۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۹
کد خبر: ۴۵۴۸۵۶

تبیین اصل «عدالت طلبی» در نهضت حسینی از دیدگاه آ‌یت الله مکارم

وظيفه همه عزاداران، علاقمندان و پيروان امام حسین(ع) است كه براى اقامه عدل در جامعه نهايت تلاش و كوشش‏ داشته باشند، خودشان از ظلم بپرهيزند و ديگران را نيز به عدالت دعوت کنند.
آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، در وهلۀ نخست باید گفت تعادل حكمت ؛ عفت و شجاعت و تركيب آنها با يكديگر به عدالت‏ منتهی می شود.[1] عدالت در نظام تكوين و آفرينش به معناى قراردادن هر چيز در جاى واقعى و حقيقى خود است،[2] بنابراين، عدالت نه تنها مأموريت اصلى پيامبران است، بلكه گردونه عالم هستى بر محور عدالت دور مى‏زند.[3]

هم چنین معنى ديگر عدالت‏ «مراعات حقوق افراد» است ، در نقطه مقابل آن «ظلم» قرار دارد که به معنی‏ حق ديگرى را گرفتن و به خود اختصاص دادن، يا حق كسى را گرفتن و به ديگرى دادن، يا تبعيض قائل شدن است.[4]

با این تفاسیر باید گفت در نهضت حسینی بحث از مكتب فكرى و عقيدتى و عملى امام حسين عليه السلام مبتنی بر عدالت‏ و حمايت از انسان­ ها است [5]، مكتبى كه در طول تاريخ جريان داشته و دارد و آن چه مربوط به آن است پايان گرفتنى نيست.[6]

شکوه عدالت خواهی در نهضت حسینی

بی تردید امام حسين‏ عليه السلام بر عليه يزيد قيام كرد تا تبعيض ‏ها را برچيده، و عدالت‏ را جايگزين آن كند.[7]

بدین نحو که با مرگ معاويه و روى كارآمدن يزيد، ظلم و بى‏ عدالتى ‏ها به حد اعلا رسيد.[8] به گفته «مسعودى» مورخ معروف: «سيره يزيد، همان روش فرعون بود؛ بلكه بايد گفت فرعون در ميان مردم، بيش از يزيد به عدالت‏ رفتار مى‏ كرد».[9]،[10]

 از اين‏ رو امام حسين عليه السلام با استناد به فرمايش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، مبنى بر عدم جواز سكوت در برابر ظلم ظالمان و جائران، قيام کرد و اين انقلاب را تا مرز شهادت ادامه داد، تا همه جهانيان بدانند حكومت يزيد، حكومت پيامبر صلى الله عليه و آله نيست. تازه مسلمانانى كه تعداد آنها در گوشه و كنار جهان رو به افزايش بود بفهمند اسلام حقيقى چيزى نيست كه بنى‏اميه و يزيد آن را ترويج مى‏كنند و اين كار امام حسين عليه السلام بسيار مهم و با ارزش بود.[11]

لذا امام حسين عليه السلام در نامه‏ اى به مردم كوفه، يكى از اهدافش را جلوگيرى از ظلم و ستم ظالمان و اجراى عدالت بيان مى‏ كند[12] و مى‏ فرمايد:« رسول خدا صلى الله عليه و آله در زمان حياتش فرمود: هر كس حاكم ظالمى را مشاهده كند كه (در اثر ظلم و جور) محرمات الهى را حلال شمرده، و عهد و پيمان‏ هاى الهى را شكسته، و با سنت و سيره رسول خدا مخالفت كرده، و در ميان بندگان خدا با گناه و دشمنى عمل مى‏ كند، و در مقابل چنين حاكم ستمگرى هيچ‏گونه عكس ‏العمل گفتارى يا رفتارى از خود بروز ندهد،[13]خداوند چنين انسانى را در جايگاه همان ظالم ستمگر داخل مى ‏كند (و سرنوشت هر دو يكى است!)».[14]،[15]

در حقيقت مخاطب این نامه همه انسان‏ هاى آزاده جهان هستند؛ زیرا آن حضرت پيام رسول الله صلى الله عليه و آله را در مبارزه با ظلم و ستم و بى‏ عدالتى بيان مى‏كند، و ضمن اعلان هدف قيامش، همه را به همكارى در اين مبارزه دعوت مى‏ كند.[16]

آن حضرت در پاسخ به به دنبال نامه‏ هاى متعدد مردم كوفه وهنگام اعزام مسلم به كوفه‏ فرمود: «به جانم سوگند! امام و پيشوا تنها كسى است كه به كتاب خدا عمل كند و عدل‏ و داد را بر پا دارد، دين حق را پذيرفته و خود را وقف راه خدا كند».[17]

در فرازی دیگر از آن حضرت می خوانیم که فرمود؛ اكنون پيمان رسول خدا صلى الله عليه و آله كم ارزش شده، و افراد نابينا، گنگ و زمين گير و ناتوان و ضعيف در شهرها رها شده‏اند و مورد ترحم و حمايت قرار نمى‏ گيرند (آرى، عدالت‏ اجتماعى پايمال شده است؛ ولى شما سكوت اختيار كرده ‏ايد.)[18]

این سخنان امام عليه السلام تأكيدى است بر عزم امام در برپايى عدل و داد.[19]به هر حال، با توجه به شواهد تاريخى يكى از اهداف قيام امام حسين عليه السلام گسترش عدل و داد است.[20]

