۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۲۸۳۴۰۸

نقطه آغاز تحریف‌‌ها علیه امام خمینی

خبرگزاری رسا ـ پس از سپری شدن دولت اصلاحات، خاطره‌گویی‌‌های شخصی بدون سند رواج بسیاری در سخنرانی‌‌ها و رسانه‌‌ها پیدا می‌‌کند که در برخی موارد، مواضعی نیز از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام گرفته می‌‌شود و برخی نیز بی‌جواب می‌‌ماند.
تحريف امام

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، امام خمینی(ره) به عنوان یک چهره تأثیرگذار جهانی و منطقه‌ای به‌طور طبیعی مورد کینه دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس نظام جمهوری اسلامی است که آن را بر مبنای اندیشه نظام ولایی اسلام پایه گذاری کردند. به سبب اقتدار و قدرت روزافزون این نظام سیاسی نوپا و ایستادگی آن در برابر نظام‌‌های دیگر شرق و غرب، به ویژه استکبار جهانی، همواره تلاش شده در ابعاد مختلف سیاسی و نظامی علیه آن اقدام شود تا جلوی پیشروی تفکر آزادی‌خواهانه امام در دنیا گرفته شود.

 

تقابل نظری و فکری با مبانی نظری انقلاب و تلاش برای انحراف این انقلاب از مسیر اصلی آن از دیگر اقدامات دشمنان داخلی و خارجی آن بوده است. از آن جا که اساس معماری این انقلاب، اندیشه‌‌های انقلابی برگرفته از اسلام ناب محمدی حضرت روح الله بوده است، بسیار تلاش می‌‌شود با تحریف اندیشه‌‌های آن بزرگمرد دوران، اصل انقلاب نیز به انحراف کشیده شود تا بتوانند آن را از پای در بیاورند.

 

همچنین حضرت امام به عنوان یک چهره تأثیرگذار جهانی و منطقه‌ای بطور طبیعی همواره مورد کینه دشمنان خارجی و داخلی بوده است. از این منظر گروه‌ها، افراد و چهره‌‌ها و جریانات سیاسی مختلفی سعی کردند با نسبت دادن موضوعات متفاوت به ایشان، چهره سیاسی و دینی امام راحل را تخریب و تحریف کنند. درباره گستره و بازه زمانی تحریف شخصیت حضرت امام نظرات متفاوتی وجود دارد اما آن چه مسلم است در سال‌‌های اخیر این تحریف ابعاد جدی‌تری به خود گرفته و بسیار شدید‌تر و گسترده‌تر از پیش رخ می‌‌دهد. در این سلسله گزارش بر آنیم به گذشته این اقدامات و سپس به علل و انگیزه‌‌ها و روند امروزین آن بپردازیم.

 

دغدغه امام و سیداحمد آقا

با پیروزی انقلاب اسلامی و رای قاطع مردم به جمهوری اسلامی و پذیرش عمومی مردم نسبت به رهبری انقلاب، موجب شده بود تا افراد مخالف به بیان مطالب و اظهار نظر و گفت وشنودهای متناقض در رابطه با روند مبارزات امام خمینی (ره) از جمله نوشتن بیانیه‌ها، رفتن به نجف و پاریس و تشکیک در نامه‌‌های حضرت امام (ره) بپردازند. مرحوم سید احمد خمینی این مسئله را با امام در میان می‌‌گذارند و از ایشان می‌‌خواهند تا اجازه دهند مرکزی برای تدوین سخنرانی‌ها، نامه‌‌ها و آثار امام تأسیس شود تا از دستبرد این منفعت‌طلبان و تحریف‌کنندگان حفظ شود.

 

 حضرت امام در 17 شهریور سال 67 در پاسخ به ایشان در نامه‌ای مجوز تنظیم و تدوین تمامی آثار و نامه‌‌ها و سخنرانی‌‌های خود را این چنین صادر می‌کنند؛ «شما را براى تنظیم و تدوین کلیه مسائل مربوط به خود، که بسا در رسانه‏‌هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده‏ است، انتخاب مى‌نمایم.»

 

پس از تأسیس این مرکز، مجلس نیز با توجه به وظایف ذاتی این مرکز، در 14 آبان سال 68 قانونی را تحت عنوان قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی(ره) تصویب می‌‌کند.

 

نگرانی حضرت امام از تحریف گفته‌‌ها و آثارشان به این جا ختم نشده بود و ایشان صریحاً در وصیت‌نامه خود نیز به این مسئله اشاره کرده و ملاک برای صحت اسناد ارائه شده را تایید این مرکز قرار داده بودند. این دو رویداد نشان می‌‌دهد مسئله تحریف اندیشه‌‌های حضرت امام منحصر به امروز نیست و از زمان حضرت امام آغاز شده است.

