مهد سپاری خلاف سیره معصومین(ع)، قرآن کریم و عاطفه مادری است
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، از اواخر قرن نوزدهم زمانی که در اثر جنگهای جهانی تعداد زیادی از مردان جان خود را از دست داده بود برای آبادی و عمران شهرها و صنایع، اروپاییان و سرمایه داران مجبور شدند که برای تأمین نیازهای خود آن هم با هزینه کمتر عده زیادی از زنان را با دادن به اصطلاح آزادیهای ظاهری که نتیجه ای جز بهره کشی و افزایش ستم بر زنان نداشته به بازارهای اقتصادی و فعالیتهای اجتماعی بکشانند که این آزادیها در ابتدا هر چند برای زنان شیرین بود اما بعدها زنان را دچار مشکل کرد.
تا این زمان داشتن فرزند زیاد برای خانواده به دلیل قدرت اشتغال یک مزیت محسوب میشد اما زین پس به علت اشتغال زنان، نگهداری فرزندان برای خانوادهها تبدیل به یک مصیبت شد زیرا در نبود مادر فرزندان به یک مراقب نیاز داشتند به همین دلیل مهدهای کودک تأسیس شد زیرا استعمارگران و سرمایه داران به هیچ وجه حاضر نبودند که از نیروی کاری ارزانقیمت زنان بگذرند لذا به شدت از تأسیس مهدهای کودک به بهانه اینکه زن ماشین فرزندآوری و تربیت فرزند نبوده و نیازمند آزادی و پرداختن به خویش است حمایت کردند و در نتیجه سنت جدیدی در زندگی بشر به نام مهدکودک ایجاد شد که این سنت هر چند موجب آزادی زنان از قید نگهداری فرزند و فعالیتهای بدون قید و بند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی شد اما نسلی از فرزندان را ایجاد کرد که به دلیل کمبود عاطفه نه تنها تعهدی به خانواده و والدین نداشتند و ندارند بلکه نسبت به اجتماع هم بیتفاوت بوده و تنها به منفعت خود میاندیشند و با رواج استعمار در کشورهای اسلامی بهخصوص ایران و به بهانه آزادی زنان ما در سالهای قبل از انقلاب و در حال حاضر شاهد هستیم که فرهنگ مهد سپاری در جامعه به شدت افزایش یافته و حتی به نوعی جایگاه و پرستیژ اجتماعی تبدیل شده به گونه ای که حتی زنان خانه دار هم فرزند خود را به دلیل اجتماعی شدن به مهد می سپارند بر همین اساس و در راستای بررسی ابعاد این موضوع از منظر دین و نگرش تاریخ اسلام با خانم مجیدی، استاد برجسته تاریخ اسلام حوزه های علمیه خواهران و کارشناس معارف اسلامی آستان حضرت معصومه(س) به گفت و گو نشسته و نظر ایشان را در مورد این مسأله جویا شدیم.
وسائل ـ با توجه به دغدغه ها و مشغله های دنیای امروز برای پدر و مادرها، بسیاری از والدین قسمت زیادی از وقت فرزندانشان را با مهدکودک پر می کنند؛ آیا شرعا والدین میتوانند با سلب مسئولیت از خود، وظیفه تربیت را به مهدها بسپارند؟
برای سپردن کودک به مهد کودک اجازه پدر لازم است و همچنین نباید شغل زن به حقوق سایر اعضای خانواده آسیب وارد کند و توجه به این نکته ضروری است که زن بدون اذن شوهر نمیتواند فرزند خود را به مهدکودک بسپارد و در مورد اینکه از نظر شرعی این موضوع مشکل دارد یا نه باید از فقها جویا شد اما چیزی که واضح است در سیره زنان صحابه و رسول خدا(ص) خانواده در اولویت اول بوده و بعد در سایه مراقبت و انجام رسالت های مرتبط با خانواده، زنان به سایر مباحث اجتماعی می پرداختند.
