سطحی نگری و جامعه گریزی آفت تربیتی عصر انتظار
به گزارش خبرگزاری رسا، بوی خوشش مشامم را تحریک کرد، مرا به سمت خود کشاند، گل زیبایی بود، اما به خاطر کم کاری صاحبش به آفتهای بسیاری گرفتار شده بود، با خود گفتم همیشه علفهای هرز دور گیاهان سودمند و خوشبو را احاطه میکنند تا هم خودشان به نوایی برسند و هم آن گیاه یا گل زیبا را از بین ببرند، قصه انتظار نیز همانند همین گل زیبا و خوشبو است که قلبِ هر انسانِ آزاده و حق طلبی را به سمت خود میکشاند، اگر ارادتمندان صاحب الامر و منتظران ظهور به خوبی از آن مراقبت نکنند و زوایای مختلف آن را برای مردم روشن نسازند دچار آفات بسیار خواهد شد و افراد سودجو و بیایمان برای بالا بردن موقعیت خود و دستیابی به منافع مادی از آن سوء استفاده خواهند کرد.
آفات تربیتی انتظار و وظیفه منتظران در مقابل آن
1- منجی گرایی
امروزه نیاز به منجی و نجات بشر از فساد و ظلم بیش از هر زمان دیگری احساس میشود به طوری که پیروان ادیان و مذاهب دیگر نیز پذیرفتهاند که تنها راه نجات بشریت از فساد، ظهور مردی آسمانی با قدرت الهی است، اما به خاطر این که تعریف و نشانههای منجی به خوبی به جامعه و به خصوص جوانان معرفی نشده است، برخی از گرگصفتان از این فضای غبار آلود استفاده کرده و خود را منجی معرفی میکنند.
برخی دیگر از ضعف بینش جامعه استفاده کرده و شیطان را به عنوان منجی معرفی کرده و برخی را به شیطان پرستی میکشانند، در این شرایط بسیار حساس وظیفه جامعه منتظر این است که منجی واقعی را با نشانههایی که در منابع اسلامی وجود دارد به جامعه معرفی کنند، همان گونه که رسول خدا قبل از تولد امام زمان (عج) به معرفی منجی پرداخته است و با بیان نشانههای حضرت، راه را برای منتظران هموار کرده است که با تأسی به سخنانش جامعه را از منجیگرایان دروغین پاک کنند و میفرماید «مردی از اهل بیت من قیام خواهد کرد اسمش همانند اسم من و اخلاقش همانند اخلاق من است او زمین را پر از عدل و داد میکند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد».[1]
و حضرت در حدیث دیگری میفرماید «مهدی (ع) مردی از فرزندان من است رنگ رخسارهاش رنگ عربها و اندامش اندام اسرائیلیهاست، برگونه راستش خالی هست که مانند ستارهای درخشان است زمین را از عدالت پر میسازد چنانکه از ستم و حق کشی پر شده باشد، در زمان خلافت و رهبری او زمینیان و آسمانیان و پرندگان فضا راضی و خشنود خواهند بود».[2]
2- سطحی نگری
بیبصیرتی و عدم معرفت به دین و انتظار، و تمسک به پوسته دین، موجب میشود انسان حرف کسانی که با اهداف شیطانی ادعا میکنند با امام زمان (ع) ملاقات دارند را بپذیرد و پیرو آنان شود، و همین افراد بیبصیرت زمینه را برای دشمنان مهدویت فراهم میکنند، که برای رفع کمبودهای مادی و معنوی خود، با ارائه نشانههای ساختگی خود را از یاران خاصه امام زمان(ع) و حتی در برخی موارد خود را امام زمان معرفی کنند.
متاسفانه امروزه این آفتها، وجود دارد و حتی به جامعه زنان نیز کشیده شده است و برخی زنان از جهالت مردم استفاده کرده، خود را همسر امام زمان(ع) یا منسوبان و حتی فرزندان آن حضرت معرفی کردهاند، در این شرایط سخت که فتنهها یکی پس از دیگری آسمان مهدویت را تیره و تاره میکند بر عاشقان و منتظران ظهور لازم است که همچون خورشیدی راه را برای عاشقان روشن کنند و از شیطنتهای این مدعیان دروغین جلوگیری نمایند.
