تحلیلی اجتماعی از موانع تحقق سبک زندگی اهل بیت در ایران
اشاره
سبک زندگي يکي از مهمترين مفاهيم علوم اجتماعي است که در باورها و ارزشهاي هر جامعه ريشه دارد. تعاليم اهل بيت(ع) نيز سبک زندگي ويژهاي را در راستاي سعادت بشر تبيين مينمايد. عوامل متعددي ميتواند مانع تحقق اين سبک زندگي شود که عوامل سياسي و اجتماعي از مهمترين آنهاست. يکي از اين عوامل نوع و ساختار حکومت است که سابقه آن در ايران با ساختار استبدادي بسيار نزديک است. بر اساس ويژگيهاي مفهومي سبک زندگي، ميتوان آثار حکومت استبدادي را در تقابل با سبک زندگي اهل بيت(ع)، در مؤلفههايي مانند روزمرگي، تقليد اجتماعي، خشونت، تقديرگرايي، نااميدي، فقدان غايات اجتماعي، عدم مشارکت سياسي، قانونشکني، فساد و کمکاري مشاهده کرد.
سبک زندگي، مبيّن بخشي از فرهنگ است که در جوامع امروزي، نقش مهمي در زندگي مردم دارد؛ زيرا با مسائل کليدي و حساسي همچون هويت(تمايز) فردي و اجتماعي، فعليت بخشيدن به قدرت تشخيص و انتخاب يا دست کم ايجاد احساس آزادي عمل پيوند خورده است.(مهدوي کني، 1387: 17 و 18)
آموزههای اهل بيت(ع)، سبک زندگي ويژهاي را بر اساس نگرشها، باورها و رفتارهاي ديني پیشنهاد ميکند که ميزان پايبندي به آنها، سطح دينداري افراد جامعه را نشان ميدهد. در واقع اهل بيت(ع) براي هدايت بشر، سبک خاصي از زندگي را تبيين کردهاند که سعادت بشر را تأمین ميکند. اين سبک زندگي، همه عرصههاي حيات بشر را در بر ميگيرد. با توجه به گستردگي و عمق اين سبک زندگي، عوامل متعددي ميتواند مانع از عملياتي شدن آن در جامعه شود. مهمترين اين عوامل، به حوزه سياسي و اجتماعي برمیگردد که نوع و نظام حکومتي و تعاملي آن با مردم، از مؤثرترين اين عوامل است.
هر چند حکومتها در ايران بسيار متفاوت و متعدد بودهاند، در جامعهشناسي کلان ايران، ميتوان استبداد را به عنوان يک ويژگي خاص دانست که در سطوح گوناگون سياسي و اجتماعي ايرانيان اثر گذاشته است.
در اين نوشتار قصد داريم با بررسي تأثير حکومت استبدادي به عنوان يکي از مهمترين قالبهاي حکومتي در ايران، موانع اجتماعي تحقق سبک زندگي برخاسته از آموزههای اهل بيت(ع) را بررسي کنيم.
چارچوب نظری
1. بر اساس تعريفهای متفاوتي که از سبک زندگي ارائه شده است، مؤلفههاي فراواني ميتوان براي سبک زندگي معرفی کرد، مانند:
الف) الگوي مصرف(اموال)، شامل شيوه تغذيه و خودآرايي، نوع مسکن، نوع وسایل نقليه، تشريفات و تجملات[2]؛
ب) فعاليتها، شامل عادت، شغل، گذراندن اوقات فراغت و الگوي استفاده از صنايع فرهنگي و تفريحي[3]؛
ج) نظام ارزشي و اخلاقي[4]؛
د) نظام ارتباطات اجتماعي[5].
2. با توجه به اینکه عوامل تاریخی در شکلگیری ساختار اجتماعی مؤثرند و حکومت امروزی یک ملت در خلق و خوی نسلهای آینده تأثیر میگذارد، تداوم نوع خاصی از حکومت بر شکلگیری و تثبیت سبک خاصی از زندگی موثر است.
در روایات نیز به تاثیر حکومت(نظام سیاسی) بر روابط اجتماعی(نظام اجتماعی) نیز توجه شده است.
چنانکه شهرت یافته «الناس بملوکهم اشبه من آبائهم» و نيز «الناس بزمانهم اشبه من آبائهم»[6] و نيز آمده است: «الناس بملوکهم اشبه منهم بزمانهم»[7].
3. سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام از ویژگیهای کلی و عامی مانند جامعیت، توجه توامان به دنیا و آخرت و مبتنی بودن بر آیات قرآن برخوردار است. در واقع این سبک برخاسته از تعالیم این بزرگواران است.
این سبک زندگی در کنار توجه به روابط فرد با خود و خدا، روابط فرد با جامعه را نیز مد نظر قرار داده است و با بیان تاثیر و تاثر این ارکان بر یکدیگر، سبک زندگیهای پویا و پایا را در جامعه ایجاد میکند. بر این اساس سبک زندگی برآمده از تعالیم اهل بیت(ع) روحیهای کاملا اجتماعی و در تعامل با جامعه را نشان میدهد.
آثار حکومت استبدادی در تعارض با سبک زندگی برآمده از تعالیم اهل بیت(ع)
1. آثار فردی
الف) کنشی
یک- روزمرگی
يکي از نکات مهم در سبک زندگي اهل بيت(ع) توجه به آينده و نوعي آيندهنگري است. از اینرو در روايات، از روزمرگي و نداشتن افکار و برنامه براي آينده، نهي شده است؛ چنانکه پيامبر(ص) ميفرمايد: «من استوي يوماه فهو مغبون؛ هر کس دو روزش يکسان باشد، ضرر کرده است»[8].
در مقابل اين سبک زندگي که آيندهنگري و شادابي و نشاط را درحرکت رو به جلو به جامعه تزريق ميکند، حکومت استبدادي، جامعه را به روزمرگي دچار ميسازد که در آن وجه، زندگي انسان در قلمرو توليد و باز توليد فردي، آني و روزانه است.
دو- تجاوزگری و خشونت
در روايات، از تجاوز و ستمگري، به شدت نهي شده است[9]. از امام علي(ع) در اينباره نقل میکنند که خداي تعالي فرمود: «به عزت و جلالم سوگند که از هيچ ظالمي نگذرم[10]».
در مقابل اين سبک زندگي، اِعمال زور و خشونت، از مهمترين ابزارهاي حکومت استبدادي است. بازتاب اجتماعي اين تفکر، اين اعتقاد است که فقط با گردن نهادن به سلطه زور تام، به صلاح و رفاه و رهايي ميتوان رسيد. حتي در زندگي روزانه، راه حلي میتواند مفيد باشد که زورمدارانه است. در اين شرايط، زور به عدالت نيز ترجيح داده ميشود.
سه- ایستایی و تقلید اجتماعی
در روايات، از روحيه تقليد، نهي و بر پوياي جامعه تأکيد شده است. امام صادق(ع) نیز در اين باره ميفرمايد: «هرگز همرنگ جماعت مباش که بگويي من تابع مردم هستم و من هم مثل بقيه مردم[11]».
در مقابل اين سبک زندگي که بر پويايي اجتماعي تأکيد دارد، حکومت استبدادي با هرگونه پويايي اجتماعي مخالفت دارد و خود، از عوامل مهم ايستايي جامعه است؛ زيرا تثبيتِ خود را در سکونش ميجويد. اين ايستايي، سبب ترويج نوعي تقليد اجتماعي ميشود.
ب) بينشي
يک- بينش روزانه
هدف اهل بيت(ع)، بالا بردن بينش و ديدگاه انسان و وسعتبخشي به ديدگاه و نظر او در هدايت به سوي مفاهيم عالي رتبه است. از اين رو پيامبر(ص) ميفرمايد: «خداوند کارهاي عالي و شريف را دوست دارد و از کارهاي پست بيزار است[12]».
ولی حکومت استبدادي، بينشي مبتني بر روزمرگي را براي اعضاي جامعه به بار ميآورد. انديشه برخاسته از روزمرگي، مجموعه باورها، اعتقادات و دريافتهاست که به واسطه فعاليتهای روزانه انسان و به پشتوانه سنتهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه، ايجاد میشود و گسترش مييابد و بدون ترديد، آن را درست میانگارند.
دو-عرفان و تصوف
اهل بيت(ع)، با ارائه اصول و مباني عرفان اصيل، از افتادن در دامن عرفان کاذب نهي فرمودهاند. يکي از مهمترين نمونههاي بدلي عرفان، صوفيگري و رهبانيت است که از مشخصههای عرفان اصيل(اجتماعي بودن و مبتني بودن بر شريعت) فاصله دارد. ولی حکومت استبدادي، مؤيد نوعي انحراف در مسير عرفان اصيل و ايجاد صوفيگري و عزلتنشيني است؛ زیرا مباني نظري و عملي آن، زمینههای پایداری استبداد را فراهم میکند.