همچنین اگر بانوان امروزی، بانوان صدر اسلام مانند حضرت زهرا(س) و حضرت خدیجه(س)را الگوی خود قرار دهند باید بدانند که خانواده در صدر اولویت های زنان صدر اسلام بوده و همانطور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند رسالت اصلی زن خانواده است و زن در صورتی میتواند به سایر فعالیتهای اجتماعی اشتغال داشته باشد که این اشتغال به مبحث خانواد، همسری و مادری آسیب نرساند و در صورتی که اشتغال زن به خانواده و و وظایف همسریش آسیب وارد میکند جایز نیست که زن شغل و سایر مسؤولیت های خود را نسبت به خانواده در اولویت قرار داده و باید آنها را به نفع خانواده ترک کند.
همچنین اهل بیت(ع) همواره خانواده را در اولویت خود قرار داده و سایر فعالیتها را در جنب خانواده انجام می دادند.
وسائل ـ یکی از استدلال هایی که بانوان امروزی در راستای سپردن کودکان خود به مهد از سنین شیر خوارگی میآورند این است که زنان صدر اسلام برای فرزندان خود دایه گرفته یا فرزندان خود را به دایه می سپردند به نظر شما این استدلال تا چه حد میتواند توجیه کننده این موضوع باشد؟
اگر تاریخ اسلام و اعراب را بررسی کنید متوجه میشوید که دایه های آن زمان با خانواده کودک زندگی کرده و در خانواده بودند و با نظارت والدین کارهای خانه و مراقبت جسمی از کودک را انجام داده و به طور کلی مادر را در انجام وظایف خانه داری همراهی میکردند و همواره در خانه کودک زندگی می کردند.
همچنین در این زمینه نمیتوان به شرایط تربیتی و دایه حضرت رسول(ص) حلیمه اشاره کرد زیرا حلیمه یک استثناء بود و مادر حضرت رسول(ص) یعنی حضرت آمنه(س) برای اینکه فرزند خود را در برابر توطئه یهود و بیماری وبا که در آن زمان در شهر مکه رایج شده بود حفظ کند ایشان را به دایه سپرد تا با خود از مکه ببرد پس به استناد این موضوع نمیتوان قضیه مهدکودک و دور کردن فرزند را از مادر توجیه کرد و در تاریخ اسلام همواره دایه ها در منزل پدر و مادر حضور داشتند و با نظارت پدر و مادر به آنها در امر بزرگ کردن فرزند و امور خانه کمک می کردند.
رسالت تربیتی قابل واگذاری نیست
پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ به استناد فرمایشات حضرتعالی آیا با گرفتن پرستار به جای سپردن کودک به مهدکودک والدین میتوانند در زمینه تربیت کودک از خود سلب مسؤولیت کنند؟
به هیچ وجه امکان سلب مسؤولیت در زمینه تربیت وجود ندارد و شرع مقدس اسلام به هیچ پدر و مادری اجازه نداده که رسالت تربیتی خود را به دیگری بسپارد و اضافه بر این پدر و مادر زمانی اجازه دارند برای کودک خود پرستار بگیرند که مادر نتواند به خوبی وظیفه مراقبت جسمی از کودک را انجام دهد و در اینجا هم باز مسؤولیت پرستار، مسؤولیت تربیتی نیست و تنها پرستار میتواند در مراقبت جسمی از کودک مادر را یاری کند.
قرآن و اهل بیت(ع) مهمترین حق کودک بر والدین را تربیت می دانند/ سپردن کودک به مهدکودک و دایه در سیره اهل بیت(ع) و قرآن کریم هیچ جایگاهی ندارد
امروزه ثابت شده کودکانی که با فاصله از مادر و در مهدکودک زندگی میکنند نمیتوانند یک روان کامل داشته و دچار آزردگی روحی می شوند و همچنین سپردن کودک به دایه و مهدکودک در سیره ائمه و اهل بیت(ع) هیچ جایگاهی ندارد و ما میبینیم که در قرآن کریم حتی یک توصیه در این زمینه وجود ندارد و قرآن کریم یکی از حقوق فرزند بر والدین را رسالت تربیتی میبیند .
