راهبردهای دشمنان برای ایجاد چالش در انتخابات 94 ایران اسلامی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، چالش اصلی در انتخابات 94 ظرفیتسازی و حساسیت قدرتهای غربی و برخی پادوهای منطقهای آنها برای اثرگذاری بر فرآیندهای انتخابات سال 1394 بسیار بیشتر از برخی نیروهای داخلی است که بعضاً باید نسبت به سرنوشت انتخابات و چالشهای تهدیدات پیشروی آن حساسیت داشته باشند، از منظر فعالان داخلی به ویژه نیروهای مؤمن به انقلاب اگر مهمترین دغدغه رأیآوری یا منافع بخشی باشد تا منافع ملی و دفع تهدیدات به طور قطع دشمنان میتوانند به موفقیت خود امیدوار باشند.
اهمیت مسأله انتخابات 94 تنها به کارکردها و وظایف قانونی دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان نیست، بلکه آنچه برای دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آنها اهمیت دارد، این است که تمامی روشهای آنها برای مهار و شکست انقلاب اسلامی در سه دهه گذشته به شکست رسیده و تنها مدل باقیمانده برای آنها تمرکز بر انتخابات آینده، آن هم نه از نوع چالش برانگیزی همچون فتنههای تیر 78 و خرداد 88 که در آستانه دو انتخابات مجلس ششم و ریاست جمهوری دهم اتفاق افتاد، بلکه تمرکز بر الگوی تعاملی و آن هم در بستر ساز و کارهای قانونی و پذیرفته شده انتخابات و البته عوامل داخلی است.
فارغ از مواضع صریح امریکاییها در بهرهگیری از الگوی برجام برای تغییر در ایران، که در ماههای گذشته ابایی از بیان آشکار آن نداشتند، اوباما در سخنان اخیر خود در پسابرجام مخاطب اصلی خود را جوانان ایران قرار داده و ضمن تأکید بر اهمیت ایران و نقش جوانان در آینده ایران، با تلاش برای سیاهنمایی گذشته انقلاب، آنان را برای نقشآفرینی در این تغییر فراخوانده و میگوید: «سالها دولت شما کارهایی کرده که ثبات منطقه را بر هم زده و شما را منزوی کرده، حالا دولتهای ما دارند با هم درباره مسائل هستهای صحبت میکنند، در پی توافق هستهای شما جوانان ایران فرصت دارید که بتوانید پیوندهای تازهای با دنیا داشته باشید.»
در همین زمینه شبکه سیانان نیز کمی صریحتر و روشنتر از اوباما اهداف طراحی شده امریکا برای انتخابات آینده را بیان کرده و میگوید:نتیجه این انتخابات میتواند آینده روابط ایران با غرب را تعیین کند، اگر میانهروها و اصلاحطلبان دراین انتخابات پیروز شوند، ما میتوانیم شاهد پیشرفتهایی در این روابط باشیم، هرچه تعداد اصلاحطلبان در مجلس ایران بیشتر باشد حمایتها از «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران افزایش مییابد. سیانان نتیجه این روند را در تحولات ایران اینگونه ارزیابی میکند که یک ایران بازتر در واقع نیروی مثبتتری در منطقه خواهد بود و این امر در طولانیمدت به مفهوم آن است که ایران دیگر به ناآرامیهای طولانی در منطقه همچون بحران سوریه علاقهمند نیست.
مواضع مذکور ابعاد راهبرد آینده دشمنان در انتخابات 94 را روشنتر میکند. در این زمینه چند نکته قابل ذکر است:
1 ـ سیاهنمایی روند و تلاشهای گذشته ایران در عرصه تحولات منطقه که به تبدیل ایران به یک ابرقدرت منطقهای انجامید، با این هدف القایی صورت میگیرد که اقدامات خود ایران منشأ ایرانهراسی شده و بودجه و امکانات گذشته صرف جاهطلبیهای منطقهای ایران شده است. بدون اینکه در این مسیر به تهدیدات بالقوه و بالفعلی که طی این سی و اندی سال از سوی استکبار یا توسط عوامل منطقهای در قالب جنگ نیابتی صورت گرفته اشارهای شده باشد و جالب این است که حجم اصلی تبلیغات منفی سعودیها هم در هفتههای اخیر بر این حوزه متمرکز شده است.
