نگاهی به سیاست خارجی دولت های پس از انقلاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در هفته گذشته رهبر معظم انقلاب روزهای کاری شلوغی را پشت سر گذاشتند و رؤسای جمهور ترکمنستان، ونزوئلا، نیجریه، روسیه، عراق، بولیوی و نخست وزیر الجزایر به صورت جداگانه با معظم له دیدار و گفتوگو کردند؛ محور اصلی فرمایشات ایشان در بیشتر این دیدارها روشنگری درباره توطئههای آمریکا علیه ملتهای دنیا و ارائه راهکار برای مقابله با آنها بود. این دیدارهای متعدد به صورت فشرده و در مدت سه روز انجام شد.
به این بهانه مروری گذرا خواهیم داشت به چگونگی وضعیت سیاست خارجه کشور در دولتهای مختلف و نقش بیبدیل رهبر انقلاب در جلوگیری از انحرافات و هدایت کشتی انقلاب در مسیر صحیح خود.
انقلاب اسلامی ایران به خواست و اراده ملت بزرگ ما و با الهام از مبانی دینی و قرآنی و با تأکید و تصریح امام خمینی(ره) بر پایه استکبار ستیزی و حمایت از ملتهای مستضعف دنیا بنیانگذاری شد؛ رهبر معظم انقلاب نیز با اقتدا به اندیشههای آسمانی امام(ره) همواره در طول این سالها هیچگاه نگذاشتند در عرصههای مختلف انقلاب ذرهای از مسیر اصلی خود منحرف شود و در سیاست خارجی نیز همواره بر اصول مهمی همچون خنثیسازی توطئه مستکبران جهان از جمله آمریکا و اسرائیل غاصب و دفاع از ملت مظلوم فلسطین و دیگر مستضعفان عالم تأکید داشته اند.
دولت های مختلفی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سر کارآمدند هر کدام مطابق با نوع تفکر و نگاه سیاسی که داشتند، سیاستی را در دیپلماسی خارجی برای خود برگزیدند و باید اذعان کرد که در دوره هایی اصل و آرمان مهم استکبار ستیزی ملت ایران تحت الشعاع و تحت تاثیر همین نگاه ها و رویکردهای سیاسی قرار گرفت.
دولت موقت، دولت اول و دوم عمر چندانی نداشتند و در آن سالها کشور بیشتر درگیر مسائل داخلی بود به همین دلیل از بررسی سیاست خارجی در این دوران چشم پوشی میکنیم.
حضرت آیت الله خامنهای در دورههای سوم و چهارم ریاست جمهوری تصدیگری این پست کلیدی را برعهده داشتند؛ بیتردید ایشان تنها رییس جمهوری بود که در طول سالیان انقلاب مواضع و سیاستهایش کاملا منطبق با نظر بنیانگذار کبیر انقلاب بود.
ایشان از آغاز دوران ریاست خود در خط مقدم نبرد با دشمن بعثی بودند و با وجود هجمه همه جانبه استکبار جهانی در این جنگ تحمیلی، ایشان در صحنه دیپلماسی نیز با قدرت و صلابت، سیاستهای کشور را به پیش میبردند؛ شاید هنوز برخی طنین صدای ایشان را در سازمان ملل به یاد داشته باشند که رفتار ظالمانه و سیاستهای دوگانه آمریکا در قبال ایران را به چالش کشید و عمق جنایت ناو وینسنس آمریکا را برای جهان غفلت زده به تصویر کشید.
پس از دوران جنگ تحمیلی دولت پنجم و ششم روی کار آمد؛ دولت وقت توسعه اقتصادی و سازندگی را در دستور کار خود قرار داد و برای جلب اعتماد سرمایهگذاران خارجی سیاست تنش زدایی را در پیش گرفت و با قدرتهای سرمایه داری رابطه خوبی را برقرار کرد.
هاشمی گفتوگوهای انتقادی با اروپا را پیش گرفت و با آمریکا به بهبود روابط بازرگانی روی آورد تا جایی که در سال 1994 ایالات متحده به پنجمین صادرکننده ایران تبدیل شد و از جمله خریداران نفت ایران بود.