جواز شرعی سپردن کودک به دایه / زن احمق، بیگانه و بیمار به کودک شیر ندهد
از آن جایی که هدف شرع مقدس اسلام انسان سازی است، شارع مقدس تنها در دو مورد به پدر اجازه داده که برای فرزند خود دایه گرفته و یا او را به دیگری بسپارد و آن در صورتی است که زن احمق باشد و اسلام میگوید زن احمق نباید به کودک شیر دهد و باید کودک را از او گرفت و همچنین در شرع مقدس توصیه شده که کودک را به زن بیگانه و زنی که بیماریهای خاص دارد برای شیر دادن ندهند و تنها در این دو صورت است که مرد میتواند کودک را از مادرش گرفته و به دایه بسپارد و به این ترتیب در هیچ کجای دین توصیه نشده و اجازه داده نشده که زن و مادر طبیعی فرزند خود را به دیگری بسپارد.
سپردن کودک به مهد و پرستار با عاطفه مادری در تضاد است
در این زمینه باید دقت کرد که اگر کسی به دنبال راه فرار برای خالی کردن شانه از تکلیف باشد بهانههای مختلفی را میتواند برای خود جستوجو کند ولی عاطفه یک مادر طبیعی و واقعی اجازه نمیدهد زمانی که کودکش به مَحبت او محتاج است او را به آغوش دیگری بسپارد.
وسائل ـ براساس فرمایشات حضرتعالی عدهای از مادران هدف از سپردن کودک به مهد را تربیت بهتر و موفقیت فرزند خود در آینده عنوان میکنند آیا این موضوع میتواند توجیه کننده این عملشان باشد؟
تربیت تراز اسلامی بهانه سپردن به مهد نیست
در این زمینه نیز باید گفت که حتی تربیت تراز اسلامی توجیه کننده سپردن کودک به مهد و پرستار نیست و همانطور که گفته شد شرع مقدس تربیت را اصلیترین رسالت مادر میداند و در وهله اول مادری که به تربیت تراز اسلامی آشنا نیست بهتر است بچهدار نشود و بعد از اینکه به شاخصه های تربیت تراز اسلامی آشنا شد اقدام به فرزندآوری کرده زیرا به هیچ وجه نمیتوان مسؤولیت تربیت را به دیگری سپرد.
اضافه بر این مادری که آداب تربیتی را بلد نیست بهتر است مادر نشود و این ضعف تربیتی مادر است که بخواهد برای تربیت بهتر، فرزند خود را به مهد و یا شخص دیگری بسپارد.
مهمترین شاحصه تربیت اسلامی، تربیت بر مبنای فطرت پاک است/ لازمه تربیت تراز اسلامی لقمه حلال است
وسائل ـ شاخصه های تربیت تراز اسلامی را در چه ویژگیهای می دانید؟
روایت زیبایی در زمینه ولادت کودکان میفرماید که کودک بر فطرت طبیعی به دنیا میآید و بر همین اساس به نظر میرسد یکی از شاخصه های تربیت تراز اسلامی تربیت و پرورش بر مبنای فطرت پاک باشد و بهتر است کودک را براساس فطرتش تربیت کنیم زیرا خیلی از تربیتهای غلط موجب میشود که کودک از مسیر فطرت و تربیت درست دور شود .
همچنین اولین قدم در تربیت تراز اسلامی این است که همانطور که گفته شد والدین اجازه دهند کودک بر مبنای فطرت پاک رشد یابد و بزرگ شود زیرا اصل این است که مسیر فطرت که همان مسیر خدایی جویی است در تربیت کودک لحاظ شود.
اضافه بر این دومین شاخصه تربیت تراز اسلامی این است که کودک از مَحبت والدین غنی باشد و باید اعضای خانواده در تعاملاتی که با کودک دارند او را از مَحبت خود سرشار کنند و سومین شاخصه تربیت تراز اسلامی این است که والدین آداب دین و شرع مقدس و احکام را به فرزند خود آموزش دهند و وسایل رشد و ازدواج فرزند خود را فراهم کرده و همچنین بر والدین لازم است که علوم قرآنی و علوم اسلامی را به فرزندان خود آموزش داده و برای آنها نام نیکو انتخاب کنند.
قرآن اصلیترین شاخصه و زیر بنای تربیت اسلامی را لقمه حلال می داند
اضافه بر این والدین باید دقت داشته باشند که زیر بنای تربیت اسلامی لقمه حلال است و والدینی که میخواهند از نظر اسلامی تربیت اصیلی داشته باشند باید در ابتدا به فرزندان خود لقمه حلال بدهند زیرا بدون لقمه حلال اسلام و تربیت اسلامی چیز جزی یک شعار و سراب نخواهد بود.
