۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۸
کد خبر: ۳۰۱۵۲۵
آیت‎الله جوادی آملی:

آل‎سعود فرهنگ و سیاست را یک جا به اسارت برده است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به این که اداره بشر باید بر اساس دستور الهی باشد نه خواسته مردم، گفت: هیچ صبغه علمی برای قوانین بشری نیست و این «انا ربکم الاعلی» فرعون در قانون‎گذاری سازمان‎های بین‎المللی وجود دارد.
درس اخلاق آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر سهشنبه در ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه شوری در مسجد اعظم با اشاره به برخی پرسشهای باقی مانده از جلسه گذشته گفت: در اثنای بحث سخن از معجزه به میان آمده است، معجزه به قداست روح آن ولی الهی بازمیگردد و یک راه علمی و اصولی ندارد، معجزه برای اثبات حق نبوت، ولایت، رسالت، خلافت و امامت و این گونه از منصبهای الهی است و تلازمی هم بین معجزه و آن سمت ادعایی او باید وجود داشته باشد.

وی افزود: غیر از کسی که از طرف خداوند سمتی دارد اگر کار خارق العاده انجام بدهد این کرامت است و معجزه نیست، معجزه جایی است که کسی که یکی از سمتهای الهی همچون رسالت، خلافت و امامت را دارد، میگوید من از طرف خدا آمدهام و برای این کارش نیز معجزه میآورد.

مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿38﴾»، خاطرنشان کرد: در ماجرای جنگ خندق که پیامبر(ص) پیشنهاد سلمان را پذیرفت این به آن معنا نیست که در حکم خدا با غیر خدا مشورت نکرد، اصل جهاد حکم خداوند است اما این که ما کجا بجنگیم و کجا خندق حفر بکنیم و کجا خندق حفر نکنیم یا داخل شهر بجنگیم یا نجنگیم این جزو امرالناس است و جزو امرالله نیست.

وی اظهار کرد: این مربوط به خداوند است، این ذوات قدسی اگر چه به اسرار خداوند آگاه هستند اینها مأمور نیستند که به علم غیبشان در احکام شرعی عمل کنند و در این زمینه علم اصول نواقصی دارد، مرحوم کاشفالغطا میفرماید علم غیب یعنی علم غیب و علم غیب سند کسی نمیشود اما علم غیب و قطع به غیب سند حکم فقهی نیست و لذا وجود مبارک پیامبر(ص) من خودم حاکم هستم اما در محکمه بر اساس شاهد و قسم حکم میکنم.

حضرت آیتالله جوادی آملی با تأکید بر این نکته که علم غیب اهلبیت(ع) در قیامت ظهور میکند، ابراز کرد: ما هر کاری که میکنیم در محضر ذات اقدس اله است و پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) میبینند، کسی که ذاتا عالم به غیب است، خداوند است اما خداوند علم غیب را به پیامبر(ص) داد، آن چه عرضی است به ذات منتهی میشود، ذات اقدس اله کوچه و پس کوچههای جهان غیب را به پیامبر(ص) میگوید و میگوید تو در زمان حضرت موسی(ع) نبودی اما قصه پیامبریاش این گونه است یا در ماجرای کفالت حضرت مریم(س) نیز این گونه است.

هیچ صبغه علمی برای قانونهای بشری وجود ندارد

وی ادامه داد: علم غیب از آن خداوند است و آن چه لازمه جهان تدبیر است به وجود مبارک پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) داده است و به اینان فرمود این غیب مرجع حکم و قضاوت شما نباشد، بلکه شما برابر ظاهر قضاوت کنید، چون اگر بر اساس غیب قضاوت میشد همه از ترس خوب میشدند، لذا فرمود بگو که من در میان شما با بینات ظاهری قضاوت میکنم، علم غیب سند فقهی نیست.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: خداوند انسان را ابتدا به حیا دعوت کرده است، فرمود آیا انسان نمیداند که خداوند او را میبیند، نفرمودند که با علم غیب بگیر و ببند است، ابتدا خواستند حیا را در ما ایجاد کنند، اما در ادامه سخن از جهنم و بهشت میگویند، این مشورت هم نیز بر اساس علم غیب نیست و بر اساس ظواهر است و شاید همین مشورت کردن با اصحاب و یاران نوعی ایجاد حریت و آزادی در آنان باشد.

وی با بیان این که در آیه «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» منظور مشورت در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، ابراز کرد: در این آیه فرمود «امرهم» نه «امرالله»، انسانها باید با قانون زندگی کنند و این قانونها باید یک سری جزییات مشخصی در دست مردم داشته باشد، این مواد قانونی را از مبادی علمی میگیرند که این مبانی در حوزهها تدریس میشود و به استناد این مبانی این قانونها استخراج میشود، در شرق و غرب عالم این گونه قانون به دست میآید و شاه کلید این مبانی عدل است، مساوات و مواسات و بقیه موارد زیرمجموعه عدل است، پس حرف اول را در مبانی عدل میزند، همه در شرق و غرب حرف عدل را میزنند.

حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: عدل یعنی این که هر چیزی را سر جای خودش بگذارید، تا این جا میان هیچ کسی اختلاف نیست، اما این که جای اشخاص و جای اشیا را بدانید، کار بشر نیست، بلکه نیاز به یک نگاه موحدانه دارد، هر چیزی را که نباید عدل نامید، هیچ صبغه علمی برای قوانین بشری نیست خواه به صورت حقوق بشر یا سازمان ملل باشد، عدل را خودشان معنا میکنند، این أنا ربکم الأعلی در قانونگذاری اینان وجود دارد، اینها اداره جوامع بشری را امرالناس میدانند در حالی که انسان از جایی ناشناخته آمده و به جایی ناشناخته میرود.

فرقه بین سقیفه و غدیر تفاوت میان أمرالله و أمرالناس است

وی ابراز کرد: آنها دنیا را تنها در این جهان میدانند، میگویند انسان با مرگ میپوسد و خودشان را مالک جهان میدانند و میگویند ما میدانیم که جای اشیا و اشخاص کجاست، شما چه میدانید که چه چیز حلال و چه چیز حرام است؟ اگر شما اشخاص و اشیا را آفریده باشید، میدانید آنها را کجا بگذارید، اما شما که خلق نکردید، فرق غدیر و سقیفه این است که آنان خیال میکنند که اداره بشر امرالناس است و بشر را بشر اداره میکند، نه اداره بشر امرالله است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ابراز کرد: هر کس در هر نهادی هست باید مشورت کند اما اصل نظام و اصل جامعه بشری را باید بر کدام اصول اداره کرد؟ دیگران ابتر هستند و جای اشیا و اشخاص را نمیدانند، منبع که ندارند دست شان خالی است، فرمود کجا میخواهید بروید، شما که دو قدم جلوترتان را نمیبینید.

وی با اشاره به این حدیث از امام علی(ع) مبنی بر این که پیش از به دست گرفتن خلافت دین در دست شما اسیر بود، ادامه داد: اظهار کردک در جریان سقیفه فرهنگ و سیاست را یک جا به اسارت بردند، نمونهاش را در جریان حمله آلسعود که خود را خادمالحرمین میداند میبینید، یمن یک کشور اسلامی مظلوم است و شما مدعی اسلام هستید الان در روز روشن موشک میریزید و مردم را میکشید، بین غدیر و سقیفه بین امرالله و امرالناس فرق است./914/پ201/ج

 

ارسال نظرات