محوریت زمینههای عملی و ایدئولوژیک نظریه ولایت مطلقه امام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمود شفیعی، عضو هیئت علمی سیاسی دانشگاه مفید و استاد دانشگاه، روز گذشته در کمیسیون تخصصی مباحث بنیادین حکومت اسلامی و حقوق مردم که در پژوهشکده امام خمینی(ره) برگزار شد، با ارائه مقاله خود در خصوص محوریت زمینههای عملی و ایدئولوژیک نظریه ولایت مطلقه امام راحل، گفت: عیار نظریه ولایت مطلقه و سازش این نظریه با ایده مردم سالاری و حقوق مردم بیشتر از نظریه ولایت مطلقه بدون قید مطلقه است.
وی افزود: اما در عین حال تفسیر و تعبیر درست از این نظریه برای رسیدن به آن مقصدی که بیان میشود بسیار مهم است برای اینکه دو تفسیر غیر شایسته و فاصله گیرنده از نیت نظریه پرداز در مورد ولایت مطلقه صورت گرفته باعث شده فضیلت این نظریه مخدوش شود و آن انتظاری که ما باید از این نظریه داشته باشیم که در عمل مفید و موثر واقع شود و مسایل و مشکلات سیاسی ما را حل کند متاسفانه نه تنها چنین اتفاقی نمیافتد گاهی بر ضد آن هدف هم عمل میشود.
حجت الاسلام شفیعی ادامه داد: آن دو تعبیر و تفسیر ناشایست این است که بعضی از کسانی که نظریه را تعبیر و تفسیر کردند تلاش کردند ولایت مطلقه را مساوی حکومت مطلقه در نظر بگیرند تعبیری که حضرت امام به صراحت از آن پرهیز کرده و ایده حکومت مطلقه را به عنوان یک ایده منفی معرفی و نفی میکند و همچنین تعبیر و تفسیرهایی که در مورد ولایت مطلقه صورت گرفتهف نه در زمینه فقهی این نظریه، بلکه از زمینه فقهی خودش این نظریه را خارج کردند و در یک زمینه عرفانی و به تعبیر برخی از این آقایان تعالی گرایانه، این نظریه را مورد باز تفسیر قرار دادند نظریهای که در روز زمین قرار بود مشکلات سیاسی ما را حل کند نظریه را به عالم انتزاعی برده چیزی که عملا از دسترس بشر خارج ولی در عین حال باید به آن تن داده شود.
عضو هیئت علمی سیاسی دانشگاه مفید با اشاره به اینکه باید یک تفسیر مجدد از این ایده صورت بپذیرد به گونهای که این تفسیر مورد رضایت نظریه پرداز قرار بگیرد، بیان داشت: بنده تلاش کردم که یک ایده سیاسی از یک اندیشه پرداز به نام امام خمینی(ره) را مورد باز فهمی قرار دهم که ببینم کنشگر اندیشه پرداز ما زمانی که این ایده را مطرح کردند چه کنشی را داشتند انجام میدادند و چه هدفی را دنبال میکردند و با آن هدفشان درصدد چه نوع تغییراتی در جامعه بودند، این باید برای ما مساله باشد هیچ اندیشه پردازی اگر اندیشهای داشته باشد بی دغدغه نیست بنابر این باید دغدغه او را کشف کنیم و اگر بیرون از دغدغه اندیشه پرداز اندیشهای را مطرح کنیم این بدان معنا است که تحریفی صورت گرفته است.
وی با اشاره به اینکه اگر کسی بخواهد ایدهای را بیان کند آن ایده بزرگتر از آن است که در کلام افشا شود، گفت: ایده زمانی که خلق میشود سه ظرف متفاوت این ایده را جذب میکند یکی زبان و بیان است و بخشی از آن ایده همچنان در ذهن ایده پرداز باقی میماند و بخش دیگر در کنش و عمل بیرونی خودش را نشان میدهد.