همچنین باید به این موضوع توجه شود که مواردی که در فوق گفته شد؛ شاخصه های تربیت تراز اسلامی هستند و در هر کدام که کوتاهی شود آینده کودک به تباهی کشیده می شود.
وسائل ـ با توجه به اینکه امروزه عده زیادی از والدین کودکان خود را به مهد می سپارند به نظر شما آیا مهدهای کودک مؤلفه های تربیت اسلامی را دارا هستند؟
متأسفانه بخش عظیمی از مهدهای کودک شاخصه های تربیت تراز اسلامی را ندارند و همین موضوع موجب شده که به وضوح بتوان تفاوت تربیتی کودکی که در مهد تربیت شده را با کودکانی که در آغوش والدین خود پرورش یافتهاند احساس کرد و این تفاوت واقعاً فاحش است.
فرهنگ سازی راهکار برون رفت از این چالش فرهنگی است
وسائل ـ راهکار برون رفت از این بحران را در چه می دانید؟ تعطیلی مهدها، ادامه روند کنونی، اصلاح و یا نظارت؟
در این زمینه هم لازم است مانند سایر مسائل از جمله مسأله حجاب، فرهنگ سازی های لازم صورت گیرد و باید در ابتدا برای والدین ابعاد این موضوع تبیین شده و پس از آن باید در این زمینه تبلیغ و فرهنگ سازی لازم توسط نهادهای دینی و سایر نهادها صورت گیرد تا به مرور این مشکل در جامعه برطرف و کم شود.
بهترین فرزندان در دامان بهترین ماداران پرورش می یابند/ مرد از دامن زن به معراج میروند نه از دامن دایه و مهدکودک
همچنین مادران باید به این نکته اشراف داشته باشند که بهترین فرزندان در دامان بهترین مادران پرورش می یابند و طبق رهنمود امام خمینی(ره) مرد از دامن زن یعنی از دامن مادر عفیف و رستگار به معراج میرود نه از دامن مهدکودک و دایه .
اضافه بر این اگر مادران به سرگذشت علمای بزرگ عصر حاضر مانند علامه مجلسی، شیخ بهایی، امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای، شهید بهشتی و شهید مدرس و سایر علمای عصر حاضر نگاه کنند میبینند که مادر این بزرگان با وضو و با پاک ترین حالت فرزند خود را پرورش دادهاند و این بزرگان هیچ خاطره ای از مهدکودک و پرستار در ذهن خود ندارند بلکه مادرانی پاک و وارسته آنها را تربیت کردهاند بنابراین اگر ماهم چنین فرزندانی میخواهیم باید همان سیره متشرعه و بزرگان دین را ادامه دهیم.
طلاق هم توجیه کننده سپردن کودک به مهد و دایه نیست/ در بدترین شرایط زندگی خانوادگی یعنی طلاق باز هم اولویت تربیتی کودک با مادر است.
توجه به این نکته ضروری است که توصیه اسلام این است که نباید کودکان زیر هفت سال از مادر دور شوند و حتی در بدترین شرایط هم یعنی در شرایط طلاق باز اسلام به پدر اجازه نداده است که کودک را از آغوش مادر دور کرده و بگیرد و تا هفت سال اولویت تربیت کودک چه دختر و چه پسر در اختیار مادر بوده و به علت اهمیت شرایط تربیتی با وجود اینکه پدر نزدیکترین فرد به کودک است باز هم شرع مقدس اسلام تربیت را در دوران طلاق به مادر داده نه پدر و این نشانه اهمیت تربیت تا هفت سال در دامان مادران است؛ براساس آنچه گفته شد باید بگوییم که تمامی دلایل سپردن کودک به مهد، توجیه کننده این مسأله نیست و در این زمینه برای مادران باید فرهنگ سازی شده و عوارض سپردن کودکان به مهد به وضوح توضیح داده شود تا به مرور این فرهنگ در جامعه اصلاح شده و از بین برود.