عدالت طلبی حضرت سیدالشهدا عليه السلام؛ زیر بنای تشکیل حکومت عدل اسلامی

انبيا و اولياى الهى در طول تاريخ براى پيشبرد اهداف مقدس خويش، درصدد تشكيل حكومت برآمدند؛ چرا كه با تشكيل حكومت، بهتر مى‏ توان در راه بسط عدالت اجتماعى كوشيد و به برقرارى عدل‏ و دفع ظلم و شرك و بيدادگرى كمك نمود.[21]

فشارهايى كه بر ائمه اهل بيت عليهم السلام، به ویژه به قيام امام حسين‏ عليه وارد شد به خوبى نشان مى دهد كه امامان راستين تشكيل حكومت عدل‏ الهى را از وظايف‏[22]حتمى خود مى‏شمردند و از هر فرصتى براى آن استفاده مى‏ كردند.[23]

از این رو امام حسين عليه السلام كه شايسته و وارث حاكميت نبوى و علوى و رهبر معنوى امت اسلامى بود، براى احياى ارزش ‏هاى اسلامى و بسط قسط و عدل‏ و مبارزه با ستمگران به هدف تشكيل حكومت اسلامى به پا خاست، به اين قصد كه اگر ممكن شود با تشكيل حكومت اسلامى و گرنه با شهادت خويش و يارانش، چهره واقعى بنى‏اميه را آشكار سازد.[24]

بنابراین اگر حضرت سیدالشهد عليه السلام پس از دعوت مردم کوفه براى تشكيل حكومت حق و مبارزه با غاصبان حكومت،  با پيمان شكنى و سستى و بى وفايى آنها روبرو نمى‏شد؛ پرچم حكومت عدل‏ اسلامى به دست با كفايت آن حضرت به اهتزاز در مى ‏آمد.[25]

امام حسین عليه السلام؛ شهید عدالت خواهی و ظلم ستیزی

نباید فراموش نمود که بدون اقامه قسط و عدالت‏ اجتماعى هرگز جامعه بشرى به اهداف نهايى خود يعنى‏ تكامل معنوى نخواهند رسيد.[26]بلکه تا جامعه بشرى به مرحله خود جوشى در امر اقامه قسط و اجراى عدالت نرسد اين هدف تأمين نخواهد شد.[27]

اینگونه است که حضرت سیدالشهدا عليه السلام و یارانش در راه حق و عدالت‏ ، شربت شهادت‏ نوشيدند؛[28] در فرازی از آن حضرت می خوانیم که فرمود: «سأمضي و ما بالموت عار على الفتى‏؛ من از اين طريق مى‏روم و مرگ و شهادت‏ (در راه خدا و نشر حق و عدالت‏) براى جوانمردان عيب و عار نيست!»[29] زیرا شهادت‏ در راه خدا و در طريق حق و عدالت‏ به معنى فناء و نابودى و مرگ نيست، بلكه سعادت است و زندگى جاويدان و افتخار ابدى.[30]

به قول شاعر:

تو كشته شدى تا كه نميرد شرف و عدل‏        خوش زنده نمودى ره و رسم پدرت را[31]

لذا  خون امام حسین عليه السلام بر بساط ظالمان مى‏ جوشد، تا ظلم را از جهان براندازد!.[32]

ظلم بر محو عدالت‏ سخت مى ‏كوشد هنوز        ظالم از خون دل مظلوم مى ‏نوشد هنوز![33]

تا عدالت‏ را كند جاويد در عالم حسين‏        خون پاكش بر بساط ظلم مى‏ جوشد هنوز![34]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت وظيفه همه عزاداران، علاقمندان و پيروان آن حضرت است كه براى اقامه عدل در جامعه نهايت تلاش و كوشش‏ داشته باشند، خودشان از ظلم بپرهيزند و ديگران را نيز به عدالت دعوت نمايند.[35] بلکه بايد با مظالم و بى‏ عدالتى‏ هايى كه در گوشه و كنار به چشم مى ‏خورد مبارزه كرد، و به كمك مظلومان شتافت، و آنان را از چنگال ظالمان و ستمگران نجات داد.[36]

اميدواريم در دنياى امروز كه ظالمان و ستمگران بى‏رحم، براى نوشيدن خون مظلومان به پا خاسته‏اند، ملت‏ هاى ستمديده با الهام گرفتن از حماسه عاشورا به پا خيزند و شر آنان را از جهان براندازند.[37]

[1] اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص100.

[2] اهداف قيام حسينى، ص: 95.

[3] همان.

[4] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص: 83.

[5] پيدايش مذاهب، ص: 149.

[6] همان؛ ص 150.

[7] اهداف قيام حسينى ؛ ص55.

[8] همان ؛ ص101.

[9] و سيره سيرة فرعون، بل كان فرعون أعدل منه في رعيته( مروج الذهب، ج 3، ص 68).

[10] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص211.

[11] اهداف قيام حسينى، ص: 101.

[12] همان ؛ ص97.

[13] همان.

[14]  بحارالانوار، ج 44، ص 382.

[15] اهداف قيام حسينى، ص: 98.

[16] همان.

[17] ارشاد مفيد، ص 380- 381.

[18] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 310.

[19] همان؛ ص 257.

[20] همان ؛ ص259.

[21] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص247.

[22] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص47.

[23] همان؛ ص 48.

[24] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 249.

[25] پيام قرآن ؛ ج‏10 ؛ ص5.

[26] پيام قرآن ؛ ج‏7 ؛ ص330.

[27] همان.

[28] احكام عزادارى ؛ ص19.

[29] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص370.

[30] تفسير نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص523.

[31] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص701.

[32] همان ؛ ص526.

[33] همان.

[34] همان.

[35] اهداف قيام حسينى، ص: 102.

[36] همان.

[37] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص692.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات