۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲
کد خبر: ۲۸۸۲۸۴

تاملی در سفر آیت‌الله نوری همدانی به جمهوری آذربایجان

خبرگزاری رسا ـ سفر حضرت آیت الله نوری همدانی به جمهوری آذربایجان هم به لحاظ تأثیرات و برکات مذهبی و تبلیغی و هم به لحاظ تاثیرات و برکات سیاسی در تاریخ جمهوری آذربایجان به ثبت خواهد رسید.
استقبال پرشور مردم نارداران جمهوري آذربايجان از آيت الله نوري همداني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بی هیچ تردید، زمانیکه الحاد کمونیستی در سالهای دهه 1930 و دوره های بعدی در جمهوری آذربایجان نیز همانند سایر جمهوری های مسلمان اتحاد جماهیر شوروی اسب خود را چهارنعل می تاخت و علما و روحانیون و مراجع این دیار را اعدام و بزعم خود برای ریشه کن کردن اسلام در این ممالک نهایت سعی خود را می کرد، ملحدان کمونیست اساساً نمی توانستند تصور کنند که در کمتر از یک قرن بعد، سفر یک مرجع تقلید شیعه به جمهوری آذربایجان به مهم ترین رویداد زندگی مردم این جمهوری تبدیل خواهد شد.

 

اما، شور و شوق معنوی مردم نارداران در استقبال از حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در روز شنبه چهاردهم شهریور 1394 یک بار دیگر بر همگان ثابت کرد که تصورات الحادی مبنی بر نابود کردن عشق و علاقه مردم به اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تصوراتی پوچ بوده است.

 

گرچه ممکن است حتی در دوره کنونی نیز ملحدان نوین همانند الحادیون قدیمی و کمونیستها بازهم از درک این واقعیت عاجز باشند و قادر نباشد که ماهیت رابطه معنوی مردم مسلمان با مراجع دینی خود را بفهمند. این عده نمی توانند درک کنند که برغم گذشت بیش از دویست سال از جدایی منطقه قفقاز از پیکره جغرافیایی ایران و کشیده شدن مرزهای مصنوعی و شروع دوره ای دشوار در ارتباط مردمان این سرزمین با حوزه های علمیه و مراکز دینی جهان اسلام، چگونه می شود پیوند معنوی این مردم با مرجعیت شیعه حفظ می گردد و در برهه ای از زمان بگونه ای خود را نشان می دهد که گویی اصلا انفکاکی صورت نگرفته است؟!

 

زمانیکه وارثان پطرکبیر در اکتبر سال 1813 پس از سالها تجاوز نظامی و اعمال فشارهای سیاسی و بکارگیری حیله های متعدد توانستند حکام قاجار را در ایران مرعوب ساخته، و معاهده های ننگین گلستان و ترکمنچای را به ایران تحمیل و قفقاز را از پیکره ایران جدا کنند، برای قطع ارتباط معنوی مردمان این دیار با حوزه های علمیه و مراجع نیز طراحی کردند. بگونه ای که تزارها در سال 1823 اداره ای دینی برای کنترل مسلمانان قققاز تشکیل دادند و آن را اداره روحانیت مسلمانان قفقاز نامیدند تا جایگزین مرجعیت شیعی شود.

 

امپراطوری تزاری در قرن نوزدهم تلاشهای فراوانی را نیز بکار بست تا با تغییر فرهنگ و عادات و رسوم مردمان قفقاز بر عقاید دینی آنها نیز تاثیر بگذارد و تمامی ریشه های پیوند با اسلام و ایران را بگونه ای تضعیف نماید که مردمان این دیار هیچ گاه احیای گذشته و بازگشت به ریشه ها را نطلبند. در همین راستا، نفوذ جریانهای تجددخواهی اروپایی به قفقاز و با مرکزیت باکو در دستور کار گرفت و باکو به میدانچه ترویج افکار و ایسمها مختلف از لیبرالیسم و سوسیالیسم و ماتریالسیم تا کمونیسم و صهیونیسم تبدیل شد.

