نیاز به دگرگونیهای زیربنایی و نظاممند در عرصه علوم انسانی و اجتماعی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، سومین کنگره بینالمللی علوم انسانی در مرکز همایشهای صدا و سیما تهران با ارائه 194 مقاله برگزار شد که سعی میشود در ادامه بخشی از این مقالهها تقدیم حضور علاقهمندان میشود.
مقالات کمیسون مدیریت تحول علوم انسانی
مهدی کاکایی، پژوهشگر و محقق در این همایش پیرامون موضوع «گزارشی از یک روش آزمایش شده در تحول علوم» به ارائه مقاله پرداخت و گفت: پس از رنسانس و پیشرفت و تحولات عظیم علمی در اروپا، این علوم با همان سرعت در جهان گسترش یافت. علوم انسانی شکل گرفته در غرب نیز برگرفته از جهان بینی و مکتب غربی به جهان عرضه گردید.
وی افزود: با فرض پذیرش تأثیر اساسی جهان بینی و عقاید در هر ایده، فرضیه و نظریه در علوم انسانی که موضوع اصل آن انسان است، در جوامع دیگر(حتی خود جوامع غربی) تعارض، تقابل یا عدم تطابق این علوم خود را نشان میدهد.
کاکایی گفت: بنابراین پذیرش و استفاده از محض از این علوم نیز تبعات خاص خود را در این جوامع خواهد داشت. همچنین توجه شود که با فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی ایجاد تحول در علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامی مطرح گردیده است.
این پژوهشگر و محقق درباره اهداف تألیف این مقاله نیز ابراز کرد: این مقاله کاربردی و کیفی بر اساس بررسی و تحلیل پژوهشهای موجود و با روشی اکتشافی و توصیفی، سه مدل متوالی و مقدم بر یکدیگر را برای تحول در علوم انسانی و نظریه پردازی اسلامی ارائه میدهد.
وی ادامه داد: این مدلها شامل: «هندسه کلی تحول در علوم انسانی» مدل «فرآیند و مراحل تحول در علوم انسانی» و در پایان مدل «الزامات اساسی الگوی نظریه پردازی» است. نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی اسلامی، اساسیترین مرحله در تحول این علوم بوده و از نخستین گامها در این مرحله، تدوین روش نظریهپردازی است که بر اساس آموزههای اسلامی کشف میشود تا مورد استفاده نظریه پردازان در این علوم قرار گیرد.
حجتالاسلام محمد حسین کلگار نیز در کمیسیون «مدیریت تحول علوم انسانی» در مقاله خویش با عنوان «مدل سازی سیستمی دینی اکسیر اسلامی سازی علوم انسانی» با بیان اینکه برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی پس از اثبات برتری نظر دین بر عقلانیت صرف بشری به عنوان منبع برتر دریافت علم گفت: ابتدا باید هویت انسان را طبق نظر دین کشف کنیم.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: پس از بررسی نظر دین درباره هویت انسان، به ماهیت انسان شبکهای میرسیم. سپس با توجه به هویت انسان مدل نیازهای انسان را در چند محور «ارتباط با خدا و ماوراء»، «ارتباط با همنوع»، «ارتباط با محیط» و « ارتباط با بدن» از منظر دین کشف میکنیم.
حجتالاسلام گلکار با بیان اینکه برای اسلامی سازی علوم انسانی مبتنی بر مدل نیازها، نیاز به کشف سیستمها و ساختارهای برطرف کننده نیازهای انسان از آیات و روایات داریم، اظهار کرد: با مدل سازی بر اساس سیستمهای کشف شده از دین میتوان ساختارهای اجتماعی را در علوم انسانی تدوین کرد.
استاد مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی با بیان اینکه برای رسیدن به علوم انسانی که ما را در آینده به تمدن مطلوب برساند، مهمترین مؤلفه کشف مدلهای سیستمی از آیات و روایات است، تصریح کرد: با توجه به مدل نیازهایی که دین ارائه کرده، میتوانیم رفع نیازهای انسان را در سطح خرد و کلان اجتماعی انجام دهیم که ما را به تمدن مطلوب میرساند.