در نتیجه سیاستهای اقتصادی دولت تا حدودی سیاست خارجی را نیز تحت الشعاع قرار داد و در نهایت راه نفوذ فرهنگی دشمن در این سالها باز شد؛ دولتی که حاضر بود برای توسعه اقتصادی عدهای زیر چرخهای اقتصاد له شوند، خواسته یا ناخواسته مردم را به سوی فرهنگ مصرف گرایی سوق داد و کم کم سبک زندگی غالب مردم که به شدت متأثر از انقلاب و دفاع مقدس بود، دستخوش تغییر قرار گرفت.
با گذشت نزدیک به دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و با روی کار آمدن دولت هفتم گروهی که سعی داشتند برخلاف جهت جریان عظیم انقلاب اسلامی حرکت کنند، کمی قوت گرفتند.
دولت هفتم و هشتم رویکردی تعاملی با قدرتهای استکباری و استعماری داشت و تلاش میکرد با شعار گفتوگوی تمدنها دست دوستی به سوی این کشورها دراز کند؛ تا آنجا که سفر رییس جمهور وقت به کشور فرانسه با استقبال روزنامههای زنجیرهای و رسانههای همسوی دولت مواجه شد و سعی داشتند با هیاهوی تبلیغاتی، این سفر را به عنوان دستاوردی بزرگ در عرصه دیپلماسی قلمداد کنند.
طولی نکشید که برخی رسانههای منصف با مقایسه عکسها، به این نتیجه رسیدند که این سفر نه تنها دستاورد چندانی برای کشور نداشت بلکه دولت وقت فرانسه برخلاف تشریفات مرسوم برای استقبال از رؤسای جمهور رفتار کرده و این کار در روابط دیپلماتیک نوعی توهین و تحقیر طرف مقابل محسوب میشود.
با وجود رفتار انفعالی دولت هفتم و هشتم در برابر مستکبران عالم، نه تنها روابط آنها با ایران بهتر نشد بلکه آمریکا ایران را محور شرارت در منطقه خواند.
اما سیاستهای خارجی دولت نهم برخلاف شانتاژهای تبلیغاتی که از سوی رسانههای اصلاح طلب صورت میگرفت، به سیاستهای کلی انقلاب اسلامی بسیار نزدیک بود.
این دولت نسبت به استکبار جهانی و به ویژه رژیم غاصب صهیونیستی رویکردی تهاجمی داشت و با برقراری روابط حسنه با کشورهای آمریکای لاتین و دیگر کشورهایی که سیاست ضد آمریکایی دارند، کاری کرد که آمریکا در قبال ایران احساس خطر کرده و کمی دست به عصا حرکت کند؛ به تحلیل برخی کارشناسان روحیه تهاجمی آن دولت عامل باز دارندهای در مقابل زیاده خواهیهای کشورهای استکباری بود.
با قوت گرفتن جریان انحرافی در دولت دهم کم کم، مسیر دولت در برخی عرصهها تغییر کرد و رییس جمهور وقت در دام افرادی گرفتار شد که اجازه ندادند دولت در مسیر خود باقی بماند.
این انحراف خود را در سیاست خارجی نیز نشان داد؛ تا جایی که فردی نزدیک به رییس جمهور مسأله دوستی با مردم اسرائیل را مطرح کرد و خود رییس جمهور نیز در ماههای آخر در برقراری ارتباط با کشور ونزوئلا و نسبت به رییس جمهور فقید آن دچار افراط شد به گونه ای که بسیاری از دلسوزان نیز نسبت به این مساله دغدغه های جدی را مطرح کردند و هشدارها دادند.
در دولت یازدهم که با شعار عقلانیت، تدبیر و تعامل سازنده و برد برد با جهان سر کار آمد، به نوعی سیاست خارجی کشور بازگشت به عقب داشت و به اعتقاد سعید حجاریان تئورسین جریان اصلاحات سیاست خارجی دولت روحانی ادامه سیاست خارجی دولتهای سازندگی و اصلاحات خواهد بود؛ این دولت با تکیه بر شعار«تعامل سازنده با دنیا» سعی کرد هر طور شده با آمریکا و دیگر کشورهای 5+1 به توافق برسد.