رواج مهد در نهادهای دینی توجیه کننده فرهنگ مهدسپاری نیست/ خدمت و آموزشی که بهای اشک کودک باشد برکت ندارد
اگر مادران یک روز را بر مهد های کودک نظارت داشته و بدانند که چگونه در بعضی از مهدها با فرزندانشان رفتار میکنند دیگر حاضر نخواهند شد فرزندان خود را به مهد بسپارند و توجه به این نکته ضروری است که حتی رواج مهد سپاری در مکان های دینی نمیتواند توجیه کننده مهد سپاری کودکان باشد و بهتر است در این زمینه مسؤولان تذکر جدی داشته و از رواج مهدها در مکان های دینی خودداری کنند زیرا اصلیترین رسالت زن تربیت فرزند بوده و لزومی ندارد که زنی که شوهر و فرزند دارد به بهانه کار و یا سایر دلایل وقت گرانبهای خود را صرف خدمت به مکان های مختلف کند و باید زنان بدانند در آموزش و خدمتی که به بهای رنج و گریه کودک و دور کردن او از آغوش مادر باشد هیچ برکتی نیست و مادران باید بدانند که وظیفه اصلی آنها تربیت فرزند است و تا وقتی که این رسالت را دارند نباید سایر وظایف را بر این وظیفه اولویت و برتری دهند.
یک مادر تا تعهد مادری ندارد نباید مادر شود
همانطور که گفته شد از آن جایی که رسالت اصلی یک زن مادری و تربیت فرزند است تا زمانی که زن از نظر اخلاقی به فرزند و همسر خود تعهد ندارد نباید مادر شود و توجه به این نکته ضروری است که اگر فرزند خوب تربیت شود خانواده خوب رشد میکند و اگر یک خانواده خوب رشد کند، رشد یک جامعه خوب میشود؛ بر همین اساس تربیت فرزند زیر بنای اصلی یک جامعه است و زمانی که این زیربنا خوب نبوده و کج باشد تا ثریا دیوار کج میرود و زمانی که ما بنیان را کج میگذاریم نباید انتظار داشته باشیم که ظاهر خوب باشد.
برهمین اساس اگر مادری تعهد مسؤولیت داشته باشد هرگز حاضر نمیشود که کودک دلبندش را به مهد بسپارد.
بی عاطفگی و افسردگی نتیجه مستقیم فرهنگ مهدسپاری است/ خانه سالمندان همزمان با مهد ایجاد شد /
والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که متأسفانه بسیاری از آموزشهایی که در مهدها حتی در مهدهای دینی داده میشود درست نیست و فرهنگ مهد سپاری موجب شده که کودکان بی عاطفه و افسرده و بد غذا شوند و همین فرهنگ و رویکرد موجب شده که تا مهد تعطیل میشود کودکان با یک هیجان خاص به سوی آغوش مادران خود رهسپار شوند و مادران باید بدانند که علت اصلی اینکه ما امروز شاهد پدیدهای به نام خانه سالمندان هستیم همین مهدهای کودک و تربیت بی عاطفه کودکان است و توجه به این موضوع ضروری ااست که کودکی که در سالهای اول زندگی خود مورد بی مهری قرار میگیرد نه تنها در بزرگسالی به خانواده بلکه به جامعه هم بی مهری خواهد کرد و نامهربانی به کودک موجب میشود که او در بزرگسالی نسبت به همه نامهربان باشد و گریه وشکایت کودک پس از پایان روز در مهد نشان میدهد که او از این وضعیت ناراضی است و متأسفانه این مادر است که از قدرتی که دارد نسبت به کودکش سو استفاده میکند و او را بدون رضایتش به مهد می سپارد.
تهدید نسل لزوم تربیت فرزند و فرزند آوری زنان را جدی کرده است
در حال حاضر با توجه به اینکه کشور ما از نظر جمعیتی و تهدید نسل در خطر جدی قرار داد بهتر است که نهادهای مختلف به جای استفاده از نیروی زنان در عرصه های مختلف به آنها در عرصه فرزندآوری و تربیت فرزند کمک کنند زیرا اگر با این مسأله به صورت منطقی و جدی برخورد نشود در آینده جامعه و کشور اسلامی ما با چالش بزرگی مواجه خواهد شد بنابراین تا زنان توان جوانی را دارند مهمترین رسالت آنها فرزندآوری و تربیت اسلامی فرزندان است./836/د102/ل