الگوی تحول و اسلامی سازی علوم با رویکرد تفسیر موضوعی در دانش آینده پژوهی
در ادامه این کمیسون عبدالصمد عالی نژاد، عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه علوم اسلامی، تحول و اسلامی سازی علوم انسانی با تعریفها و رویکردهای گوناگونی روبروست با اشاره به مقاله خود با عنوان «الگوی تحول و اسلامی سازی علوم با رویکرد تفسیر موضوعی در دانش آینده پژوهی» گفت: موافقان بر مرجعیت علمی قرآن کریم و نظریه پردازی قرآنی به منزله بن مایه جامع، هم داستانند.
وی افزود: دیدگاه شناسی قرآن کریم با تفسیر ترتیبی(نگاه جزیی و گزیدهای) به دست نمیآید و نیازمند رویکرد تفسیر موضوعی به قرآن کریم است.
عالی نژاد ابراز کرد: پی جویی دیدگاه قرآن کریم در موضوعات اساسی علوم در چهار حوزه مفاهیم، مبانی، اصول و روشها تحول علوم انسانی را در پی خواهد داشت.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه الگوی تحول و اسلامی دانش آینده پژوهی در حوزه مفاهیم به واژه شناسی، گزاره شناسی و آینده پژوهی در آیات قرآن میپردازد، تصریح کرد: در این حوزه پس از تبیین اصطلاح آینده پژوهی، بررسی ارتباط واژههای عاقبت، عسی، تأویل احادیث و گزارههای پیرامون معاد، خبردهی فرشتگان از فساد و خونریزی انسانها آیات ناظر به حوادث آینده و آیات مهدوی(عج) انجام میگیرد.
وی گفت: در حوزه اصول، اصول قرآنی رویکردهای آینده پژوهی از آیات و مبانی استخراج و در حوزه روشها و روشهای آینده پژوهی از منظر قرآن دنبال میشود تا الگویی از تحول و اسلامی سازی علوم انسانی جلوه کند.
همچنین مقالهای با عنوان «بررسی عوامل مؤثر در تحول علوم انسانی و تحقق علوم انسانی اسلامی» از سوی محمدعلی مشایخی پور، استاد دانشکده عقیدتی سیاسی شهید محلاتی در این جلسه ارائه شد.
وی با اشاره به مقاله خود گفت: تولید، توسعه دانش و کیفیت تغییر و تحولات علمی از مسائل مورد توجه متفکران و اندیشمندان جوامع انسانی و اسلامی بوده است. انقلاب اسلامی به عنوان مولود اسلام ناب محمدی توانست در عرصه سیاسی و جبهه فرهنگ عمومی، پیروزیهای بزرگی را به دست آورد؛ ولی در عرصه فرهنگ تخصصی و ایجاد دگرگونیهای زیربنایی و نظام مند در عرصه علوم انسانی، اجتماعی و سایر بخشها به تحولات اساسی نیاز دارد.
مشایخی پور ابراز کرد: طرح تحول در علوم انسانی به عنوان حرکتی مهم و بنیادین در این راستا قلمداد میشود که از رهگذر آن بنیانهای سیاسی و انگیزشی انقلاب اسلامی تئوریزه، تثبیت و تقویت و بستری مناسب را برای تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم میآورد.
وی ادامه داد: عواملی نیز در ایجاد تحول در علوم انسانی و تبدیل آن به علوم انسانی اسلامی دخیل هستند که بدون توجه به آنها عملاً چنین امری امکانپذیر نخواهد بود. تبیین و تحلیل بنیادین توجه به میراث غنی اسلامی، جامعیت، باورمندی، توانمندیها، آموزش، روشها و رویآوردها، سیاستهای تشویقی از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که نقش مهم و اساسی را در تحول علوم انسانی و تبدیل آنها به علوم انسانی اسلامی ایفا میکند.
مدیریت تحولات علوم انسانی در اندیشههای رهبر انقلاب
حجتالاسلام امیر سخاوتیان نیز در کمیسیون «بررسی مدیریت تحولات علوم انسانی» با اشاره به موضوع مقاله خویش تحت عنوان «مدیریت تحولات علوم انسانی در آراء و اندیشههای رهبر معظم انقلاب اسلامی» گفت: علیرغم اهمیت علوم انسانی و نقش بسزای آن در احیای فرهنگ دینی، ملی و توسعه علوم و فناوری، این علوم در دانشگاههای ایران آنگونه که لازم است مورد توجه قرار نگرفته و از جایگاه شایستهای برخوردار نیست.
وی افزود: مبانی مادی و ضد دینی، ماهیت غربی، الگوگیری بی قید و شرط از نظریهها و تولیدات غربی، نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانش آموختگان مؤسسات و تولیدات علوم انسانی مهمترین چالشهایی هستند که از دیدگاه رهبری، علوم انسانی در دانشگاههای ایران با آن روبرو است.
