جعلیات اسرائیلی در «پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پروفسور روژه گارودی را با کتاب ارزشمندش «تاریخ یک ارتداد، اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل» می‌شناسند که غوغایی در فرانسه مدعی آزادی بیان به پا کرد و آبروی نداشته‌ تمدن‌نمای غرب در فرانسه ریخته شد.

تحت تاثیر صهیونیسم قوتمند فرانسوی، وی به دلیل انتشار کتابش و نقد اساطیری چون هولوکاست و سرزمین موعود و نژاد برگزیده بودن یهود، به دادگاه فرانسه کشیده شد و پس از دادخواهی؛ محکوم  و از تدریس در دانشگاه منع و جریمه مالی برای او محاسبه و در روزنامه‌ها با حیثیت او بازی کردند، چون در مقابل دروغ‌پردازی های صهیونیسم ایستاده بود و در کتابش، نکاتی را علیه آنها نوشته بود و از حریت انسیان معاصر در مقابل افسانه‌های کاذب دفاع کرده بود! اما کتاب های دیگری چون «تروریسم غربی» و «پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی» نیز از آثار خواندنی وی است.

روش پروفسور روژه گارودی در کتاب «پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی» تحلیل مواضع صهیونیسم سیاسی و تفریق آن از اصول و جهان بینی «یهودیت» است و ارزش عمده آن، در مستند بودن به اقوال سردمداران صهیونیسم و دولتمردان اسرائیل غاصب است.

تشابهات اندیشه و عمل صهیونیسم و نازیسم آلمانی

با مطالعه  این نظریات و روش‌های صهیونیستی و مقایسه آن با نظرها و اعمال فاشیست‌های هیتلری – که در کتاب «نبرد من» هیتلر و آثار مربوط به دوره نازی‌ها نقل شده است– تشابه این دو طرز تفکر را که به ظاهر دو دشمن و در باطن پیرو یک منطق هستند، در می‌یابیم. به عنوان نمونه، برخی از این فصول مشترک اندیشه نازیستی و صهیونیستی را بر می شمریم: نژاد پرستی، اسطوره سازی‌های جعلی تاریخی و دروغ پردازی، اعلام آشکار اهداف آینده، بی اعتنایی به اصول و ارزشها و... .

افسانه «حقوق تاریخی»

« این سرزمین، کانون تاریخی یهودیان است!» این جمله، در گزارش سازمان صهیونیسم جهانی (37) در کنفرانس صلح ژنو، سال 1919، اعلام شده است.

بیانیه رسمی اعلام موجودیت دولت اسرائیل غاصب، ( 14 مه 1948) تأکید میکند که «با عنایت به حقوق طبیعی و تاریخی قوم یهود» است که این دولت در فلسطین تأسیس شده است. این مفهوم «حقوق طبیعی» در تبلیغات صهیونیستی همواره با مفهوم «وعده سرزمین» مخلوط میشود تا به بنی اسرائیل برای تحت سلطه درآوردن فلسطین و تملک آن یک «حق الهی » حقیقی بدهد.

صهیونیستها، این اولین توهم سازی را با دو افسانه تاریخی دیگر کامل میکنند:

الف. پس از تبدیل فلسطین به یک « کویر تاریخی» ( بجز در دوره های حضور عبریان)، صهیونیست ها این سرزمین را به یک « کویر جغرافیایی» بدل می کنند و بنا به فرمول مشهور اسرائیل زانگویل « یک زمین بدون سکنه، برای مردمی بدون زمین[1]»

ب. پس از تخریبِ اندیشه‌ی «تداوم تاریخی سرزمین فلسطین»، صهیونیسم (درست مثل ضد سامی‌ها)، نوعی تداوم نژادی و نژاد پرستانه، به زور سلسله‌ی نسب سازیهای جعلی و ممانعت از امتزاج برای قوم یهود ساخته است تا «بازگشت» به سرزمین « اجداد» را توجیه کند، و اینسان وانمممود می کند که « یهودیان» کنونی، بازماندگان و وراث طبیعی بنی اسرائیلی‌های عهد تورات اند و بالاخره آرزوی هزاران ساله و دائمی تمام جوامع « یهود » دنیا را تحقق می بخشند.

اول: افسانه «کویر»

هنگامی که صهیونیسم سیاسی، از زمان کتاب تئودور هرتزل درباره «دولت یهودی» (1896) به وضوح فرمول بندی شد، به حضور مردم فلسطین نه در کتاب هرتزل  و نه در مجالس پایه گذاری نهضت جهانی صهیونیسم، حتی اشاره ای نرفته است. عدم وجود مردم فلسطین، یکی از اصول مسلم و اساسی صهیونیسم است، و این اصل مسلم دریشه و منشأ تمام جنایات بعدی آنهاست. خانم گلدامایر در روزنامه ساندی تایمز، ( 15 ژوئن 1969) اعلام می کند: « فلسطینی وجود ندارد. اینطور نیست ک تصور کنیم یک خلق فلسطینی در فلسطین وجود داشته که خود را بعنوان یک خلق فلسطینی تلقی می کرده اند، و ما آمده ایم و آنها را بیرون کرده و کشورشان را گرفته ایم. آنها اصلاً وجود ندارند.».
دوم: افسانه نژادی

دیگر افسانه تاریخی بنیانگذار صهیونیسم، همانا تداوم نژاد و دلتنگی و حسرت دائمی بازگشت است.

