ولایتمداری آیت الله فاضل استرآبادی مثال زدنی و الگو بود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در بابل، چهل روز از ارتحال عالم ربانی، فقید صمدانی، آیت الله فاضل استرآبادی از علمای بنام خطه شمال کشور و مؤسس حوزه علمیه فیضیه مازندران می گذرد، به این جهت گفت و گویی را با حجت الاسلام سید محمود نبویان، داماد آن مرحوم، نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو هیأت علمی مؤسسه علمی پژوهشی امام خمینی(ره)، در حوزه علمیه فیضیه مازندران در بابل ترتیب دادیم که تقدیم علاقه مندان می شود.
رسا ـ آشنایی شما با مرحوم آیت الله فاضل از کجا آغاز شد؟
قبل از انقلاب، بابل به عنوان سیاسی و مذهبی ترین شهر در مازندران شناخته می شد و این به لحاظ حضور علمای برجسته و روحانیت فعال در این زمینه مانند مرحوم آیت الله روحانی(ره) و مرحوم آیت الله فاضل(ره) بود.
یک مسجد مهم در شهر بابل به عنوان مسجد کاظم بیک، مرکز اجتماع نیروهای فعال مذهبی و سیاسی شهرستان در خط مبارزه با رژیم طاغوت شناخته شده بود و این مسجد همچنان هم یکی از کانون های تجمع نیروهای ولایی شهرستان محسوب می شود.
بسیاری از راهپیمایی ها علیه شاه در مسجد کاظم بیک برنامه ریزی می شد و پایگاه مهمی برای انقلاب در شهرستان بابل به حساب می آمد. مرحوم آیت الله فاضل امامت این مسجد را بر عهده داشت و نیروهای انقلابی به آیت الله فاضل که هدایت گر جریان انقلاب بودند علاقه زیادی داشتند و بنده هم به واسطه فعالیتهای انقلابی که داشتم به تدریج در سن نوجوانی جذب فعالیتهای این مسجد شدم و علاقه خاص و ویژه ای به مرحوم آیت الله فاضل پیدا کردم و این ارتباط به تدریج دامنه بیشتر و گسترده تری گرفت.
رسا ـ نحوه فعالیت در این مسجد و هدایتگری های آیت الله فاضل چگونه بود؟
این عالم بزرگوار در نمازجماعت ذکر سجده و رکوع را خیلی طول می دادند و جوانان در زمانی که ایشان و نمازگزاران در سجده بودند، اقدام به پخش اطلاعیه های امام می کردند. ایشان بارها از سوی ساواک تهدید شد اما شجاعت و روح بلندشان مانع از این می بود که واهمه و ترسی از این تهدیدها داشته باشد، حتی یکبار سیلی محکمی به صورت یکی از پاسبان های شهربانی زد.
آیت الله فاضل و آیت الله روحانی در کنار هم دیگر جریان انقلاب را در این شهرستان هدایت می کردند و انصافا نیروهای جوان انقلابی این دو عالم جلیل القدر را مانند پدر معنوی خود می دانستند.
رسا ـ آیا بعد از انقلاب در حوزه سیاسی و اجتماعی فعالیت داشتند؟
مرحوم آیت الله فاضل بعد از پیروزی انقلاب به عنوان مسؤول امنیت شهرستان بابل منصوب شد و در هدایت و سازماندهی کمیته های انقلاب اسلامی در بابل نقشی به سزا داشت، با توجه به فضای باز ایجاد شده و به ویژه برای گروهکها و احزاب سیاسی منحرف، در آستانه انتخابات نخستین دوره مجلس بعد از انقلاب اسلامی، ایشان با رصد فعالیت نیروهای مارکسیسم و گروهک های منحرف و فعالیت آنها برای ورود به مجلس شورای اسلامی، ناگهان از تصمیم خود برای ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر داد و وارد عرصه رقابت های انتخابات مجلس شد و بدون تبلیغاتی که مرسوم انتخابات است و به دلیل شناخت مردم بابل از این عالم بزرگوار در دور اول با رأی قاطع مردم به عنوان نماینده بابل در مجلس شورای اسلامی برگزیده شد.