حجتالاسلام سخاوتیان با اشاره به دغدغههای رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه علوم انسانی و مشکلات آن تصریح کرد: ایشان بارها گلایه خود را در مورد وضعیت موجود این علوم ابراز داشته و تحول اساسی در محتوای درسی رشتههای مختلف این علوم را لازم شمردند.
وی یادآور شد: مقام معظم رهبری افزونبر اینکه بر تولید علم و نهضت عظیم نرم افزاری به شکل عام برای رسیدن به استقلال و اقتدار کشور در موارد متعدد تأکید میکنند.
حجتالاسلام سخاوتیان همچنین به طرح پرسشهایی از قبیل چرا در دانشگاههای ایران برخلاف غرب به علوم انسانی توجه نمیشود؟ چرا در جامعه علمی ایران به علوم انسانی همانند علوم فنی ارزش نمیدهند، در حالی که تحول در علوم انسانی از منویات رهبری است، پرداخت.
وی افزود: مرتفع نمودن این چالشها نیاز به توجه جدی همه اقشار به ویژه نخبگان جامعه و همچنین مدیریت تحولات آن دارد. با توجه به جامعیت علمی و اصالت نظرات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و تأکیدات ایشان بر تبیین رسالهها و راهبردها در این زمینه، در این مقاله تلاش شده وضعیت علوم انسانی با تکیه بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد مطالعه بررسی قرار گیرد.
استاد حوزه علمیه ملکه حاصله برای شخص ذی شعور در اداره یک مجموعه اعم از حقیقی خارجی یا طرحهای ذهنی را مدیریت دانست.
فتنه 78 و 88 عامل ایجاد بحران در کشور
حجتالاسلام سخاوتیان با اشاره به موضوع علوم انسانی در ایران اسلامی خاطرنشان کرد: بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند فرزندان درس خوان را به رشتههای فنی و مهندسی هدایت نمایند؛ غافل از اینکه شهرت جهانی ایران در طول تاریخ بیش از آنکه به برجها، کاخها و بناهای تاریخی باشد به بنیان انسانی آن است.
وی ادامه داد: دین مبین اسلام با بیان اهداف خود نشان میدهد که در پی انسان سازی است. در آیه 256 سوره بقره نیز میخوانیم: «قد تبین الرشد من الغی.»
استاد حوزه علمیه افزود: علوم انسانی یا انسانیت به دستهای از علوم یا مطالعات است که درباره موضوعاتی همچون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار ذهن و روان انسان به پژوهش میپردازد. به عبارتی هر آن چه که به مختصات انسان مربوط شود در این مجموعه علوم یا مطالعات مورد تحقیق و پژوهش قرار میگیرد.
حجتالاسلام سخاوتیان با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اظهار کرد: ایشان میفرمایند: «بسیاری از حوادت دنیا در زمینههای اقتصادی و سیاسی مرهون نظرات صاحب نظران در علوم انسانی است. در جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه آنها هستند که شاخصها را مشخص میکنند.»
وی اذعان کرد: در جهان معاصر علوم انسانی دچار چالش فراوان است؛ هم در مبانی دین شناختی دچار سکولاریسم شده و هم در انسان شناختی که اسیر امانیسم است.
استاد حوزه در ادامه سخنان خود تصریح کرد: ایران پس از انقلاب اسلامی که تحولات علمی در آن شتاب داشته، این بحرانها را بهتر میتوان درک کند. شاید بحرانها را چالشهایی همچون آشوب و فتنههای سالهای 78 و 88 را بتوان در این راستا بررسی کرد.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره چرایی تحول در علوم انسانی تأکید میکنند: «علوم انسانی آن وقتی صحیح، مفید و تربیت کننده صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که بر اساس تفکر الهی و جهان بینی الهی باشد؛ این امروز در دانشهای علوم انسانی در وضع کنونی وجود ندارد، روی این بایستی کار و فکر کرد، حرف این است که مبنای علوم انسانی غربی مبنای غیر الهی است، مبنای مادی است، مبنای غیر توحیدی است، این با مبانی اسلامی و دینی سازکار نیست.»
