۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۱
کد خبر: ۲۶۰۲۳۷
آیت‌الله جوادی آملی:

هر لحظه باید مراقب نفس و حب نفس بود

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این که خداوند کل عالم را در حدی قرار داد که انسان با هر کسی می‌تواند کنار بیاید، گفت: این حب نفس وقتی از حد بگذرد، انسان هوای نفس خودش را خدا می‌گیرد، انسان باید هر لحظه نگاه کند و ببیند چه کسی محرک اوست.
آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، امروز دوشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار می‌شود، به تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه شوری پرداخت و گفت: قرآن کریم یک فضای نزول دارد و سوره‌های قرآن کریم هرکدام یک جو نزول دارند و برخی از آیات قرآن کریم هم شأن نزول دارند، بررسی شأن نزول آیات در فهم آن آیه کمک می‌کند، چه این که بررسی جو نزول و فضای نزول در تفسیر سوره یا مجموعه قرآن اثر دارد.

وی افزود: سوره مبارکه شوری که با حروف مقطعه آغاز شد، در مکه نازل شد، به استثنای چند جمله که گفته می‌شود، در مدینه نازل شده است، و مضمون اصلی سور مکی، خطوط کلی و اصول دین است، یعنی توحید و وحی و نبوت و خطوط کلی فقه و اخلاق و حقوق است، ضرورت توحید، معاد و وحی و نبوت را بیان می‌کند.

مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «حم ﴿1﴾عسق ﴿2﴾»، اظهار کرد: حروف مقعطه مورد تحدی قرار نگرفتند، که بگوییم این‌ها که رمز است چگونه مانند آن را بیاوریم، حروف مقطعه یا یک آیه یا جزوی از یک آیه هستند و هرگز قرآن کریم به آیه تحدی نکرده است، آیاتی هم که معناش روشن است و نظیر حروف مقطعه نیست، آن‌ها هم مورد تحدی واقع نشده است.

وی گفت: این حروف یا اسم است برای سوره، یا رمز است به مضمون این سوره و آسان‌ترین وجه برای تفسیر حروف مقطعه این است که می‌گوید این قرآن کریم از همین حروف تشکیل شده و خدای سبحان از همین حروف کتابی را نازل کرد که آوردن مشابه آن محال است و این از ابزار و عناصر جاهای دیگر ساخته نشده است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه «کَذَلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿3﴾»، اظهار کرد: گاهی سور مکی از توحید شروع می‌شود و گاهی از وحی و نبوت، اما سوره‌های حوامیم سبعه از وحی و نبوت آغاز می‌شود که وحی را ضروری و مشترک میان جوامع می‌داند، زیرا انسان هرگز بدون وحی نمی‌تواند به مقصد برسد.

وی خاطرنشان کرد: اگر انسان مهاجر است، راهنما می‌خواهد، اگر مرگ پایان راه بود و انسان می‌پوسید راهنما نمی‌خواست، اما این گور چاله و چاه نیست، بلکه یک پل است، اگر مرگ معبر و نه مدفن است، پس تمام اخبار مال آن طرف مرگ است، پس ما راه و راهنما و زادراه می‌خواهیم، اگر کسی انسان را می‌شناخت یاوه بودن انسان را هرگز باور نمی‌کرد.

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات ادامه داد: اگر به انسان این مطلب را بفهمانند، نه اومانیسمی و نه احساس پوچی و نه خودکفا بودن در برنامه‌ریزی است، فرمود ما برای هدایت انسان وحی را ضروری می‌دانیم، برای این که ما انسان و جهان و پیوند انسان و جهان را آفریدیم، فرمود همان طور که به انبیای قبلی وحی فرستاده شد، برای شما هم وحی فرستاده می‌شود.

وی با قرائت آیه «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿4﴾»، افزود: خداوند جهان و انسان را آفرید و برنامه انسان و جهان را هم تنظیم کرد، خدا بر اساس عزت و حکمتش جامعه را اداره می‌کند، انسان که نمی‌تواند بدون آسمان و زمین و آب و هوا زندگی کند، برنامه تنظیم‌شده نظام هستی و انسان را باید خداوند تعیین کند و چون علی عظیم است، کاری می‌کند که نزدیک است این کار این مجموعه را متلاشی کند.