وی در مجلس شورای اسلامی اصلا از هیچ یک از امکاناتی که نظام در اختیار نمایندگان می گذاشت، استفاده نکرد. اصلا از اتومبیلی که در اختیار نمایندگان مجلس گذاشته شده بود و تا حقوق نمایندگی اصلا استفاده نکرد و بعد از انتخاب به عنوان نماینده یک منزل را در جنوب تهران اجاره کرد که بسیار محقر، ساده و زاهدانه بود.
برای من همواره جای سؤال است که ایشان با اینکه از مزایا و حقوق نمایندگی مجلس استفاده نکرد و خود را مقید کرده بود که از وجوه شرعی سهم امام هم برای خودش استفاده نکند، زندگی خود را چگونه تأمین می کرد.
رسا ـ ارتباط مرحوم آیت الله فاضل در داخل خانواده و خانه چگونه بود؟
مرحوم حاج آقا از سال 1363 حوزه علمیه فیضیه را بنا گذاشت و بنده هم از درس سیوطی شاگرد ایشان در همان سال و در این مدرسه شدم. تقریبا دو سال بعد از ازدواج در منزلشان زندگی کردم که انصافا لحظه لحظه آن برای بنده درس آموز بود و اصلا یادم نمی آید که لحظه ای این عالم فقید را بیکار دیده باشم و پرکاری ایشان زبانزد بود.
ایشان را تنها می شد هنگام صرف غذا در میان خانواده دید و از همان فرصت برای رفع مشکلات خانواده بهره می گرفت و صمیمانه به سخنان اعضای خانواده گوش می داد و با فرزندان در خانواده صمیمی بود.
بسیار ساده زندگی می کرد، بهترین هایی از هرچه که در منزل داشت را برای مهمانان خود می آورد و خانم مرحوم ایشان ـ که فرزند آیت الله کوهستانی(ره) بود ـ نیز همین گونه رفتار می کرد.
معمولا ما عادت داریم که هر گاه مهمانی بخواهد به خانه ما بیاید، چند روز یا حتی چند ساعت قبل اطلاع می دهد و از قبل خود را برای او آماده می کنیم اما من در دو سالی در خانه ایشان زندگی می کردم گاهی ساعت 12 شب شاهد بودم که برای ایشان مهمان می آمد و با خوشحالی حتی از خواب هم بلند می شد و برای مهمان غذا آماده می کرد.
یادم هست که یکبار آیت الله جعفری اراکی از نجف به منزل ایشان آمد و مدت طولانی در منزل ایشان به سر برد و این مسأله در منزل ایشان معمول بود اما مرحوم آیت الله فاضل و همسر مرحومشان بدون هیچ ناراحتی و تکدر خاطری از مهمانان به اندازه وسع مالیشان و با علاقه پذیرایی می کردند.
رسا ـ فعالیت ایشان در حوزه و ارتباط با اساتید و طلاب چگونه بود؟
یکی از ویژگی های بارز ایشان این بود، از زمانی که تولیت مدرسه علمیه فیضیه مازندران را با تأسیس این مرکز مهم بر عهده گرفت، تنها متمرکز در امر تربیت طلاب شد و به صورت 24 ساعت شبانه روز در مدرسه حضور داشت و از قبول مسؤولیت های دیگر پرهیز کرد.
در کنار مدرسه برای اساتید مدرسه منزل مسکونی احداث کرد و از شروط مهم ایشان برای همکاری با اساتید شرط حضور آنها در این منازل سازمانی بود. بسیار درباره نحوه آموزش و تربیت طلاب دغدغه داشت، در کنار تأکید بر یادگیری توأم با فهم دروس حوزوی بر مسائل معنوی هم تأکید داشت، در زمان ما ایشان طلاب را برای اقامه نمازشب بیدار می کرد و این رویه را تا پایان عمر مبارکشان هم ادامه داد و نحوه دعوت ایشان از طلاب برای اقامه نمازشب هم جالب بود.
این عالم بزرگوار برای اقامه نماز شب از منزل به سمت حجره طلاب می رفت و داخل یکی از حجره ها و یا در راهروی حجره ها اقدام به اقامه نمازشب می کرد و این دعوت عملی ایشان بسیار بر طلاب مؤثر بود.