در همین راستا به تازگی رییس جمهور بر آن شد که برای نخستین بار سفری به اروپا داشته باشد و با مقامات ایتالیایی و فرانسوی دیدار و گفتوگو کند؛ اما پیش از انجام سفر، اخباری منتشر شد که باز هم از آن بوی توهین و تحقیر میآمد.
هیات ایرانی پیش از سفر به فرانسه شرط حضور رییس جمهور ایران و هیات همراه در ضیافت ناهار الیزه را عدم سرو شراب و استفاده از محصولات حلال در غذاها عنوان کرده بود، اما ظاهرا طرف فرانسوی با عدم پذیرش این شروط بر رسوم همیشگی خود تاکید داشت و سرو شراب را جزء سنت های رایج و قدیمی مراسم رسمی الیزه دانست و این درخواست را مخالف اصول جمهوری فرانسه خواند؛ در حالی که طبق پروتکلهای بینالمللی میزبان میبایست به این خواسته جامه عمل میپوشاند.
به نظر میرسد با توجه به عملکرد دولت یازدهم در سیاست خارجی، خلاهایی در این زمینه احساس می شود و تاکیدات رهبر معظم انقلاب در دیداری که با مسؤولان و دست اندرکاران دستگاه دیپلماسی کشور داشتند را می توان گویای همین امر قلمداد کرد.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار با تبیین اصول و راهبردهای ثابت و پایدار سیاست خارجی در قانون اساسی و الزامات ناشی از این اصول و سیاستها، راه حلهای منطقی و مستحکم ایران درباره مسائل مهم منطقه از جمله سوریه، یمن و بحرین را تشریح و تأکید کردند «اهداف امریکا در منطقه، 180 درجه با اهداف ایران، متفاوت است».
ایشان در این دیدار تأکید داشتند «سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفت انگیزی به همراه می آورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را دارا است».
رهبر انقلاب، با اشاره به برخی آثار مثبت اجرای راهبردهای سیاست خارجی افزودند «اجرای سیاستهای انقلابی در هر زمینه، از جمله عرصه دیپلماسی باعث افزایش اقتدار و تأثیرگذاری، ارتقای جایگاه کشور و عزت و اعتبار ایرانیان در میان ملتها می شود».
حضرت آیت الله خامنه ای، با تأکید بر تداوم بی وقفه راهبردهای ثابت سیاست خارجی، اظهار داشتند «ادعا نمی کنیم به همه اهداف خود رسیده ایم یا حتی نزدیک شده ایم چون اجرای (سیاست خارجی انقلابی) در عمل با برخی غفلتها، کم کاریها، ناهوشمندیها و موانع خارجی همراه بوده است اما جایگاه عزتمند فعلی کشور، مدیون همین سیاستهای حکیمانه است و اگر به این اصول عمل نکرده بودیم، خدا می داند در داخل مرزها، با چه مشکلات و ضربات عجیبی، دست به گریبان می شدیم».
ایشان خطاب به مسؤولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران توصیه فرمودند «با استحکام و اقتدار و افتخار، ادامه اصول انقلابی و راهبردهای ثابت سیاست خارجی را تکرار کنید تا بیگانگان و دنبالههای داخلی آنان، به تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دلخوش نکنند».
دیدارهای اخیر رهبر معظم انقلاب با رؤسای جمهور ترکمنستان، ونزوئلا، نیجریه، روسیه، عراق، بولیوی و نخست وزیر الجزایر نیز به منظور تقویت ارتباط با کشورهایی است که در قبال آمریکا مواضع مشترکی با ایران دارند؛ سخنان صریح رهبر معظم انقلاب مستقیما به کشورهای هم پیمان ایران بار دیگر یادآوری می کند که نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود توافق هسته ای همچنان از مبارزه با سلطه گران و حمایت همه جانبه از مظلومان دست برنمیدارد و در این راه ثابت قدم خواهد بود./928/ی704/ج