دلیل سنگین بودن کارنامه مردان الهی

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه «تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿5﴾»، ادامه داد: اگر این مجموعه یعنی آسمان و زمین را متلاشی کرد، انسان نیز متلاشی می‌شود، این وحی اگر بر کسی نازل شد، انسان قدرت تحمل ندارد، وجود مبارک امام صادق(ع) به ابابصیر فرمود آن جا که بدون واسطه خدای سبحان با پیامبر(ص) سخن می‌گفت تحمل‌ناپذیر بود، که در پایان همین سوره شوری به اقسام وحی اشاره شده است.

وی گفت: آن وقت که بلاواسطه خدای سبحان با پیامبر(ص) سخن می‌گفت، تحمل‌ناپذیر بود، وقتی این وحی نازل می‌شود، نزدیک است که آسمان‌ها از هم شکافته شود، وجود مبارک حضرت زینب(س) در خطبه کوفه فرمود کاری کردید که نزدیک است نظام هستی متلاشی شود که به دلیل سنگینی حرف و سخن بود.

مفسر برجسته قرآن کریم با تأکید بر این که در قرآن کریم از وحی به عنوان قول سنگین و ثقیل یادشده است، اظهار کرد: حق سنگین است، لذا مردان الهی کارنامه اعمالشان سنگین است، باطل سبک است و به همین دلیل باطل‌گرایان نامه اعمالشان سبک و خفیف است، ظهور حق هم وزین است و وقتی آن حق بخواهد ظهور کند، آسمان‌ها قدرت تحمل ندارند و معاد هم روز ثقیل و سنگین است.

وی گفت: حق که بخواهد ظهور کند، کل آسمان‌ها را متلاشی می‌کند و صحنه قیامت هم سنگین است چون حق دارد ظهور می‌کند، این حبل متین که سنگین و وزین است اگر بخواهد تنزل کند، گویا آسمان‌ها از سقف می‌ریزند، البته در سوره مبارکه مزمل از انفطار آسمان‌ها در جریان قیامت سخن به میان آمده است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: آن چه که در سوره شوری مطرح است، امری است که از بالا می‌آید و وقتی انسان کامل نتواند آن را تحمل کند، انسان هم نمی‌تواند تحمل کند، منتها تجلی وحی برای انسان مقداری رقیق است، گوشه‌ای از این تجلی در جریان طور موسی ظهور کرد.

وی با اشاره به این که این شکافتن آسمان‌ها که بدون واو به جمله قبل وصل شد، نشان‌دهنده آن است که آن علی عظیم ارد پیام می‌دهد که این امر سنگینی است، گفت: فرشتگان تحمیدگو و تسبیح‌گوی حق هستند،  و جماد و نبات نیز همچنین هستند، در این جهت فرشتگان با آنان همسان هستند و البته نه در درجه بلکه در تسبیح گفتن همسان هستند.

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات ادامه داد: درباره ملائکه آن چه که در سوره مبارکه غافر گذشت این بود که ملائکه و حاملان عرش، اهل تحمید، تسبیح و اهل ایمان و اهل استغفار برای دیگران هستند، اما آیه محل بحث دارد که برای کسانی که در زمین هستند استغفار می‌کند و این جا سؤال مطرح می‌شود که چرا ملائکه برای اهل زمین استغفار می‌کنند.

وی افزود: پاسخ این است که ملائکه برای کسانی که آن‌ها را می‌بینند، استغفار می‌کنند، کافر را نمی‌بینند چون تاریک است و روشن نیست، آنان که در ظلمات روی ظلمات قرار دارند، دیده نمی‌شوند، بلکه مؤمنان را بسته به درجه خودشان می‌بینند، نور اهل‌بیت(ع) مخصوص خودشان است، مؤمنان هم اندزه خودشان نور و درجه دارند.