آن مرحوم از دانش بسیار بالایی در علوم حوزوی به ویژه در فقه و ادبیات عرب برخوردار بود و کمتر نمونه ای مانند ایشان در حوزه های کشور وجود دارد.
یکی از قید های جالب ایشان نمازخواندن در محل کلاس قبل از تشکیل کلاس و آغاز درس بود و به طلاب سفارش می کرد که دائم الوضو باشند.
از نکات جالب شخصیتی ایشان این بود به محض وارد شدن در جمعی که احساس می کرد وقت به بطالت می گذرد، فورا یک سؤال علمی مطرح می کرد و افراد را مشغول به بحث علمی می کرد و اغلب اوقات مشغول عبادت، مطالعه، تدریس و ارشاد بود.
رسا ـ حالات معنوی و توجه به امور عبادی در مرحوم آیت الله فاضل را چگونه دیدید؟
ایشان علاوه بر تقوا، از دنیا اعراض داشت و زاهدی به تمام معنا بود، به نماز و قرآن عشق می ورزید و همواره با وضو بود و بر نماز اول وقت جماعت به ویژه نمازجماعت صبح در مسجد تأکید می کرد.
در هنگام غسل میت بالای سر ایشان رفتم و با نگاه به پیشانی ایشان فکر کردم که چند بار برای خدا سجده کرد و بر این پیشانی بوسه زدم، انصاقا اهل نماز و عبادت بود و تا پایان عمر مبارکشان اصلا ندیدم که از ایشان حتی یک گناه سر بزند.
به گونه ای هنرمندانه اگر می دید که جمع به سمت غیبت کردن می رود فضا را عوض می کرد، وقتی که در جمع خانواده بودیم و به محض ورود ایشان به جمع همه ساکت می شدند و ایشان یک نکته علمی و قرآنی را مطرح می کرد و همه مشغول این مباحث می شدند، در کنار واجبات بسیار به مستحبات و نوافل توجه می کرد و فکر نمی کنم که حتی یک عمل مستحبی در مفاتیح الجنان بوده که ایشان آن را انجام نداده باشد.
این عالم جلیل القدر برای پدر بزرگوارشان که از مجتهدین بنام در نجف اشرف و شمال کشور بودند و هم برای مادر بزرگوارشان به مدت 10 سال نماز قضا خواند. ایشان نسبت به نگاه به نامحرم بسیار رعایت می کرد حتی سعی می کرد به تصاویر خانم ها در تلویزیون هم نگاه نکند.
رسا ـ بینش سیاسی مرحوم آیت الله فاضل و حضور در صحنه های انقلاب چگونه بود؟
وی با اینکه تقریبا تمام اوقات خود را در مدرسه فیضیه مازندران به سر می برد اما وقایع و اخبار روز جهان و کشور را با دقت از اخبار تلویزیون دنبال می کرد، حضور همیشگی و مداوم در نمازجمعه و به رغم اینکه حتی کسالت جسمی داشت، از برنامه های ایشان بود. مرحوم آیت الله فاضل به امام راحل و مقام معظم رهبری با تمام وجود عشق می ورزید، ولایتمداری این بزرگوار انصافا مثال زدنی و الگو برای ما بود.
بعد از زمانی که رهبر معظم انقلاب به رهبری رسیدند، برای تقویت جایگاه ولایت از نفوذ معنوی خود استفاده می کرد و در مساجد مختلف به سخنرانی در دفاع از مقام معظم رهبری می پرداخت و به ویژه از علمایی بود که مرجعیت ایشان را به رسمیت شناخت و بسیار پافشاری کرد. درباره مقام معظم رهبری همواره پس از نام بردن از ایشان جمله «بابی و امی و روحی له الفدا» را بیان می فرمود و ارادت خاصی نسبت به ولایت و مقام معظم رهبری داشت. یادم می آید از زمانی که حضرت آقا بر دوش مبارکشان چفیه قرار دادند، مرحوم آیت الله فاضل هم چفیه ای را بر دوش خود نهاد.
