عرف بینالملل و چالشهای حقوقی برجام
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای و وزارت امور خارجه تاکنون به صورت قاطع و روشن پاسخ تهدیدات، زیادهخواهیها و موضعگیری طرف غربی به خصوص امریکاییها را داده است«. این اظهارنظر دکتر عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه است که در جلسه هماندیشی – مورخه 12 مرداد - با برخی کارشناسان حقوقی و فنی مباحث هستهای و در پاسخ به انتقادات جوان نسبت به برجام – که در ادامه به بخشهایی از آن اشاره خواهد شد – عنوان شد.
اگرچه در جلسه همفکری صاحبنظران با دکتر عراقچی هر کدام از کارشناسان نقطهنظرات مهمی را درباره برجام و قطعنامه 2231 طرح کردند اما سه محور از محورهای ششگانه انتقادات به برجام در این جلسه را میتوان بر اساس مطالبات اخیر رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان در قالب نکاتی تشریح و آسیبهای ناشی از بیتوجهی به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب را که در سه محور اساسی «ضرورت نقشآفرینی دقیق مجلس در تصویب یا رد برجام»، «پاسخ روشن و صریح و چارهاندیشی نسبت به اظهارات تند مقامات غربی» و «لزوم لغو و نه تعلیق تحریمها و حفظ تناظر در گامهای دوطرف» مورد تأکید قرار گرفت، تحلیل و تبیین کرد.
1- حقوق مسؤولیت بینالمللی یکی از شاخههای اصلی و اساسی حقوق بینالملل است که بر اساس عرف شکل میگیرد. ماده 38 اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری به صورت صریح عرف را از منابع حقوق بینالملل برشمرده و بر همین اساس باید گفت یکی از عرفیترین بخشهای حقوق بینالملل بخش مسئولیتهای بینالمللی کشورهاست.
حال با توجه به نقش اساسی عرف در حقوق بینالملل میتوان بهتر درک کرد که چرا رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولتمردان تأکید میکنند «مسئولان امریکایی خیلی بد حرف میزنند؛ باید تکلیف این حرفها روشن بشود؛ بالاخره [یک] طرف قضیه ما هستیم، یک طرف هم امریکاییها هستند. یک بار میگویند که چارچوب تحریمها حفظ خواهد شد؛ پس ما نشستهایم این چند وقت، برای چه صحبت کردهایم.»
علت تامه لزوم پاسخ روشن و صریح و چارهاندیشی نسبت به اظهارات تند مقامات غربی و مخالفت با آن توسط دولتمردان ناظر به این معنا است که «رفتار و مواضع» کنونی غربیها در صورت استمرار تبدیل به «رویه» شده و رویه «عرف» بینالملل را میسازد و به عنوان یک «قاعده بینالملل» درآمده و نظام سلطه به وسیله همین قواعد الزام آور دست ساز، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار داده و حتی میتواند تحریمها بیشتری را علیه ایران اعمال کند.
اساسا سکوت در قبال تهدیدات و رجز خوانی امریکاییها و استمرار چنین رفتاری میتواند از یک سو سایه سنگین جنگ را بر سر کشور حفظ کند- در حالی که دولتمردان یکی از نقاط قوت برجام و قطعنامه را برداشته شدن سایه جنگ بر سر کشور عنوان کردهاند - و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران را همچنان به عنوان یک کشور ناقض صلح و امنیت پایدار بینالمللی معرفی مینمایند؛ موضوعی که مخالف اهداف ایران از تصویب قطعنامه 2231 در سازمان ملل است. روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان «تحقیر توأم با توافق »– اوایل مرداد- هم به ضرورت پاسخهای مناسب طرف ایرانی به امریکاییها پرداخت و پاسخ دکتر عراقچی در نشست مورد اشاره - به یکی از چالشهای پیش روی برجام مبنی بر «لزوم پاسخ هم سطح و هم وزن به تهدیدات طرف غربی» نشان میدهد که تهدیدات مقامات امریکایی تنها مصرف داخلی نداشته بلکه هدفمند و کاملاً تئوریزه شده است و پاسخگویی به آن باید به عنوان یک اولویت در دستور کار وزارت امور خارجه قرار گیرد.
2- بر اساس «نقش تعیین کننده عرف در نظام حقوق بینالملل» میتوان گفت تفسیرهای موسع و جانبدارانه مقامات امریکایی از متن برجام - به ویژه در بحث چگونگی برداشته شدن تحریمها - در صورتی که با پاسخ دقیق و به هنگام طرف ایرانی مواجه نشود میتواند چالش عظیمی را پیش روی اجرای توافق نهایی قرار دهد چراکه مرجع رفع اختلاف و تصمیمگیر نهایی در توافقنامه جامع «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» از یک سو و «شورای امنیت سازمان ملل» از سوی دیگر هستند و تفسیرهای خاص و مکرر امریکاییها – که نقش محوری در تصمیمسازی این دو نهاد بینالمللی دارند – در مقابل موضعگیری خنثای طرف ایرانی میتواند روی نظرات این مراجع تأثیر بگذارد و قضاوت آنها را در موارد چالش برانگیز پیش رو به نفع طرف غربی تغییر دهد و نهایتا شاهد آن باشیم که ایران تمام تعهدات خود را اجرایی کند و بخشهای عمده صنعت هستهای کشور به حالت نیمه تعطیل در آید و در مقابل طرف غربی نه تنها تعهدات خود را انجام ندهد، بلکه شاکله تحریمهای گذشته را حفظ کند و تحریمهای جدیدی را هم بر آن بیفزاید.
طبق قواعد حقوقی، «مخالفت مکرر و مداوم یک کشور قبل از شکلگیری یک قاعده عرفی تنها دلیل عدم اثر پذیری کشور مذکور از آن قاعده عرفی میباشد» و ایران باید با اصرار و تکرار تفسیرهای اصلی برجام و قطعنامه را به شکل حقیقی برای افکار عمومی – به خصوص در تریبونهای بینالمللی- مطرح کند و اجازه ندهد که خواسته ایالات متحده امریکا در این زمینه محقق شود.
3- «چرایی بررسی توافقنامه در مجلس» عنوان یادداشتی دیگر است که روزنامه در 8 تیرماه به چاپ رساند و در آن بر اساس اصل 125 و 77 قانون اساسی، نظریههای تفسیری شورای نگهبان و همچنین کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین تلاش کرد از ضرورت بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی با استناد به قواعد حقوقی بگوید؛ مسئلهای که تحت عنوان «اصرار بر وارد نشدن مجلس در موضوع برجام دامنه منتقدان دولت را افزایش داده و هزینههای اضافی را بر دولت بار میکند.»
حال تأکیدات رهبر معظم انقلاب در این باره نشان میدهد که نه تنها خارج کردن مجلس از بازی برجام مخالف اصول بدیهی قانون اساسی است بلکه به عادیسازی عدول مسئولان از جایگاه قانونی مجلس و خارج کردن این نهاد تاثیر گذار از دایره تصمیمگیری نظام میانجامد.
براساس آنچه گفته شد انتظار آن است که تیم مذاکره کننده کشورمان بر سه چالش مورد اشاره تمرکز کند و دقت نظر بیشتری به خرج دهد تا منافع ملی و مطالبات رهبری در این مسیر بهتر از گذشته رعایت شود و اهداف جمهوری اسلامی رنگ تحقق به خود بگیرد. /998/د102/س
منبع : روزنامه جوان