یک سلسله نسب سازی جعلی می کوشد بباوراند که همه یهودی های جهان، امروز، بازماندگان فقط یک « نژاد » هستند که جملگی به فرمان خداوند، همراه ابراهیم و ریش سفیدان او، به زمین « موعود » کنعان آمده اند، سپس به مصر مهاجرت کرده اند، و به خاطر مهاجرت معجزه آمیز به رهبری موسی در حدود قرن هشتم قبل از میلاد همچنان به وسیله خدا، از بردگی رها شدند، و سپس به رهبری یوشع باز هم به امر خدا، به بیرون راندن اقوام بومی پرداختند و فاتح « ارض موعود» شدند تا بنای یک امپراطوری – امپراطوری داوود – را پی افکنند، و همه برای اینکه بعد از آن مغلوب و پراکنده شوند.

کتاب دیگر وبسیار ارزشمندی از پروفسور روژه گارودی که به خاطر نوشتن آن در دیکتاتوری صهیونیستی فرانسه، محاکمه و محکوم شد

کتاب بسیار ارزشمند دیگری از پروفسور روژه گارودی که به خاطر نوشتن و انتشار آن در دیکتاتوری صهیونیستی فرانسه، محاکمه و محکوم شد!

روش های سیاست اسرائیل غاصب:

تروریسم دولتی

حال که بدون ترس از پیش ساخته‌های تقدس آمیز کاذب، به افشای واقعیت غیر قابل تغییر وحشیانه صهیونیسم سیاسی، استعمارگری‌های آن، نژاد پرستی آپارتایدی و منطق رام‌نشدنی سیاست تهاجمی او برای فتح «فضای قابل زیست» به بهانه «دفاع مشروع» و «مبارزه برای ادامه بقا»ی صهیونیست‌ها پرداختیم، لازم است که به نتایج و راه حل‌ها نیز بپردازیم».

ابتدا، با اجتناب از انحراف گمراه کننده و جنایت بار «یهودستیزی»، این خط موازی صهیونیسم، که مدعی است مسئولیت جنایات رهبران صهیونیسم سیاسی به گردن تمام مردم اسرائیل و همه یهودیان دنیاست – باید گفت که اکثر یهودیان، خود قربانی اعمال نفوذهای فکری این صهیونیسم سیاسی هستند. در بین این عده در اسرائیل و در تمام جهان، علی رغم فشار فزاینده صهیونیست ها، جوانه های آگاهی به بن بست مرگ آفرینی که صهیونیسم سیاسی هم یهودیان و هم دیگر اقوام را به آن می راند، آغاز به رشد کرده است

از ابتدا تا انتهای این کتاب، این پرونده، این تحلیل، این برداشت، ما با یک مکتب مبارزه کردیم و آن، صهیونیسم سیاسی بود و یک سیاست را محکوم نمودیم و آن، حکومت اسرائیل منشعب از آن مکتب بود . همین روش دقیقاً به ما امکان می دهد تا بطور مؤثر با ضد سامی گری به مبارزه برخیزیم.

نتیجه

الف: که هر جامعهای، برای حفظ امنیت خود و برای جلوگیری از هر نوع تبعیض و برای کسب استقلال در اداره سرنوشت خود، ضامنی همراه با تعهد یک نیروی بین المللی داشته باشد،

ب: که ارسال هر نوع اسلحه، تجهیزات جنگی و نظامی به خاورمیانه، فوراً قطع شود و جمع آوری پول در هر کشوری از طرف سازمانهای رسمی دولت اسرائیل یعنی «نهضت صهیونیستی جهانی» و «آژانس یهودی جهانی» که به وسیله « قانون اساسی» دولت صهیونیستی اسرائیل تأسیس شده اند) ممنوع شود،

ج: که «صهیونیسم زدایی» فزاینده کشور اسرائیل، - که برای امنیت این کشور و امنیت همسایگان آن ضروری است و فقط از این طریق انجام مذاکرات ممکن می گردد – از طریق تحریم اقتصادی هر چه بیشتر تسریع گردد، تا آنجا که حکام اسرائیل تحت فشار افکار عمومی داخلی، به فتح باب واقعی مذاکره با سازمان آزادیبخش فلسطین و تمام کسانی که از حدود نیم قرن پیش پیوسته از طرف سیاست اسرائیل مورد حمله یا تهدید بوده اند، ناچار گردند. فقط در چنین وضعی است که در درازمدت، راه برای هماهنگی این کشور در محیط باز می گردد، و از صورت مأمن غربی نژادپرستی و استعمار در آسیا بودن، نجات یابد. /881/101/ص