ج) گرايشي
يک- نبود عشق و دوستي
برخلاف فرهنگ برآمده از حکومت استبدادي که روابط اجتماعي را بر مبنايي خودخواهانه و سودانگارانه بنا مينهد، در نظام اخلاقي برآمده از سبک زندگي اهل بيت(ع)، افراد جامعه در بستر خدامحوري و در يک نظام ارزشي اخلاقمدارِ جمعگرا، مهرورزي و محبت به يکديگر را در راه رسيدن به کمال و قرب الهي ميآموزند.
دو- نااميدي
يکي از مؤلفههاي مهم در سبک زندگي اهل بيت(ع)، اميد است. در اين سبک زندگي، افراد به خداوند اميد دارند و از اين پنجره به جهان مينگرند. به اين ترتيب، اميد به يک ارزش تبديل ميشود، چنانکه پيامبر(ص) ميفرمايد: «بدکاري که به رحمت الهي اميدوار است، از عابد مأيوس، به رحمت الهي نزديکتر است[13]». اما در حکومت استبدادي، اميد رنگ ميبازد؛ زيرا استبداد با تلاش آگاهانه انسان براي تغيير شرايط زندگياش در تعارض تام قرار دارد و اراده آزاد و خودانگيخته پیروانش را سرکوب ميکند.
2. آثار فرهنگي اجتماعي
الف- نبود اهداف اجتماعي
يکي از مهمترين ويژگيهاي سبک زندگي اهل بيت(ع)، توجه به مختصات کلي جامعه و ترسيم برنامه سعادت بشر با توجه به امور اجتماعي است. بسياري از احکام اسلامي که در روايات به آن تأکيد فراوان شده، از اين نظر جای تحليل دارد؛ مانند: امر به معروف و نهي از منکر، توجه به عدالت، امنيت و نظم اجتماعي، عبادتهاي دستهجمعي(نماز جمعه و جماعت) و حکومت ديني.
در مقابل اين برنامهمحوريِ جمعگرايانه، حکومت استبدادي، بدون اهداف و برنامههای اجتماعي و عمومي است. اين نظام سياسي که رابطهاي با مردم ندارد و بيشتر به فکر حفظ خود است، حکومت روزينه است و روزينهگي را به پیروانش نيز تحميل ميکند.
ب- قانونشکني
اسلام برای سعادتیابی بشر و نظمبخشي جامعه، احکامي را وضع کرده و سرپیچی از آنها را فقط به مجازات الهي محدود نکرده، بلکه با تعيين حدود و تعزيرات، جامعه را به سوي قانونگرايي سوق داده است. بدین ترتیب، اين سبک زندگي، به کلی قانونمند و مبتني بر نوعي نظم اجتماعي است که سعادت دنيوي و اخروي اعضاي جامعه را مد نظر دارد.
برخلاف سبک زندگي اهل بيت(ع)، حکومت استبدادي، حاکميت بيقانوني است؛ زيرا در اين حکومت، همه چيز حتي قانون در راستاي منافع حکومت و با رأي و تحميل حاکمي مستبد تعيين ميشود.
ج- سلب مسئوليتپذيري اجتماعي
در روايات از بيتوجهي اجتماعي نهي و در مقابل، به مسئوليت همگاني تأکيد فراوان شده است، چنانکه پيامبر(ص) ميفرمايد: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعيته[14]».
حکومت استبدادي، از پیروان خود فقط فرمانبرداري ميخواهد. در اين رویکرد، «مسئوليتپذيري»، «خودانگيختگي»، «نقدپذيري» و «انتقاد کردن» جایی ندارد و هر کس بدون توجه به ديگران، در يک خودمداري منتشر، به فکر انجام دادن کاري است که به او محول میشود.
3. آثار اقتصادي
الف- فساد اقتصادی
در روایات به سلامتي اقتصاد و محيط کسب و کار توجه فراوان شده تا محيط اجتماعي، سالم و بدون فساد باشد. بر اين اساس در روايات، مظاهر فساد اقتصادي مانند احتکار، کمفروشي، گرانفروشي، غش در معامله، کمکاري، تدليس و ربا شناسانده و از آنها به شدت نهي شده است ولی در حکومت استبدادي، کاستی و يا ضعف نهادين در ساختار قانوني، زمينه عيني و مادي ايجاد، رشد و گسترش فساد است. نبود ساختار سياسي و ضعف و ناکارآمدي انفکاک اجتماعي نيز با وابسته کردن همه قشرها و طبقههای مردم به حکومت استبدادي، رواج فساد در ديوانسالاريِ حکومت استبدادي را گریزناپذير ميکند.
ب- کمکاری
در سبک زندگي اهل بيت(ع) انسان، از ترک دنيا نهي و به کار و تلاش و آباداني دنيا دعوت شده است. امام رضا(ع) در اين مورد ميفرمايد: «کسي که براي تأمين مخارج خانوادهاش در طلب روزي خدا برآيد، پاداشش بيشتر از کسي است که در راه خدا جهاد ميکند[15]».
در مقابل، مردم در حکومت خودمدار، انگيزه چندانی براي کار و تلاش ندارند؛ زیرا حکومتي را که همه چيز را در راستاي منافع خود تأمين ميکند، از آنِ خود نميدانند. همچنین در حکومت استبدادي، اموال مردم براثر ناامني جامعه و مصادره آنها در پی ظلم و زيادهخواهي حاکمان مستبد، غارت میشود و در نتيجه، مردم تمايل زيادي به توليد بيشتر از نياز و کفاف شخصي خود ندارند.
به عبارت دیگر یکی از راهکارهای خودمدارانه در مقابل حکومت مستبد کمکاری است که به منافع اقتصادی حکومت آسیب میزند. طبیعی است مردم در حکومت خودمدار انگیزه زیادی برای کار و تلاش ندارند زیرا حکومت را از آن خود نمیدانند حکومتی که همه چیز را در راستای منافع خود تأمین میکند.
علاوه بر این در حکومت استبدادی مردم در معرض غارت اموال خود بر اساس بیامنیتی جامعه و مصادره آنها بر اثر ظلم و زیادهخواهی حاکمان مستبد هستنند؛ در نتیجه تمایل زیادی به تولید بیشتر از نیاز و کفاف شخصی خود ندارند. این امور سبب شده هر کس به نوعی به فکر تولید برای مصرف خود باشد نه تأمین نیاز دیگران و این یعنی فردگرایی اجتماعی.
جمعبندی
در این نوشتار اصولی از سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام را در تناظر با آثار حکومت استبدادی در عرصههای فردی(بینشها، گرایشها و کنشها) سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کردیم. بررسی جامعهشناختی حکومت استبدادی و بررسی بازتابهای آن در اجتماع و روابط اجتماعی نشان میدهد، این نوع حکومت مانع از تحقق سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام در جامعه میشود؛ هر چند اعضای جامعه مولفههای این سبک زندگی را آگاهند و در مرحله شفاهی و زبانی پذیرفتهاند ولی فضا و زمینه اجتماعی و سیاسی مانع از پایبندی عملی به این سبک زندگی میشود.
از طرفی مطالب این نوشتار به معنای جبر اجتماعی در تسلط این فضای سیاسی در عرصه سبک زندگی نیست و از طرف دیگر طبیعی است که اصلاح میراث نسلی و اجتماعی به گذشت زمان نیاز دارد و نباید انتظار داشت آثار سیاسی اجتماعی چندین قرن حکومت استبدادی در طول چند دهه برطرف شود.
به نظر میرسد در مقابل سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام که روحیهای جمعگرایانه و اجتماعی دارد، در مجموع برآیند تاثیر استبداد بر سبک زندگی در ایران سبب شده است سبک زندگی ایرانیان به الگویی فردگرایانه گرایش پیدا کندکه سبب میشود بیشتر به زندگی در قلمرو رفع نیازها و تحقق منافع و مصالح شخصی و خصوصی گرایش داشته باشند.(قانونشکنی و نبود وجدان کاری نمود اجتماعی این سبک زندگی است.)
البته مولفهها و مصادیق زیادی برای جمعگرایانه بودن الگوی زندگی ایرانیان وجود دارد؛ مانند جریان فتوت و عیاران، وقف و امور خیریه، نهضتها و جنبشهای اجتماعی، همیاری و تعاون در روستاها، شبکه ارتباط سنتی و اشعار و سرودهای میهنپرستانه که بیانگر توجه به سرنوشت مشترک، ملیت و هویت ملیاند.[16]
بنابراین باید از تعمیم روحیات فردگرایانه به همه دورانها و همه ایرانیان پرهیز کرد و با توجه به اینکه این روحیات ذاتی ایرانیان نیست، باید بیشتر بر شرایط سیاسی و اجتماعی بروز این روحیات تمرکز کرد.