 

تأسیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی

جواد منصوری، معاون اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به تحریف اندیشه‌‌های حضرت امام از سوی برخی جریان‌‌های خاص، تصریح می‌‌کند: «حضرت امام در زمان حیات خویش تقریبا چنین اتفاقی را پیش بینی کرده بودند که از قول ایشان نیز مانند هر فرد مهم و جریان ساز دیگر تاریخ، مطالبی خلاف واقع گفته شود. در مورد وقایع انقلاب نیز همین طور است. به همین دلیل ایشان در سال 61 دستور تأسیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی را می‌دهند و دستور می‌‌دهند تاریخ انقلاب با استناد به اسناد و راویان معتبر با نویسندگان معتبر نوشته شود تا از تحریف و سوءاستفاده افراد برای تحریف تاریخ و وقایع براساس دیدگاه‌‌های شخصی افراد برای کسب منافع فردی و گروهی جلوگیری شود.»

 

وی ادامه می‌‌دهد: «این یک واقعیت بسیار مهم است که متاسفانه ما مثل گذشتگان به آن مبتلا شدیم که افرادی برای منافع و دیدگاه‌‌های شخصی یا گروهی خودشان یا به دلیل مجموع این‌ها، وقایع انقلاب یا دیدگاه‌‌های امام و اتفاقات رخ داده را تجزیه و تحلیل می‌‌کنند. به طوری که برخی مواقع، تحلیل‌‌های تاریخی با واقعیت 180 درجه اختلاف دارد. مایه تأسف است که باید بگویم ما نمونه‌‌های متعددی از این اتفاق تلخ را در زمان خود و زمان‌‌های نزدیک به خود شاهد بودیم و هستیم. بنابراین نسبت به وقایعی که فاصله بیشتری از ما دارد قطعا باید با احتیاط و دقت و تحقیق و تفحص بیشتر در متون و بناهای به جای مانده از گذشته تحقیق کرد.»

 

گذشته تحریف و تقابل عملی با اندیشه‌‌های امام در داخل

موسی فقیه حقانی، استاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات تاریخ ایران در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان با بیان اینکه حضرت امام بنیان‌گذار یک نظام سیاسی با رویکردی جدید در دنیا بود، بیان می‌‌کند: «این نظام سیاسی برای عده‌ای ناخوشایند بود و از همان ابتدا جلوی آن ایستادند، زیرا رویکرد یک نظام سیاسی بسیار مهم است. در انقلاب‌‌های جهان می‌بینیم وقتی تغییرات در حوزه سیاسی رخ می‌دهد اما در نهایت نظامی شبیه نظام‌‌های سیاسی دیگری که در کشورهای دیگر وجود دارد، در آن حاکم می‌شود.یعنی درچارچوب تفکرات مدرن نظام سیاسی تغییر می‌کند. مثلا انواع جمهوری‌‌های دموکراتیک و .... این بحث در انقلاب ایران نیز مطرح شد و گروه‌‌های مختلف سیاسی در همان ابتدای انقلاب، نظرات مختلفی در این زمینه طرح کردند اما حضرت امام فرمودند: «جمهوری اسلامی! نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر». این تاکید ایشان نشان می‌دهد نظام سیاسی خاصی با مبانی نظری و رویکردی خاص تأسیس شد و این برای خیلی‌‌ها خوشایند نبود و از همان ابتدا در برابر آن ایستادند و گام اول را با تحریف همین دیدگاه حضرت امام آغاز کردند اما باتوجه به آن که حضرت امام در آن زمان خود حضور داشتند و پاسخ آنها را می‌دادند نتوانستند کاری از پیش ببرند.»

 

نهضت آزادی و امام

حقانی درباره این گروه‌‌ها توضیح می‌دهد: «به عنوان مثال نهضت آزادی از همان ابتدا با بحث ولایت فقیه و نظام ولایی مخالف بود و آنها با توجه به مبانی‌شان در حوزه سیاسی، ابتدا دنبال نظام سلطنتی در چارچوب قانون اساسی مشروطه بودندکه «شاه سلطنت کند حکومت نکند» اما بعد از ساقط شدن سلطنت دنبال تأسیس جمهوری دموکراتیک رفتند. به همین سبب تمام تلاش نهضت آزادی برای کمرنگ شدن و به حداقل رسیدن نظام ولایی در انقلاب اسلامی ایران بود که البته در تدوین قانون اساسی، هم از سوی آنها و هم طرفداران نظام ولایی بحث‌‌هایی مطرح شد.»

 

وی می‌‌افزاید: «بعدها گروه‌‌های دیگری که عمدتا در زمره گروه‌‌های اصلاح‌طلب معرفی می‌شوند، خیلی تلاش داشتند تعریف دیگری با محدودیت‌‌های بیشتر برای ولایت فقیه و محدود شدن آن به نظر مردم ارائه بدهند اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدند.»

