برخی جریان های سیاسی اهداف انقلاب را فراموش کرده اند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت الله سید احمد علم الهدی روز شنبه در ادامه تفسیر سوره محمد(ص)، در بیان تفسیر آیه سوم این سوره مبارکه گفت: اگر مردم و جامعه ای مؤمن شدند، آیا در هر شرایطی «اصلح بالهم» هستند و با امداد غیبی کمک شده و خداوند آن ها را بر دشمنان شان پیروز می کند؟ این سخن خداوند که «وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ» به خاطر این است که آن ها پیرو حق هستند و هر زمانی که مؤمنان در حرکت های سیاسی و فعالیت های اجتماعی به غیر خدا رو آورند دچار سردرگمی در کار می شوند.
وی در ادامه «عدم بازگشت مسیر فکر و عمل انسان از راه خدا» را لازمه سعادت و جلوگیری از ضلالت عمل دانست و افزود: این که می بینیم در طول تاریخ این همه مسلمان ها دچار بدبختی، انحطاط و سقوط شده اند، به خاطر این است که خدا را در نظر نگرفتند؛ باید احساس کنیم خادم یک چیز هستیم و آن خدا است و هر وقت خواستیم خودمان و نفسانیات مان را در نظر بگیریم، بدانیم که شکست خورده و مشمول «اضل اعمالهم» می شویم.
برخی جریان های سیاسی هدف از تشکیل انقلاب را فراموش کرده اند
امام جمعه مشهد مقدس خاطرنشان کرد: بزرگ ترین مشکل ما با برخی جریان های سیاسی است که خائن نیستند اما همیشه در ارزیابی ها و اندیشه شان فراموش می کنند که از اول به دنبال چه بوده اند و این انقلاب و نظام برای چه تشکیل شد، از همین رو ما را با کشور دیگری مقایسه می کنند.
آیت الله علم الهدی با اشاره به تشییع 5 تن از شهدای مدافع حرم طی روزهای اخیر در مشهد، اظهار داشت: بنده به یکی از وزیران گفتم قبل از انقلاب یک وزیر با یک خودکار ارزان وزیر می شد اما شما با لیترها خون وزیر شده اید و نباید خود را با آن دوران مقایسه کنید؛ این نظام مثل درختی که مرتب آب در پایش می ریزد، خون به پایش ریخته شده و در جریان تشییع اخیر پیکر شهدا خانواده های مستضعفی را دیدیم که اشک نمی ریختند چرا که پای اهل بیت(ع) در میان است؛ این ها برای سقوط یا عدم سقوط رییس جمهور سوریه نیست بلکه برای خدا است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دو عامل «بینش» و «خواستن» است که باعث عمل انسان می شود و وقتی گفته می شود «اندیشه زیربنای فعل است»، یعنی این دو اصل در باطن انسان تحقق پیدا می کند.
نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: تفاوت بین کفار و مؤمنین نیز در همین دو اصل است؛ کفار در بینش شان مشکل دارند چرا که کافر همه چیز را به طور مستقل در خود آن چیزها می بیند و ماورای آن و آن چه در آن چیزها نفوذ دارد را نمی بیند و به همین دلیل بینش اش انحرافی است اما مؤمن هر چیزی را که می بیند، قدرت، اراده و تدبیری که بر آن امر حاکم است را هم می بیند.
تبعیت از نفس موجب سردرگمی و ضلالت عمل می شود
آیت الله علم الهدی با بیان این که کفار و مؤمنان در خواسته هایشان نیز متفاوت هستند؛ افزود: مؤمن چیزی را می خواهد که مولا و خدای او بخواهد اما کافر هر چیزی را می خواهد که نفسش بخواهد و مطابق با عیشش باشد که در این صورت مصداق «اضل اعمالهم» شده و به طرف سردرگمی سیر می کند، چرا که این انسان در حوزه شیطان می افتد.
وی تصریح کرد: برخی خیال می کنند شیطان دشمن آخرت ما است در حالی که شیطان دشمن دنیای ما نیز هست و می خواهد در دنیا هم به ما خوش نگذرد، از همین رو راه هایی را باز می کند که لذت ما از بین برود؛ اگر به دقایق زندگی پولداران بی دین، مستکبران، سلاطین و درباریان ناپاک دقت کنید، زندگی آن ها از هر جای پر درد و درمانی رنج آور تر است و در زندگی شان لحظه ای آرامش ندارند.
امام جمعه مشهد مقدس تأکید کرد: وقتی کسی گفت زیربنای کارم دلخواه خودم است، این دلخواه، حوزه نفوذ شیطان است چرا که به گفته قرآن، کار شیطان فقط زینت دادن دلخواه ما و دلخواهی است که موجب شقاوت دنیا و آخرت است اما مومن از آن جا که خواست خدا را می خواهد، در حوزه نفوذ شیطان نیست از این رو وقتی من تابع خواست خدا شدم، شیطان نمی تواند در خواست خدا نفوذ کند بنابراین در مسیر سعادت و اندیشه کامل پیش می روم.
