جوهره انقلابي راز ماندگاري انديشه امام خميني
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه کیهان، امروز سالروز صدور پيام تاريخي حضرت امام خميني(ره) به مناسبت پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوي ايران است. بيترديد در ميان رخدادهاي حساس بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نظير جنگ هشت ساله تحميلي و دفاع مقدس، صدور حکم ارتداد سلمان رشدي مرتد و صدور نامه تاريخي به گورباچف و پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از جايگاه ويژه و راهبردي برخوردار است.
آن چيزي که پيام مربوط به قبول قطعنامه ۵۹۸ را که به «پيام استقامت» مشهور شد بسيار برجسته ميکند، ادبيات انقلابي حضرت امام راحل است که در عين پذيرش قطعنامه، سر سوزني از اصول انقلابي اسلام عدول نکردهاند. نکته ديگر که وجه مشترک تمامي پيامها و فرمايش آن امام عزيز در سال ۱۳۶۷ است اينکه حضرت امام هرچه به سالهاي پاياني عمر پربرکتشان نزديک ميشدند بعد انقلابي بودن ايشان پررنگتر شده و اين پيام مصداق بارز اين مدعاست. شناخت بعد انقلابي امام مستلزم غور در حوزه انديشه از يکسو و سيره و رفتار ايشان از سوی دیگر است. انديشه حضرت امام، موتور محرک انقلاب اسلامي، نظامسازي، تئوريپردازي ولايتفقيه و سيره عملي ايشان نيز مبتني بر سادهزيستي، زي طلبگي، دشمنشناسي و مديريت است. جوهره حرکت انقلابي امام نقطه مقابل اشرافيگري، دنياطلبي و استکبارستيزي بوده و اصول اخلاقي حاکم بر اين حرکت شجاعت، صداقت، قناعت، توکل، تکليفمحوري و مشخصاً اعتماد به مردم و باور به انقلابي بودن و انقلابي ماندن و انقلابي عمل کردن مردم است. حضرت امام در طول عمرشان از احدي نترسيدهاند و همين موضوع همواره چهره انقلابي آن حضرت را برجستهتر ساخته است.
آنچه که در پي ميآيد بخشهايي از پيام استقامت است که به مناسبت روز پذيرش قطعنامه ارائه ميشود: ما درصدد خشكانيدن ريشههاى فاسد صهيونيزم، سرمايهدارى و كمونيزم در جهان هستيم. ما تصميم گرفتهايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ، نظامهايى را كه بر اين سه پايه استوار گرديدهاند نابود كنيم و نظام اسلام رسولالله- صلىالله عليهوآلهوسلم - را در جهان استكبار ترويج نماييم. و دير يا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهى و مصونيت كارگزاران امريكايى، حتى اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد، جلوگيرى مى كنيم و اگر هزار بار قطعهقطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمىداريم. راهى جز مبارزه نمانده است، بايد با چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امريكا را شكست و الزاماً يكى از دو راه را انتخاب نمود: يا شهادت. يا پيروزى. كه در مكتب ما هر دو آنها پيروزى است. ملت عزيز ما كه مبارزان حقيقى و راستين ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دريافتهاند كه مبارزه با رفاهطلبى سازگار نيست، و آنها كه تصور مى كنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايهدارى و رفاهطلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بيگانهاند و آنهايى هم كه تصور مىكنند سرمايهداران و مرفهان بىدرد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مىشوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته يا به آنان كمك مىكنند آب در هاون مىكوبند.
تنها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر، محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بىبضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم.
جنگ ما جنگ عقيده است، جغرافيا و مرز نمىشناسد و ما بايد در جنگ اعتقاديمان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم. ما مىگوييم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستيم. ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداريم. ما تصميم داريم پرچم لاالهالاالله را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم.
اين وظيفه اوليه ما و انقلاب اسلامى ماست كه در سراسر جهان صدا زنيم كه اى خوابرفتگان! اى غفلتزدگان! بيدار شويد و به اطراف خود نگاه كنيد كه در كنار لانههاى گرگ منزل گرفتهايد. برخيزيد كه اينجا جاى خواب نيست! و نيز فرياد كشيم سريعاً قيام كنيد كه جهان، ايمن از صياد نيست! امريكا و شوروى در كمين نشستهاند و تا نابودى كاملتان از شما دست بر نخواهند داشت. بعضى مغرضين، ما را به اعمال سياست نفرت و كينهتوزى در مجامع جهانى توصيف و مورد شماتت قرار مىدهند و با دلسوزيهاى بيمورد و اعتراضهاى كودكانه مىگويند جمهورى اسلامى سبب دشمنيها شده و از چشم غرب و شرق و اياديشان افتاده است!
آرى، اگر ملت ايران از همه اصول و موازين اسلامى و انقلابى خود عدول كند و خانه عزت و اعتبار پيامبر و ائمه معصومين(ع) را با دستهاى خود ويران نمايد، آن وقت ممكن است جهانخواران او را به عنوان يك ملت ضعيف و فقير و بىفرهنگ به رسميت بشناسند، ولى در همان حدى كه آنها آقا باشند ما نوكر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعيف، آنها ولى و قيم باشند ما جيرهخوار و حافظ منافع آنها، نه يك ايران با هويت ايرانى - اسلامى، بلكه ايرانى كه شناسنامهاش را امريكا و شوروى صادر كند، ايرانى كه ارابه سياست امريكا يا شوروى را بكشد.
من به صراحت اعلام مىكنم كه جمهورى اسلامى ايران با تمام وجود براى احياى هويت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمايهگذارى مىكند و دليلى هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاهطلبى و فزونطلبى صاحبان قدرت و پول و فريب را نگيرد. خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان، عارفان، دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. من در ميان شما باشم يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىكنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند. بغض و كينه انقلابىتان را در سينهها نگه داريد، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد كه پيروزى از آن شماست. اگر بندبند استخوانهايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زندهزنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن، فرزندان و هستيمان را در جلوى ديدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه كفر و شرك را امضا نمىكنيم.
سخن آخر اينکه آن چيزي که از يکسو سبب قوت انديشه انقلابي حضرت امام شده و از سوي ديگر موجب عصبانيت زائدالوصف دشمنان و خاصه شيطان اکبر و طاغوت اعظم شده اين نکته است که آنچه که درباره حضرت امام بيان شد بيکم و کاست در مورد مقام معظم رهبري نيز صادق بوده و ايشان نيز به اذعان دوست و دشمن هرچه که جلوتر ميآييم بر جاذبههاي انقلابي معظمله افزوده ميشود. بر اين اساس دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي تمام همت خود را در مسير تضعيف روحيه انقلابي مردم و ترويج اسلام رحماني (به تعبير حضرت امام اسلام امريکايي) مصروف داشتهاند، بنابراين اولويت اصلي و بنيادين دولتمردان ما تأسي از سيره انقلابي امامين انقلاب اسلامي و برافراشتن علم مقاومت انقلابي و مبارزه و جهاد در برابر زورمداران و چپاولگران غربي است./998/102/ب3