حب نفس وقتی از حد گذشت انسان هوای نفس را اله خود می‌گیرد

حضرت آیت‌الله جوادی آملی ابراز کرد: اما جواب دیگر این است که ملائکه مظهر ذات اقدس اله هستند که خدای سبحان دو نظر عمومی و یک نظر رحمت و لطف عنایت دارد، در قیامت و مانند آن آمده است که خدای سبحان به یک عده نگاه نمی‌کند، همان خداوند به اهل دوزخ می‌‌گوید که بروید در جهنم و سخنی نگویید.

وی با اشاره به این که در سوره مبارکه آل‌عمران درباره تبه‌کاران آمده است که فرشتگان به آنان نگاه نمی‌کنند و بر آنان لعنت می‌کنند، ادامه داد: این مهم‌ترین دلیل بر آن است که برای همه مردم زمین استغفار نمی‌کنند، اینان برای هر کسی در کره زمین استغفار نمی‌کند، هیچ جا نیامده است که ملائکه برای خودشان استغفار می‌کنند.

مفسر برجسته قرآن کریم افزود: انبیا استغفار می‌کنند اما این که فرشتگان برای خودشان استغفار کنند، جایی نیامده است، استغفاری که فرشتگان می‌کنند برای دیگران است و در انتهای آیه مژده می‌دهد که خداوند رحیم و غفور است، اگر این «من فی الارض» عام باشد، این رحمت رحمانیه است، اما «من فی‌الارض» عام نیست و در انتهای آیه آمده است که خداوند «رحیم» است.

وی با تقسیم‌بندی فرشتگان مجریان رحمت به دو دسته گفت: بر اساس این که رحمت خداوند همه جهان را فراگرفته است، فرشتگانی که مدبرات امر هستند، برخی مجریان این رحمت رحمانیه هستند و برخی مجری رحمت رحیمیه هستند که از آن فرشتگان مخصوصی است که مدبرات خاص هستند که آن فرشتگان کفار و منافقان را لعنت می‌کنند.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با قرائت آیه «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِیَاء اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ ﴿6﴾»، خاطرنشان کرد: فرمود اینان که مشرک و ملحد هستند از قلمرو تدبیر الهی بیرون نیستند، شما در حد برهان با اینان گفت و گو بکن، اینان یک مشکل جدی دارند، این حب نفس وقتی از حد بگذرد، انسان هوای نفس خودش را خدا می‌گیرد، اینان به جای این که انسان را جانشین الله بدانند، جایگزین الله می‌دانند.

تمام شرف انسان به جانشین خدا بودن است نه جایگزین

وی تأکید کرد: این که دهان باز می‌کند و می‌گوید من هر چه بخواهم و هر کار بخواهم انجام می‌دهم این نمونه‌ای از این تفکر است که چه اصطلاح اومانیسم را بداند یا نه، و آیات قرآن را مطالعه کرده باشد یا نباشد، این تفکر تفکر اومانیسمی است، تمام شرف انسان به این است که جانشین خداوند باشد و از طرف او کار کند و از خودش هیچ حرفی نداشته باشد.

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات بیان کرد: اما اگر داعیه خلافت داشت و گفت من هر چه دلم خواست می‌گویم این تفکر اومانیسمی است، این سنگ و چوبی که انسان تراشیده است و آن را عبادت می‌کند سنگین است اما هوای نفس سبک است اما آن شخص برده این هوس است و نمی‌داند و جریان انسان‌شناسی پیچیده‌ترین کارها است.

وی با اشاره به این که خداوند کل عالم را در حدی قرار داد که انسان با هر کسی می‌تواند کنار بیاید، اظهار کرد: هیچ کسی دشمن انسان نیست، مگر خود او، انسان باید دائما در درون خود سیر بکند و ببیند که کیست، بدترین دشمن همین است، با هر دشمنی انسان اگر کنار آمد و کاری برای او انجام داد، چند صباحی راحت است اما نفس این طور نیست، غوغایی در درون انسان است، انسان باید هر لحظه نگاه کند و ببیند چه کسی محرک اوست، این نفس اگر چند صباحی با آن راه آمد، انسان را رها نمی‌کند و راحت نمی‌گذارد./914/پ201/ج

ارسال نظرات