تبیین حق و باطل از منظر قرآن کریم
آیت الله علم الهدی در تبیین اصل حق و باطل اظهار داشت: باطل عبارت است از چیزی که در مقابل حق است و به بیان راغب اصفهانی «الباطل نقیض الحق»، پس اگر حق را بشناسیم باطل را نیز می توانیم بشناسیم.
وی افزود: راغب اصفهانی در کتاب مفرداتش می گوید «حق به چیزی می گویند که بر حسب مقتضای حکمت، یعنی آن چه سزاوار است باشد، به وجود آمده؛ بنابراین هر چه نباید به وجود آید باطل می شود.
نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: افراد کافر تابع باطل هستند، باطلی که شیطان در جهت خواسته ها تنظیم می کند، از همین روکفار به طرف چیزی می روند که نباید بشود، در نتیجه اعمال شان گمراه می شود اما پیروان حق دنبال چیزی می روند که باید اتفاق بیفتد چرا که مشیت خداوند به چیزی تعلق می گیرد که باید اتفاق بیفتد و به مصلحت موجودات است.
آیت الله علم الهدی با اشاره به آیه 62 سوره مبارکه حج در خصوص شناخت حق و باطل، گفت: حق خدا است و هر چه غیر خدا باشد باطل است؛ پس هر خواسته ای که خودم بخواهم و خدا نخواهد باطل است و هر راهی را که خدا بگوید، حق است؛ اگر زندگی مان را بر اساس این ایمان تحلیل کنیم و زندگی ما روی این پایه استوار شود، در هر جریان و بینشی در عرصه سیاسی و فرهنگی دنبال خواست خدا هستیم.
حضرت خدیجه تمام هستی اش را در راه خدا داد
وی با اشاره به سالروز رحلت حضرت خدیجه(س)، اظهار کرد: وجود این بزرگواران تابلوهایی است که برای امروز ما نصب شده است؛ خانم بافضیلتی همه هستی اش را در راه خدا داد و آن زندگی مصیبت بار شعب ابیطالب را انتخاب کرد در حالی که در همه عمر در ناز و نعمت و در قدرت برخاسته از استعداد و نبوغ خودش بود.
امام جمعه مشهد مقدس تصریح کرد: برخی پیروان مذاهب به پیامبر(ص) جفا کرده و درباره ثروت حضرت خدیجه می گویند ارث خویلد بوده و یا ارث شوهر های گذشته اش بوده است، در حالی که خویلد زنده بود و ضمنا عرب به دختر ارث نمی داد و به زن نیز ارث نمی رسید؛ ضمن این که مسئله شوهر های حضرت خدیجه حرف غلطی است که متاسفانه از زبان برخی شیعیان هم شنیده می شود در حالی که ایشان طاهره مطهره بوده و به رجس جاهلیت آلوده نشده بودند.
آیت الله علم الهدی افزود: این ثروت از نبوغ ایشان بود که از همان دوران دختری تا آن زمان کانون بروز نبوغ در تجارت بودند و با سرمایه کوچکی که از پدرشان گرفتند وارد عرصه تجارت شده و بر اثر نبوغ این ثروت کلان را به دست آوردند.
وی خاطرنشان کرد: علت تأخیر در ازدواج ایشان این بود که کفوی برای ایشان پیدا نمی شد و حتی برخی سلاطین هم از ایشان خواستگاری کرده بودند اما وقتی خدیجه ارزیابی می کرد، آن ها را کفو خود نمی دید اما وقتی خدمت پیامبر(ص) رسید با ایشان مانند مادری که می خواهد تمام رنج های فرزندش را برطرف کند، برخورد می کرد و با تمام وجود در خدمت پیامبر(ص) بود تا کوچک ترین نگرانی از جانب حضرت خدیجه(س) پیدا نکند.
جناب ابوطالب و حضرت خدیجه پشتیبان پیامبر بودند
نماینده مجلس خبرگان رهبری گفت: جناب ابوطالب(ع) و حضرت خدیجه(س) پشتیبان پیامبر(ص) بودند و این طور نبود که حضرت خدیجه(س) فقط در خانه بنشیند، بلکه با دشمنان پیامبر(ص) برخورد می کرد در حالی که برخوردش با پیامبر(ص) برخورد یک کنیز زرخرید بود که گویی در برابر پیامبر(ص) اختیاری ندارد و تا این حد متواضع بود.
آیت الله علم الهدی در پایان گفت: تا زمانی که پیغمبر زنده بود، هر کس اسم خدیجه را می برد، اشک از چشمان ایشان جاری می شد و می فرمودند «خدیجه(س) در حالی به من ایمان آورد که از او مطالبه ایمان نکردم و اولین کسی بود که به من ایمان آورد.»/820/پ202/ج