حجتالاسلام سخاوتیان با اشاره به مهمترین الزامات تحول در علوم انسانی از منظر مقام معظم رهبری اظهار کرد: تولید، دوری از تحجر، شهامت علمی، فرهنگ سازی، استفاده از دانش روز با نگاه نقادانه، استفاده از میراث علمی و فرهنگی داخلی، توجه به آموزههای قرآنی، اعتماد به پژوهشگران داخلی، توجه به مرجعیت علمی، حرکت بی وقفه و شتابان و برنامه ریزی از جمله این الزامات است.
استاد حوزه همچنین مبانی مادی و ضد دینی، ماهیت غربی، الگوگیری بی قید و شرط از نظریهها و تولیدات غربی، نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانش آموختگان، مؤسسات و تولیدات انسانی از جمله چالشهای پیشرو در زمینه رسیدن به علوم انسانی اسلامی برشمرد.
وی ادامه داد: مبانی علوم انسانی از دین، بومی سازی علوم انسانی، نظریه پردازی، تولید علم و نوآوری علمی در علوم انسانی، توجه کافی به جایگاه نخبگان، دانش آموختگان و مؤسسات از جمله راهکارهای رهبر معظم انقلاب در این زمینه است.
نگاهی به مقالههای کمیسون اقتصاد اسلامی
گزارش رسا میافزاید، در کمیسیون اقتصاد اسلامی نیز علی اکبر جعفری ندوشن و اصغر زیرک باروقی با اشاره به مقاله «ماهیت حقوقی رابطه بانی و ناشر در اوراق مشارکت رهنی» اظهار کردند: اوراق مشارکت رهنی، به جهت کارکرد مهم آن به عنوان ابزاری برای تأمین بانکها و مؤسسات اعتباری، نیازمند تبیین ماهیت حقوقی و روابط طرفین آن است. در این میان رابطه بانی و ناشر به دلیل اینکه از طرفهای اصلی اوراق مشارکت رهنی هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در این مقاله تصریح میشود: این رابطه با نهادهای حقوقی «بیع دین»، «تبدیل تعهد» و «انتقال طلب» قابل انطباق است و تمسک به بیع دین، به دلیل مخالفت بعضی از فقها با برخی از فروض آن دشوار است. در تبدیل تعهد نیز چون سقوط تعهد سابق و ایجاد تعهد لاحق لازم و ملزوم هم هستند؛ افزونبر عدم انتقال تضمینات و ایرادات تعهد سابق به منتقل الیه(ناشر) اشکالات ماهوی و شکلی دیگری نیز مطرح میشود. نهاد انتقال طلب به دلیل اینکه جلب رضایت استفاده کنندگان از تسهیلات بانکی ضرورت ندارد و طلب با تمامی تضمینات، حقوق و مزایای مربوطه، به ناشر منتقل میشود و ناشر از تمامی دفاعها و ایراداتی که بانک بانی علیه استفاده کنندگان از تسهیلات بانکی داشته، میتواند استفاده نماید و از قابلیت توجیه و انظباق بیشتری با اوراق مشارکت رهنی برخوردار است.
در این کمیسیون نیز مقاله «تبیین اصل لزوم رفع موانع اعمال عقلانیت در رفتار خرید مصرف کننده از منظر اسلامی» از سوی سعید مسعودی پور ارائه شد. وی با بیان اینکه بازاریابی متعارف نظام سرمایه داری برای تکمیل زنجیره تولید تا مصرف و پرکردن فاصله میان این دو است، بیان کرد: اگر چه بازاریابی متعارف ادعاهایی نظیر افزایش آزادی افراد در انتخاب آزادانه و کمک به بهبود رفاه عمومی در جامعه را دارد، ولی در مقابل عمل مشاهداتی در نقطه مقابل این ادعاها دیده میشود.
وی گفت: با وجود اینکه نظام سرمایهداری اصل فرد گرایی، اختیار و اراده انسان در انتخاب آزادانه را به شدت به رسمیت میشمارد، ولی الگوهای بازاریابی متعارف به این اصل پایبند نبوده و با ابزارهای خود اجازه اعمال کامل عقلانیت(حتی از نوع ابزاری) مصرف کنندگان در رفتار خرید را نمیدهند.
مسعودی، ارائه تبیین دقیقی از نقض این ادعا در بازاریابی متعارف، بررسی و لزوم رفع موانع اعمال عقلانیت در رفتار خرید مصرف کنندگان از منظر اسلامی و عقلانیت مقبول در اندیشه دینی، افقی برتر از لذت طلبی و ابزاری برای رفع امیال را از موضوعات مقاله خود برشمرد.