حجت الاسلام شفیعی اضافه کرد: ما باید تلاش کنیم دو چیز را کشف کنیم آن چیزی که ایده پرداز در نیت خود داشته چه چیزی بوده و آن چیزی که به زبان در آمده چه معنایی داشته است، هر دو معنا را باید کشف کنیم آن معنایی که به بیان منتقل و بیانی شده و آن چیزی که به بیان در نیامده و در ذهن مولف وجود دارد و غیر بیانی است، ولی ایده پرداز با کلیت ایدهاش میخواهد کنشگر باشد و کنشگری او تنها صرف کلام زبانی نیست،به همین سبب اگر ما میخواهیم ذهن کنشگری داشته باشیم هم باید ذهن مولف را بفهمیم و هم بیان مولف را درک کنیم، پس آن چیزی که به زبان در آمده باید در زمینه بیانی درک کنیم یعنی باید توجه داشته باشیم که این اندیشمند فقیه و یا عارف و ... بوده است زیرا در هر یک از علوم ادبیات خاصی وجود دارد که فهم آن تنها در بستر همان علم امکان پذیر است پس باید ما ایده را در بستر خودش قرار دهیم.
استاد دانشگاه افزود: مبحث ولایت فقیه در زبان و کلام امام بحث فقهی است ولی جالب اینجاست که اما راحل یک عارف هم هست، ایده ولایت ایده مشترک است زیرا هم در عرفان و هم در فقه مبحث ولایت فقیه مطرح شده در عین حال معنای آن کاملا باهم متفاوت است به همین سبب اگر ما این تفاوتها را در نظر نگیریم حتما دچار تحریف شدهایم بنابراین آن ولایتی که امام راحل به عنوان ولایت فقیه مطرح میکند باید آن را بفهمیم که چه معنایی دارد و این را نباید با آن بحثی که در عرفان ذکر شده مختلط کنیم.
وی با بیان اینکه ما باید تلاش کنیم معنای کلامی که امام ذکر کرده و یا بیان نکرده و ذهتی بوده را بفهمیم، گفت: هر ایده پردازی نیتش آن است که مسایلی که پیرامونش میگذرد و تحولاتی که در متن و بطن جامعه رخ میدهد و در مناسبات سیاسی و غیر سیاسی که در جامعه میگذرد، تاثیر گذار باشد، یعنی یک وضعیتی وجود دارد که ایده پرداز ما میخواهد آن وضعیت را تغییر دهد زیرا راضی به آن وضعیتی که وجود دارد نیست، بنابراین ولایت مطلقه آن چیزی که از امام بیام شده در چه بستری بیان و نیت امام در چه بستری قرار گرفته است پس باید نظریه یک اندیشمند را در بستر تاریخی، اجتماعی و اممی مورد بحث قرار داد.
حجت الاسلام شفیعی خاطر نشان کرد: ولایت مطلقه قبل از انقلاب اسلامی به اجمال مطرح شده و به تفسیر مطرح نشده است ولی جالب اینجا است که این ایده از همان سال 1320 در اندیشه امام راحل وجود داشته است و در کتاب کشف الاسرار مطرح و در دهه 30 در کتاب اجتهاد التقلید منعکس و در دهه 40 در ذهن امام بوده و در کتاب البیت منعقد شده است ولی همه اینها به صورت اجمالی بوده و تنها زمانی که امام به تفسیر این مهم را مطرح کرد جمهوری اسلامی بود که ایشان در سخنرانیهای خود به بحث ولایت مطلقه ورود کردند و ورود امام به ولایت مطلقه مقاطع مختلفی دارد.
عضو هیئت علمی سیاسی دانشگاه مفید افزود: ولایت مطلقه در شرایطی مطرح شده که فقهای سنتی با توجه به تصلبی که به احکام شرعی ثابت دینی داشتند اجازه تصمیمات متغیر و سیال مبتنی بر مصلحت زمانی و مکانی و تاریخی را نمیدادند، دست دولت بسته شده بود، بنابراین یک اشتهای فقهی وجود داشت که بر اساس آن اجتهاد فقهی نمیتوانستید بر اساس جهان مدرن، جهان را اداره کنید و امام فرمودند: ما با فقه سنتی نمیتوانیم حتی یک مغازه کوچک را اداره کنیم؛ ما باید به مصالح تن دهیم آن مسایل هم مسایل پیشینی نیست که خود فقیه کشف کند بلکه مسایلی است متغیر و سیال که با اجازه یافتن ارادههای پسین مردمی آن مصلحت پیدا شود پس آن ولایت مطلقه است که میتواند ما را با دولت مدرن پیوند دهد دولت مدرنی که آن سوی سکهای است که ملت به او چسبیده است یعنی هیچگاه دولت از ملت جدا نیست در عبارتی دولت بازتاب دهنده اراده ملت است این ولایت مطلقه است که میتواند دولت و ملت را برای ما معنا کند بنابراین اگر ما ولایت مطلقه نداشته باشیم دولت مطلقه هم نخواهیم داشت./813/پ201/ی