مرحوم آیت الله فاضل یک عالم گوشه نشین نبود و در صحنه های حساس انقلاب به ویژه در ایام 8 سال دفاع مقدس پای کار بودند و فرزند طلبه شان در ایام دفاع مقدس به شهادت رسید و مدال افتخار پدر شهید را بر سینه داشت.
رسا ـ زهد و عدم وابستگی مرحوم آیت الله فاضل از ویژگی هایی است که بسیار درباره آن مرحوم صحبت می شود؛ می توانید بیشتر برای ما توضیح بدهید؟
بگذارید از یک خاطره شروع کنم. زمانی که ایشان نماینده مجلس بودند، خانمی دم درب منزل ایشان آمد و خطاب به حاج آقا گفت که شما فقط به فکر خودتان هستید و از امکانات برخوردارید و اصلا به فکر ما نیستید. آن خانم ظاهرا دختری دم بخت داشت و نمی توانست برای او فرش بخرد. مرحوم آیت الله فاضل این خانم را به منزل دعوت کرد و آن خانم به محض دیدن منزل و فضای ساده و زندگی محقرانه حاج آقا آرام و ساکت شد و انگار آبی بر روی آتش عصبانیت ایشان ریخته باشد. همان جا آن خانم با لحنی خاضعانه بیان کرد که در منزل نماینده مجلس وقتی فرش وجود ندارد حالا عیبی ندارد که دخترم بدون فرش به منزل بخت برود.
انصافا این نوع رفتار مرحوم آیت الله فاضل مصداق آن حدیث از امیرمؤمنان(ع) است که فرمودند که مسؤولان باید به گونه ای زندگی کنند که اگر کسی زندگی خوبی ندارد به او سخت نگذرد.
حاج آقا در منزل تلویزیون رنگی نداشتند و یادم می آید که یخچال منزل ایشان خراب بود و خانم مرحومشان به دلیل اینکه مرحوم آیت الله فاضل مهمان های زیادی داشت، در سختی بود و یک روز از روی اجبار یک دستگاه یخچال نو تهیه کرد و مرحوم آیت الله فاضل به نشانه اعتراض تا مدتها از داخل آن یخچال چیزی بر نمی داشت.
ایشان دو دست لباس مندرس داشت و با مزاح می فرمود که آنقدر این لباس را مانند امیرمؤمنان(ع) پینه می زنم که خود لباس خجالت بکشد. شاید باور این مسأله سخت باشد که ایشان یک دست عبا را بیش از 50 سال استفاده می کرد.
گاهی به همسرم می گفتم که یک قبایی برای مرحوم حاج آقا بخریم و از قم برای ایشان ببریم که آیت الله فاضل مطلقا اجازه این کار را نداد.
ایشان خانه پدری در شهر بابل داشت که از پدر بزرگورشان در بابل برای ایشان به ارث رسیده بود و تا زمانی که نامادری ایشان در قید حیات بود در آن زندگی می کرد و پس از وفات نامادری، آن را به فروش رساند و هزینه کتابخانه مدرسه فیضیه کرد و در زمان رحلتشان هیچ چیز مادی برای فرزندان خود به ارث نگذاشت.
مسؤولان زیادی به منزل حاج آقا می آمدند و همواره این عالم بزرگوار توصیه به ساده زیستی و خدمت صادقانه به مردم را به همگان تأکید می کرد.
رسا ـ کلام آخر
کسی که تمام رفتار و عمل خود را برای خدا و مسیر الهی تنظیم کند، خدا محبت او را در دل همه قرار می دهد و اگر انسان بخواهد در دنیا هم به جایی برسد باید تمام رفتار و عمل خود را خدایی کند و مرحوم آیت الله فاضل مصداق این کلام است.
حاج آقا همواره برای خدمت به مردم آماده بود و افراد و مراجعه کنندکان را در هر حالت پذیرا می شد و به ویژه نسبت به پاسخ به سؤال های شرعی و مشاوره های مذهبی و خانواده اهتمام داشت و این مسأله موجب شد که مردم هم به شدت به ایشان علاقه مند باشند و تشییع باشکوه ایشان هم انصافا نشان دهنده این عمق محبت مردم به این عالم بزرگ بود./1313/404/ب2
روحش شاد