تفاوت محکمه الهی با محاکم دنیایی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، آیاتی که مربوط به میزان است، پنج بخش دارد. بخش اوّل این است که ما با میزان وزن میکنیم و ظلمی در آن نیست: فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شِیئاً. اینکه افراد را تقسیم بکنند که بعضیها اهل حسنهاند، بعضیها اهل سیّئهاند اینطورنیست؛ فقط میفرماید با میزان وزن میکنیم. در سورة مبارکة انبیاء آمده که ما این کار را انجام میدهیم بدون اینکه افراد را به دو قسم تقسیم بکنیم: وَ نَضَعُ مَوازِینَ القِسطَ لِیُومِ القِیامَهِ فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شِیئاً وَ اِنْ کانَ مِثقالَ حَبَّهٍ مِنْ خَردَلٍ اَتَینَا بِهَا وَ کَفی بِنَا حاسِبین. میزان هست، میزان عدل هست، چیزی کم نیست، چیزی اضافه نیست؛ حق است، این یک. امّا حالا افراد چند قسمند و وزن چیست، موزون چیست؛ اینها درآن مطرح نیست، فقط اصل میزان یعنی ترازو مطرح است.
سنجش اعمال با وزنه حق
بخش دوم آیهای است که دلالت میکند بر اینکه این میزان 3 ضلع دارد. یکی اصل ترازوست، در یک کفه وزن میگذارند، در کفة دیگر موزون؛ مثل همین ترازوهائی که در دنیا رائج است. اکنون میزانهای دقیق هست، میزان دماسنج هست، میزان فشار آب هست، میزان فشار هوا هست؛ بالأخره از همین میزانها به کمال رسیده. ولی میزان اوّلی همین 3 ضلع را دارد؛ ( میزان) است و (وزن) است و (موزون). در آیه 8 سورة مبارکة اعراف آن وزن را مشخص کرده که ما با چه میسنجیم. فرمود: وَ الوَزنُ یُومَئِذٍ الحَقّ، یعنی ما با سنگ و متر و دماسنج و امثال ذلک عقیده و اخلاق و اعمال را نمیسنجیم، ما با «حق» میسنجیم. نماز را یک طرف میگذاریم، حق را یک طرف؛ روزه را یک طرف میگذاریم، حق را یک طرف؛ عقیده و اخلاق و اعمال این شخص را یک طرف میگذاریم، حق را یک طرف؛ در یک کفّة ترازو حقیقت را میگذاریم؛ نماز را در کفّة دیگر. در دنیا سنگ، وزن است، نان موزون؛ در آخرت حق وزن است، نماز و عقیده و عمل موزون. پس ما یک موزون داریم، یک؛ یک وزن داریم، دو.
بخش سوم میفرماید: ما برای بعضیها ترازو نمیآوریم، برای اینکه چیزی ندارد که ما بسنجیم! اگر کسی دستش خالی بود، نان نداشت؛ برای او ترازو وزن نمیکنند! اگرسنگ را گذاشتند، این آقا که دستش خالی است، چه را بسنجند؟! بعضیها هستند که یا در اثر الحاد یا در اثر شرک دستشان خالی است. آنها مثقال ذرّهای هم ندارند تا بسنجند! وقتی دستشان خالی است، ما ترازو برای چه پهن بکنیم؟ فرشتگان را بیاوریم که مأمور چه باشند؟در سورة مبارکة انبیاء، آیة 105 فرمود: اُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ اَعمالُهُمْ فَلا نُقیمُ لَهُمْ یُومَ القِیامَهِ وَزناً. ما ترازو را بیاوریم و یک سنگ وزن حق بگذاریم که چه را بسنجیم؟ البتّه درکات او را با ترازوی دیگر میسنجند، که این اگر منافق بود فِی الدَرکِ الاَسفَلِ مِنَ النّار است، اگر کمتر بود کمتر. امّا درجات ندارد بسنجیم.