 

حسن رحیم پور ازغدی نیز در سخنرانی که به مناسبت سالگرد 15 خرداد دارد، ضمن تبیین اندیشه‌‌های حضرت امام، با اشاره به اظهارات عده‌ای مبنی بر اینکه امام و انقلاب تندروی داشته‌اند و مسئله فلسطین به ما ربطی ندارد، ادامه می‌‌دهد: «مرحوم بازرگان در کتاب خود نوشته که مرگ بر آمریکا جزو شعارهای انقلاب نبوده این را چپی‌‌ها به ما تحمیل کردند و امام آمد انقلاب را منحرف کرد. انقلاب فقط گفته بود شاه استبداد نکند.»

 

دوران اصلاحات و حذف اندیشه‌‌های امام

در دوره اصلاحات جریانی منسوب به جریان اصلاح‌طلب معتقد به کهنه شدن اندیشه‌‌های حضرت امام می‌‌شوند تا جایی که اکبر گنجی صراحتا اعلام می‌‌کند که تاریخ مصرف اندیشه‌‌های حضرت امام تمام شده و باید به موزه‌‌ها سپرده شود. علاوه بر این جریان‌‌ها و افراد بسیاری به نام آزادی بیان به تخریب تفکر انقلاب اسلامی و حکومت دینی که از بزرگ‌ترین مبانی اندیشه‌ای حضرت امام است می‌‌پردازند و در رسانه‌‌های مختلف اظهارات آنان بازنشر می‌‌شود.

 

آغاز سونامی خاطره

پس از سپری شدن دولت اصلاحات و استقرار دولت نهم و دهم، کتاب بررسی کارنامه موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام به ویژه در دولت دهم، خاطره‌گویی‌‌های شخصی بدون سند رواج بسیاری در سخنرانی‌‌ها و رسانه‌‌ها پیدا می‌‌کند که در برخی موارد مواضعی نیز از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام گرفته می‌‌شود و برخی نیز بی‌جواب می‌‌ماند. پس از استقرار دولت یازدهم، با فضای بازی که برای بیان این خاطره‌‌ها ایجاد می‌‌شود، این خاطره‌گویی‌‌ها و بازتاب آن افزایش می‌‌یابد و تا آن‌جا می‌‌رسد که عنوان می‌‌شود: «امام مخالف حذف شعار مرگ بر آمریکا بود.»

 

یکی از راهبردهایی که در این دوره به شدت پیگیری می‌‌شد، تطهیر برخی شخصیت‌‌ها با خاطره‌سازی از حضرت امام و سید احمد آقا بود. تا جایی که برخی به دنبال تطهیر چهره امثال بازرگان از زبان حضرت امام و یادگار ایشان بودند. در یکی از آخرین موارد، روزنامه‌ای در گفت‌وگو با یکی از چهره‌های فرهنگی به دنبال نشان دادن دلجویی سید احمد آقا از بازرگان به استناد یک عکس از ملاقات این دو با هم بوده است.

 

دلجویی سیاسی از بازرگان

عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان درباره «ادعای دلجویی حاج احمد آقا از بازرگان در ملاقات با وی» می‌‌گوید: « اینکه مرحوم حاج احمد آقا به ملاقات بازرگان رفته است امر غیرعادی نیست. به ملاقات بیمار رفتن امری طبیعی است و این اتفاق به این معنی نیست که مواضع امام یا سید احمد آقا را نسبت به آقای بازرگان و نهضت آزادی نفی کند. رهبر انقلاب نیز بعد از فوت بازرگان در اطلاعیه‌ای که دادند، هم تعاریفی از وی داشتند و هم ضعف‌‌های وی را بیان کردند. همین رفتار و موضع را نسبت به آقای منتظری نیز داشتند.»

 

وی با تأکید بر اینکه نباید مسائل انسانی را با مواضع سیاسی در تقابل دید، می‌‌افزاید: « عیادت از بیمار لزوما یک اقدام سیاسی نمی‌تواند باشد و این ملاقات به این معنی نیست که سید احمد آقا مواضع سیاسی بازرگان را قبول دارد و پذیرفته است. عیادت از یک بیمار که مواضع سیاسی او را هم قبول نداریم یک امر پسندیده است لذا اگر آن فرد در مصاحبه با روزنامه‌ای گفته باشند «شاید این مسئله محتمل است که سید احمد آقا در آن ملاقات از بازرگان دلجویی کرده باشد» نظر خودش را داده است و سندی بر این ادعا موجود نیست بلکه بر عکس سند قطعی و روشن داریم که سید احمد آقا از نهضت آزادی شکایت کردند و تقابل خودشان را با مواضع این نهضت اعلام و وقتی نهضت آزادی مدعی شد نامه حضرت امام متعلق به امام نیست و دست نوشته سید احمد آقاست، از این نهضت شکایت کردند و این نهضت دادگاهی و محکوم شد. بنابراین عیادت یک بیمار در جایگاه خود، امری جداگانه است و نباید این دو را با هم مخلوط کرد.»/998/102/ع

 

منبع: روزنامه کیهان

 

ارسال نظرات