2ـ مبتنی بر این راهبرد، محدودسازی حوزه نفوذ ایران در منطقه نیز به عنوان یکی از اهداف مرحلهای پس از انتخابات مدنظر دستگاه رسانهای و سیاستگذاری غرب است. سوگمندانه اینکه بخش عمدهای از فضای رسانهای در داخل و حتی برخی از منصوبان دولتی نیز بر این متمرکز است.
در این زمینه میتوان به سخنان سریعالقلم مشاور دولت یازدهم در جریان اجلاس داووس به سیانان اشاره کرد که میگوید در آینده بیشتر توجه ایران به مسائل داخلی خواهد بود، لذا ایران دیگر منابعی در اختیار نخواهد داشت که به منطقه یا بلندپروازیهایش در منطقه اختصاص دهد.
3ـ در تکمیل راهبرد فوق تمرکز بر سیاهنمایی در داخل و آمارسازیهای منفی علیه کارکردهای انقلاب، نظیر رتبه ایران در خط فقر و یا رتبه بالای ایران در خط فلاکت یا بزرگنمایی آسیبهای اجتماعی است که در این زمینه رسانههای مرتبط با کارگزاران ید طولایی دارند. این روند طبیعی است که در ذهن مخاطب و به ویژه نسل جوان القای ناکارآمدی نظام اسلامی را مینماید. بر این اساس آیا میتوان در هدف مشترک اوباما با این جریان رسانهای دیگر تردیدی داشت.
4ـ به رغم جنجال و غوغا در مورد پیامدهای مثبت اقتصادی برجام، در حالی که عملاً آثاری از آن در عرصه اقتصادی دیده نشده است اکنون کاملاً آشکار شده که آنها به رغم نیاز معیشتی و اقتصادی مردم، کارکرد سیاسی و اجتماعی و افزایش سبد رأی را انتظار دارند و جالب این است که روزنامه آفتاب یزد، واکنش منفی مردم به فراخوانی که برای جشن پسابرجام داده بودند را ناشی از ردصلاحیت نامزدهای انتخاباتی میداند!
5ـ معطوفسازی ضعفها و ناکارآمدیها به نیروهای انقلاب بخش دیگری از این سناریوی مشترک است. این جریان مشترک رسانهای با نادیدهگرفتن سیاستهای غلط اقتصادی گذشته دوران کارگزاران و اصلاحات که عامل بخش عمدهای از ضعفهای کنونی است، عبور از این شرایط را منوط به محدود کردن حوزه ورود نیروهای کارآمد نظام در عرصههای اقتصادی میداند و به همین دلیل است که پس از برجام تحریمهای جدید امریکا عمدتاً نیروهای انقلاب را هدف گرفته است.
6ـ خط اصلی رسانهای شبکههای ضدانقلاب و معاند از هماکنون مبتنی بر این استراتژی بر دوقطبیسازی اعتدال - افراط در آستانه انتخابات آینده متمرکز شده و از هم اکنون هم ظرفیت را برای تقویت طیفی که عنوان «معتدلین» را برای آن برگزیدهاند متمرکز کردهاند. نکته مهم این است که قبل از اثبات توان و قابلیت این واژه، عمدتاً با بهکارگیری واژه افراط علیه نیروهای انقلاب، انفعال آنها را دنبال میکنند.
مبتنی بر نکات فوق و گزارههای بسیاری که مجال آن در این مختصر نیست، نمیتوان راهبرد نظام سلطه و متحدان داخلی را در انتخابات آینده بر الگویی همچون فتنههای گذشته که الگویی کلاسیک در کودتاهای مخملین است انتظار داشت، از منظر آنان ایجاد انسجام میان ظرفیتهای مدعی اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در مقابل نیروی انقلاب و تشکیل مجلسی «معتدل» میتواند در مهار نظام اسلامی کارآمدی الگوهایی نظیر جنگ و یا فتنههای گذشته را داشته باشد. این در حالی است که مدعیان «اعتدالگرایی» در عرصه عمل مصادیق بارزی از روحیات دیکتاتور مآبانه را در عرصه داخلی به تصویر کشیدهاند و البته در مقابل بیگانگان منفعلند./998/102/ب2
منبع : روزنامه جوان