 

جریان صهیونیسم که همچون غده ای سرطانی در دهه های پایانی قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت، به زودی یکی از مراکز فعالیت خود را نیز در باکو قرار داد. در کنار تلاشهای فرهنگی برای تغییرات مسلمانان هویتی در قفقاز، ایجاد درگیرهای قومی میان ارامنه و آذری ها و براه انداختن کشتارهای وحشیانه علیه شیعیان این دیار از دیگر برنامه های دشمنان اسلام بود. همچنین در دوره حاکمیت کمونیسم، برای قطع ریشه های فرهنگی و دینی مردم جمهوری آذربایجان حیله ای شیطانی تر بکار بسته شد؛ الفبای عربی که ابزاری ضروری برای درک و فهم منابع اسلامی است، از مردم این دیار گرفته شد. روسهای کمونیست که گویی به دایه مهربانتر از مادر تبدیل شده بودند نخستین گردهمایی «ترکولو‍ژی» را در باکو در سال 1926 تشکیل دادند! آنها ابتدا از 1929 تا 1939 الفبای لاتین را به جمهوری آذربایجان پیشکش کرده، سپس الفبای کریل را جایگزین آن کردند. با این تطور در الفباء طرح و برنامه الحاد کمونیسم برای ضربه زدن به عقاید اسلامی مردم جمهوری آذربایجان وارد مراحل جدی تر خود شد.

 

ملحدان کمونیست کتب و منابع اسلامی را ممنوع کردند. در کنار تلاش برای نابود سازی منابع مکتوب اسلامی و شیعی ، علماء دستگیر و اعدام می شدند. اگر بخت یاری می کرد، تبعید به سیبری بهترین گزینه ای بود که یک عالم دینی ممکن بود با آن روبرو شود. اما، در همین دوره وحشت و خفقان نیز علمای دینی بودند که پیام اسلام را در دشوارترین شرایط نیز بیان می کردند و شرح حال مجاهدتهای آنها را همین مردم شیعه و مظلوم سینه به سینه نقل کرده و به امروز نیز رسانده اند. حاج علی اکرام علی اف (ناردارانی) رهبر نهضت اسلامی جمهوری آذربایجان که در اواخر عمر نظام الحادی کمونیستی با الهام گرفتن از نهضت امام خمینی(ره) شکل گرفت، در شرح ایستادگی شیخ عبدالغنی بادکوبه ای در مقابل میرجعفرباقروف، عامل رژیم استالین در جمهوری آذربایجان می گوید: زمانیکه میرجعفر باقروف به شیخ عبدالغنی باکودبه ای یادآور شد که وی نماینده استالین بزرگ در باکو می باشد، این عالم مجاهد نیز بدون هیچ واهمه ای با مشت بر روی میز میرجعفرباقروف کوبید و یادآور شد که علمای اسلام نیز نمایندگان امام زمان(عج) هستند.

 

شیخ عبدالغنی باکودبه ای و سایر علمای اسلام، جان و مال و موقعیت خود را در راه حفظ ارزشها و پایه های اسلام در جمهوری آذربایجان فداکردند تا در آینده، ثمره این مجاهدتها به بار بنشیند. اینگونه است که اکنون دوست و دشمن معترفند که برغم حرکت ویرانگر ماشین تبلیغات الحاد کمونیستی، تشیع در جمهوری آذربایجان همچون نهالی جوان، آماده به بار نشستن است، در واقع این، نتیجه مجاهدتها و مقاومتهای مردمی دیار سرافراز قفقاز می باشد. مجاهدتهایی که در هر دوره تاریخی با راهنمایی های مرجعیت شیعه به شکل و صورتی متفاوت تداوم یافته و پیوندهای اسلامی را حفظ کرده است. بخصوص در دوره شکل گیری نهضت اسلامی امام خمینی(ره)، شیعیان جمهوری آذربایجان در بهره گیری از هدایتهای مرجعیت شیعه همواره از پیشگامان بوده اند. به نحوی که حتی در دوره زندانی بودن این ملت در حصارهای امنیتی و آهنین کمونیسم ، شیعیان جمهوری آذربایجان به انحاء مختلف، به احیای ارتباط با مراجع و بهره مندی از رهنمودهای امام خمینی (ره) و سایر مراجع عالیقدر موفق شدند.

