منشأ بصیرت وجود عقل در انسان است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، روز شنبه در درس خارج خود در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره مبارکه دخان گفت: این نظم دقیق خلقت دو چیز را ثابت میکند، یکی ناظم دقیق و علیم و حکیم و دیگری هدف خلقت، ممکن نیست کسی حکیم باشد و کار لغو و بیهوده و ظلم بکند.
وی با اشاره به براهین معاد در قرآن خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین براهین وجود معاد حق بودن نظام آفرینش و حکیم بودن خدای متعال است، اگر در این زمین هر کس هر چه خواست بکند کرد و هر چه خواست بگوید گفت و حساب و کتابی در کار نباشد، آرا و مکاتب گوناگون در عالم همچنان پراکنده باشد، این لغو و باطل میشود و خداوند منزه از لغو و باطل است.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: اگر همه از بین بروند و حساب و کتابی در کار نباشد، مؤمن و کافر و ظالم و مظلوم مساوی میشوند، در بخشی از آیات استدلال میفرماید که اگر چنانچه معادی نباشد، هر دو مساوی میشوند، این جا مساوات هست اما ظلم هم هست، استدلالی که در سوره جاثیه برای بحث معاد میکند، این چنین است که آیا کفار و تبهکاران خیال میکنند با مؤمنان و پرهیزکاران یکسان هستند، نه زندگی و مرگشان یکسان است.
وی با اشاره به این که این نظام دقیق علمی یک سازنده حکیم دارد، خاطرنشان کرد: در سوره مبارکه روم فرمود اینها این طرف که دنیا است را میبینند و اما آن طرف که آخرت است را نمیبینند و اینها از باطن آخرت غافل هستند، آن گاه توضیح میدهد که مگر خداوند این آسمانها و زمین را به حق نیافرید که سرآمد معینی دارد، اگر دائما همه بیایند و بروند و یومالحسابی نباشد که حق نیست، گاه این کلمه ساعت و فصل و اجل و حساب نشان میدهد که حق بودن عالم این است که معاد دارد.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: در بخش پایانی سوره مبارکه آلعمران فرمود کسانی که متفکر هستند به مقصد رسیدهاند و میگویند «ربنا ما خلقت هذا باطلا»، خداوند درباره توده مردم تعبیر «یا ایها الناس» دارد، درباره اهل کتاب میفرماید «یا ایها الذین اوتو الکتاب»، بخش دیگری «یا ایها الذین آمنو»، است و بخش دیگر که از این قویتر است «یا اولی الابصار» است و تعبیر از این شدیدتر «یا اولوالالباب» است و تعبیر بالاتر هم «یا ایها النبی» و «یا ایها الرسول» است.
وی گفت: منشأ بصیرت همان مغزداری است و اگر کسی مغز داشته باشد، بصیر است، آنان که لب و مغزی دارند به مسأله معاد پی میبرند که نظام بدون معاد نخواهد بود، در سوره مبارکه حجر هم از جریان معاد به عنوان هدف خلقت ذکر میکند، اگر کسی فکر بکند که این نظم دقیق حتما ناظم حکیم دارد و ناظم حکیم کار لغو نمیکند هم به مبدأ پی میبرد و هم به معاد پی میبرد، اینها نه از نظم دقیق به ناظم پی میبرند در سوره مبارکه حجر مسأله معاد را در کنار حق بودن آسمان و زمین ذکر میکند./914/پ202/ج