بخش سوم و چهارم این است: بعضی از آیات هستند که از وزن خبر میدهند، دیگر تقسیم افراد در کار نیست؛ نظیر سورة مبارکة انبیاء که گذشت. فرمود: ما ترازو نصب میکنیم. اما بعضی از آیاتاند که از توزیع افراد سخن به میان میآورند، ولی از ترازو نام نمیبرند.آنچه که در سورة مبارکة قارعه آیه 6 آمده، از همین قبیل است؛ درآنجا بدون اینکه نام موزون و میزان و وزن را ببرد، فرمود: فَاَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُه . فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَه. خُب شما نام ترازو را نبردی که ! فرمود: ما چندین جا گفتیم، اینجا دیگر لازم نبود بگوئیم. فَاَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَه. وَ اَمّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ. فَاُمُّهُ هاوِیه. وَ مَا اَدراکَ مَاهِیِه. نارٌ حامِیه.
اینجا سخن از توزیع افراد است بدون اینکه نام ترازو برده بشود. در سورة انبیاء سخن از ترازو است، بدون اینکه نام افراد برده بشود. جامعترین آیه همان آیه 8 سورة مبارکة اعراف است که درآن، هم نام میزان و وزن را میبرد، هم نام افراد را. آیة 8 به بعد فرمود: وَ الوَزنُ یُومَئِذٍ الحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَاُولئِکَ هُمُ المُفلِحُون. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَاُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنفُسَهُمْ بِمَا کانُوا بِآیاتِنَا یَظلِمُون.
تفاوت محکمه الهی در قیامت با محاکم دنیائی
ذات اقدس اله میفرماید: در صحن قیامت تنها سخن از گفتوگو و محاجه نیست که سخنی بگوئیم، آنها پاسخ بدهند! سخن از محاکمة دنیائی و شبیه محاکم دنیا نیست. متن عمل را حاضر میکنند: فمَنْ یَعمَلْ مِثقالَ ذَرَّهٍ خِیراً یَرَه و مَنْ یَعمَلْ مِثقالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَه، این یک. ترازوئی از سنخ همان وزن و میزان حاضر میکنند، این دو. وزن را حق تشکیل میدهد، آنها حق را مشاهده میکنند؛ چون آن روز، روز حق است و اصلاً باطل در آنجا راه ندارد، شک در آنجا راه ندارد!! اگر روز، روز حق است؛ میزان، میزان قسط است؛ وزن حق است، دیگر جا برای انکار نمیماند.
انسان هم اعمال و پروندة خود را به همراه میآورد. اینطور نیست که پرونده را دیگران از جای دیگر بیاورند تا این شخص بگوید شما در پرونده دست کاری کردید؛ اینطور نیست! درست است که در سورة مبارکة آل عمران فرمود: یُومَ تَجِدُ کُلُّ نَفسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خِیرْ مُحضَراً، امّا کی پرونده را میآورد ؟ فرشتهها پرونده را میآورند، تا (معاذ الله) این شخص بگوید فرشتهها کم و زیاد کردند؛ یا خود شخص میآورد ؟! فرمود : عَلِمَتْ نَفسٌ مَا اَحضَرَت. اگر پرونده همراه خود آدم است، هیچ کسی در این پرونده دخل و تصرّف ندارد؛ آنوقت آن روز میشود (روز حق). درست است که همة فرشتهها به اذن خدا اعمال ما را میدانند، کِرام کاتبین میدانند؛ امّا وقتی پرونده با خود آدم است، تمام سطور پرونده را انسان به همراه خود میآورد: اِقرَأ کِتابَکَ کَفَی بِنَفسِکَ الیُوم، آنوقت جا برای شک و تردید و اعتراض نیست!! همة صحنه حق است، آنوقت روز میشود «حق» و چارهای جز اعتراف نیست!/998/د102/س
منبع: روزنامه کیهان