظرات