راهبردهاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، نزديک شدن به هفته بزرگداشت دفاع مقدس، فرصت مغتنمي براي تبيين و تشريح «راهبردهاي دفاعي کشور» در اختيار قرار ميدهد. تأمين امنيت در هر نظام سياسي مستلزم انجام اقدامات متعدد در حوزههاي سياسي، اقتصادي، نظامي و... است که در قالب سياستها و راهبردهاي دفاعي است. ايران اسلامي نيز طي چهار دهه نبرد نابرابر با دشمن، اشکال گوناگون و متنوعي از دفاع را تجربه کرده است. در حال حاضر دشمنان کشور با گستردهتر کردن موضوعات و ابعاد تهديد و مجموعهاي از تهديدها را در چارچوب «تهديد مرکب» توليد نموده و با پيوند زدن آنها با مؤلفههاي داخلي، مکانيزم هوشمندانهاي را از طريق «تجميع تهديدها» عليه جمهوري اسلامي ايران مشتمل بر «تحريمها»، «ديپلماسي عمومي»، «تهديد نظامي»، «عمليات رواني»، «عمليات اطلاعاتي»، «نفوذ و استحاله»، «انتقال ناامنيهاي داعش به داخل ايران»، «تکثير بحرانهاي قوميتي»، «جنگ نيابتي»، «انزواي سياسي» و «اختلافافکني منطقهاي» طراحي و به مرحله اجرا گذاشتهاند.
جمهوري اسلامي ايران نيز در مقابل تمامي تهديدات همهجانبه دشمن با اقتدار ايستادگي نموده و در سه دهه پس از دفاع مقدس تحت رهبري هوشمندانه و بينظير حضرت امام خامنهاي متناسب با سطح و شکل تهديد، چهار مرحله تکاملي از راهبردهاي دفاعي مشتمل بر «دفاع همهجانبه»، «دفاع بازدارنده» و «دفاع تهديد در برابر تهديد» را تجربه کرده و هماينک با انتخاب راهبرد «دفاع تهاجمي» و با بهکارگيري همه مؤلفههاي دروني قدرت ملي شامل «نگاه انقلابي به جاي نگاه منفعلانه»، «تقويت اقتصاد مقاومتي درونزا»، «وحدت ملي و انسجام داخلي»، «تشديد روحيه سلحشوري، ايثار و شهادتطلبي»، «بهرهگيري و برخورداري ملت و نيروهاي مسلح از تجارب ارزشمند دفاع مقدس»، «آمادگي کامل نيروهاي مسلح برخوردار از فناوريهاي مدرن تسليحاتي به ويژه در عرصه موشکي و شناورهاي دريايي»، «موقعيت فوقالعاده راهبردي و ژئوپلتيک و ژئواستراتژيک ايران»، «عمق استراتژيک و برخورداري از سرپنجههاي بسيار قوي در منطقه براي ضربه زدن به دشمن در شعاع بسيار گسترده»، «نفوذ راهبردي در منطقه و باز شدن ژئوپلتيک ايران تا سواحل مديترانه»، «بهرهگيري از مؤلفههاي معنوي قدرت نظير عاشورا و کربلا» و «بهرهگيري از جمعيت جوانان و مؤمن پرورش يافته در مکتب اهل بيت عليهمالسلام» هوشمندي خود را به رخ اربابان زر و زور و تزوير کشيده و مقتدرانه از حيثيت انقلاب اسلامي و گسترش انديشه ظلمستيزي در پناه اتحاد جهان اسلام دفاع ميکند. در مقابل راهبرد دفاعي کشور مبتني بر بازدارندگي فعال و مقتدرانه با زيرساخت نظامي و اقتصاد مقاومتي، متأسفانه از دوران اصلاحات (و هماينک) عدهاي بوده و هستند که با مقايسه توانايي نظامي امريکا با ضعف قدرت دفاعي و نظامي ايران از يک طرف و وجود مشکلات اقتصادي ناشي از تحريمها از طرف ديگر و همچنين قدرت ساختارسازي جهان سلطه نظير «سازمان بينالمللي انرژي اتمي»، «سامانه سوئيفت»، «قواعد کار گروه ويژه اقدام مالي FATF» و... با بالا بردن دستها و تسليم در برابر مهندسي جهان سلطه، به اين باور و اعتقاد غلط و ذلتپذير رسيدهاند که «بايد تهديدات امريکا را صرفاً از طريق اقدامات سياسي و مذاکره مرتفع ساخت.»
طرفداران اين ديدگاه منفعلانه و ذلتپذير برخلاف ديدگاههاي صاحبنظران غربي نظير برژينسکي، معتقدند که وقوع هر جنگي بين ايران و شيطان بزرگ به ضرر ملت ايران خواهد بود. «نامه ۱۲۸ نماينده جريان مدعي اصلاحات در مجلس ششم به حضرت امام خامنهاي مبني بر ضرورت نوشيدن جام زهر براي جلوگيري از حمله امريکا به ايران» و همچنين سخنان ناآگاهانه وزير خارجه ايران مبني بر «توانمندي امريکا براي از کار انداختن قدرت دفاعي ايران با استفاده از يک بمب» به خوبي طرفداران اين ديدگاه را در ميان جريانها و گروههاي سياسي ايران معرفي ميکند.
معتقدين به اين ديدگاه منفعلانه، امنيت کشور را ناشي از مذاکره و توافقنامه برجام دانسته و آشکارا تأکيد ميکنند که اگر جنگي واقع نميشود علتش همين مذاکرات هستهاي و تعامل با کدخدا «شيطان اکبر و طاغوت اعظم» است. برژينسکي مطرحترين چهره ژئواستراتژيست امريکا برخلاف خواص ذلتپذير ايران دليل کارآمد نبودن گزينه نظامي عليه ايران توسط امريکا را در مصاحبه با شبکه «اماسان» اينگونه بيان ميکند: «اگرچه ايرانيها ميدانند که در هر جنگي امريکا ميتواند آسيبهاي زيادي به آنها وارد کند، اما واقعيت اين است که ايرانيها نيز ميتوانند صدمات بيشتري به امريکا وارد کنند.» جوهره سخنان برژينسکي اعتراف به برخوردار بودن ايران از قدرت بازدارندگي مؤثر نظامي است.
جمهوري اسلامي ايران در شرايط کنوني در پرتو قدرت دفاعي و نظامي بازدارنده و تحت رهبري حضرت امام خامنهاي از امنيت واقعي برخوردار است و پايدار نگه داشتن اين امنيت در گرو حفظ بنيه دفاعي کشور و تقويت مؤلفههاي آن است. بيترديد اين يک خطاي راهبردي است که تصور کنيم از طريق ديگري ميتوانيم در برابر دشمن درنده خو و گرگصفت و شيطان مجسم امريکا ايستادگي کرده و حقوق خود را از حلقوم جهانخواران بيرون بياوريم (مذاکرات سه سال اخير که منجر به برجام شده و حاصلي تقريباً هيچ براي ايران در پي داشته مؤيد اين مدعاست).
برخلاف نظر برخي سياسيون ايران، در شرايط کنوني، اگر مشاهده ميکنيم که امريکا تن به مذاکره با ايران داده، علتش اين است که بازدارندگي از طريق مذاکره و تعامل با ايران هماينک بخشي از راهبرد جديد امريکاست و علت انتخاب اين راهبرد نيز موفقيت راهبرد دفاعي بازدارنده ايران و نااميدي مطلق شيطان بزرگ از تحميل خواستههاي ظالمانه خود از طريق تهديد نظامي است./836/د102/ل