تقابل ایدئولوژیک دولتها با رهبری به هیچ وجه قابل پذیرش نیست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حسن عباسی، در ششمین نشست از سلسله همایشهای گفتمان انقلاب اسلامی به موضوع جریان شناسی نفوذ پرداخت و اظهار داشت: غرب را بخوانيد، استاد تکرار است ولی تکراری که سبک و قياس روز با رنگ و جلای روز پیوند داده میشود و نه اینکه در آن ابداعی با پدیدههای تکنولوژیک روز و روشهای جدید به کار شده باشد
وی افزود: غرب برای سازوکاری که در گذشته استفاده کرده و در مواجهه با انقلاب اسلامی از طریق نفوذ جریانی هم با آنچه که عليه کوبا، شوروی و چين اجرا شده کاملا منطبق است و نعل بالنعل و تقریبا دست آنها برای ما رو شده و سازوکار آنها کاملا کشف شده است.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز ایران (اندیشکده یقین) ادامه داد: اینها معتقد بودند که انقلاب اسلامی چون انقلاب دو مرحله ای است و قبل از استقرار باید سرشاخههای آن را زد؛ انقلاب دو مرحلهای به چه معنا است؟ در جامعه شناسی انقلابها یا به شکل موجودات بچهزا به دنيا میآیند.
وی تاکید کرد: مثلا بچه گربه وقتی به دنيا میآید، سر، دم، دست و پای او کاملا معلوم است و هرقدر هم این بزرگتر شود، همين اجزاء هست که بزرگتر میشود و یک انقلاب وقتی صورت می گيرد از همان اول معلوم است که فرهنگ، سياست و اقتصاد و ساز و کارهای دیگر آن چيست انقلاب های دو مرحلهای انقلابهایی هستند که مثل موجودات تخم گذار اول یک تخم مرغی به دنيا میآید بی شکل است و بعد از گذشت یک دوره درون آن پوسته نوک منقار، بالها، پاها و ساختار هيکل او آرام آرام شفاف میشود.
تحلیلگر علوم استراتژیک ایران گفت: انقلاب اسلامی در جامعه شناسی انقلابها جزء نسل دوم است، به این معنا که اول یک دوره بی شکل داشته و بعد باید معین کرد که فرهنگ، اقتصاد، هنر، نظام تکنولوژی و صنعت آن چگونه باشد و به مرور بعدا در مسير آزمون و خطا آرام آرام شکل پیدا میکنند و هویت خودشان را نشان میدهند.
وی بیان کرد: تقابل بين رهبری با جریانهای حاکم در دولتها به سه دسته تقسيم میشود؛ یا تقابلهای ایدئولوژیک است، مثل تقابل بازرگان با امام که میگفت امام ایران را برای اسلام میخواهد و ما اسلام را برای ایران میخواهيم، این تقابل ایدئولوژیک بود. چه زمانی امام نگاه اینگونه داشت؟ یا نگاه بنی صدر تقابل ایدئولوژیک بود.
حسن عباسی به لایههای زیرین تقابل ایدئولوژیک اشاره داشت و افزود: یک لایه پایينتر تقابل استراتژیک است و یک لایه پایين تر از آن تقابل مدیریتی است. تقابل مدیریتی را اختلاف سليقه میگيریم و اشکال ندارد، الان جریان فعلی 34 تا تقابل پایه با رهبری دارد و بخشی از اینها تقابل ایدئولوژیک است؛ بخشی هم تقابل استراتژیک است.
وی اظهار داشت: تقابل ایدئولوژیک مهمترین آنها است، اعتقاد عدهای بر این است که انقلاب اسلامی تمام شده و جمهوری اسلامی آغاز گشت و این خلاف نظر رهبری است و تقابل استراتژیک آنها این است که میگویند زبان انگليسی را باید زبان عمومی و جاری کنيم، ولی رهبری مخالف است که نمونههایی را احتمالا شنيدید. در دولتهای گذشته تقابلها گاهی در عرصه مدیریت بود که به عنوان اختلاف سلیقه قابل توجیه بود و یا اینکه در سطح استراتژیک بود و آن قابل تحمل بود ولی وقتی به مباحث ایدئولوژیک میرسد یعنی اصل سيستم زیر سوال میرود.
وی در پایان به مسئله اختلافات ایدئولوژیک پرداخت و گفت: تقابل ایدئولوژیک یعنی بنيانهای دینی، آرمانها، اهداف و ترند گذاریهای دراز مدت برای تحقق نظام تمدن نوین اسلامی است و تا الان 34 تقابل به وجود آمده که خيلی هم برجسته است. /881/ 202/ص