975/702/ر
منابع
-
Berelson and steiner, 1964, human behaviour, harout brace & world pub.
-
Fern, Edward F., 2oo1, advanced focus group research, London, sage.
-
Van houten, 1970, the behaviorial sciences, Addison-wesley pub.
-
ابن ابي جمهور (محمدبنعليبن ابراهيم الاحسائي)، 1403 ق / 1983م ، عوالي اللئالي العزيزيه في الاحاديث الدينيه، مطبعه سيد الشهدا.
-
ابنجبیر، علیبن یوسف، 1376, نهج الایمان, تحقیق احمد الحسینی, مشهد, مجتمع امام هادی علیهالسلام.
-
پاينده، ابوالقاسم، 1385، نهج الفصاحه (کلمات قصار پيامبر اسلام)، به اهتمام غلامحسين مجيدي خوانساري، قم، انصاريان، چاپ دوم.
-
پاينده، ابوالقاسم، 1385، نهج الفصاحه (کلمات قصار پيامبر اسلام)، به اهتمام غلامحسين مجيدي خوانساري، قم، انصاريان، چاپ دوم.
-
سگالن، مارتين، 1370، جامعهشناسي تاريخي خانواده، ترجمه مجيد الياسي، تهران، نشر مرکز.
-
غزالي، محمدبنمحمد، ۱۳۸۹، نصيحة الملوک، تصحيح عزيزالله عليزاده، تهران، فردوس.
-
محمدي ريشهري، محمد، 1383، ميزان الحکمه، ترجمه حميدرضا شيخي، قم، مرکز تحقيقات دارالحديث، چاپ چهارم.
-
مجلسی, محدباقر بن محمدتقی, (1412ق) بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار, تحقیق دار احیاء التراث.
[1]]. Van houten, 1970, the behaviorial sciences, p 73-74, Addison-wesley pub.
[3]. Berelson and steiner, 1964, human behaviour, p48, harout brace & world pub.
[4]. Fern, Edward F., 2oo1, advanced focus group research, p175, London, sage.
[5] . ر.ک: سگالن، مارتين، 1370، جامعهشناسي تاريخي خانواده، ترجمه مجيد الياسي، تهران، نشر مرکز، ص 84 و 259.
[6] . ابنجبیر، علیبن یوسف، 1376, نهج الایمان, تحقیق احمد الحسینی, مشهد, مجتمع امام هادی علیهالسلام، ص 371.
[7] . غزالي، محمدبنمحمد، ۱۳۸۹، نصيحة الملوک، تصحيح عزيزالله عليزاده، تهران، فردوس، ص 110.
[8] . ابن ابي جمهور محمدبنعليبن ابراهيم الاحسائي، 1403 ق / 1983م ، عوالي اللئالي العزيزيه في الاحاديث الدينيه، مطبعه سيد الشهدا، ج1 ، ص 284.
[9] . محمدي ريشهري، محمد، 1383، ميزان الحکمه، ترجمه حميدرضا شيخي، قم، مرکز تحقيقات دارالحديث، چاپ چهارم، ج 7 ، ص3362 ـ 3389.
[10] . همان: 3371.
[11] . همان، ج10، ص 5022 و 5023.
[12] . پاينده، ابوالقاسم، 1385، نهج الفصاحه (کلمات قصار پيامبر اسلام)، به اهتمام غلامحسين مجيدي خوانساري، قم، انصاريان، چاپ دوم، ص 591.
[13] . همان، ص292.
[14] . محمدي ريشهري، محمد، 1383، ميزان الحکمه، ترجمه حميدرضا شيخي، ج5، ص 2310.
[15] . مجلسی, محدباقر بن محمدتقی, (1412ق) بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار, تحقیق دار احیاء التراث، ج 78، ص 339.
[16] . زبان و ادبیات هر کشوری را باید با توجه به بافت اجتماعی آن تحلیل کرد زیرا شبکه مشخصی از منطق اجتماعی معرف اصول ارتباطی است. به عبارت دیگر یک رشته ادراکات مشترک و نظاممند در زیربنای عادات مشترک زبانی آحاد یک جامعه وجود دارد.بر این اساس ادبیان هر کشوری بخش مهمی از فرهنگ آن را نشان میدهد که حاکی از نظام رفتاری و ارزشی آن جامعه است و در تحلیل شخصیت اساسی جامعه میتوان از آن بهره جست. به طوری که میتوان ساختارهای ادبی را با ساختارهای اجتماعی مقایسه کرد.