 

در دوره پساشوروی نیز مردم جمهوری آذربایجان هرگاه با مشکلی مواجه شدند، ابتدا وظیفه دینی خود را از علما و مراجع تقلید جویا شدند و سپس براساس رهنمودی که از مراجع اخذ کردند، عمل کردند. در دوره ای که جریانات اسلام ستیزی که در اروپا شکل گرفت و مقدسات اسلامی را هدف اهانتها و تهاجمات تبلیغاتی و هتک حرمت قرارداد، تاثیرات آن به رسانه های جمهوری آذربایجان نیز سرایت کرد. بطوریکه نشریه موهن «صنعت قزئتی» مقاله ای توهین آمیز علیه مقدسات اسلامی به چاپ رساند، و این مردم جمهوری آذربایجان بودند که با کسب تکلیف از مراجع عالیقدر شیعه و حوزه علمیه قم ، با اعتراضات سنجیده و مسالمت آمیز خود ، دولت لائیک باکو را که هیچ تمایلی به مجازات عاملان این اهانت نداشت، مجبور به برخورد قانونی با اهانت کنندگان به مقدسات اسلامی کردند.

 

همچنین زمانیکه تخریب مساجد در جمهوری آذربایجان در دستور کار دشمنان اسلام قرار گرفت و چندین مسجد از جمله مسجد حضرت محمد ص در باکو تخریب شد ، این شیعیان جمهوری آذربایجان بودند که با کسب تکلیف از مراجع عظام به مخالفت با تخریب مساجد پرداختند.علما و مراجع نیز با حمایتهای معنوی خود از این مردم مظلوم، موفقیت آنها را در جلوگیری از تخریب مساجد و پایگاه های معنوی خود مقرون موفقیت کردند و نگذاشتند تخریب خانه های خدا در جمهوری آذربایجان ادامه یابد. زمانی هم که دختران عفیف و پاکدامن جمهوری آذربایجان از حق داشتن حجاب در مدارس متوسطه این کشور محروم شدند، مردم جمهوری آذربایجان دست تظلم پیش علما و مراجع عظام بردند و درخواست کمک و راهنمایی کردند و پیامهای مراجع و علمای اسلام به الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان نظام تحصیلی لائیک جمهوری آذربایجان را مجبور به نرمش کرد.

 

در پی این تاثیرات مثبتی که مراجع و علماء در حل و کاهش مشکلات مردم مسلمان جمهوری آذربایجان داشته اند، نظام لائیک حاکم بر جمهوری آذربایجان طی سالهای اخیر تلاش کرده است سیاست لائیسم و سکولاریسم خود را در ظاهر دیگر دنبال نماید و حتی تظاهر به دوستی با ایران و جهان اسلام نماید. در چارچوب همین سیاست، سفرا و نمایندگان دیپلماتیک جمهوری آذربایجان در تهران که از زمان تشکیل این جمهوری و گشایش سفارت آن در ایران، برغم اینکه نمایندگان یک کشور دارای اکثریت شیعی بودند، همواره خود را از محافل دینی و شیعی دور نگه می داشتند، رویه خود را تغییر دادند.

 

برای نخستین بار جوانشیر آخوندوف، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران به قم رفت و با دیدار با علما و مراجع سعی کرد گزارشهای وارونه ای از اوضاع جمهوری آذربایجان را به آنها ارایه دهد و مصائب و مظالمی را که دولت علیه شیعیان جمهوری آذربایجان روا می دارد ، تکذیب و کتمان نماید. غافل از اینکه دیدگاه علما و مراجع دینی را نمی توان با ظاهرسازی و کتمان حقایق و گزارشهای دروغین شکل داد. البته در همین دوره نیز این علما و مراجع بصیر شیعه بودند که با استفاده از فرصت پیش آمده ، ابتکار عمل را در هدایت فکری و دینی شیعیان جمهوری آذربایجان در اختیار خود نگه داشتند و برنامه سفر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله العالی) به جمهوری آذربایجان نیز در همین چارچوب رسالت دینی علما و مراجع قابل تحلیل است. معظم له که در دوران بحرانهای ناشی از ممنوعیت حجاب و تخریب مساجد در جمهوری آذربایجان نیز نصایح و راهنمایی های خود را از دولت جمهوری آذربایجان و شخص الهام علی اف ، رییس جمهوری این کشور دریغ نکرده بودند، در پیگیری رسالت تبلیغ میدانی اسلام که با سفرهای ایشان به آفریقا و روسیه شروع شده بود، این بار رنج سفر به جمهوری آذربایجان را پذیرا شدند. این سفر برغم تمامی تلاشهای مشکوکی که برای باقی ماندن آن در حد یک سفر تشریفاتی شده بود، به سفری تبلیغی، مردمی و پربرکت تبدیل شد.