وی تصریح کرد: این عقل منشا شناخت همه خوبیها، رشد و تعالی انسان است. بر اساس بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که در نظام سازی اجتماعی دینی در حوزه تبلیغات، ایجاد ممنوعیت یا محدودیت برای اعمال عقلانیت دینی مشتریان در فرآیند خرید، از خطوط قرمز محسوب میشود. از جمله مثالهایی که منجر به این محدودیت میشود، میتوان به بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، ایجاد فشار اجتماعی و محیطی برای خرید، ایجاد احساس کمبود بدون وجود نیاز حقیقی، ایجاد طمع، حرص و عدم رفع جهل مشتری اشاره کرد.
کمیسیون آموزش و پرورش و تحول بنیادین در علوم انسانی و تعلیم و تربیت اسلامی
عنوان «مؤلفههای مشارکت حوزه علمیه و آموزش و پرورش به منظور بسترسازی در توسعه علوم انسانی اسلامی» مقالهای است که از سوی محمد حسن حسنی شلمانی در این کمیسیون مورد بررسی قرار گرفت و وی بیان کرد: پژوهش حاضر به دنبال ارائه ساختاری برای مدارس است تا زمینهها و بسترهای تحول در علوم انسانی را از طریق آموزش و پرورش محقق سازد. با توجه به اینکه ورودیهای دانشگاهها، از خروجیهای آموزش و پرورش تعیین میگردد؛ بنابراین نیاز است تعلیم و تربیت اسلامی به معنای واقعی کلمه و در سطوح عمیق آن تحقق پیدا کند تا زمینه را برای تحول در علوم انسانی فراهم آورد.
وی گفت: به همین منظور نیازمند استفاده از ظرفیتهای موجود در حوزه علمیه به طور غیر مستقیم در آموزش و پروش هستیم. با توجه به اینکه استفاده از بخش نامههای دستوری برای استفاده از روحانیون در مدارس کارساز نیست، نیازمند ساختاری برای مدارس هستیم که بر اساس آن ساختار، از سوی مدارس نیاز برای حضور روحانیان به وجود آید. لذا با ایجاد مؤسساتی در قالب مشارکت تیم معلمان به صورت بخش خصوصی ـ دولتی که مالکیت مدارس توسط آموزش و پرورش حفظ گردد، میتوان منویات آموزش و پروش را در قالب قرارداد اولیه با اینگونه مؤسسات تنظیم کرد و حضور روحانیان واجد شرایط از سوی آموزش و پروش را در تیم معلمان مدارس یکی از شرایط کسب مجوز برای فعالیت ترسیم نمود.
حسنی ادامه داد: حضور روحانی به این صورت در مدارس از یک سو موجب ارتقای زیرساختهای ذهنی، روانی و رفتاری دانش آموزان میگردد و از سوی دیگر تجارب اخذ شده و هم افزایی تجارب روحانیان موجب نظریه پردازی و تقویت بومی سازی نظریات علوم انسانی و تقویت علوم انسانی اسلامی در جامعه میشود.
وی هدف از تألیف مقاله «مؤلفههای مشارکت حوزه علمیه و آموزش و پرورش به منظور بسترسازی در توسعه علوم انسانی اسلامی» اینگونه بیان میکند: هدف پژوهش این است که برای ارائه ساختار مذکور، میزان مشارکت پذیری مدیران و معلمان را در برنامه و وظایفی که برای مشارکت بخش خصوصی دولتی ترسیم شده، راه بیفتد.
این پژوهشگر و محقق تصریح کرد: نمونه بررسی شده 432 نفر از مدیران مقاطع ابتدایی در مناطق 19 گانه تهران بودند که یافتههای به دست آمده بیانگر این بودند که میزان تأثیر مؤلفههای مشارکت بخش خصوصی ـ دولتی در برنامهها و وظایف کاربردی دولت با استفاده از روش معادلات ساختاری 42 درصد است.
واگذاری مدارس با حفظ مالکیت دولتی به معلمان(بخش خصوصی)، واگذاری سرانه به دانش آموزان، رقابت آموزشی، رتبهبندی مدارس، خودگردانی مدارس، مکانیزم عرضه و تقاضای آموزشی و دست مزد مبتنی بر شایستگی معلمان را برنامههای راهبردی دولت برای افزایش توانمندی معلمان برشمرد.
/811/502/ر