همان گونه که امام زمان (ع) این آفتها را پیش بینی کرده و خطاب به به آخرين نايب خاص خود، يعنى على بن محمد سمرى میفرماید « به زودی افرادی به سوی شیعیان من میآیند و ادعای مشاهده مرا خواهند کرد، آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و شنیدن صیحۀ آسمانی ادعای مشاهده کند دروغگو است و افتراء میبندد».[3]
3- غلو در محبت
برخی از افراد بی بصیرت و احساسی وقتی از لذتهای عصر ظهور، قدرت حضرت در سرکوب کردن مخالفان، ایجاد حکومتی عادلانه و سایر فضایل حضرت، چون جدشان امیر المومنین (ع) میشنوند یا میگویند، آنقدر زیاده روی و افراط میکنند که حتی حضرت را خدا معرفی میکنند و یا اعمال خدایی را به حضرت نسبت میدهند، در حالی که حضرات معصومین تمام حرکات و سکنات خود را ناشی از لطف و کمک خداوند میدانستند، و با غلو کنندگان مخالف بودند، و میدانستند رشد محبتهای غلوآمیز فرقه ضاله غلات را تشکیل میدهد، و لذا با سخنانی حکیمانه ضمن برائت از آنان، مردم را از این گونه محبتها بر حذر میداشتند.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید« از غلو درباره ما بپرهیزید، بگویید که ما بندگانی هستیم تحت اراده رب، و هر چه خواستید در فضیلت ما بگویید».[4]
و رسول خدا درباره خطرات خلو درباره معصومین به ویژه حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید « ای مثل تو در این امت، همچون عیسی بن مریم است، گروهی او را دوست داشتند و در محبت، غلو و افراط کردند و به هلاکت افتادند، گروهی هم دشمنش شدند و هلاک گشتند».[5]
4- جامعه گریزی
فهم و درک قرآن کریم و احادیث اهل بیت(ع) نیازمند تخصص و آشنایی با علوم قرآنی و اصول و قواعد نحوی و ادبیات عرب است، اگر کسی با این علوم آشنا نباشد به خوبی نمیتواند از احادیث اهل بیت(ع) و قرآن کریم استفاده کند، برخی از افراد، بدون کسب این علوم و با استفاده سلیقهای از آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت، مبتلا به برداشتهای غلط شده و به گمراهی و ضلالت کشیده شدهاند، که جامعه گریزی و باطن گرایی یکی از آن انحرافات است، که بر اثر برداشت غلط از روایات زیر است، امام علی (ع) میفرماید«زبانهایتان را نگهدارید و ملازم خانههایتان باشید».[6]
و در روایت دیگری حضرت میفرماید: «در دوران غیبت، در گوشه خانههاى خود قرار گيريد و آتش غضا (كنايه از حفظ زبان از خطر است) را لاى دندان بگذاريد و خدا را بسيار ياد كنيد».[7]
کسانی که به آفت باطنگرایی یا جامعه گریزی مبتلا شدهاند به خاطر این است که از روایات فوق اینگونه برداشت کردهاند که برای حفظ اخلاص و ایمان، باید در کنج خانه بمانند و از حضور در اجتماع برای انجام آداب و مناسک دینی خودداری کنند و هرگز در حضور مردم ذکری از امام زمان(ع) و انقلاب عظیم ایشان به زبان نیاورند، در حالی که انتظار علاوه بر بُعد فردی جنبه اجتماعی نیز دارد که منتظران ظهورش باید با حضور در اجتماع و معرفی حضرت و فواید ظهورش با منطق قوی و لسانی نرم، در محقق شدن زمینههای ظهورش تلاش نمایند و تصور نکنند که این تبلیغات به خلوصِ نیتشان منافات دارد، بلکه بر عکس تبلیغ معارف دین که ظهور امام زمان از مهمترین آنها است، از بهترین اعمال شمرده شده است.
خداوند میفرماید « وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ (فصلت/33) چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مىكند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگويد: من از مسلمانانم».
با توجه به مطالب فوق به این نتیجه میرسیم که گل خوشبو و شفا بخش ظهور، با آفاتی چون منجی گرایی، سطحی نگری، غلو در محبت و جامعه گریزی همراه است، که وظیفه را بر منتظران دوچندان میکند، که با تمام وجود با آنان مبارزه کنند و با استخراج سخنان معصومین از منابع اسلامی، در خصوص هر کدام از این آفتها روشنگری کنند/875/.ت303/س
پی نوشتها
[1]. يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ خُلُقُهُ خُلُقِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلا» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، انتشارات اسلامیه، تهران، سال چاپ مختلف،ج 51 ص82.
[2]. الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي لَوْنُهُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ وَ جِسْمُهُ جِسْمٌ إِسْرَائِيلِيٌّ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يَرْضَى فِي خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّيْرُ فِي الْجَو» همان مدرک قبلی، ج 51 ص 80.
[3]. وَ سَيَأْتِي إِلَى شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ» طبرسی، احمدبنعلى، الإحتجاج على أهل اللجاج، چاپ اول، انتشارات مرتضی، مشهد، 1403ق، ج 2، ص 479.
[4]. إِيَّاكُمْ وَ الْغُلُوَّ فِينَا قُولُوا إِنَّا عَبِيدٌ مَرْبُوبُونَ وَ قُولُوا فِي فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، انتشارات اسلامیه، تهران، سال چاپ مختلف، ج 10، ص 92.
[5] . يَا عَلِيُّ إِنَّمَا مَثَلُكَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كَمَثَلِ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ أَحَبَّهُ قَوْمٌ فَأَفْرَطُوا فِي حُبِّهِ فَهَلَكُوا وَ أَبْغَضَهُ قَوْمٌ وَ أَفْرَطُوا فِي بُغْضِهِ فَهَلَكُوا» همان منبع قبلی، ج 9 ص 51.
[6]. ُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ» همان مدرک قبلی ج 52، ص 139.
[7].َ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً» همان مدرک قبلی ج 52، ص 267.