 

تاثیرگذاری سفر تبلیغی حضرت آیت الله نوری همدانی در ارتقای معنوی و روحی مردم جمهوری آذربایجان در جریان زیارت حرم «رحیمه خانم» ،خواهر گرانقدر امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) در قصبه نارداران به اوج رسید. مردم نارداران در استقبال از این مرجع عالیقدر و ابراز عشق و ارادت به ولایت و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) چنان از خود مایه گذاشتند که در تاریخ به ثبت رسید و قطعا آیندگان نیز به آن استناد خواهند کرد. حضور آیت الله العظمی نوری همدانی در جمهوری آذربایجان علاوه بر دیدارهای رسمی با مقامات اداره مسلمانان قفقاز و کمیته دولتی امور دینی جمهوری آذربایجان و حضور در اماکن مذهبی و تاریخی جمهوری آذربایجان، و تاکید ایشان بر هویت اسلامی این سرزمین و مردمان آن، فرصتی بی نظیر بود برای دیدار روحانیون و دینداران جمهوری آذربایجان که برغم فروپاشی شوروی و استقلال این کشور همچنان با شرایط دشوار و سیاستها و طرح و برنامه های ضداسلامی و توطئه های آتئیستی و صهیونیستی دشمنان اسلام دست و پنجه نرم می کنند. از این رو بود که روحانیون مبارز جمهوری آذربایجان در دیدار با حضرت آیت الله نوری العظمی همدانی از مظالمی که بر آنها و روحانیون زندانی در این کشور می رود، شکایت کردند و خواهان ارشادات معنوی معظم له شدند. در این راستا حاج طالع باقروف ، روحانی مبارز ، حبس کشیده و رهبر جنبش تازه تاسیس «اتحاد مسلمانان» جمهوری آذربایجان از اینکه دسیسه های دشمنان اسلام علیه شیعیان جمهوری آذربایجان همچنان تشدید می شود و همزمان با سفر آیت الله نوری همدانی به جمهوری آذربایجان نیز سه تن از شیعیان مومن این کشور به دلیل اعتراض به ممنوعیت پخش اذان به زندان محکوم شدند، به ایشان تظلم برد. این ارتباط و رویکرد معنوی موجب ناخرسندی لائیک ها شده و وی آماج حملات نوکران صهیونیسم در باکو قرار گرفت که چرا تظلم به یک مرجع ایرانی برده است؟!! اما، همین نیز فرصتی شد تا روحانیون آگاه در جمهوری آذربایجان به تبیین اهمیت بهره گیری از ارشادات مراجع برای حل مسالمت آمیز و خداپسندانه مشکلات کشورشان بپردازند.

 

در هرحال، باید گفت که سفر آیت الله العظمی نوری همدانی به جمهوری آذربایجان هم به لحاظ تاثیرات و برکات مذهبی و تبلیغی و هم به لحاظ تاثیرات و برکات سیاسی در تاریخ جمهوری آذربایجان به ثبت خواهد رسید. این سفر علاوه بر اینکه به دینداران جمهوری آذربایجان و مبلغان اسلام در این کشور روحیه بخشید و روحانیون جمهوری آذربایجان را بطور آشکارتری وارد عرصه کرد، در روابط معنوی و مردمی میان جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران نیز فصل تازه ای را گشود؛ برای نخستین بار یکی از مراجع عالقیدر شیعه به جمهوری آذربایجان تشریف فرما شد و اکنون این آرزو در مردم جمهوری آذربایجان شکل گرفته است که در آینده موفق به دیدار سایر مراجع باشند و به گفته الله شکورپاشازاده، متولی دولتی امور دین در جمهوری آذربایجان بتوانند به شرف میزبانی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مد ظله العالی) نائل شوند./998/102/ب1

 

منبع : روزنامه جوان  

ارسال نظرات